امروز در اجتماع ما كه براى گفتن و نوشتن و خطابه و مقاله و خلاصه براى زبان و مظاهر زبان بيش ازاندازه ارزش قائليم و بيش ازاندازه انتظار داریم در حقيقت از زبان اعجاز مى خواهيم.
بالضروره، گفتن و نوشتن خصوصاً اگر همان طورى باشد كه قرآن فرموده، حكمت و موعظه حسنه باشد، حقايق را روشن كند، تنها به صورت پندهاى تحكمآميز و آمرانه نباشد،شرط لازمى است ولى به اصطلاح شرط كافى و يا علت تامّه نيست.
چون از زبان بيش ازاندازه انتظار داريم و از گوش مردم هم بيش ازاندازه انتظار داريم و مىخواهيم تنها با زبان و گوش همه كارها را انجام دهيم و انجام نمىشود، ناراحت مىشويم و ناله و فغان مىكنيم و مىگوييم:
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه البته به جايى نرسد فرياد است
اين شعر براى ما در همه زمانها صادق بوده و هست. فكر نمىكنيم كه ما اشتباه مىكنيم، ما بيش ازاندازه از اين گوش و زبان بيچاره انتظار داريم،گاهى هم- بلكه بيشتر اوقات- بايد از راه عمل و چشم استفاده كنيم، ما با دست خود و عمل خود خوب رفتار كنيم تا آنها با چشم خودشان ببينند؛يك مقدارى هم به اين گوش و زبان بيچاره استراحت بدهيم.
*مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (امر به معروف و نهى از منكر(ده گفتار)) ج۲۰، صص: ۲۰۴-۲۰۳- با ویرایش جزئی