3918 - 40 خبرنگار جاسوسی که در ایران فعالیت میکردند ۱۴۰۲/۰۸/۰۲
چهل خبرنگار جاسوسی که در ایران فعالیت میکردند
۱۴۰۲/۰۸/۰۲
بسیاری تصور میکنند که جاسوسها یعنی افرادی چون «جیمز باند» که کارهای عجیب و غریب میکنند و توانایی و قدرت غیرمتعارف دارند. چنین تصوری درباره جاسوسی در عصر حاضر از اساس غلط و اشتباه است. جاسوسها طبیعیتر و معمولیتر از آن هستند که مورد توجه قرار بگیرند و یا انگشتنما شوند. این جماعت به قدری «شبیه همه» هستند که تفاوت و تمایزشان از دیگران دشوار و سخت است. شخص جاسوس نیز برای اینکه به اهدافی که مدنظرش است، برسد، به صورت طبیعی در پوششهای مختلفی وارد میشود و به همین دلیل این افراد هزار شغل و هزار عنوان دارند و به طور عمومی با مشاغل و عناوینی چون توریست، ورزشکار، روزنامهنگار، هنرمند، دانشمند، محقق، پژوهشگر، بازرگان و... همزیستی دارند. هیچکس در هیچ کجای دنیا به نام و عنوان جاسوس پاسپورت نمیگیرد. هویتها چیزی دیگری را نشان میدهند اما در واقع آنها کار دیگری میکنند.
به گزارش فارس، سرویسهای جاسوسی همواره سعی دارند افراد مختلفی را به استخدام خود درآورند تا مخفیانهتر و مطلوبتر به اطلاعات مهم مد نظر خود دست پیدا کنند که در این میان، خبرنگاران و عکاسان و افرادی که فعالیتهای رسانهای انجام میدهند از جایگاه ویژهای برخوردارند. بسیاری از خبرنگاران خارجی با دستورالعملهای اطلاعاتی و امنیتی ارائهشده از سوی سرویسهای اطلاعاتی وارد کشور هدف میشوند که این اتفاق در مورد «ایران» به عنوان یک کشور هدف نیز صدق میکند.
در این گزارش به بعضی از این افراد که در قالب خبرنگار و محقق و عکاس اقدام به فعالیت علیه امنیت ملی کشور کردند و به دام افتادند، پرداختهایم که در ادامه جزئیات آن را میخوانید.
کاسپین ماکان جاسوسی که به دیدار کارفرمای خود رفت
در آشوبهای سال 88 و پس از کشته شدن ندا آقاسلطان شهروند ایرانی به دست عوامل خارج نشین، عوامل بیگانه بلندگوهایشان را در دست گرفتند و با نشان دادن تصاویر و کلیپهای مختلفی که از زاویههای گوناگون از لحظه به قتل رساندن ندا آقاسلطان تهیه کرده بودند سعی در جوسازی و به دست گرفتن فضای روانی جامعه کردند.
در همان ایام و در گیر و دار اتهام زنی رسانههای بیگانه به جمهوری اسلامی پیرامون کشته شدن این دختر، یک عکاس و خبرنگار سودجو با نام کاسپین ماکان با در دست گرفتن تلفن و تماس با خبرنگاران شبکههای خارجی کشته شدن ندا را به حکومت اسلامی نسبت داده و به دروغ پراکنی پرداخت.
هرچند که خانواده ندا آقاسلطان از این امر اطمینان نداشتند و هیچ صحبتی به میان نیاوردند، اما این خبرنگار جاسوس که بعدها شماره عضویت رسمیاش برای موساد در اینترنت انتشار یافت، با انعکاس تصاویری خصوصی از ندا آقاسلطان که بعدا اعتراف کرد آنها را در منزل شخصیاش از او گرفته است راه خود را برای خروج از ایران و ورود به کشورهای غربی باز کرد. وی نه تنها موفق شد اقامت کانادا را به دست آورد بلکه به اسرائیل رفته و با شیمون پرز دیدار خصوصی برگزار کرد و جایزه جاسوسی خود را از دست کارفرمای اسرائیلی خود دریافت کرد.
طعمه سرویس جاسوسی انگلیس معصومهای که مسیح شد معصومه علینژاد قُمیکُلایی، ملقب به مسیح علینژاد
در سالهای گذشته یکی از مهمترین بازوهای رسانهای جریان اپوزیسیون برای فعالیت علیه جمهوری اسلامی ایران بود، مسیح خبرنگاری را از سال ۱۳۷۸ با روزنامه «همبستگی» آغاز کرد و بعد از آن خبرنگار پارلمانی خبرگزاری «ایلنا» در مجلس ششم بود که به دلیل بیاحترامی به قوانین و سرقت اسناد اداری محرمانه، از مجلس هفتم اخراج شد و همین امر علینژاد را طعمه خوبی برای سرویس جاسوسی انگلیس قرار داد تا از وی یک جاسوس تربیت کنند و از همان زمان بود که وی به دام۶ MI افتاد.
او که از دهه ۸۰ شروع به فعالیت علیه جمهوری اسلامی کرده بود، در سالهای اخیر همکاری بیشتری با سرویسهای جاسوسی کشورهای غربی داشت به حدی که اجازه ملاقات با وزیر امور خارجه آمریکا و رئیسجمهور فرانسه را پیدا کرد.
از آنجایی که تحصیلات علینژاد در ایران به دیپلم خلاصه شده بود، در سال 1386 به بهانه ادامه تحصیل راهی لندن شد و شهر گران قیمت لندن و دانشگاه «آکسفورد بروکز» را انتخاب کرد.
علینژاد طعمه خوبی برای سرویس جاسوسی انگلیس بود، در این مدت به خوبی تربیت شد و این چنین، نقش خود در فتنه 88 را به خوبی ایفا کرد و به حمایت علنی از سران فتنه پرداخت. در ادامه هم خروج وی از کشور به بهانه ادامه تحصیل مقدمهای برای آموزشهای تکمیلی جاسوسی در دانشگاه آکسفورد بود تا طی آن علی نژاد با اکانت «OXFORD GIRL» در شبکه اجتماعی توئیتر به هدایت آشوبها و اغتشاشات داخل ایران بپردازد و توانست نقش مهمی در تحریک احساسی طرفداران فتنه سبز و پروژه کشتهسازی در آن ایام ایفاء کند.
نیما زم؛ جاسوسی در قامت خبرنگار
نیما زم که نام اصلی او روحالله است، فعالیت رسانهای خود را در دهه هشتاد آغاز کرد و بعدها با تحریریه سحامنیوز (سایت حزب اعتماد ملی) همکاری میکرد، پس از رخدادهای پس از انتخابات آن سال بازداشت شد. او در خرداد ۱۳۹۰ با پاسپورت خودش از مرز قانونی گذشت و به مالزی رفت اما پس از این سفر به «فرار» متهم شد.
زم از مالزی به ترکیه و از آنجا به فرانسه پناهنده شد. همکاریاش با سحامنیوز قطع شد و آمدنیوز را تأسیس کرد. عمده فعالیت رسانهای آمد نیوز انتشار و اشتراکگذاری اخبار تحریف شده، جعلی و کذب پیرامون اتفاقات داخلی ایران با هدف القاء نادرست موضوعات به افکار عمومی و ایجاد تشنج در جامعه ایران بود؛ زم برای این مزدوری مبالغ هنگفتی را از جانب مرتبطین سرویسهای جاسوسی بیگانه به جیب میزد؛ این موضوعی بود که همکاران سابقش در چندین نوبت بر آن صحه گذاشتند؛ بهگونهای که نامبرده نه تنها در داخل ایران میان فعالان سیاسی و رسانهای بهعنوان فردی منفور و خائن شناخته میشد بلکه در میان همپالگان خارج نشیناش نیز از او به عنوان فردی فاسد و حریص پول یاد میشد.
افشاگری دوست سابق زم پیرامون پشتپرده آمدنیوز
«پیمان عارف» کارشناس بیبیسی فارسی و شریک سابق زم طی ویدئویی که اوایل اسفندماه ۹۵ منتشر شد، برای اولین بار درخصوص پشت پرده سایت و کانال ضدایرانی «آمدنیوز» و چگونگی حمایت «نیابتی» یک سازمان جاسوسی بیگانه از این سایت و کانال سخن گفت.
عارف در ویدئو مزبور تصریح میکند، آمدنیوز پروژه مفصلی است که سازمانهای جاسوسی بیگانه، با کارگزاری و مزدوری زم که در پاریس مستقر است، نه علیه جمهوری اسلامی بلکه علیه ایران بهکار بستهاند.
شاه مهرهای به اسم جیسون
اواخر تیرماه سال 93 جیسون رضاییان خبرنگار واشنگتن پست به همراه همسرش یگانه صالحی و یک عکاس خبری و همسر این عکاس که با رضاییان همکاری میکردند، توسط ماموران امنیتی در تهران به جرم جاسوسی بازداشت شدند. زوج دوم مدتی بعد آزاد شدند و همسر جیسون رضاییان که خبرنگار روزنامه انگلیسی زبان نشنال مستقر در امارات عربی متحده بود، مهرماه همان سال به قید وثیقه آزاد شد. جیسون رضاییان که از سال ۲۰۱۲ به عنوان خبرنگار در ایران فعالیت میکرد، تابعیت دوگانه ایرانی- آمریکایی داشت و از همین رو با گذرنامه ایرانی خود وارد خاک کشورمان شده بود.
به رغم جوسازی شدید مقامات آمریکایی و جریان غربگرا در ایران مبنی بر بیگناهی جیسون رضاییان، اتهامات سنگین امنیتی که متوجه وی بود، عبارت بود از نفوذ در اماکن مهم دولتی، افشای برنامههای ضدتحریمی ایران از جمله هویت واسطههای تجاری و ماهیت شرکتهای همکار ایران در پروسه دور زدن تحریمها و البته جاسوسی از برنامه هستهای ایران. رضاییان مدتی مسئول پایگاه اطلاعاتی آمریکاییها در تهران بود و از فردای دستگیری، آمریکاییها درخواست داشتند او آزاد شود، به ویژه در پوشش مذاکرات هستهای جان کری مکرر از وزیر وقت امور خارجه کشورمان درخواست میکند که جیسون آزاد شود. در یکی از جلسات نیز ظریف در پاسخ به اصرار آمریکاییها میگوید در تهران او را جاسوس میخوانند و جان کری در پاسخ میگوید نه! او یک جاسوس نیست بلکه یک خبرنگار است، اما فقط آمریکاییها نبودند که خواستار آزادی بیقید و شرط جاسوسشان بودند. در داخل کشور نیز از وزیر امور خارجه گرفته تا مشاور عالی رئیسجمهور، با اظهارات و مصاحبههایشان، سعی در بیگناه جلوه دادن جیسون رضاییان داشتند.
جواد ظریف در سخنرانی خود که در ایام بازداشت جیسون رضاییان در دانشگاه نیویورک ایراد کرده بود، در ارتباط با موضوع این جاسوس آمریکایی خطاب به حضار آمریکایی گفته بود متاسفانه دوست شما و دوست من، جیسون، به یک جرم خیلی جدی متهم شده و من امیدوارم تبرئه شود اما او باید در دادگاه با اتهاماتش رو به رو شود. او شهروند ایران است. باعث تاسف است که یک عامل پایین رتبه سعی کرده از او بهرهبرداری کند. اظهارات عجیب ظریف در حالی بود که جیسون رضاییان پس از مبادله، از طرف باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا، به همراه خانواده به کاخ سفید دعوت میشود و جدا از این، نامه نگاریهای جیسون رضاییان با شخص اوباما مبین این است که رابطه این جاسوس با آمریکاییها نه در سطح یک مامور رتبه پایین که در سطح عالیترین مقام سیاسی آمریکا بوده است.
رکسانا در تور سیا
بازداشت رکسانا صابری در بهمن سال ۱۳۸۷ نیز یکی از پر سر و صداترین پروندههای جاسوسی در ایران به شمار میرفت. صابری که تابعیت ایرانی- آمریکایی داشت، از پدری ایرانی و مادری ژاپنی در داکوتای شمالی متولد شده و از سال83 یعنی چهار سال قبل از دستگیری در ایران با مجوز دولت برای رسانههایی چون رادیوی عمومی آمریکا ان پی آر و بیبی سی مشغول کار بود.
پس از بازداشت صابری، رسانههای غربی مدعی شدند او در حال مطالعه برای تکمیل تحصیلات خود در رشته مطالعات ایران و روابط بینالملل در سطح فوق لیسانس و همچنین نوشتن کتابی درباره ایران بوده است اما این در حالی بود که وی به عنوان مترجم در مجمع تشخیص مصلحت نظام کار و فعالیت میکرد و در حال جمعآوری اسناد محرمانه درباره حمله عراق به آمریکا بود. چنانکه روزنامه آمریکایی لس آنجلس تایمز در گزارشی درباره رکسانا صابری نوشت: او در حال جمعآوری اطلاعاتی مربوط به جنگ آمریکا در عراق بوده است.
رکسانا صابری برای جاسوسی به نفع ایالات متحده و سیا، توسط دادگاه به هشت سال زندان و پنج سال تعلیق از فعالیت خبرنگاری محکوم شد اما این مجازات در دادگاه تجدید نظر به دو سال حبس تعلیقی تخفیف داده شد. وی پس از گذراندن چهار ماه در زندان به اتهام جاسوسی در اردیبهشت سال 88 از زندان آزاد و به همراه پدر و مادر خود ایران را به سمت آمریکا ترک کرد. رکسانا صابری بعد از آزادی همچنان فعالیت خود علیه جمهوری اسلامی ایران را ادامه میدهد و به عنوان نمونه در کنسرتی که در آستانه انتخابات سال 92 در برلین توسط سازمان اطلاعاتی آلمان برای «حمایت از سران فتنه و اغتشاشات» برگزار شد، به عنوان مجری ایفای نقش کرده بود.
جاسوس- خبرنگاران آلمانی در تبریز
2 خبرنگار آلمانی در مهرماه سال 89 برای راه انداختن یک کمپین بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران، به خانواده یک زن ایرانی در تبریز که به اتهام قتل و ارتکاب زنا محکوم به مرگ شده بود، نزدیک شده بودند تا از آنها برای اهداف خود استفاده کنند اما با هوشمندی ماموران امنیتی قبل از هر کاری دستگیر شدند. این دو که در نشریه بیلدام زون تاگ آلمان فعالیت میکردند، با ویزای توریستی وارد ایران شده بودند و نه به عنوان خبرنگار اما در این پوشش با شبکههای ضد انقلاب خارجی در ارتباط بودند و همکاری میکردند.
آنها در دادگاه برای جرم اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت جمهوری اسلامی ایران ابتدا به ۲۰ ماه حبس تعزیری محکوم شدند که در نهایت این حکم به جزای نقدی تبدیل شد و این 2 آلمانی با پرداخت جریمه و پس از 4 ماه بازداشت در ابتدای اسفند 89 به همراه وزیر خارجه وقت آلمان
گیدو وستروله به کشورشان بازگشتند.
جاسوسِ تایم
رضا رفیعی روزنامهنگار و نماینده سابق «مجله تایم» در ایران بود که در اوایل تیرماه سال 88 توسط نیروهای امنیتی به اتهام جاسوسی دستگیر شد. وی به اقدام علیه امنیت ملی کشور از طریق جاسوسی به نفع بیگانگان و اجانب، تلاش در جهت راهاندازی شبکههای غیرقانونی ماهوارهای خصوصی برای «حزب اعتماد ملی» و برقراری ارتباط با عناصر وابسته به سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و امارات متحده عربی متهم شده بود. رفیعی بعد از انتخابات با حضور مستقیم در اغتشاشات 88، گزارش لحظه به لحظه حوادث و شلوغیهای تهران را از طریق عکسبرداری و تصویربرداری به وسیله تلفن ماهوارهای، ایمیل و سایت فیس بوک به خارج از کشور و به عناصر و عوامل سرویسهای جاسوسی آمریکا و امارات متحده عربی منتقل مینمود. همچنین وظایفی از جمله جمعآوری اطلاعات آثار اجتماعی و اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا در ایران و انتخابات برای شبکههای ماهوارهای و نفوذ در احزاب سیاسی و تاسیس NGO با هدف تاثیرگذاری و استحاله چهرههای سیاسی در راستای براندازی نرم را به عهده داشت.
این جاسوس به مدت دوسال به عنوان «منبع کد دار» با اخذ حقوق ماهیانه برای سرویس امارات که به طور مستقیم با سرویس اطلاعات آمریکا و انگلیس مبادلات اطلاعاتی دارند، فعالیت میکرد که دادگاه بدوی برای این اتهامات، او را به ۷ سال زندان محکوم کرد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به سه و نیم سال حبس قطعی تعزیری کاهش یافت. وی پس از حدود دو سال حبس در خرداد سال 90 از زندان آزاد شد.
پژوهشگری که جاسوس سیا شد
۲۵ تیر ۱۳۹۶ برای اولین بار خبر دستگیری یک جاسوس چینی- آمریکایی در تهران از سوی سخنگوی وقت قوه قضائیه رسانهای شد. حجتالاسلام و المسلمین محسنی اژهای در نشست خبری خود گفت: این فرد ژیو وانگ به صورت مستقیم از ناحیه آمریکاییها هدایت میشده و حال با دستگیری و گذراندن فرآیند قضائی در دادگاه بدوی به 10 سال حبس محکوم شده است. وانگ که به واسطه یکی از مجموعههای مطالعاتی در دانشگاه پرینستون به سازمان سیا مرتبط بوده در پوشش یک دانشجو و پژوهشگر تاریخ وارد ایران میشود و اقدام به جمعآوری اطلاعات محرمانه از مجموعههایی چون کتابخانه ملی میکند.
ناگفته نماند این حضور و فعالیت در ایران از همان ابتدای کار به دلیل حساسیتهایی که روی وی ایجاد میشود با رصد نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشور همراه شده و فعالیتهای ژیو وانگ زیرنظر گرفته میشود. در این مسیر کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی بخشی از اسناد و اطلاعات مدنظر خود را به صورت مدیریت شده در اختیار وی قرار میدهند تا او نیز آنها را به واسطههای خود در آمریکا و انگلستان منتقل کند و از این طریق دیگر اعضای شبکهای که او به آنها متصل است، شناسایی شوند. سرانجام در آذرماه سال 98 وی پس از آزادی مسعود سلیمانی از آمریکا، آزاد و به کشورش بازگردانده شد.
جاسوس خبرنگار ایرانی_کانادایی
مازیار بهاری خبرنگار «نشریه نیوزویک» که تابعیت ایرانی و کانادایی دارد، سال 88 به عنوان خبرنگار برای پوشش اخبار انتخابات ریاست جمهوری وارد ایران شده بود که در اواخر خرداد ماه همان سال توسط نیروهای امنیتی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شد. بهاری که فارغالتحصیل رشتههای علوم سیاسی و سینما از دانشگاه کاناداست، از سال 1373 فعالیت مستند سازی و خبرنگاری را آغاز کرد، و در طول سالهای گذشته در رسانههای مختلف و در کشورهای گوناگون در منطقه خاورمیانه، آفریقا و آسیای جنوب شرقی به فعالیت خبری مشغول بوده و با آنکه تاکید میکرد کارمند BBC و شبکه 4 تلویزیون انگلیس نیست، فیلمهایی را برای این رسانهها تهیه کرده بود.
دادگاه انقلاب ایران مازیار بهاری را به جهت جرائم «اجتماع و تبانی با قصد ارتکاب جرائم علیه امنیت کشور، جمعآوری و نگهداری اسناد محرمانه و طبقهبندی شده، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به رهبر انقلاب و رئیسجمهور و اخلال در نظم عمومی» به بیش از ۱۳ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد. وی که با وثیقه سه میلیارد ریالی آزاد بود، قبل از اعتراض به حکم دادگاه از کشور به صورت غیرقانونیگریخت و همچنان به فعالیت خود علیه نظام جمهوری اسلامی ایران ادامه میدهد. فیلم ضدایرانی «گلاب» نیز توسط «جان استوارت» بر اساس کتابی که «بهاری» پس از فرار از ایران نوشته است، ساخته شد.
کوهنورد، خبرنگار، جاسوس!
اوایل مرداد 1388 سه کوهنورد آمریکایی که یکی از آنان خبرنگار نیز بود، در حالی که از عراق وارد خاک ایران شده بودند، به اتهام جاسوسی توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند. این افراد شامل «شِین بائر» که در رسانههای غربی خبرنگار آزاد معرفی شد، به همراه «سارا شورد» که دانشآموخته رشته ادبیات انگلیسی بود، در دمشق زندگی میکرد. شورد در آنجا به تدریس زبان انگلیسی و یادگیری زبان عربی مشغول بود. همچنین به همراه این دو نفر «جاش فَتال» که فعال محیط زیست معرفی گردید نیز جزو بازداشتیها بود.
ایران سارا شورد را در شهریور ۱۳۸۹ و پس از چهارده ماه، قبل از صدور حکم دادگاه، به دلایل پزشکی با قرار وثیقه 500 هزار دلاری که از طرف شاه عمان تامین شد، آزاد گردید و به آمریکا رفت. یک سال بعد دادگاه شِین بائر و جاش فَتال را به اتهام جاسوسی مجموعاً به تحمل 16 سال حبس محکوم کرد؛ سپس دادگاه تجدید نظر برای هریک از این دو نفر قرار وثیقه 500 هزار دلاری تعیین کرد که باز پادشاه عمان با پرداخت این هزینه زمینه آزادی این دو نفر را فراهم کرد و آنان نیز ایران را ترک کردند. این افراد بعد از خارج شدن از ایران به اتهام زنی علیه جمهوری اسلامی ایران پرداختند.
جاسوس بریتانیا
نازنین زاغری، شهروند ایرانی- بریتانیایی بود که ۱۵ فروردین ۱۳۹۵ هنگام خروج از ایران به مقصد انگلستان به اتهام مشارکت در براندازی نرم جمهوری اسلامی ایران از طریق همکاری با مؤسسات و شرکتهای خارجی دستگیر و به زندان منتقل شد. زاغری از جمله جاسوسانی است که در پوشش خبرنگار برای انگلیس در ایران جاسوسی میکرد، دستگیری زاغری در سال ۹۵ منجر به دستگیری ۵۰ نفر از عوامل جاسوس انگلیس در ایران شده بود و به این شکل یکی از مهلکترین ضربهها به سرویس اطلاعاتی بریتانیا با دستگیری زاغری وارد شد.
زاغری مسئول شبکهسازی ام آی ۶ و وزارت خارجه انگلیس در جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا بود که در شبکهسازیهای جاسوسی تحت پوشش خبرنگار و شکلدهی به انقلابهای رنگی در برخی کشورها نقش فعالی داشته است. این جاسوس از طریق برگزاری دورههایی تحت پوشش آموزش خبرنگاری اقدام به جمعآوری اطلاعات میکرد و از سویی در شکلگیری ناآرامیها نقش قابل توجهی بر عهده داشت. پروژههایی همچون شبکهسازی برای زنان و ناآرام کردن زنان از جمله مسئولیتهای زاغری در کشور بوده است. در نهایت نازنین زاغری پس از پایان دوره محکومیت ۵ ساله خود و در ازای آزادسازی ۵۳۰ میلیون دلار اموال بلوکه شده ایران و آزادی یک ایرانی با گذراندن تشریفات اداری به تیم انگلیسی تحویل داده شد و با یک هواپیمای عُمّانی به سمت انگلستان پرواز کرد.
دو خبرنگار روزنامههای شرق و هممیهن سربازان رسانهای آمریکا
در روزهای ابتدائی آشوبهای زن، زندگی، آزادی بود که نیلوفر حامدی و الهه محمدی، خبرنگاران روزنامههای شرق و هم میهن، از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شدند. در حالی که جریان رسانهای آشوب و البته اصلاحطلبان سعی در ربط دادن بازداشت آنها به ماجرای فوت مهسا امینی داشتند، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در بیانیه تبیینی مشترکی که نسبت به اغتشاشات صادر کردند، به ارائه جزئیاتی از ماجرای دستگیری ۲ خبرنگار یادشده پرداختند؛ جزئیاتی که نشان از همکاری نیلوفر حامدی و الهه محمدی با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه داشت.
در بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در ارتباط با اغتشاشات، با اشاره به دستگیری این دو، آمده بود: «سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیستی، دورههای آموزش مربیان جنگهای ترکیبی برای تعداد قابل توجهی از عناصر مرتبط را برگزار کرده و به آنها ماموریت دادهاند بر مبنای آنها به صورت تشکیلاتی عمل کنند، متولی دورههای مذکور وزارت خارجه آمریکاست که از حمایت کامل سرویس جاسوسی CIA استفاده میکند، مفاد دورهها در فشردهترین تعبیر در چارچوب مؤلفههای جنگ ترکیبی و براندازی نرم تعریف میشود، انتشار نخستین عکس از مرحومه امینی روی تخت بیمارستان توسط نیلوفر حامدی صورت گرفت که از آموزش دیدگان همین دورهها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از نخستین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته و به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهت دار پرداخت. همچنین اقدامات الهه محمدی که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنهها و انعکاس اخبار و تصاویر جهتدار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعات شکل گرفته در آن شهر به ایفای ماموریت پرداخت. این فرد نیز آموزش دیده دورههای رژیم مافیایی آمریکا در کشورهای خارجی است.»
آمریکا پاداش خیانت خبرنگاران نیابتی را داد
هشتم مرداد امسال نیلوفر حامدی و الهه محمدی برنده جایزه آزادی باشگاه ملی مطبوعات آمریکا در سال ۲۰۲۳ شدند؛ جایزههایی که جان ابوشن نام دارد و شاخصترین جایزه این نهاد خبرنگاری و مطبوعات در آمریکاست؛ جایزههایی که نشان داد برخلاف تلاش اصلاحطلبان برای تطهیر خبرنگاران نیابتی، وابستگی نیلوفر حامدی و الهه محمدی به سرویس اطلاعاتی آمریکا به واقعیت نزدیکتر از بیگناهی آنهاست.
گفتنی است، رسانههای مدعی اصلاحات از دو دهه پیش تاکنون محلی برای استقرار و پرورش نیرو برای شبکههای ضدایرانی خارجنشین بودهاند. با نگاهی به کادر رسانههایی چون بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال، ایندیپندنت فارسی و... درمییابیم که بسیاری از اعضای آنها، در گذشته خبرنگار و روزنامهنگار رسانههای اصلاحطلب بودهاند و امروز سرباز رسانهای غرب.
مسعود بهنود، مجتبی واحدی، علی اصغر رمضانپور، مسیح علی نژاد، کاملیا انتخابی فرد، فریبا داوودی مهاجر، رکسانا صابری، نفیسه کوهنورد، فرناز قاضی زاده، اکبر گنجی، ابراهیم نبوی، حسین باستانی، فرشته قاضی، رضا حقیقت نژاد، نیک آهنگ کوثر، مانا نیستانی، امید معماریان، هوشنگ اسدی، نوشابه امیری، محمد مساعد، جمشید برزگر، اردشیر امیر ارجمند، نیما راشدان و... تنها برخی از اعضای تحریریه روزنامههای مدعیان اصلاحات بودند که امروزه با مواجب گرفتن از دشمنان قسم خورده مردم ایران، به دروغ پراکنی، بزرگنمایی اخبار منفی، ناامیدسازی مردم و تخریب وجهه نظام مقدس جمهوری اسلامی میپردازند. در این میان افرادی چون علی اصغر رمضانپور (سردبیر شبکه تروریستی ضدایرانی ایران اینترنشنال) حتی در دولت اصلاحات به مقاماتی از جمله معاونت وزیر فرهنگ و ارشاد نیز دست یافته بودند و امروزه اگاهانه به ملت خود خیانت میکنند.
اطلاعات تازهای از دو خبرنگار شرق و هممیهن که مأمور دشمن بودند
۱۴۰۲/۰۸/۰۲
نیلوفر حامدی و الهه محمدی دو خبرنگار روزنامههای اصلاحطلب که به جرم همکاری با دولت متخاصم آمریکا محکوم شدهاند، با خبرنگار فراری در خارج از کشور، اقدامات خود را هماهنگ میکردند.
پرونده دو خبرنگار روزنامههای اصلاحطلب «نیلوفر حامدی» (شرق) و«الهه محمدی» (هم میهن) حائز نکات قابل توجهی درباره همکاری این دو فرد با عوامل سازمانهای جاسوسی بیگانه از جمله نهادهای وابسته به سازمان سیا برای اجرای عملیات ضدامنیتی با رویکرد «جنگ ترکیبی و براندازی نرم» است.
شرکت الهه محمدی و نیلوفر حامدی در دورههای براندازی
این دو فرد در پوشش خاص رسانههای خود به طور هدفمند برای روشن کردن آتش التهابات و تنشهای اجتماعی سیاسی تحرکات خاصی صورت دادند که در بیانیه روشنگرانه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه (آبانماه ۱۴۰۱) برخی از این اقدامات مورد اشاره قرار گرفته است.
در بخشی از این بیانیه که نشان از سرنخهای مشترک و همپوشانی اطلاعاتی این دو نهاد برای رسیدگی به این پرونده دارد، آمده است: «سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیستی، دورههای آموزش مربیان جنگهای ترکیبی برای تعداد قابل توجهی از عناصر مرتبط برگزار و به آنها مأموریت دادهاند که بر مبنای آنها به صورت تشکیلاتی عمل نمایند...»
به گزارش فارس پلاس، این موضوع به شرکت این دو خبرنگار در سه دوره آموزشی در ترکیه، چک (پراگ) و آفریقای جنوبی اشاره دارد که در دوره دوم یعنی دوره چک صراحتا به این دو از سوی عوامل سرویسهای بیگانه گفته شده است که این دورهها برای براندازی است و ارتباط با سرویسهای جاسوسی بیگانه به آنان اطلاع داده شده بود.
یکی از دورههای آموزشی یاد شده، دوره آموزش براندازی نرم در آفریقای جنوبی بوده که «نیلوفر حامدی» در آن حضور داشته است. در این دوره افرادی از نهادهای جامعه اطلاعاتی آمریکا شرکت کرده و «نیکو دکلرک» استاد آمریکایی برگزارکننده این دوره بوده است. دورهای که تحت نظر بنیاد آمریکایی «استریت بیز» برگزار شده و پرونده این دو فرد نیز بعضا با همین عنوان (باند استریت بیز) شناخته میشود.
بنا بر اطلاعات نهادهای امنیتی کشور متولی دورههای مذکور وزارت خارجه آمریکا میباشد که از حمایت کامل سرویس جاسوسی C.I.A استفاده کرده است. همچنین مفاد دورهها در فشردهترین تعبیر در چارچوب مؤلفههای جنگ ترکیبی و براندازی نرم تعریف میشده است. اطلاعات دریافتی حاکی از آن است که نیلوفر حامدی برای شرکت در این دوره براندازی اول به ترکیه و سپس به ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی سفر کرده است.
همچنین در بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه آمده است: «انتشار اولین عکس از مرحومه امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن.ح» صورت گرفت که از آموزش دیدگان همین دورهها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از اولین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهتدار پرداخت.»
این بیانیه درباره تحرکات الهه محمدی نیز توضیح میدهد: «همچنین است اقدامات «الف.م» که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنهها و انعکاس اخبار و تصاویر جهتدار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعاتِ شکلگرفته در آن شهر به ایفای مأموریت پرداخت. این فرد نیز آموزشدیده دورههای رژیم مافیایی آمریکا در کشورهای خارجی است.»
وقتی به دروغ ادعا کرد که متخصص گفته است به سر مهسا ضربه خورده است!
جالب است که در همین راستا این دو برای القاسازی منفی به خانواده مهسا امینی اطلاعات منفی و دروغ به آنها دادهاند. به طور مثال، یکی از همین دو خبرنگار عکس سی تی اسکن مغز مهسا امینی را به یک متخصص مغز و اعصاب نشان میدهد و این پزشک نیز بیان میکند که آثاری از ضربه و آسیب با شیء سخت به سر مهسا امینی در این عکسها دیده نمیشود اما این فرد برای تحریک خانواده امینی به دروغ ادعا میکند که متخصص گفته است که به سر مهسا ضربه خورده است!
این دو فرد برای تحریک این خانواده جاری شدن خون از گوش آن مرحوم در زمان بستری شدن در بیمارستان را حاکی از ضربه شیء سخت به سر توصیف میکردند، درحالی که این موضوع یکی از عوارض و آثار بیماری مهسا امینی بوده است.
بنابراین این دو فرد به جای پوششدهی اخبار این حادثه به تحرکات معنادار خصوصا در ارتباط با خانواده مهسا امینی و وابستگان و نزدیکان وی پرداخته و سعی کردهاند با کارگردانی خاصی موج اخبار را به سمت اهداف سرویسهای بیگانه یعنی ایجاد اغتشاشات هدفدار که آموزش دیده بودند، هدایت کنند.
از همین روست که «مسعود ستایشی» سخنگوی قوه قضائیه درباره جزئیات و علت بازداشت این دو فرد میگوید: «موضوع اتهامی دو خبرنگار مورد اشاره ارتباطی با تهیه گزارش از مرگ خانم امینی و حرفه خبرنگاری نداشته است. این اشخاص در مقاطعی همکاریهایی با دولت متخاصم آمریکا داشتهاند.»
خبرنگاری نیابتی برای رسانههای ضدانقلاب
نکته حائز اهمیت اینجاست که بعد از دستگیری این دو فرد مجموعهای از واکنشهای مجازی و رسانهای از سوی وابستگان به جریان براندازی به وجود آمد و به طور سازمان یافته از آنها حمایت شد.
اعطای جایزه به سردبیر ایران اینترنشنال و نیلوفر حامدی و الهه محمدی توسط باشگاه مطبوعاتی آمریکا
نیلوفر حامدی که نقش مهمی در انتقال اخبار دروغین از اغتشاشات به رسانههای ضد انقلاب داشته است، پیشتر در حوزههای خاص سیاهنمایی در حوزه وضعیت زنان و دختران ایرانی، حمله به قوانین حجاب، القای ظلم نظام به زنان ایرانی از جمله ورزشکاران، تشویق زنان به رقص و آوازخوانی در اماکن عمومی، حمایت از آشوبها خیابانی، بزرگنمایی آسیبهای اجتماعی در حوزه زنان، ضریب دادن به کلیدواژههایی چون «زن کشی» و تمرکز بر «قتلهای ناموسی» و هجمه به قانون جوانی جمعیت و... کار کرده است.
مطالبی که از سوی رسانههای ضدانقلاب و معاند بازتاب داده شده و به عنوان خوراک خبری ضدانقلاب از یک منبع داخلی از ایران مورد استفاده قرار گرفته است و این فرد نقش خبرنگار نیابتی رسانههای ضدانقلاب را ایفا کرده است.
خبرنگاری نیابتی برای رسانههای ضدانقلاب به این صورت بوده که این افراد خوراک خبری سفارشی معاندین را تولید میکردند و وبسایت «دیده بان آزار» (برای سیاهنمایی مربوط وضعیت زنان ایرانی راهاندازی شده است) که سردبیر آن فردی دو تابعیتی ایرانی انگلیسی با نام «غنچه قوامی» است، بلافاصله تولیدات این دو را پوشش میدادند تا جایی که برخی مطرح میکنند که الهه محمدی و نیلوفر حامدی به عنوان دبیران دورکار این وبسایت معاند کار میکردهاند. نگاهی به وبسایت به خوبی نشان میدهد که مطالبی با نام همین دو خبرنگار در این وبسایت ضدانقلاب درج و منتشر شده است.
«غنچه قوامی» در تاریخ 8 تیرماه سال 1393 به اتهام فعالیت علیه نظام بازداشت شد. بر اساس برخی تحقیقات صورت گرفته، مشخص شد وی در فعالیتهای تبلیغی علیه نظام مشارکت داشته و ضمن ارتباط با دستاندرکاران و مرتبطین شبکههای ماهوارهای از جمله شبکه بیبیسی فارسی و اپوزیسیون خارج از کشور، در تجمعات و راهپیماییهای ضد نظام حضور داشته است. قوامی تحرکاتی در یکی از ورزشگاههای کشورمان نیز داشت که بعدا به قید وثیقه آزاد شد و به خارج از کشور رفت.
بنابراین به خوبی شواهد و قرائن از ارتباط گیری این دو فرد با ضدانقلاب، سرویسهای جاسوسی بیگانه و تحرکات علیه نظام چه در پوشش روزنامهنگاری و چه تحریک برخی افراد برای التهاب آفرینی در کشور حکایت دارد.