به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 822
بازدید دیروز: 4,654
بازدید هفته: 5,476
بازدید ماه: 5,476
بازدید کل: 24,992,811
افراد آنلاین: 133
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۰۲ دی ۱٤۰۳
Sunday , 22 December 2024
الأحد ، ۲۰ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۱۹ - سید ابوالحسن موسوی طباطبایی : به میمنت میلاد خجسته کریم اهل بیت(ع) - سومین تبسم مدینه ۱۴۰۲/۰۱/۱۶
به میمنت میلاد خجسته کریم اهل بیت(ع) -
سومین تبسم مدینه
   ۱۴۰۲/۰۱/۱۶

شرکت سیاحتی،زیارتی وتکت فروشی اکبری _ورسی

یثرب آن سرزمین کهن که پس از سال‌ها جنگ و ناآرامی‌، رنگ آرامش و نیک‌بختی به خود می‌دید‌، سومین باری بود که خنده‌اش شورِ نشاط و خرّمی را در وجود مهاجرین و انصار جاری می‌کرد و جان‌هایشان را از شوق امید آکنده می‌ساخت.
بار نخست زمانی بود که رسول مهربانی به این سرزمین مهاجرت نمود و بر خاکش گام نهاد و به یمن قدوم خجسته‌اش آنجا مدینة النبی نامیده شد. دومین بار پیوند علی و فاطمه علیهما السلام آن دو محبوب خدا و رسولش بود که از فرش تا عرش، غرق جشن و سرور شد و شجره طوبا در فردوس برین، دُرّ و گوهر خویش را شاباش بهشتیان نمود.
اما اینک... در پرتو سومین تبسّم مدینه طیّبه، مسیر آسمان و زمین از آمد و شد فرشتگان، هنگامه‌ای است. جبریل امین نیز به بشارت میلاد اولین سلیل از کوثر فاطمی بر زمین آمد و ضمن ابلاغ سلام و شادباش خداوند‌، به پیامبر(ص) ابلاغ نمود که نام این نوزاد مبارک را حسن بگذار.
جمال دلارای امام حسن مجتبی(ع) را چنین وصف نموده‌اند: رخسار مبارکش سفید و آمیخته به سرخی‌، با چشمانی درشت و مشکی‌، میان بالا‌، ملیح و در زیبایی بی‌همتا‌، دارای عضلاتی ستبر و بدنی در نهایت لطافت و بسیار شبیه به رسول خدا(ص). القاب مبارکش تقی، طیّب، زکیّ، سیّد و سِبط(به معنای نوه دختری) می‌باشد.
خداوند در قرآن کریم آن حضرت را از اهل‌بیت عصمت و طهارت برشمرده و در آیاتی چون آیه تطهیر، آیه مودّت، سوره دهر(انسان) و مانند آن ستوده و نیز در آیه مباهله در شمار فرزندان پیامبر(ص) معرفی فرموده است.
رسول گرامی اسلام(ص) حسنین علیهماالسلام را سَرور جوانان بهشت، زینت عرش خداوند و گوشواره‌های عرش الهی معرفی می‌کرد. آنها را گل‌های خوشبوی خود می‌خواند، در آغوششان می‌کشید، لب و دندانشان را می‌بوسید و می‌مکید و می‌گفت خداوندا! تو می‌دانی که من آنها را دوست دارم، تو نیز آنان و محبّانشان را دوست بدار. نیز می‌فرمود حسن و حسین فرزندان من‌اند. هر که آنان را دوست بدارد مرا دوست داشته است و آن که مرا دوست بدارد خداوند دوستدار اوست و هر که را خدا دوست بدارد داخل بهشتش می‌فرماید. و پیوسته می‌فرمود هیبت و سیادتم را به حسن بخشیدم و گشاده دستی و شجاعتم را به حسین.
پیامبر مهربانی(ص) آن دو نورچشم را بر دوش خود سوار می‌کرد و می‌فرمود پدر و مادرم به فدای ایشان. گاه آنها را بر پشت خویش می‌نشاند و می‌فرمود مَرکب شما خوب مرکبی است و شما نیز خوب سوارانی هستید. از آن حضرت روایت است که بهشت خطاب به خداوند عرض کرد پروردگارا! تو مرا منزلگاه فقرا و مساکین قرار دادی؟! خداوند پاسخش داد آیا خشنود نیستی که ارکان تو را با حسن و حسین زینت دادم؟ «فَماسَت کَما تَمیسُ العَرُوسُ فَرَحاً؛ بهشت از این خبر همچون عروسی به خود بالید و مسرور شد.»
ابوهریره گوید هرگز نشد که امام حسن(ع) را ببینم و چشمانم پر از اشک نشود زیرا به چشم خویش دیدم پیامبر دهان مبارک خود را بر دهان او گذاشت و سه مرتبه گفت: «پروردگارا! من او را دوست دارم و نیز هر که او را دوست بدارد دوست می‌دارم.» رسول خدا(ص) امام حسن را بر روی شانه خود می‌گذاشت و می‌فرمود هر که حسن را دوست بدارد مرا دوست داشته است. روزی امام حسن(ع) که کودکی خردسال بود به سوی رسول خدا(ص) رفت. انس بن مالک خواست مانع شود که آن حضرت فرمود فرزندم و میوه دلم را رها کن! هر که او را بیازارد مرا آزرده و هر که مرا بیازارد خدا را آزرده است. 
کریم اهل بیت‌، امام حسن مجتبی علیه‌السلام دو بار همه دارایی خود را در راه خدا انفاق فرمود و سه بار اموالش را با فقرا تقسیم کرد و نیمی را به آنان بخشید و نیمی را خود برداشت. او هیچ سائلی را دست خالی باز نمی‌گرداند و چون می‌پرسیدند چرا هرگز درخواست‌کننده‌ای را از خود نوامید نمی‌‌سازی؟ می‌فرمود من نیز به درگاه خداوند سائلی هستم که دوست دارم خداوند محرومم نسازد. آن حضرت از یک انصاری باغی به چهار هزار درهم خرید و چون متوجه شد که وی باغ را به جهت نیاز مالی فروخته است، باغ را بازگرداند و پول را هم به او بخشید. از سروده‌های آن حضرت است
لَوْ عَلِمَ البَحرُ فَضلَ نائِلِنالَغاضَ مِن بَعدِ فَیضِهِ خَجِلُ
اگر دریا فراوانیِ بذل و بخشش ما را بداند، از خجالت خشک می‌شود.
  روزی امام حسن(ع) غلامی را دید که لقمه‌ای می‌خورد و لقمه‌ای به سگ می‌داد و چون علت کارش را پرسید، غلام گفت شرم دارم خود سیر شوم و این سگ گرسنه باشد. امام که از عمل نیکش مسرور شده بود، فرمود همین جا باش تا بازگردم. آن گاه غلام را از صاحبش خرید و وی را آزاد کرد و باغی را هم که در آن کار می‌کرد خرید و به او هدیه فرمود.
امام مجتبی(ع) که دریایی بی‌کران از فضایل و اخلاق ستوده بود، از کسانی که حضرتش را مورد ستم و آزار قرار می‌دادند، بزرگوارانه چشم می‌پوشید و عفوشان می‌فرمود. آن حضرت به والاترین درجه صبر و شکیبایی و حلم آراسته بود، تا آنجا که مروان حکم، سرسخت‌ترین دشمن اهل بیت، صبر و بردباری او را به سنگینی کوه‌ها مانند کرد. آن حضرت بیست سفر حج با پای پیاده به جا آورد و هر گاه وضو می‌گرفت از خوف خداوند بدنش می‌لرزید و رنگ مبارکش زرد می‌شد.
برجسته‌ترین فراز از زندگی امام حسن مجتبی(ع) صلح آن حضرت با معاویه است که نتایج عظیم و پر باری برای اسلام و مسلمین داشت. آن حضرت در روایتی صلح خود را به رفتارهای راز آلود خضر نبی تشبیه فرموده است که هر بار مورد اعتراض حضرت موسی(ع) واقع می‌شد. از این منظر باید گفت صلح امام از اسرار الهی می‌باشد و عمق حقیقت آن بر همگان پوشیده است. با این وجود جا دارد که از برکات و پیامدهای اجتماعی این صلح بحث و تبادل نظر شود.
از سویی امام فرمود صلح نکردم مگر به جهت نداشتن یاور. زیرا بسیاری از لشکریان آن حضرت را منافقان و کسانی که تمایلی به جهاد نداشتند، تشکیل می‌دادند. برخی از فرماندهان لشکر کوفه نیز فریب وعده‌ها و کیسه‌های پول معاویه را خورده و به آن جرثومه مکر و حیله پیوسته بودند. هنگامی که امام تصمیم به جهاد گرفت، از کوفه بیرون رفت و در نُخیله به انتظار سپاه نشست. اما پس از ده روز تنها حدود چهار هزار نفر اظهار آمادگی کردند. از این رو امام مجبور شد دوباره به کوفه بازگردد و مردم را به جهاد فراخواند ولی مردم سست عهد و بی‌وفا از هر سو صدا بلند کردند البَقیّه البَقِیّه؛ ما را از جنگ معذور دار و باقی بگذار! امام در چنین شرایط شکننده‌ای صلح کرد و خون مسلمانان را حفظ نمود.
از آثار دیگر صلح امام مجتبی(ع)، رسوایی معاویه و افشای چهره پلید وی بود. معاویه که سال‌ها به نام کاتب وحی و خال المؤمنين(!) حكومت کرده بود، پس از صلح نقاب از چهره‌ برداشت و در مسجد کوفه و در برابر توده مردم اعلام کرد که جنگ من به هدف حکومت و سلطنت بر شماست و نه نماز و روزه که خود آنها را انجام می‌دهید! پس هر شرطی که در صلح‌نامه کردم زیر پا می‌گذارم.
صلح امام حسن(ع) در واقع زمینه‌ساز قیام سید الشهدا(ع) نیز بود. زیرا معاویه که پس از صلح، گمان می‌کرد قدرت بلا منازع در جهان اسلام گردیده است، با تندروی و اتخاذ تصمیمات نابجا به دست خود اسباب رسوایی بنی امیه را فراهم کرد و سرانجام با طرح ولایت عهدی یزید پلید، آخرین ضربه را بر پیکر اولاد ابوسفیان وارد ساخت که این خود زمینه‌ نهضت امام حسین(ع) گردید. از این رو می‌توان گفت امام مجتبی(ع) نیز در این قیام مقدس سهیم است.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی