به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,002
بازدید دیروز: 1,937
بازدید هفته: 4,939
بازدید ماه: 120,445
بازدید کل: 23,782,242
افراد آنلاین: 43
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۳۰ اردیبهشت ۱٤۰۳
Sunday , 19 May 2024
الأحد ، ۱۱ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۶۷ - سید یاسر جبرائیلی: مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - ۱۴۰۲/۰۸/۳۰
مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - ۶۷

ماجرای حکم امام(ره) درباره طغیان منافقین در سال ۶۷

 ۱۴۰۲/۰۸/۳۰

خرید و قیمت کتاب روایت رهبری - مناسبات جمهوریت و اسلامیت در انتخاب ولی فقیه  | ترب

سید یاسر جبرائیلی
در چنین اوضاع و احوالی حضرت امام(قدّس‌سرّه) به مسئولان مربوطه دستور دادند تا ضمن بررسی مجدّد وضعیّت منافقین در زندان، آن دسته از این افراد را که همچنان بر سر موضع نفاق و همراهی با سازمان هستند،‌ به‌عنوان نیروهای داخلی یک سازمان محارب که با استفاده از فرصت، در صدد آشوبگری و تحریک دیگران به شورش هستند، اعدام کنند: «ازآنجاکه منافقین خائن به‌هیچ‌وجه به اسلام معتقد نبوده و هرچه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنها است و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، باتوجّه‌به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری‌های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدّام علیه ملّت مسلمان ما، و باتوجّه ‌به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند.»1
در این میان آیت‌الله منتظری نامه‌ای به تاریخ نهم مردادماه ۱۳۶۷ به محضر حضرت امام(قدّس‌سرّه) نوشت و به حکم ایشان در رابطه با اعدام منافقینی که بر موضع خود پافشاری می‌کنند، اعتراض کرد. نامه‌ آیت‌الله منتظری، استدلال‌هایی سست و پیشداوری‌های غلطی داشت که به‌هیچ‌وجه از یک عالم دینی که بنا بود رهبری یک کشور و تدبیر امور را به عهده بگیرد، انتظار نمی‌رفت. ازجمله اینکه، اعدام منافقین حمل بر کینه‌توزی می‌شود؛ خانواده‌های آنان را داغدار و زده می‌کند؛ بسیاری از آنان سر موضع نیستند امّا مسئولین تند با آنان معامله‌ سر موضع می‌کنند؛ تبلیغات خارجی علیه نظام شروع می‌شود؛ مسئولان قضائی و اطّلاعات و دادستانی در سطح مقدّس اردبیلی نیستند و بسا بی‌گناهی هم اعدام می‌شود؛ تابه‌حال از کشتن‌ها و خشونت‌ها نتیجه‌ای نگرفته‌ایم جز اینکه تبلیغات علیه خود را زیاد کرده‌ایم؛ و اعدام افرادی که در گذشته به کمتر از اعدام محکوم شده‌اند، بدون فعّالیّت تازه‌ای، بی‌اعتنائی به همه موازین قضائی است.2
متن این نامه به‌گونه‌ای تنظیم شده است که گویی آیت‌الله منتظری اساساً از ورود لشکر منافقین به کشور و شورش اعضای زندانی سازمان در حمایت از این حمله‌ مسلّحانه بی‌خبر است. مسئله‌ او، داغدار شدن و زده شدن خانواده‌ این جنایتکاران یا تبلیغات خارجی علیه نظام است. بااینکه دستور امام اعدام منافقینی است که همچنان بر سر موضع هستند، بی‌آنکه دلیل و مدرکی ارائه کند،‌ اوّلاً منافقین را تبرئه می‌کند که «بسیاری از آنان سر موضع نیستند.» و ثانیاً مسئولین را متّهم می‌کند که با آنان معامله‌ سر موضع می‌کنند، و نهایتاً حکم امام را خلاف موازین قضائی دانسته و ایشان را به خشونت متّهم می‌کند. درصورتی‌که امام(قدّس‌سرّه)، تا زمان لشکرکشی منافقین به داخل خاک کشور و همراهی اعضای زندانی سازمان با آنان، نه‌تنها چنین حکمی صادر نکرده بودند،‌ بلکه در موارد متعدّدی، با عفو گروهی زندانیان گروهکی نیز موافقت کرده بودند.3 آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ حکم حضرت امام(قدّس‌سرّه) مبنی بر اعدام منافقین سر موضع می‌گویند: «امام آدم بسیار با ورعی بود. آدمی که به خاطر یک مسئله‌، اهمّیّت به حدود4 ندهد و سهل‌انگاری کند اصلاً نبود، هیچ. ایشان واقعاً در همه‌ مسائل خیلی آدم متورّعی بود، چه برسد به مسئله‌ خون.5 خب ایشان با محاسبه عمل و فکر کرده بود. ما این را یقین داشتیم. الان هم من مطمئنم که امام با یک محاسبه‌ درستی تدبیر کرده بود. یعنی وقتی گروهی با نظام اسلامی و حکومت اسلامی در حال جنگ هستند که محاربند، فقط آدم‌هایی که الان شمشیر دستشان است محارب نیستند بلکه آن کسی هم که فرض بفرمایید رفته پستش را تحویل بدهد و بیاید، او هم جزو همین‌هاست، آن کسی که دارد خط‌دهی می‌کند، طراحی می‌کند، او هم [جزو اینها است]، سرباز ذخیره‌شان هم جزو اینها است. تفاوتی نمی‌کند. مسئله‌ محاربه‌ اشخاصی که با آنها همکاری داشته باشند و متّصل باشند، یک مسئله‌ حل‌شده‌ای است تقریباً. امام با این ملاحظات این کار را کرده بودند. بنابراین از‌لحاظ فقهی و همچنین از ‌لحاظ تشخیص امام و عملکرد امام و نظر امام جای هیچ دغدغه‌ای وجود ندارد.»6
به هر صورت، امام(قدّس‌سرّه) پاسخی به نامه‌ آیت‌الله منتظری نداده و اعتنائی به آن نکردند. چند روز بعد، آیت‌الله منتظری نامه‌ دیگری به امام(قدّس‌سرّه) نوشت و در آن به نقل از یک قاضی شرع مدّعی شد یکی از زندانیان بااینکه سازمان منافقین را محکوم کرده و حاضر شده در جبهه نیز برای جنگ با عراق حاضر شود، صرفاً به این دلیل که گفته است در جبهه روی مین نمی‌رود، با او معامله سر موضع شده است.7
بااینکه ماجرای مندرج در نامه‌ آیت‌الله منتظری بسیار بعید به نظر می‌رسید، امام(قدّس‌سرّه) به دلیل حسّاسیّتی که داشتند، به این نامه پاسخ دادند: «نامه دوّم جنابعالی موجب تعجّب شد. شما فرد مذکور را بگویید بیاید تهران تا مسائلش را بگوید و مطمئن باشید و باشد که مسئله محرمانه می‌باشد. شما که می‌دانید من نمی‌خواهم سرسوزنی به بی‌گناهی ظلم شود؛ ولی دید شما درمورد ضدّ انقلاب و به خصوص منافقین را قبول ندارم. مسئولیّت شرعی حکم مورد بحث با من است؛ جنابعالی نگران نباشید. خداوند شرّ منافقین را از سر همه کوتاه فرماید.»8 قاضی شرعی که آیت‌الله منتظری مدّعی بود از وی خبر گرفته، حجّت‌الاسلام محمّدحسین احمدی شاهرودی است که در رابطه با حکم حضرت امام با آیت‌الله منتظری دیدار کرده بود و در خاطرات آیت‌الله منتظری نیز از وی اسم برده شده است. در همان زمان حجّت‌الاسلام احمدی به جماران رفت تا آنچه را آیت‌الله منتظری در نامه به امام مطرح کرده بود، شرح دهد. امّا هنگامی که نزد مرحوم حاج احمد خمینی می‌رود، در کمال تعجّب متوجّه می‌شود آیت‌الله منتظری نه‌تنها آنچه را با ایشان مطرح کرده به امام منتقل نکرده، بلکه روایت ماجرای ساختگی «اعدام به دلیل نرفتن روی مین» را به وی نسبت داده است. 
وی می‌گوید: «بعد از حدود دو ماه از صدور حکم رفتم خدمت مرحوم آیت‌الله منتظری و به ایشان گفتم حاج‌آقا ما در خوزستان این چنین مواردی داریم که مثلاً محکومان می‌گویند ما در لفظ منافقین را رد می‌کنیم ولی مکتوب نمی‌کنیم. آیا پافشاری سر موضع باید حساب کرد یا خیر؟ آیا اینها مصداق پافشاری سر موضع است؟ خلاصه پیشنهاد دادم که خوب بود حضرت امام هیئتی را مشخّص می‌کردند که ملاک پافشاری سر موضع و معنای‌ آن چیست. تا این حرف را زدم دیدم آیت‌الله منتظری از جا بلند شد و نامه‌ای به من نشان داد که همان نامه‌ معروف به امام درباره‌ اعدام‌ها بود و گفت اصلاً من حکم امام را قبول ندارم. پس ببینید ایشان قبل از اینکه من پیشش بروم آماده بوده است. من تأثیری در موضع آیت‌الله منتظری نداشتم. بعد از اظهارات آیت‌الله منتظری من گفتم: «حاج‌آقا ولیّ‌فقیه حضرت امام است و ما تابع حکم ایشان هستیم.» گفت پیشنهاد تو، پیشنهاد خوبی است. من شما را می‌فرستم خدمت امام و شما این پیشنهاد را به امام بگو. بنابراین اینکه می‌گویند من باعث شدم آقای منتظری آن نامه را به امام بنویسد اصلاً و ابداً درست نیست.»9
پانوشت‌ها:
1- حسینعلی منتظری، پیشین، ص 624
2- خاطرات آیت‌الله منتظری، پیوست شماره‌ی ۱۵۳
3- از جمله در: صحیفه‌ امام خمینی، ‌ج ۲۱، ص 255، 19/11/1367
4- موازین شرعی
5- جان انسان
6- مرکز اسناد دفتر حفظ و نشر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی)
7- حسینعلی منتظری، پیشین، صص 634-630
8- حسینعلی منتظری، پیشین، پیوست شماره ۱۵۶
9- گفت‌وگوی حجّت‌الاسلام محمّدحسین احمدی شاهرودی با خبرگزاری تسنیم، 17/5/1396