در متن نامه خسروپناه آمده است: «جناب عبدالکریم سروش! بار دیگر قلم به نصیحت تفرقهآمیز برداشتی و مراجع عظام و مشایخ حوزه علمیه را با ظاهری خیرخواهانه خطاب قرار دادی، اما با کمی دقت در متن نامه آشکار است که باز هم توصیههای بزرگان به شما که «سخن بگو اما با ادب بگو» وقعی بر جانت ننهاد و همچون گذشته که به طعن و فحاشی و ناسزا به دانشگاهیان و حوزویان پرداختی، اینک نصیحت متبخترانه، کاذبانه و تفرقهانگیزت را نثار مراجع و شیوخ حوزه علمیه کردی. از خدا جوییم توفیق ادب/ بیادب محروم گشت از لطف رب».
در ادامه این متن آمده: «آیا واقعاً وفات مرحومه مهسا دغدغه شما و امثال شما خارجنشینان و قاتلان و اغتشاشگران و تخریبچیان اموال عمومی و خصوصی است؟ اگر در گفتار و نوشتار خود، صدق اخلاقی داری ـ که بیشک نداری ـ چرا برای قتل مرحومه میترا بیانیه ندادی؟ چرا برای ترور هزاران شهید به دست منافقان و کومله و سلطنتطلبها نقدی ننگاشتی؟ چرا برای شهدای علم و دانش دانشگاه که سرمایههای این ملت بودند، ننالیدی؟ چرا این همه قتلعام و مجروحسازی مردم مظلوم و بیگناه و تخریب اموال شخصی و عمومی آشوبگران را نادیده گرفتی؟ چرا این همه ظلم بر سیاهان واشنگتن که در آنجا سکنی گزیدهای، دردی در دلت برپا نمیسازد؟ و حاضر به ارشاد گشت خشن پلیس آمریکایی نیستی؟»
این نامه افزوده است: «چرا ستمهای بر کودکان و زنان مظلوم فلسطین و یمن را نمیبینی؟ نکند ارادت به مقتدایت، استکبار جهانی خون آشام که حتی اجازه رساندن دارو و درمان و غذا را به آن مظلومان نمیدهد، دستانت را چُلاق و زبانت را گُنگ ساخته و قلمت را شکسته و دهانت را دوخته است؟ معلوم است اگر بخواهی نقدی بر دولت آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی بنگاری، خلاف عهدنامه اقامت در آمریکاست که امضا کردهای و اجازه یک دقیقه ماندن در آن کشور را نخواهی داشت و شاید این بیانیههای تفرقهآمیز هم برای استمرار مجوز اقامت شما باشد.»
خسروپناه سپس خاطرنشان ساخته: «وای بر کذب شما و همسنگرانتان که بر ملت شریف ایران آشکار است.ای کاش اخلاق به دوستان قدیم تو در انجمن حکمت و فلسفه اجازه میداد تا از خشونت گفتاری و رفتاریات نسبت به خانوادۀ اول و دومات لب به سخن گشایند تا خوانندگانت با شناخت شاکله تو، مضمون و مدلول واقعی بیانیههای تو را بهتر دریابند. اینک مراجع و بزرگان حوزه علمیه را به خروش دعوت میکنی و انتظار داری به ندای کاذبانهات گوش فرا دهند؟ تو که منکر وحی رسولالله صلیاللهعلیهوآله شدی و در امامت و مهدویت تردید کردی و آموزههای قرآن الهی و سنت نبوی و علوی را عَرضیاتی خواندی که تاریخ آنها به سر رسیده است! اما به لطف خداوند متعال و مراجع تقلید این سرزمین اسلامی نه تنها به سخنان واهی تو گوش نمیدهند بلکه برای حفظ امنیت کشور هم بیانیه صادر کردند و همراه و همگام با رهبری معظم در مسیر خدمت به مردم دلاور استقامت میورزند.»
این متن سپس آورده: «بیشک، امروز هم روز امتحان شماست؛ آزمون حمایت سه دهه اخیر شما از منافقان جنایتکار و استکبار جهانی و تئوریزه کردن اسلام آمریکایی و داعشی، فرجام نامبارکی بر جای گذاشته و امید است در این آزمون به خود آیید و مسیر پیش روی خود را اصلاح کنید. خداوند حکیم شما را در ایران آزمود و اینک در واشنگتن میآزماید.ای کاش شما هم از ابوحنیفه درس میگرفتی و بر ستمگران استکباری میشوریدی؛ اما نقاب ارشاد بر چهره نهادهای و از ظالمان این سرزمین دفاع میکنی و از تفرقه جامعه ایرانی و جامعه روحانی دم میزنی؛ اما بدان که اگر جامعه ایرانی با جامعه روحانی همراه نبود، هزاران گروه جهادی در آبادانی کشور و هزاران هیئت مذهبی دلسوخته حسینی در مساجد و حسینیهها شکل نمیگرفت و روحانیت، منتخب مردمی ریاست جمهوری نمیشد. حال تو با حدیث نفس از خود بپرس که چرا هیچگاه مردم ایران به کاندیداهای شما رأی نمیدهند؛ چون جامعه شبه روشنفکری سکولار از جامعه ایرانی فاصله گرفته است و به تعبیر دکتر شریعتی، دردهای آنها را درک و در رفع محرومیتهای مردم مشارکت و مجاهدت نمیکند و در راه خدای متعال شهید نمیدهد و تنها اهل حرف زدن آن هم در مسیر اهداف استکبار است.»