۳۵ - خاطرات رفاقت چهلساله حجتالاسلام والمسلمین علی شیرازی با حاج قاسم سلیمانی- نگاه حاج قاسم به فرامین رهبری ۱۴۰۲/۰۲/۰۵
خاطرات رفاقت چهلساله حجتالاسلام والمسلمین علی شیرازی با حاج قاسم سلیمانی- ۳۵
نگاه حاج قاسم به فرامین رهبری
۱۴۰۲/۰۲/۰۵
سعید علامیان
قاسم سلیمانی، علاوهبر شأن و مقام مرجعیت، برای حضرت امام و امام خامنهای در جایگاه ولایت فقیه، منزلتی قائل بود که عمل به گفتار و افکار ولایت را تکلیف خود میدانست.
او یک بار که در باره عملیات بدر صحبت میکرد، اشارهای هم به همین تکلیفمداری کرد و گفت: زمان جنگ، در عملیات بدر موفق نشدیم. خیلی شهید داده بودیم. روز بعد از عملیات، همه ما در جزیره مجنون جمع شدیم.
همه ناراحت بودیم. آن روز، امام، رحمتالله علیه، پیامی داده بود؛ که این پیام خیلی عجیب بود. امام فرموده بودند ما نباید به پیروزیها و شکستها نگاه کنیم؛ بلکه باید به تکلیفمان نگاه کنیم.
در جریان عملیات کربلای پنج هم گفته شده بود با استحکاماتی که صدام در شلمچه ایجاد کرده، امکان جنگ در شلمچه نیست! امام فرمودند باید عملیات بشود؛ همه افکار به این سمت رفت که باید فکر امام پیاده شود. حالا هم وقتی مقام معظم رهبری میفرمایند باید در مقابل آمریکا و داعش بایستیم، قاسم سلیمانی شک نمیکند؛ میگوید تکلیف شرعی است که باید بایستیم.
حاجقاسم، شیعه تنوری1 بود؛ به هرچه ولایت گفت، عمل کرد.
گاهی در ادای تکلیف، آیه «لایکلف الله نفساً الاّ وسعها»2 را میخوانیم و از آن اشتباه برداشت میکنیم؛ میگوییم وسع من همین است! مقام معظم رهبری میفرمایند وسع شما، 10 برابر کاری است که الان میکنید.
به سپاه میفرمایند من از سپاه راضیام؛ اما کار 100 برابری از سپاه میخواهم. سردار سلیمانی، همین نگاه را دارد؛ میگوید وسع من، این نیست. امروز، 20 ساعت کار میکنم؛ میتوانم 21 ساعت کار کنم؛ میتوانم خانه نروم. دو هفته سوریه بود. آمد فرودگاه، جلسه گذاشت.
به خانهاش نرفت و برگشت. با زن و بچهاش تماس گرفت. گفت برنامه کاری است و باید برگردم سوریه. آنها هم گفتند برو! آنها هم در این 40 سال همراهی کردند. سلیمانی میگوید حرف آقا نباید زمین بماند! باید تا آنجا که میتوانم، روز به روز تلاشم را بیشتر کنم.
قاسم سلیمانی، روی اصولی متمرکز بود. اگر کسی به انقلاب و ولایت فقیه دهنکجی میکرد، نمیتوانست تحمل کند. در این 41 سال، چپ و راست ـ اصولگرا و اصلاحطلب ـ روی بعضی از اصول لغزیدند؛ اما برای سردار سلیمانی، فرد و جناح مهم نبود؛ اگر جایی به امام و مقام معظم رهبری جفا میشد، یا به اصول و مبانیای که ولی فقیه طرح میکرد، بیاعتنایی میشد، میخروشید و ملاحظه هیچکس را نمیکرد.
پانوشتها:
1. عبارت «شیعه تنوری»، از روایت مأمون رقی ـ از اصحاب امام صادق(ع) ـ شهرت یافته است. او نقل کرده: خدمت آقایم امام صادق(ع) بودم که سهل بن حسن خراسانی وارد شد و به آن حضرت گفت «شما مهر و رحمت دارید. شما اهلبیت امامت هستید. چگونه از حق خویش بازایستادهاید؛ با این که 100 هزار شمشیرزن، پا در رکاب، در خدمت شما هستند.»
آن حضرت فرمود «خراسانى، برخیز و در تنور بنشین!» خراسانى گفت «آقاى من، مرا با آتش مسوزان و از من بگذر!» آن حضرت فرمود «گذشتم.» در این حال، هارون مکی که کفشهایش را به دست گرفته بود، وارد شد و سلام کرد. امام فرمود «کفشهای خود را زمین بگذار و داخل تنور بنشین!» هارون، بدون معطلی وارد تنور شد.
امام صادق(ع) با سهل بن حسن خراسانی مشغول صحبت شد. مدتی بعد، امام به او فرمود «برخیز و به داخل تنور نگاه کن.» خراسانی برخاست و به داخل تنور نظر افکند.
هارون را دید که داخل تنور چهارزانو نشسته. امام فرمود «در خراسان، چند نفر مثل این مرد دارید؟» خراسانی گفت «به خدا قسم، یک نفر هم نیست.» امام فرمود «بدان که ما هنگامی که 5 نفر یاور و پشتیبان نداشته باشیم، قیام نمیکنیم. ما به زمان قیام داناتریم.» (بحارالانوار، ج 47، ص 123).
2. بخشی از آیه 286 سوره بقره: خداوند، هیچکس را تکلیف نمیکند مگر به قدر توانایی او.