۲۶/ ۳۶ - حیاتنامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) ۱۴۰۲/۰۲/۱۲
حیاتنامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – ۲۶
آغاز مبارزات سیاسی آیتالله مصباح
۱۴۰۲/۰۲/۱۲
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
گرچه مبارزات فکری- فرهنگی و کادرسازی، اولویت اصلی حیات پر برکت آیتالله مصباح بود،1 و چنین رویکردی، عملاً حضور کمرنگ در برخی میدانهای مبارزات سیاسی را اقتضا میکرد اما در بُرهههای مختلف از مبارزات انقلاب اسلامی، مشارکت ایشان در مبارزات به چشم میخورد.
مرور آن مستندات فراوان میتواند ضمن آشکار ساختن حقیقت، پاسخی باشد به بعضی فضاسازیها و ادعاهای دروغین که نوعاً به قصد ترور شخصیتی مرحوم آیت الله مصباح صورت گرفته است.
پیشینه مشارکت آیت الله مصباح در مبارزات سیاسی در بسیاری از اسناد، نامهها، اعلامیهها و بیانیههایی که از طرف روحانیون و علما در اعتراض به حکومت و اقدامات آن نوشته میشد، قابل ردیابی است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم. سوابق غیر قابل انکاری که گذشته از اسناد، در خاطرات بسیاری از مبارزان سیاسی، حتی برخی مخالفان فکری ایشان نیز بدان تصریح شده است.2
تأسیس «گروه ولایت» یکی از اقدامات مهم و راهبردی آیتالله مصباح در زمینه پشتیبانی تئوریک از مبارزات نهضت امام خمینی است که به ابتکار شهید بهشتی و با همت و مدیریت آیتالله مصباح شکل گرفت و تا مدتها ادامه یافت.
تأسیس «گروه ولایت»به اتفاق شهید بهشتی
از جمله تلاشهای فکری ایشان در راستای تدوین «نظریه حکومت دینی»، تشکیل حلقه علمی موسوم به «گروه ولایت» در ابتدای دهه 40 است. موضوع اصلی در این هسته علمی، «حکومت اسلامی» و راههای تحقق آن بود.
آیت الله مصباح یزدی در مورد تأسیس گروه ولایت میگوید: «[تأسیس این گروه مربوط به] حدود سالهای 1342-1341 و قبل از تشکیل گروه 11 نفری بود.
اعضای این هیئت، شهید بهشتی، مرحوم ربانی، شهید باهنر، مرحوم شهید مفتح و عدهای دیگر بودند. نخستین جلسات این هیئت در منزل مرحوم دکتر بهشتی برگزار شد.»3
از نظر تاریخی و با نگاه پیشینه شناسانه، فعالیتهای گروه مذکور را میتوان نخستین تلاش فکریِ تشکیلاتی در جهت تحقق حکومت دینی برشمارد که در نتیجه آن، ساعتها مباحثه علمی و پژوهش در متون، و همچنین تجمیع شواهد و فیشهای تحقیقاتی صورت پذیرفت.
تشکیل گروه مذکور به ابتکار آیت الله شهید بهشتی صورت پذیرفت. آیت الله مصباح به عنوان دبیر علمی گروه مذکور فعال بود و در تمام سالهای حضور شهید بهشتی در خارج از کشور، همچنان به فعالیتهای خود ادامه داد، و نتایج مبسوط پژوهشهای جمعی را پس از بازگشت شهید بهشتی به ایران، به ایشان تحویل داد. مسئولیت اجرایی مجموعه نیز مدتی برعهده آقا سید جعفر شبیری زنجانی بود.
مرحوم آیت الله شیخ محمد یزدی، از اعضای اولیه «گروه ولایت»، ماجرای تأسیس گروه به محوریت شهید بهشتی را شرح داده است: «یکبار شهید بهشتی قبل از پیروزی انقلاب به قم آمدند و در جلسه ای محرمانه با حضور ده-دوازده تن از علماء از جمله آقایان محفوظی، طاهری، مصباح و آذری، شرکت کردند. بنده هم در آن جلسه احتمالاً به دلیل اصفهانی بودن و آشنایی با شهید بهشتی، حضور داشتم. آن شهید در ابتدای جلسه عنوان کردند که ما باید راجع به شکل حکومت اسلامی، در اینجا بحث کنیم و این بحث تا کنون در جایی مطرح نشده است.
برای پربار شدن بحث، باید تمام اسناد و مدارک موجود در این رابطه اعم از قرآن و حدیث گردآوری شود و بعد کار طبقهبندی و تنظیم آنها صورت گیرد تا در نهایت بتوان به شکل کار تحقیقی و دانشگاهی ارائه نمود.
در جلسه دوم، منابع و مآخذ مشخص و تحقیق در هر یک از آنها به عهده یکی از افراد جلسه گذاشته شد و به او مأموریت دادند که کتاب مزبور را یک دوره به طور کامل مطالعه کند و هرجا که به بحث حکومت اسلامی مربوط میشود، یادداشت نماید و فیشبرداری کند. در هر جلسه نیز افراد، حاصل تحقیقات خود را ارائه کنند تا پس از جمعبندی و تنقیح، شکل حکومت اسلامی استخراج شود.
این کار مدت ها به طول انجامید و بسیار هم ثمربخش بود؛ تا اینکه به تدریج مسائل انقلاب به وجود آمد و افراد پراکنده شدند و برخی از آنها دچار حبس و تبعید گردیدند و قضیه متوقف شد. به خاطر دارم که در آن جلسه پرفیض، کتاب وافی مرحوم فیض برای فیش برداری به بنده پیشنهاد شد.»4
به روایت آیت الله محمد یزدی، این جلسات فکری- مطالعاتی محرمانه برگزار می شد اما جالب آنکه، محرمانه بودن جلسات تنها از ترس ساواک نبوده، بلکه مخالفتهای برخی حوزویان نسبت به مسئله حکومت اسلامی نیز دلیل دیگر این مخفیکاری دانسته شده است: «وجه محرمانه بودن جلسه هم صرفاً ترس از ساواک نبود، بلکه واهمه از حضراتی بود که تحقیق درخصوص مسئله حکومت اسلامی را نالازم و مضر
میدانستند!»5
آیت الله مصباح یزدی به عنوان نفر دوم گروه ولایت (بعد از شهید بهشتی) از این اقدام به عنوان طرح «حکومت جایگزین» یاد می کند و چنین می گوید: «پیش از انقلاب ما بحثی را به ابتکار مرحوم بهشتی درباره «حکومت اسلامی» مطرح میکردیم که در واقع طرح حکومتِ جایگزین رژیم شاه بود و برای اینکه ساواک حساس نشود آن را تحت عنوان بحث «ولایت» طرح میکردیم که برای ساواک ناشناختهتر بود.»6
پانوشتها:
1. آیت الله مصباح خود درباره این اولویت میگوید: «بنده مهمترين وظيفه امثال خودم را فعاليت فرهنگی میدانم و فعاليتهای ديگر از نگاه من، جنبه ثانوی دارند. در زمينه بيان حق و مبارزه با باطل، بايد هرآنچه که از دستمان برمیآيد، انجام بدهيم و حق را بيان و دلايل متقنی را در نشان دادن آن ارائه کنيم تا هرکس که میخواهد بفهمد، بفهمد.
مصداق حق هم از نظر ما اسلام و بزرگترين منبع آن، قرآن است؛... بنده از وقتی که خودم را شناختم و توانستم فعاليت اجتماعی داشته باشم، محور کارهايم را همين قرار دادهام و مسائل ديگر، همه برايم جنبه ثانوی داشتهاند. امروز هم عقيدهام اين است که در برابر همه خطوط انحرافی، بايد در معرفی اسلام واقعی و مذهب تشيّع فعاليت مثبت داشته باشم و محور اصلی کارمان هم بايد تربيت عالم کارآمد باشد.
البته در حاشيه و شعاع اين کار، طبعاً شبهات مخالفين هم مطرح میشوند که بايد به آنها پاسخ داد، اما هدف اصلی ما بايد اين باشد که خود اسلام را معرفی کنيم، تشيّع را معرفی کنيم، ولايت فقيه را به عنوان يک فلسفه حکومتی و سياسی مطرح سازيم و برای پرسشهایی که در اين زمينه مطرح میشوند، پاسخ کافی ارائه کنيم.» ر.ک: «جامعه مدرسین و انقلاب»، ماهنامه یادآور: شماره 4 و 5، زمستان 1387 و بهار 1388، ص40.
2- ر.ک: عشق و تلاش...، ص280.
3- گفتوگویی صمیمی با حضرت آیت الله مصباح، نشریه دیدار آشنا، شماره 5، خرداد و تير 77، ص11. آقای شیرعلی نیا سال تأسیس این گروه را سال 1338 نوشته است.
ر.ک: جعفر شیرعلی نیا، روایتی از زندگی و زمانه آیت الله بهشتی، تهران: سایان، 1397، ص 35.
در منابع دیگر نام آیت الله مشکینی، مکارم شیرازی و سبحانی نیز آمده است.
ر.ک: زندگینامه حضرت آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، ص204.
4- خاطرات آیت الله محمد یزدی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، صص 109-110.
5- همان، ص 110.
6- محمدتقی مصباح یزدی، «خشونت و تساهل»، کتاب نقد، سال چهارم، شماره 14و15، بهار و تابستان 79، ص61. همچنین: زندگى نامه حضرت آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، ص270.