به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 2,878
بازدید دیروز: 6,907
بازدید هفته: 50,748
بازدید ماه: 248,523
بازدید کل: 25,858,887
افراد آنلاین: 9
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۲۹ فروردین ۱٤۰٤
Friday , 18 April 2025
الجمعة ، ۲۰ شوّال ۱٤٤۶
فروردین 1404
جپچسدیش
1
8765432
1514131211109
22212019181716
29282726252423
3130
آخرین اخبار
1 - حتی کتاب‌های فلسطینی‌ها را غارت کردند ۱۴۰۲/۰۸/۲۳
حتی کتاب‌های فلسطینی‌ها را غارت کردند
    ۱۴۰۲/۰۸/۲۳
درباره بزرگ‌ترین غارت تاریخ | فرهیختگان آنلاین

یکی از نقاط مغفول مانده اشغال فلسطین که شاید در لابلای نسل‌کشی و قتل عام‌های متعدد فرزندان این سرزمین کمتر بدان پرداخته شده، غارت فرهنگی این ملت است. آنچه شاید اهمیتی کمتر از غارت مال و جان و ناموس فلسطینی‌ها نداشته و ندارد.
براساس اسناد و شواهد معتبر موجود، صهیونیست‌ها پس از اشغال سرزمین فلسطین، به غارت کتابخانه‌ها و کتاب‌های مردم آن پرداختند و تا آنجا که در اسناد اسرائیلی هم ثبت شده، 77 هزار جلد کتاب به شکل سیستماتیک از خانه‌ها و کتابخانه‌های مناطق اشغالی به غارت رفت و به کتابخانه‌های اسرائیل منتقل شد.
این غارت فرهنگی که طی طرح عظیمی به نام «طرح جمع‌آوری کتاب» صورت گرفت از ژوئن 1948 یعنی یک ماه پس از اعلام موجودیت جعلی اسرائیل در تمامی شهر و روستاهای مناطق اشغالی به مرحله اجرا درآمد.
برای نخستین بار این غارت فرهنگی در فیلمی مستند به نام «سرقت بزرگ کتاب» (The Great Book Robbery) توسط بنی برونر در سال 2012 و در بنیاد 2911 و شبکه الجزیره منعکس شد. تحقیقات فیلم توسط یک دانشجوی یهودی دوره دکتری به نام «گیش امیت» در سطحی وسیع انجام شد که در واقع به عنوان رساله دکتری وی مطرح گردید.
سرقت بزرگ کتاب
براساس تحقیقات وی، عملیات غارت کتاب توسط گروهی از عناصر مؤسسه کتابخانه ملی اسرائیل به همراه نظامیان انجام شد که برای جمع‌آوری کتاب به تک تک خانه‌های فلسطینیان رفته و به خصوص خانه‌هایی را که به دلیل رانده شدن یا دستگیری و کشته شدن صاحبانش خالی شده بود را به سهولت غارت کردند.
در بخشی از فیلم «بازمانده» ساخته مرحوم سیف الله داد که پس از قتل و کشتار دسته جمعی فلسطینی‌ها، صهیونیست‌ها در حال جا دادن یهودی‌هایی هستند که از مناطق دیگر دنیا به خصوص اروپا به فلسطین کوچ داده‌اند، تصاویری از غارت وسایل مختلف و بعضا ارزشمند (مانند تابلوهای بزرگ) خانه فلسطینی‌هایی که صاحبانش کشته و یا بیرون رانده شده‌اند، نمایش داده می‌شود. «علا هلاهل» از فلسطینیان غارت شده درباره سرقت و دزدی کتاب‌هایشان اظهار داشته است:
«ما رمان‌های بسیاری داشتیم از کنفانی و حبیبی، ادبیات دهه 20 و 30. همه آنها را غارت کردند. ما امروز عمق تاریخ و فرهنگمان را به فراموشی سپرده‌ایم. ما در گذشته تئاتر و ادبیات و سینما داشتیم، حتی کتابی درباره عکاسی در فلسطین. اما امروز هیچ نداریم.»
خلیل سکاکینی، مبدع آموزش نوین فلسطین، ساکن یکی از محلات بیت المقدس بود که پس از اشغال این شهر توسط صهیونیست‌ها و بیرون راندن فلسطینی‌ها از خانه‌های‌شان، کتابخانه ارزشمندش نیز به غارت رفت. خانه او سپس به مرکز فرقه صهیونیستی حسیدی (از زیر مجموعه‌های کابالا) تبدیل شد.
بزرگ‌ترین سرقت فرهنگی
حتی مورخین یهودی نیز به این سرقت بزرگ فرهنگی اذعان داشته‌اند‌، از جمله «ایلان پاپی» که با تاسف اظهار نموده است:
«... دو نوع غارت وجود داشت؛ 1. کتاب و 2. عکس و تصویر و فیلم. خانه‌های 70 تا 75 هزار فلسطینی که پر از کتاب بود، به سرقت رفت. اسناد اسرائیل در می‌1948 و مارس 1949 حکایت از آن دارد که محله طلبیه پر از کتاب بود.»
ایلان پاپی تهاجم و اشغال فرهنگی را کمتر از اشغال سرزمینی ندانسته و یادآور شده است:
«... تصرف میراث فرهنگی فلسطینی‌ها با تصرف زمین آنها هیچ تفاوتی نداشت. صهیونیست‌ها با حذف فرهنگ و سابقه تاریخی فلسطینی‌ها قصد داشتند تا هویت و تاریخ فلسطینی‌ها را محو کنند. بنابراین حتی اگر از این کتاب‌ها مراقبتی صورت گرفته باشد از نظر من ارزشی ندارد...»
نقش اساتید دانشگاه اسرائیل در دزدی کتاب
براساس اسناد مکتوب و اظهارات شاهدان عینی معتبر، صهیونیست‌ها برای برپایی اسرائیل در سرزمین فلسطین، بسیاری از نیازمندی‌های خود را از طریق سرقت منابع دیگر کشورها و ملت‌ها تامین نمودند. از جمله در زمینه کشاورزی و دامپروری که نهال‌های مختلف درختان و صیفی‌جات و مرکبات و حتی خرما را از کشورهایی مانند ایران به اسرائیل بردند.
بنا به نقل بعضی از کارگزاران صهیونیست‌ها در ایران همچون مهدی صابونچیان (کارمند ارشد دفتر ثابت پاسال بهائی) که به عنوان خبرنگار در فرودگاه و در جریان نقل و انتقالات به اسرائیل حضور داشته، آنها حتی تخم مرغ‌های با نطفه و بی‌نطفه را از دیگر کشورها همچون ایران به اسرائیل انتقال دادند.
تامین کتاب و منابع مکتوب برای دانشگاه و کتابخانه‌های اسرائیل نیز از جمله همین نیازمندی‌ها بود که از طریق پروژه سرقت بزرگ کتاب عملیاتی گردید. شلومو شلامی یکی از فرماندهان ‌هاگانا که برای جمع‌آوری کتاب در آن سال‌ها ماموریت داشته اعتراف کرده است:
«یک شبکه اطلاعاتی برای جمع‌آوری کتاب توسط نظامیان به وجود آمده بود و خانه‌هایی را که در آنها کتاب وجود داشت، شناسایی می‌کرد تا برای سرقت برنامه‌ریزی شود. در سال 1948 همزمان با به اسارت گرفتن فلسطینیان روستای اشدود‌، یک تیم 36 نفره از اساتید دانشگاه‌های اسرائیل هم برای جمع‌آوری کتاب‌های آنها تشکیل شد.»
غارت کتاب‌ها به دو طریق شخصی و سازمان یافته انجام می‌شد؛ مثلا در شیوه شخصی، اساتید دانشگاه‌های عبرانی، خود به خانه‌های فلسطینی‌ها رفته و آنجا را برای یافتن کتاب زیر و رو می‌کردند! برای عملیات فوق، دانشگاه عبری و ارتش، یک سری عملیات مشترک انجام دادند.
کتاب‌های غارت شده را ابتدا در انبارها و سپس طی سال‌های بعد در کتابخانه‌های مختلف اسرائیل جای دادند. ناصر نشاشیبی(برادرزاده اسعاف نشیباشی، ادیب معروف عرب) روزنامه‌نگار و نویسنده و از فلسطینیان غارت شده، گفته است:
«کتاب‌های خطی باارزشی به سرقت رفت که بعد از 60 سال هنوز برنگشته است. مهم این است که کتاب‌ها را بردند تا هویت فلسطین را نابود کنند...»
یکی از اعضای صهیونیست دانشگاه عبری اسرائیل به ناصر نشاشیبی گفته بود کتاب‌ها را به کتابخانه خود آوردیم تا ظرفیت تحقیقاتی‌مان را افزایش دهیم. نشیباشی اظهار داشت:
«وقتی به دانشگاه عبری اورشلیم رفته بودم، یک استاد دانشگاه به من درباره غارت کتابخانه‌مان گفت و خبر داد که صدها جلد از کتاب‌هایم در این کتابخانه نگهداری می‌شود...»
بعدا بخشی از کتاب‌های سرقت شده (چنان‌که شیوه اسلاف استعمارگرشان بوده) را به عنوان گنجینه خود به نمایش گذاردند. کتابخانه اسرائیل در ماه می ‌سال 2020 مجموعه نفیسی از 2500 دست نوشته و کتاب کم نظیر از همان کتاب‌های غارت شده فلسطینیان را که بعضا از نسخه‌های خطی و دارای ارزش تاریخی دوران تمدن اسلامی بودند را در نمایشگاهی گرد آورد. به گزارش نشریه گاردین، این مجموعه دست نوشته‌ها و کتاب از قرن 9 تا 20 میلادی به زبان‌های عربی، فارسی و ترکی را در بر می‌گرفت.
برای فلسطین تاریخ و هویتی باقی نگذاشتند
«غاده کریمی» تا هشت سالگی در خانه پدری‌اش بوده و در آن زمان مجبورشان کردند که خانه را ترک کنند. او فقط از اینکه دیگر خانه و کاشانه‌شان را نمی‌توانند ببینند، غمگین نیست، بلکه از غارت کتابخانه پدری‌اش، سوگمندانه سخن می‌گوید:
«اینک یک اسرائیلی مالک خانه مان است‌، اما فقط این نیست. پدرم یک کتابخانه اختصاصی داشت و علاقه‌مند به زبان شناسی بود. او در حال تدوین یک فرهنگ انگلیسی عربی بود، مردی بود با یک کتابخانه در پشت سر و سال‌ها برایش زحمت کشید. انواع و اقسام فرهنگنامه‌ها و دایره المعارف‌های کم نظیر را در این کتابخانه داشت که همه را به یغما بردند...»
براساس اسناد مکتوب و شواهد عینی، پیش از اشغال فلسطین توسط صهیونیست‌ها، در شهرهایی مانند یافا، بیت‌المقدس و حیفا اجرای نمایش‌های هنری و تئاتر براساس گنجینه غنی فرهنگی این سرزمین رواج داشت. محمود یازیک، یک مورخ اجتماعی نوشته است:
«شهر حیفا کتابفروشی‌ها و باشگاه‌های فرهنگ، ادبیات و تئاتر داشت. شخصیت‌های فرهنگی، دانشمندان و هنرمندان همه در 1948 فلسطین را ترک کردند و ما یتیم شدیم... آنهائی که ماندند هرگز به رسمیت شناخته نشدند...»
یکی دیگر از فلسطینی‌های غارت شده، از زاویه‌ای دیگر به این مصیبت و رنج نگاه داشته، او خود را بی‌هویت شده دانسته و از اینکه تاریخ و ریشه‌های آنان را در موزه‌ها و آرشیوهای اسرائیلی به نمایش گذاشتند، رنج می‌برد. «رونا سلا» با چشمانی اشکبار بر این باور است که دزدیدن حتی آلبوم‌های خانوادگی‌شان که حاوی عکس‌های دوران آشنایی پدر و مادرشان بوده، باعث شده که هیچ گذشته و تاریخی برای‌شان باقی گذارده نشود. او می‌گوید:
«در جنگ سال 1948، بسیاری از گنجینه‌های فلسطینی‌ها را غارت کردند. هم اکنون آرشیوهای اسرائیلی پر از گنجینه‌های فلسطینی‌هاست...»
رونا سلا از مجموعه برخی تصاویر و عکس‌های به غارت رفته، یک کتاب منتشر کرد. او عکس‌های «خلیل رصاص» که زندگی‌اش را وقف عکاسی از مقاومت فلسطین کرده بود‌، پیدا کرد و در کتابش به چاپ رساند.
به سفال‌های روی دیوار هم رحم نکردند
محمد بطراوی، نویسنده و ویراستار کتاب که به عنوان زندانی مجبورش کردند برای اسرائیلی‌ها بیگاری و خانه فلسطینی‌ها را تخلیه کند، می‌گوید حتی سفال‌های روی دیوار خانه را هم دزدیدند که درجه یک و مرغوب بود و به موزه‌های خود بردند!
خلیل سکاکینی همان مبدع آموزش نوین فلسطین که کتابخانه بزرگش توسط صهیونیست‌ها به غارت رفت، دردمندانه درباره میراث فرهنگی از دست رفته‌اش نوشته است:
«... خداحافظ کتاب‌های من!
بدرود ‌ای عمارت حکمت، معبد فلسفه، مؤسسه علمی، آکادمی ادبیات! من چقدر روغن چراغ به پای شما سوزاندم، خواندم و نوشتم، در سکوت شب، درحالی که همه خفته بودند... خداحافظ کتاب‌هایم! نمی‌دانم بعد از این که ما رفتیم چه بر سر شما آمد. آیا غارت‌تان کردند؟ سوزاندند؟ شما را با یک احترام درخور به یک کتابخانه عمومی یا اختصاصی منتقل کردند یا این که....؟»