به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,033
بازدید دیروز: 9,496
بازدید هفته: 3,033
بازدید ماه: 69,106
بازدید کل: 23,730,917
افراد آنلاین: 14
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۱۵ اردیبهشت ۱٤۰۳
Saturday , 4 May 2024
السبت ، ۲۵ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
2 - روزی که محمدرضا به ظلم و فسادش اعتراف کرد ۱۴۰۱/۰۸/۱۳
 
روزی که محمدرضا به ظلم و فسادش اعتراف کرد
  ۱۴۰۱/۰۸/۱۳
«ملت عزیز ایران! در فضای باز سیاسی که از دو سال پیش به تدریج ایجاد می‌شد‌، شما ملت ایران علیه ظلم و فساد بپاخاستید. انقلاب ملت ایران نمی‌تواند مورد تایید من به عنوان پادشاه ایران و به عنوان یک فرد ایرانی نباشد... من آگاهم که به نام جلوگیری از آشوب و هرج و مرج این امکان وجود دارد که اشتباهات گذشته و فشار اختناق تکرار شود. من آگاهم که ممکن است بعضی احساس کنند که به نام مصالح و پیشرفت مملکت و با ایجاد فشار این خطر وجود دارد که سازش نامقدس فساد مالی و فساد سیاسی تکرار شود... متعهد می‌شوم که خطاهای گذشته دیگر تکرار نخواهد شد. متعهد می‌شوم که خطاهای گذشته از هر جهت جبران نیز خواهد شد. متعهد می‌شوم... در اسرع وقت یک دولت ملی برای آزادی‌های اساسی و انجام انتخابات آزاد‌، تعیین شود... من نیز پیام انقلاب شما را شنیدم...»1
این بخشی از سخنرانی محمدرضا پهلوی در 15 آبان 1357 است که پس از کشتار و قتل عام دانش‌آموزان و دانشجویان در 13 آبان و بروز خشم ملت در 14 آبان و انتصاب دولت نظامی ارتشبد ازهاری در 15 آبان، از رادیو و تلویزیون ایران پخش شد.
در این سخنرانی شاه به وضوح و رسما از فساد و ظلم بی‌حد و حصر رژیمش گفت و به فشار اختناق و فساد مالی و سیاسی اعتراف کرد. او اعتراف کرد که همین اختناق و فساد و ظلم بود که ملت ایران را به قیام و انقلاب واداشت. او اعتراف کرد که این انقلاب و حرکت و پیام مردم ایران را شنیده و تایید می‌کند. یعنی همان موضوعی که پس از گذشت نزدیک به 44 سال‌، هنوز برخی ناتوان از شنیدن و دیدن و فهمیدن آن هستند و البته جمع کثیری از رسانه‌های زنجیره‌ای در خارج و داخل کشور نیز بر این نافهمی و نادانی دامن زده و می‌زنند. 
حضرت امام خمینی رحمه‌الله‌علیه در 24 آبان 1357 و در جمع دانشجویان و ایرانیان خارج کشور در‌باره این اعترافات شاه فرمودند: «... (شاه) نمی‌تواند انکارکند که فساد درکار بوده و این قدر هم قضیه شور بوده است که خودِخان‏‎ ‎هم فهمیده‌، برای این که خوب‌، چند روز پیش از این پشت رادیو دیدید که اقرار کرد به‏‎ ‎‏همۀ «اشتباهات»‌، منتها اسمش را «اشتباهات» گذاشت لکن اقرار به این کرد که تا حالا هر‏‎ ‎چه شده است کارهای خلاف ‏‏[‏‏بوده‏‏]‏‏ و از این به بعد نمی‌شود.‏.. حالا گاهی وقتها یک کاسه‌هایی که‏‎ ‎‏از آش داغ‌تر هم هست داریم ممکن است که در بین مردم که به حَسَبِ فکرْ عقب‏‎ ‎‏افتاده‌اند یا اینکه خیر، طمع دارند و باز میل دارند که شاه باشد و آمریکایی‌ها باشند‌، اینها‏‎ ‎‏باز شاه را بخواهند تنزیه‌اش کنند یا بگویند چه است‌، ممکن است باشد- ولی خود ایشان‏‎ ‎‏هم تصدیق کرد به اینکه در این مدت اشتباهات بوده است و ما هم عرض کردیم که‏‎ ‎‏قضیۀ «اشتباهات» نبوده و تعمدها بوده است!...»2
در همان زمان گروهی از به اصطلاح میانه‌روها و لیبرال‌ها با وسوسه کانون‌های خارج کشور و محافل استعماری‌، القاء می‌کردند که شاه متنبه شده و توبه کرده و باید به او فرصت جبران داده شود. در این مسیر همان رسانه‌های زنجیره‌ای هم به شبهات و تردیدهای یاد شده دامن زده و همان دولت به اصطلاح ملی که شاه وعده می‌داد را راهکار حل مسائل مملکت و پایان حرکت و قیام و انقلاب مردم می‌دانستند.
اما امام خمینی بازهم هوشمندانه و قاطع بر موضع انقلابی و اسلامی خودشان تاکید کرده و توبه شاه را همان توبه گرگ دانستند و در سخنرانی‌ها و پیام‌های مختلف، ملت را به فریب نخوردن از اعترافات شاه و ادامه راه تا سرنگونی رژیم سلطنتی فراخواندند. حضرت امام تاکید داشتند که ملت دیگر نباید به این فرد فرصت تجدید قوا بدهد. از جمله در پیامی به ملت ایران در تاریخ 16 آبان 1357 یعنی یک روز بعد از اعترافات شاه نوشتند:
«... ملت‏‎ ‎‏ایران باید بداند که این نطق‌های فریبنده برای اغفال مردم و فرونشاندن آتش خشم ملت‏‎ ‎‏است‌، تا تثبیت مقام کرده و قدرت را بازیابد؛ و خدا می‌داند که اسلام و روحانیت و عموم‏‎ ‎‏ملت پس از آن با چه مصیبت‌های دردناکی مواجه خواهد شد.‏ عزیزان من!... از این نرمش‌های شیطانی و توبه‌نامه‌های ابلیسی فریب نخورید، که‏‎ ‎‏نمی‌خورید. شاه در اول سلطنت غاصبانۀ خود سوگند خورد که به اسلام وفادار باشد و به‏‎ ‎‏ملت خیانت نکند و اکنون اعتراف می‌کند که خائن است و اسلام و ایران را به تباهی‏‎ ‎‏کشانده است و تمام خیانت‌ها عمدی بوده است که امروز اسم «اشتباه» بر آن می‌گذارد.‏‎ ‎‏غفلت نکنید که این اشتباهات عمدی تکرار خواهد شد و کشور را به نیستی و ملت را به‏‎ ‎‏تباهی خواهد کشاند...»3 
البته دیری نپایید که این پیام امام، صحت و درستی خود را نشان داد. در ایامی که شاه درصدد فرار از کشور بود‌، نوار کاستی از یک سخنرانی او خطاب به گارد شاهنشاهی و ارتش انتشار یافت که در آن نوار کاست‌، شاه از سران ارتش خواسته بود با نهایت خشونت دست به کشتار مردم بزنند.4
نوار سخنان شاه این‌طور آغاز می‌شد:
«... این ‌بار اول نیست که در دوره من چنین شرایطی رخ می‌دهد. باید از تجربه‌های پدرم درس بگیریم... پس از اینکه دوباره به لطف خدا به قدرت برگشتم یک نیروی پلیس بزرگ‌تر، جانشین ساواک خواهد شد. لازم است ارتش از وجود عوامل ناراضی پاک‌سازی شود و اشتباه‌های پیشین تکرار نشود.»5
شاه در این نوار ادامه داده بود:
«... نباید به ملت آزادی زیاد داده شود چون ظرفیت این هدیه بزرگ را که به آنها اعطا کرده‌ام ندارند...»6 
در آن نوار و سخنرانی، شاه از سران ارتش خواسته بود که «با ایجاد یک جنگ داخلی طولانی» برای او فرصت بازگشت به کشور و گرفتن دوباره قدرت را فراهم کنند.
البته این چهره سرکوبگر و جنایتکار شاه نیز مسبوق به سابقه بود. بر اساس سند موجود از دستورالعمل ژاندارمری شاهنشاهی برای حمایت از شهربانی‌ها در تاریخ 31 مرداد 1357 (یعنی کمتر از 3 هفته مانده به جمعه خونین در میدان شهدای تهران) که به تایید شخص محمدرضا هم رسیده‌، نیروهای نظامی از هرگونه تیراندازی هوایی منع شده و دستور داشتند که به سر تظاهرکنندگان یا به قول خودشان شورشیان تیراندازی نمایند!7
انتشار نوار سخنرانی شاه در آن روزها بار دیگر چهره جنایتکار و خونخوار محمدرضا را از ورای توبه‌ها و اعترافات و تعهداتش نشان می‌داد و بر صحت هشدارها و اخطارهای حضرت امام که نبایستی به این فرد فرصت دوباره داده شود، مهر تایید زد. 
__________________________
1- متن سخنرانی محمدرضا پهلوی – 15 آبان 1357   2- صحیفه امام – جلد 4- صفحه 513   3- همان – صفحه 351   4- نیویورک‌تایمز- اول فوریه 1979- به نقل از گزارش «روزهای التهاب؛ ۱۲ بهمن ۵۷ به روایت روزنامه‌ها»- رادیو فردا- 12 بهمن 1397   5- نیویورک‌تایمز، اول فوریه 1979 به نقل از روزهای التهاب- پیشین   6- همان   7- گزارش آخرین فرمانده ژاندارمری به محمدرضا پهلوی- ارتشبد عباس قره‌باغی به روایت اسناد- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول- بهار 1386- صفحات 206 و 297