به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 21,217
بازدید دیروز: 26,943
بازدید هفته: 109,202
بازدید ماه: 248,374
بازدید کل: 25,235,251
افراد آنلاین: 79
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۲۶ دی ۱٤۰۳
Wednesday , 15 January 2025
الأربعاء ، ۱۵ رجب ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
3099 - قاتل بسیجی شهید: درآمد ماهیانه‌ام 100 میلیون تومان است : آشوب مرفهان بی‌درد علیه انقلاب مستضعفان ۱۴۰۱/۰۹/۱۱

 

قاتل بسیجی شهید: درآمد ماهیانه‌ام 100 میلیون تومان است
  آشوب مرفهان بی‌درد علیه انقلاب مستضعفان
۱۴۰۱/۰۹/۱۱

شهید سید روح‌الله عجمیان، متولد ۲۰ بهمن سال ۱۳۷۳ از بسیجیان حوزه ۴۱۷ شهدای کمالشهر کرج بود که روز پنجشنبه ۱۲ آبان ماه در جریان اغتشاشات و ناامنی‌های آزاد راه کرج – قزوین در محدوده بهشت سکینه (س) کرج با ضربات چاقو و سنگ و زیر لگدهای بی‌رحمانه برخی اغتشاشگران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پس از دستگیری سریع این اغتشاشگران قاتل، از روز چهارشنبه گذشته رسیدگی به اتهامات این افراد در استان البرز آغاز شده است.
هرچند پیش از این صحنه‌هایی دلخراش از لحظات جسارت و تعرض به این شهید عزیز منتشر شده بود اما اعترافات تلخ و همراه با جزئیات اغتشاشگران سنگدل در جریان جلسات دادگاه درخصوص نحوه به شهادت رساندن سید روح الله عجمیان جوان بسیجی که تنها گناهش بسیجی بودن و احساس تکلیف برای جلوگیری از آسیب دیدن امنیت مردم در جریان اغتشاشات بود، همچون روضه‌ای عینی حال هر شنونده و بیننده‌ای را دگرگون می‌کند.
شهید عجمیان که متولد لرستان و همراه پدر و مادر خود ساکن خانه‌ای ساده و بسیار محقر در اطراف کرج بود، به گفته پدرش شغل ثابتی نداشت و برای امرار معاش به صورت روزمزد به عنوان کارگر گچ‌کاری فعالیت می‌کرد.
پدرش نیز که دارای سابقه طولانی حضور در جبهه است، خود کارگر فصلی ساختمانی بوده است اما درد کمر اجازه ادامه اشتغال را به او نداده و با سابقه‌ای ناقص حقوق نصفه و نیمه بازنشستگی را دریافت می‌کند.
اما آنچه در خلال پخش تصاویر و محتوای جلسات دادگاه دل‌ها را آتش زد اعترافات یکی از متهمان به شهادت رساندن شهید عجمیان بود.
به این چند جمله از متن دومین جلسه رسیدگی به پرونده قاتلان شهید عجمیان توجه کنید:
-قاضی: درآمد ماهیانه شما چقدر است؟
-حمید قره‌حسنلو، پزشک و متهم: بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون درآمد ماهیانه دارم.
-قاضی: پس مشکل اقتصادی نداری، انگیزه شما مخالفت با نظام بود؟
- متهم: هدفی نداشتم، اشتباه کردم! من به اشتباه این رفتارها را انجام دادم!
-قاضی: شما به عنوان لیدر آشوب معرفی شده‌اید و در بستن اتوبان، ضرب و جرح و شهادت شهید عجمیان نقش داشته‌اید؛ جوان‌ها تحت فرمان شما بودند؟ چرا به شهید عجمیان لگد زدید؟
-متهم: نه من لگد نزدم.
-قاضی: خانم شما در بازجویی اعتراف کرده که شما لگد به شهید زدید. شما جمعیت را کنار می‌زدید تا صحنه بهتر تصویربرداری شود. کسی که ماموریتی ندارد چرا باید فیلم جزئیات صحنه را تهیه کند و در همه صحنه‌ها پیگیرانه حضور داشته باشد؟
-نماینده دادستان: شهید را نگه داشته‌اید و آرین فرزام‌نیا ضربه زده است؛ در این فیلم هم که ضبط شده مشخص است شما با خشم در حال قدم زدن هستید و برخلاف سوگند پزشکی که یاد کردید، به مجروحی که روی زمین افتاده، کمک هم، نمی‌کنید؛ برای کفش خونی‌تان که آغشته به خون شهید عجمیان هست چه توضیحی دارید؟
-متهم: من و همسرم به طور ناخواسته در این اجتماع وارد شدیم!
توجه کردید؟! پزشکی با درآمد 100 میلیون تومان در ماه، صحنه گردان اغتشاش و آشوبی می‌شود که به دروغ هدف از آن دفاع از حقوق مردم بیان شده است! اما چطور می‌شود شخصی با چنین سطحی از رفاه همراه با همسر خود میدان‌دار آشوب شود و بر اساس کیفرخواست موجود نقشی پر رنگ در شهادت هولناک جوان بسیجی ایفا کند؟ آن هم جوان بسیجی که متعلق به طبقات بسیار پایین زندگی و رفاه و برخورداری در جامعه است.
با نگاهی به سایر شهدای بسیجی امنیت که طی اغتشاشات اخیر مظلومانه به دست اغتشاشگرانی که در قساوت روی داعش را سفید کرده‌اند به شهادت رسیده‌اند هم نمونه‌های متعددی از کارمند، کارگر، طلبه، دانشجو، راننده تاکسی اینترنتی و... به چشم می‌خورد که در پایین‌ترین سطح از شرایط و امکانات زندگی قرار داشتند اما تنها به جرم بسیجی بودن و در شرایطی که از روی غیرت با دست خالی و بدون اسلحه در صحنه دفاع از امنیت و آسایش و زندگی مردم در برابر اغتشاشگران حاضر شده بودند به دست آشوبگران سنگدل به شهادت رسیدند. شهیدان نازنینی که بسیاری از آنها پیش از این هم تجربه حضور بدون چشمداشت در اردوهای جهادی و کمک‌رسانی به آسیب دیدگان سیل و زلزله را در کارنامه داشتند. بسیجیانی که پیش از زخم دشنه و تیر، زخم زبان دشمنان و غافلان درخصوص برخورداری از رفاه و امکانات خاص را نوش جان کرده بودند.
از سوی دیگر وقتی خانه و زندگی این شهیدان مظلوم از جمله همین خانه محقر و کوچک شهید عجمیان را با کاخ آشوبگری همچون علی کریمی و سطح زندگی برخی دیگر از آشوبگران یا محرکان داخلی و خارجی آن را مقایسه می‌کنیم بهتر متوجه می‌شویم چه کسانی به راستی درد مردم را دارند و چه کسانی با کاسبی در اغتشاشات مشغول خوش خدمتی به دشمنان هستند؟
این اوج ریاکاری و دروغگویی است که کسانی با پول و امکانات این مردم به ثروت و شهرت و زندگی‌های لاکچری برسند اما با ضرب و زور فریبکاری‌های رسانه و با منحرف کردن ذهن جوانان و مردم نقش منجی و دلسوز برای جامعه و مستضعفان را بازی کنند و عجیب آنکه دلسوزان و خادمان همیشگی ملت و جوانان بسیجی پا به رکاب کمک به مردم به دروغ دشمن و فرصت‌طلب معرفی شوند.
تجربه اغتشاشات اخیر را باید نمونه‌ای از آشوب مرفهان بی‌درد علیه انقلاب مستضعفان دانست اما دشمن باید بداند تا این جوانان بسیجی و فدایی ملت و کشور هستند، خواب تسلط بر این سرزمین را به گور خواهد برد.

 

سومین جلسه دادگاه ضاربان بسیجی شهید

«روح‌الله عجمیان» برگزار شد

آخرین خبر | برگزیده

به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، شهید سید روح‌الله عجمیان، متولد ۲۰ بهمن سال ۱۳۷۳ از بسیجیان حوزه ۴۱۷ کمالشهر کرج بود که روز پنجشنبه ۱۲ آبان ماه در جریان اغتشاشات و ناامنی‌های آزاد راه کرج – قزوین در محدوده بهشت سکینه (س) کرج با ضربات چاقو برخی اغتشاشگران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
در ابتدای جلسه سوم دادگاه نماینده دادستان گفت: متهم رضا آریا فرزند یحیی به اتهام افساد فی‌الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به ماموران انتظامی و بسیج، و اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور بازداشت شده است.
سپس متهم رضا آریا با حضور در جایگاه گفت: شب قبل حادثه من شب کار بودم، ساعت ۱۲ روز بعد به همراه دوستانم آمدیم تا به سمت خانه برویم، ترافیک بود، خواستیم از ترافیک خارج شویم، ورودی کمالشهر به شدت شلوغ بود و یک خودروی سواری ساینا توجه من را به خود جلب کرد.داشتم به صحنه نگاه می‌کردم که یک نفر از پشت دستم را گرفت و گفت یک کاری کن، من هم دو‌تا لگد به بدن شهید به قسمت بازو و کتفش وارد کردم و آمدم کنار.
متهم رضا آریا گفت: من توبه کردم، از خدا می‌خواهم گناهانم را ببخشد،از شما می‌خواهم من را ببخشید. از درگاه خداوند استغفار و توبه کردم. من با قصد و نیت قبلی به بدن شهید ضربه نزدم.
بدن شهید را روی آسفالت خیابان کشیدم
که وسط اتوبان نباشد!
در ادامه جلسه دادگاه، قاضی آصف‌الحسینی از متهم محمد امین اخلاقی خواست تا در جایگاه حاضر شود.
براساس کیفرخواست صادره، متهم محمدامین اخلاقی فرزند عبداله به افساد فی‌الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی متهم است
متهم محمد امین اخلاقی در دفاعیات خود گفت: اتهامات وارده نسبت به خود را قبول ندارم. من فقط در روز ۱۲ آبان شعار دادم. روز وقوع حادثه تصمیم گرفتم که از خانه خارج شوم. روز ۱۲ آبان به همراه دو نفر از دوستانم از خانه خارج شدیم و به بهشت سکینه (س) رفتیم. ترافیک سنگینی در اتوبان پشت بهشت سکینه (س) شکل گرفته بود. کنار اتوبان ایستاده بودم، به دوستانم زنگ زدم که جواب من را ندادند. افراد حاضر در صحنه شعار دادند.در حال رفتن به سمت پایین اتوبان بودم که دیدم داد می‌زنند بسیجی، بسیجی؛ دیدم که شهید داشت می‌دوید که به لابلای ماشین‌ها رفت و یک نفر به وی لگدی زد و سرعت شهید کم‌ شد و به زمین افتاد که در ادامه دیدم چند نفر وی را کتک می‌زنند.
قاضی آصف الحسینی پرسید: شما هم به بدن شهید لگد زدی؟
متهم محمد امین اخلاقی گفت: من لگدی نزدم.
قاضی آصف الحسینی گفت: چرا شلوار شهید را گرفتی و وی را روی زمین کشیدی؟
متهم محمد امین اخلاقی گفت: بدنش خونی بود، ترسیدم جلوتر من را بگیرند و بپرسند خون چه کسی است.
قاضی گفت: شما از دیوار وسط اتوبان به این سمت اتوبان پریدی و بدن نیمه عریان شهید را بر زمین کشیدی، علت این کارهایت چیست؟
متهم محمد امین اخلاقی گفت: من از روی دلسوزی برای اینکه بدن شهید وسط اتوبان نباشد و یک زمانی ماشین از روی آن عبور نکند، اقدام به کشیدن بدن وی کردم.
در ادامه جلسه متهم بهزاد علی کناری فرزند عبدالرضا با دستور قاضی جلسه برای دفاع از خود در جایگاه حضور یافت.
نماینده دادستان ضمن قرائت کیفرخواست متهم بهزاد علی کناری گفت: متهم بهزاد علی کناری فرزند عبدالرضا به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، بازداشت شد.
متهم بهزاد علی کناری گفت: من در کردان و در شرکتی که مربوط به لولای درب است کار می‌کنم.
هنگام صحبت کردن متهم بهزاد علی کناری در دادگاه، تصویری از وی منتشر شد که در دست راستش سنگ بود و با دست چپ خود مشغول صحبت کردن با تلفن همراه بود.
قاضی از متهم پرسید: آن سنگ‌ها‌ در دستان شما چه می‌کرد؟
متهم بهزاد ادامه داد: نمی‌دانم برای چه دلیلی این همه سنگ را در دستم جمع کردم.
قاضی آصف الحسینی گفت: در فضای مجازی مطالبی منتشر و کسی را برای حضور در اغتشاشات ترغیب کردید. جزئیات این مطالبی که در فضای مجازی منتشر کردید را بیان کنید.
متهم بهزاد علی کناری گفت: من فقط کتک خوردن افراد را در فضای مجازی منتشر کردم.
جو زده شدم و فقط شعار دادم
در ادامه جلسه دادگاه متهم جواد زرگران فرزند محمدرضا در جایگاه حاضر شد.
به گفته نماینده دادستان، جواد زرگران به افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی متهم است.
متهم جواد زرگران گفت: بخشی از اتهامات وارده نسبت به خود را قبول ندارم، من در محل حضور داشتم اما علیه شهید عجمیان اقدامی انجام ندادم. پدر من به تازگی فوت کرده است، وارد بهشت سکینه (س) که شدم ماموران یگان ویژه را دیدم. نیم ساعتی بر سر مزار پدرم نشستم زمانی که برگشتم دیدم عده‌ای از اتوبان جمع شدند و دست می‌زنند و بر زمین پا می‌کوبند و «حدیث، حدیث» می‌گویند. بعد از وقایع به داخل خودروی خودم رفتم، نیم ساعتی در ماشین خودم نشستم، به قصد خروج از بهشت سکینه (س) به سمت اتوبان رفتم و دیدم که عده‌ای تجمع کردند و اتوبان بسته است.
متهم ادامه داد: از ماشین پیاده شدم و خودم را به آن سمت اتوبان رساندم، با حضور در محل جو زده شده بودم و کمی شعار دادم. دیدم که شهید در حال دویدن است و یک نفر به وی زیر پا زد و همان لحظه به زمین خورد در آن زمان به سمت ماشینم آمدم و سوار شدم و به سمت خانه حرکت کردم و به کمال آباد رفتم.
قاضی آصف الحسینی گفت: شما به شهید ضربه چاقویی زدی؟
وی افزود: نه من ضربه چاقویی به بدن شهید نزدم. دیدم یک نفر به بدن شهید که روی کاپوت خودروی سواری ساینا بود، ضربات چاقو را وارد کرد.
قاضی آصف الحسینی گفت: در دستانت سنگ هم داشتی؟
متهم جواد زرگران گفت: در اتوبان یک جوان در کیفش سنگ داشت که زیپ کیفش را باز کرد و سنگ‌ها را بر زمین ریخت و به افراد حاضر در صحنه گفت بیایید سنگ، که من یکی از سنگ‌‌ها را برداشتم و در آخر هم آن را در کنار اتوبان‌انداختم.
به شهید عجمیان ضربه زدم که ببینم زنده است یا نه!
در ادامه این جلسه دادگاه، متهم حسین محمدی توسط ریاست جلسه دادگاه برای بیان دفاعیات خود به جایگاه فراخوانده شد.
نماینده دادستان گفت: متهم حسین محمدی فرزند مهدی به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت ملی بازداشت شده است.
متهم حسین محمدی گفت: با برادر و پسرعمویم بابت حضور در بهشت سکینه (س) و فاتحه خوانی برای خانم نجفی حضور پیدا کردیم. زمانی که به بهشت سکینه (س) رفتیم درب ورودی آن بسته بود. یک خانم شعاری داد، یک کامیونی رد شد بوق زد و چند نفر شروع به دست زدن کردند. از محل فاصله گرفتیم، دیدیم که افرادی به ماموران سنگ می‌زدند. من هم چند عدد سنگ پرتاب کردم. یک لحظه باتومی که بر زمین بود را برداشتم و سپس آن را بر زمین‌انداختم. دیدم یک فردی بر روی زمین افتاده است، با پای خودم ضربه‌ای به کف کفش شهید زدم که ببینم زنده است یا نه!
در این جلسه وکلای متهمان هم به دفاع از موکلان خود پرداختند.
در پایان قاضی آصف الحسینی با اعلام ختم این جلسه از دادگاه، گفت: هیئت قضایی بعد از ظهر شنبه(دیروز) تشکیل جلسه خواهد داد و در صورت ختم جلسات این دادگاه، نتیجه آن را اعلام خواهد کرد.در صورت صدور احکام متهمان، احکام صادره را به اطلاع عموم مردم خواهیم رساند.