۵۱ - مجموعه خاطرات مرحوم محمد محمدی ریشهری - جلد اول - آیتالله شریعتمداری: خودم را در پيشگاه خداوند ۱۴۰۱/۰۸/۲۷
مجموعه خاطرات مرحوم محمد محمدی ریشهری- جلد اول- ۵۱
آیتالله شریعتمداری: خودم را در پيشگاه خداوند مقصر ميدانم
۱۴۰۱/۰۸/۲۷
در اينجا توجه شما را به گفتوگويي كه خودم با آقاي شريعتمداري چندي قبل كردهام، جلب ميكنم:
«بسم الله الرحمن الرحيم
گفتوگويي داريم با آقاي شريعتمداري در رابطه با توطئه كودتاي اخير. نخستين سؤال ما اين است كه بفرماييد كه جنابعالي از چه تاريخي در جريان توطئه براندازي اخير قرار گرفتيد؟
جواب: در فروردين همين امسال از مطالب مهدوي در قم در جريان قرار گرفتم.
سؤال: بفرماييد كه قبل از اينكه اين مسئله به شكل تند مطرح بشود، به چه شكل مطرح شده بود؟
جواب: در خلال متجاوز از يك سال ميشود كه جسته گريخته، ميشنيدم كه قطبزاده به صف مخالفين پيوسته، ريش گذاشته، حرفهايي در اعتراض به پارهاي از امور جاري كشور ميزند، اما به صورت توطئه اخير، فقط فروردين امسال از طريق مهدوي مطلع شدم.
سؤال: در اينجا خواهش ميكنم توضيح بدهيد كه چرا از روي نوشته مطالب را مطرح ميكنيد؟
جواب: چون من مريضم و همه ميدانند كه طوري مبتلا هستم كه اصلاً گاهي نميتوانم مطالب را ادا كنم، اين است كه مجبورم كه از روي نوشته بخوانم.
سؤال: چه مطالبي در جلساتي كه با آقاي مهدوي داشتيد مطرح شده؟
جواب: در جلسه آخري كه آنجا آمد، آنچه به يادم ميآيد اين است كه مهدوي در چارچوب مخالفتهاي قطبزاده صحبت ميكرد. ميگفت كه قطبزاده براي خودش رفقا و اشخاصي جمعآوري ميكند كه تظاهرات راه بيندازد و سر و صدا ايجاد كند.
سؤال: در ملاقاتهاي مهدوي با شما، در رابطه با ملاقاتهايي كه ايشان با افراد خارج از كشور نموده چه مسائلي مطرح كرد؟
جواب: در آخرين ملاقات كه مهدوي با آقاي مناقبي با ما داشتند ابتدا يك قضيه نمايندگي كه شنيده بوديم، ايشان در خارج ادعا كرده است، صريحاً تكذيب كرد و گفت خلاف گفتهاند و شخص ديگري بوده است و بعد شروع كرد به شرح جريان مسافرتش به خارج و گفت مقصد اول من كشور سوريه بود و چند روزي آنجا بودم و بعد به آلمان رفتم و در آنجا با بعضي از مقامات آلماني ملاقات كردهام و از طرف قطبزاده و خودم وضع خراب ايران را براي آنها تشريح كردهام و از فشار و خفقان در ايران براي آنها صحبت كردهام و گفتم كه در آنجا، مردم خيليها از حكومت، مقامات ناراحت و ناراضي هستند و مهدوي ميگفت از آنجا به سعودي رفتهام و در آنجا هم با مقامات سعودي ملاقات كرده و آنچه كه يادم ميآيد گويا،... ملاقات كرده است. به... هم، همه حرفهايي را كه در آلمان زده، او هم گفته است و سعوديها هم شكايت مفصلي از ايران به ايشان كردهاند.
آقاي مهدوي بعد از گزارش سفر گفت كه اكنون قطبزاده ديگر شكل مخالفتهايش عوض شده و تصميم به شكل مبارزه شديد گرفته است.
ضمناً ايشان موقع رفتن من به بيروني گفت كه خوب است در آن موقع شما چند روزي در منزل نباشيد و شايد خطري بر شما متوجه شود و شما كشته شويد و من به اين حرف هم ترتيب اثري ندادهام و جوابي نگفتم.
سؤال: ايشان در رابطه با مطالبي كه [يكي از امراي منطقه] در رابطه با شما گفته بود چه مسائلي را مطرح كرد؟
جواب: ايشان آن طوري كه يادم آوردند، يادم ميآيد. ميگفتم من به [...] گفتم كه شما فلان كس را يعني شريعتمداري را ميشناسيد، گفت اسمش را شنيدهام.
مهدوي از طرف خودش به... گفته است اگر فلان كس بخواهد از ايران خارج شود و براي سكونت كشور شما بيايد، او را ميپذيريد يا خير، او گفته است از نظر ما مانعي ندارد ولي خوب اگر تنها براي اقامت مثلاً در مكه يا مدينه بخواهد بيايد چه فايدهاي دارد.
سؤال: بفرماييد كه چرا با اطلاع از توطئه براندازي، آن را به مقامات گزارش نداديد و نظرتان در اين باب چيست؟
جواب: اولاً من از نيت خبيث اينها مطلع شدم، ولي چون كارشان در يك مدت كوتاه غيرعملي به نظرم ميرسيد و قهراً خيال ميكردم كه دولت آگاهي دارد، تصور نميكردم كه اينها بتوانند كاري را انجام دهند و اينكه كاري نشدني است، من خبر كنم و باعث گرفتاري يك عده غيردخيل شود. به علاوه احتمال دادم كه ممكن است اگر بگويم خود ما را ترور كنند و اما در فكرم جولان ميكرد راه حلي پيدا كنم و اعلام كنم، اما به زودي اين موضوع برملا شد و از اينكه فكر صحيح در اين كار نكردهام و اينها را راه دادهام و گزارش اينها را شنيدهام و به مقامات به موقع اطلاع ندادهام، خودم را در پيشگاه خداوند مقصر ميدانم و بسيار پشيمانم.
اينكه به سيد مهدي مهدوي پول فرستادم هر چند به عنوان قرض به ايشان داده شده است و اين كار را نوعي تأييد عملي از فرد توطئهگر تلقي كردهاند، پشيمانم و استغفار ميكنم و استغفرالله ربي و اتوب اليه و از اين قصور يا تقصير به درگاه خداوند متعال استغفار ميكنم و ملتزم ميشوم كه در آينده، امثال اين امور تكرار نشود، بلكه با شدت با اين نوع افكار و اعمال مبارزه نمايم و از حضرت آيتالله العظمي آقاي خميني دامت بركاته با ملاحظه مراتب معروضه، تقاضا ميكنم كه دستور فرمايند اين تبليغات رسانههاي گروهي و روزنامهها و سخنرانيها در موضوع راجع به ما صحبت نكنند كه موجب ناامني است و خطر جاني بر ما دارد.
والسلام عليكم و رحمة الله»
خاطرهاي از امام(ره)
مرحوم حاج احمد آقا نقل كردند هنگامي كه امام (رضوانالله تعالي عليه) نوار ويدئويي مصاحبه با آقاي شريعتمداري را قبل از پخش ديدند فرمودند: «اين قيافه را نميشود در تلويزيون آورد!»
شايد اشاره به اينكه طرح اشتباه فردي كه تا موقعيت مرجعيت پيش رفته با اين قيافه در تلويزيون ناگوار است، اما براي توجيه افكار عمومي و مأيوس كردن دشمنان داخلي و خارجي انقلاب اسلامي، چارهاي جز اين نبود.
روزي خدمت امام رسيدم و جزئيات مربوط به ماجراي برخورد با آقاي شريعتمداري را توضيح دادم، امام (رضوانالله تعالي عليه) از اين پيشآمد و سرنوشتي كه آقاي شريعتمداري پيدا كرده بود، بسيار متأثر بودند. با حالتي حاكي از تأسف و تأثر فرمود: «تاكنون به مردم ميگفتيم روحانيت، حالا مردم به ما ميگويند اينهم روحانيت!»
و افزودند: من به ايشان گفتم؛ «اين راه كه انتخاب كردهاي براي شما روزي پيش خواهد آمد كه هيچ كس نتواند از شما دفاع كند» و بعد اضافه فرمودند: «آن روز، امروز است.» اشاره به اينكه در شرايط كنوني، اگر امام هم بخواهد به او كمك كند و از او دفاع نمايد، فضاي جامعه اجازه نميدهد.