به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 186
بازدید دیروز: 4,943
بازدید هفته: 30,788
بازدید ماه: 51,758
بازدید کل: 23,713,579
افراد آنلاین: 7
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۱۳ اردیبهشت ۱٤۰۳
Thursday , 2 May 2024
الخميس ، ۲۳ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
1 ۰۳/۰۲/۱۲
(0 بازدید)


1 ۰۳/۰۲/۱۲
(0 بازدید)


۳۶/۱۰۲ - حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) ۱۴۰۲/۰۸/۲۱
حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – ۱۰۲

کادر‌سازی در مؤسسه  در راه حق

   ۱۴۰۲/۰۸/۲۱

آیت‌الله مصباح یزدی منتخب مردم خراسان‌رضوی برای مجلس خبرگان رهبری - قدس  آنلاین | پایگاه خبری - تحلیلی

دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
آیت ‌الله مصباح یزدی همچنین در جایی دیگر می‌گوید: «بعضی از اسلام‌شناسان، به قول مرحوم بهشتی، از مسائل و احکام دینی، تفسیرهای مادی می‌کردند و همین گرایش‌های انحرافی بود که نهایتاً به پیدایش گروه‌هائی مثل مجاهدین و فرقان انجامید و حتی در بین بعضی از شخصیت‌های معروف حوزه، نقطه ضعف‌هائی پیدا شد. 
یکی از شخصیت‌هائی که الان موقعیت خوبی هم دارد و معمم هم هست، درس تفسیر می‌گفت و نوارهایش هم پخش می‌شدند. ایشان از آیات غیبی و آنچه که مربوط به ماوراء ‌بود، تفسیر مادّی می‌کرد.
کلمه آخرت، کلمه ساعت و امثال این‌ها و حتی قیامت را به روز قیام تفسیر می‌کرد. یک نمونه دیگر این افراد، آشوری بود که در کتاب توحیدش می‌گوید ماتریالیسم فلسفی بد نیست، ماتریالیسم اخلاقی بد است! جوّ عجیبی بود. شما اصلاً نمی‌توانید تصورش را هم بکنید. کسی که صریح می‌گفت ماتریالیسم را قبول دارد، مورد تقدیر بعضی‌ها بود و او را به عنوان اسلام‌شناس می‌شناختند! یا آن کسی که عرض کردم تفسیرهای کذائی می‌گفت، بعد از انقلاب هم پست‌های مهمی داشت و حالا هم پشت پرده کار و عده‌ای را هدایت می‌کند! آدم منزوی و کنار زده‌ای نیست و فعال است. چنین فضائی در قم به وجود آمده بود و حتی بخشی از شاگردان خود من گرایشات ماتریالیستی پیدا کرده بودند. سوسیالیسم که اساساً افتخار بود. بعضی از معمّمین بودند که صریحاً می‌گفتند ما در اسلام مکتب اقتصادی نداریم و مکتب اقتصادی ما سوسیالیسم است. به هر حال احساس این‌که انحراف فکری، آینده انقلاب را تهدید می‌کند، برای بنده بسیار رنج‌آور بود و بیشتر هم از این جهت ناراحت می‌شدم و آتش می‌گرفتم که می‌دیدم دیگران اهمیتی نمی‌دهند. به مسئله به این واضحی بها داده نمی‌شد! از این جهت بود که ما تصمیم گرفتیم برای مبارزه با این شبهات و انحرافات، در حوزه یک جریان فکری درست کنیم و این کار را در «مؤسسه در راه حق» شروع کردیم. همکار ما هم آقای دکتر احمدی بودند. با ایشان سفری به کشورهای عربی کردیم تا ببینیم در آن‌جا برای مبارزه با کمونیسم و ماتریالیسم چه کرده‌اند. سوریه و لبنان و مصر رفتیم و با وزیر امور مذهبی ‌آنجا که در آن زمان شیخ عبدالعزیز عیسی و رئیس‌الازهر شیخ عبدالحلیم محمود بودند، ملاقات کردیم و دیدیم کار چندانی نکرده‌اند. آنها حتی از همان کارهائی هم که در ایران و در عراق، مخصوصاً‌ توسط مرحوم آقای صدر شده بود، اطلاع نداشتند. به هرحال به فکر افتادیم که به این منظور در حوزه یک جریان فکری راه بیندازیم و بخش آموزشی “مؤسسه در راه حق” را طراحی کردیم.»1
«استاد مصباح در مؤسسه در راه حق، به دلایلی، از جمله کمبود بودجه و امکانات لازم و نیز ضرورت تسریع در آموزش مسائل جدید علوم اسلامی تصمیم گرفتند طلاب علاقه‌مند و زبده‌ای که دروس سطح را به اتمام رساندند و مشغول درس خارج شده بودند را جذب نمایند و در یک دوره هشت ساله، مبانی اندیشه اسلامی و شیوه‌های دفاع از مکتب اسلام را به آنان آموزش دهند. از این رو شرط پذیرش در این دوره، آن بود که طلاب، جزوه درسی‌ای ارائه کنند که نشان دهند دست کم دو سال در درس خارج فقه و اصول شرکت کرده‌اند و پس از موفقیت در مصاحبه علمی‌ای که آقایان مظاهری، یزدی و استاد مصباح انجام می‌دادند پذیرفته می‌شدند. 
بدین ترتیب، اولین دوره آموزش در مؤسسه در راه حق در سال تحصیلی ۱۳۵۵- ۱۳۵۴ با حدود بیست نفر دانش پژوه آغاز شد. در این دوره، پر درس‌ترین مدرّس، استاد مصباح بود که درس‌های فلسفتنا، نهاية الحکمة، تفسیر موضوعی قرآن کریم، خودشناسی برای خود‌سازی و قرآن‌شناسی را ارائه می‌کردند. اساتید دیگری نیز دعوت شدند، مانند آیت ‌الله مظاهری که یک درس اصولی داشتند و جزوات دروس خارج طلاب را نیز بررسی می‌کردند و آیت ‌الله تسخیری که زبان عربی جدید را تدریس می‌کردند و حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر احمدی که زبان انگلیسی تدریس می‌کردند و برخی اساتید متدین و انقلابی دانشگاه که برای تدریس بعضی رشته‌های علوم انسانی مانند جامعه‌شناسی، علوم سیاسی، روان‌شناسی و اقتصاد دعوت شده بودند. کار آموزش و تحصیل در این دوره تا اواخر سال ۵۷ و اوایل سال ۵۸ ادامه یافت. با پیروزی انقلاب اسلامی، شرایط ویژه‌ای در کشور پدید آمد که استاد و شاگردانش برای مقابله با تبلیغات ضداسلامی منافقین و گروه‌های چپ (به اصطلاح آن روز) ناچار شدند درس‌ها را تعطیل و به دفاع از ارزش‌های انقلابی و اسلامی بپردازند.»2
از جمله درس‌هایی که آیت ‌الله مصباح یزدی در مؤسسه در راه حق تدریس می‌کردند عبارتند از: کتاب «فلسفتنا» و کتاب «اقتصادنا»، تالیف شهید صدر، کتاب «نهایه الحکمه» اثر علامه طباطبائی و نیز تفسیر موضوعی قرآن کریم؛ دروسی را هم خارج از برنامه درسی منظم و برای علاقه‌مندان تدریس می‌کردند که عبارت بودند از کتاب‌های اسفار اربعه و شفاء که دوره کامل تدریس این کتاب‌ها تا پس از انقلاب و حدود سال 66-65 نیز ادامه داشت.3 
آیت ‌الله شیخ رضا استادی در مورد حضور آیت ‌الله مصباح در مؤسسه در راه حق می‌گوید: «آیت ‌الله مصباح یزدی بدون هیچ مبالغه، یکی از اساتید تراز اول فلسفه حوزه علمیه قم و یکی از معدود کسانی است که می‌تواند در همه مجامع علمی داخل و خارج، زبان گویای اسلام و پاسخ‌گو به سؤالات همگی باشد. آثار مکتوب و منتشر شده استاد از کتاب‌های متقن، مطمئن و گواه مراتب علمی اوست. شاگردان فاضل او این افتخار را اعلام می‌کنند که شاگرد و پرورده او هستند. و به نظر حقیر، چون ایشان طبق تشخیص وظیفه از مسیر معمولی اساتید حوزه فاصله گرفت و کار مهم‌تری را که تشخیص می‌داد به نفع اسلام است دنبال کرد، مراتب علمی او مورد غفلت قرار گرفت. اما بنده عرض می‌کنم و با توجه عرض می‌کنم، از مراجع تقلید که بگذریم، افرادی مانند آیت ‌الله مصباح شاید به عدد انگشتان دو دست هم نداشته باشیم.
از مراتب علمی بالاتر، استاد از جنبه‌های معنوی و اخلاقی به گونه‌ای مؤثر است که هر جمعی که با ایشان ارتباط شاگردی و استادی پیدا می‌کنند، غالباً مرید و مراد می‌شوند و خلوص و موحد بودن و توجه به مادیات نداشتن و دنبال وظیفه و کسب رضایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بودن استاد در سراسر زندگیش محسوس است.»4
ایشان همچنین می‌گوید: «انصافاً اقتضا می‌کند عرض کنم از مرحله برنامه‌ریزی بخش آموزش مؤسسه و اداره جنبه‌های مالی و هزینه‌های آن که آیت ‌الله خرازی و دوستانشان مانند آیت ‌الله مصباح و آقای دکتر احمدی کاملاً مؤثر بودند بگذریم در جنبه‌های علمی و آموزش سهم بیشتر را آیت ‌الله مصباح داشت، به‌طوری که با یک مقدار مبالغه می‌توان گفت مدیر و مدار ایشان بود و جاذبه مؤسسه و مدیران مؤسسه و به ویژه آیت ‌الله مصباح موجب شد تعدادی از فضلاء و عزیزان بسیار وارسته برای کلاس‌های بخش آموزش ثبت نام کردند و استاد هم چون اهمیت کار را می‌دانست جدّاً وقت گذاشت و شاید بتوان گفت کار اصلی و یا منحصر ایشان بخش آموزش مؤسسه بود.»5
پانوشت‌ها:
1- «از التقاط بریدیم نه از نهضت»، ماهنامه یادآور، شماره 1، خرداد 1387. ص29.
2- مصباح دوستان، ص96-98.
3- زندگى نامه حضرت آیت ‌الله محمدتقی مصباح یزدی، ص102-103.
4- فهرست دائره المعارف حاج شیخ رضا استادی (مجموعه آثار حاج شیخ رضا استادی)، ج15، ص43.
5- همان، ص53.