شهید «علي عرب نصرتآبادي» یکم تیر 1349 در روستای شاه جهانآباد از توابع شهرستان زرند به دنیا آمد. تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دهم تیر 1365 در مهران بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. وی در بخشی از وصیتنامهاش، از رادمردی و اخلاص سپهبد شهید قاسم سلیمانی در دوران دفاع مقدس یاد کرده است.
وصیتنامه شهید «علی عرب نصرت آبادی»:
«بسم الله الرحمن الرحیم
بارها که در عملیاتها شرکت کردم وصیت نامه نوشتم و ازخدا خواستم که عزت عظیم و عظمای شهادت را نصیب من گرداند، اما این بار با امید بیشتری پا به جبهه گذاشتم.
این سرزمین مقدس تاثیر عجیبی بر من گذاشت و حال و هوای دیگری پیدا کردم، خصوصاً هنگام خواندن دسته جمعی دعاهای توسل، کمیل، ندبه و زیارت عاشورا که هر چه داریم از عاشورا است و متوجه شدم که بیشتر بایستی زیارت عاشورا را بخوانم (اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ اِنّی حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ) و هر چه فکر کردم دیدم جز کار برای خدا و خالص شدن در راه دین، چیزی در این دنیا فایده ندارد.
این وصیتنامه را در حالی مینویسم که عدهای اجنبی پرست خائن و مزدور وابسته به ابر قدرتها، افراد و نیروهایشان را در خاک مستقر کردند و در جای دیگر روی تابلویی میبینم که نوشته ما برای ادای تکلیف میجنگیم و میبینم که بهراستی که مردانی غیور همچون «قاسم سلیمانی» فقط برای لبیک گفتن به ندای رهبرشان و خدا میجنگند و چندین بار خودم او را با چهرهی خاک آلود، ولی محکم دیدهام.
پدر و مادر عزیزم! از شما طلب بخشش و عفو دارم، زیرا از ساعتی که به دنیا آمدم باعث اذیت و رنج برایتان بودم و از خداوند هم میخواهم که بهخاطر کریمیاش مرا ببخشد و از شفاعت امامان و معصومین (علیهم السلام) به ویژه حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) که در سن مبارزه و جهاد را از او آموختم، محروم نمانم.
من غمگین بودم از اینکه ببینم در مکانی راحت قرار بگیرم و در سنگر دفاع از مرزهای کشور و انقلابمان نباشم و نمیتوانستم به خود بقبولانم که برادران خودم در مرزها شهید میشوند و من به کارهای روزمرهی خود مشغول باشم و بین خود و خدای خود رضایت کامل دارم.
از لحظهی قدم گذاری به جبهه، برای رضای او و کلمهی (لا اله الا الله) حرکت کردم و به برادران و خواهرم سفارش اولیهی من این است که در خط رهبری حرکت کنند و از آن منحرف نشوند که خیر دنیا و آخرت در آن است و بدانند که ایشان پیروزی اسلام و نظام مهوری اسلامی را میخواهند و دوم اینکه هر چه از برادر حقیرشان دیدهاند مورد بخشش خود قرار دهند.»