فاطمه عزیز! بیتو به سر نمیشود
۱۴۰۲/۰۹/۲۶
در سوگ شهادت زهرای مرضیه سلامالله علیها، چشم به اشک نشسته و اشکبار است و دل غمزده و داغدار است
«در جريان جنگ احد به ناگاه اين شايعه بر سر زبانها افتاد و دهان به دهان چرخيد كه «رسول خدا(ص) به شهادت رسيده است». با شنيدن اين شايعه كه در گرماگرم جنگ، دور از انتظار به نظر نمیرسيد، جماعتي از مؤمنان در ادامه نبرد به ترديد افتادند و گروهي از آنان كه پايان عمر رسول خدا(ص) را، پايان عمر اسلام نوپاي آن روز ميدانستند و با رفتن پيامبر اعظم(ص)، همه آنچه آورده بود را از دست رفته تصور ميكردند! با دلواپسي پاي از ميدان پس كشيدند، اگرچه شمار بيشتري به نبرد ادامه دادند. در پي اين واقعه بود كه خداي سبحان به كلام وحي، پا پس كشيدگان را ملامت فرمود؛ «محمد(ص)، رسول خداست و پيش از او نيز پيامبراني بودهاند، آيا اگر او رحلت كند و يا به شهادت برسد، به گذشتهها بازميگرديد»؟ -آيه 144سوره مباركه آلعمران- شايد آن عده كه پا پس كشيدند، پيش از آن زمزمه خناسان را شنيده بودند كه رسول خدا(ص)، فرزند پسر ندارد و اگر چشم از جهان فرو بندد، طومار اسلام درهم خواهد پيچيد و آئين تازه از راه رسيده با آورنده آن خواهد رفت! اين آرزوي اشراف و مشركانی که اشرافيت از دست داده بودند، اما خيال خام بود چرا كه خداي منان و مهربان، فاطمه(س) را -نه فقط- به رسول خدا(ص)، كه تا هميشه تاريخ به اسلام، مسلمانان و همه دنياي دينباوران و خدادوستان، بخشيده بود. زهراي ما(س) را «كوثر» ناميده بود و به وجود مباركش حجت آورده و خطاب به رسول خدا(ص) -بخوانيد همگان- بشارت داده بود كه «دشمنان تو، بيعقبه هستند»... خداي مهربان، فاطمه(س)، دختر رسول خدا(ص)، همسر اميرمؤمنان(ع) و مادر تمامي امامان عليهمالسلام را «محور» و «اساس» ماندگاري اسلام معرفي كرده بود....
و اما، تاریخنویسان و وقایعنگاران در صدر اسلام برخی از کوچکترین و کماهمیتترین رخدادهای آن روزها را با دقت و شرح جزئیات آن ثبت کردهاند که امروزه در دست و قابل مراجعه است. مثلاً این که خانه فلان سردار اسلام در کدام نقطه قرار داشت و فلان شخصیت صدر اسلام در کدام جنگ و حتی در کدام نقطه از میدان جنگ کشته شد و یا به شهادت رسید و یا فلان شخص با نیزه حمله میکرد یا با شمشیر و...
بنابراین آیا تعجبآور نیست که تربت پاک دختر پیامبر خدا(ص) با آن همه نقش برجستهای که در اسلام داشته است و آن همه فضیلت و شأن والایی که از قول رسول خدا(ص) درباره آن حضرت نقل شده است «بینشان» باقی بماند؟! چرا فاطمه را شبانه به خاک میسپارند؟ چرا آثار و نشانههای ظاهری قبر او را از میان برمیدارند؟ و چرا علی(ع) بر بینشانی تربت زهرای مرضیه(س) که سفارش خود او بود اصرار میورزد و در نجوای غمزده خویش با رسول خدا(ص) از این بینشانی خبر میدهد؟...در این ماجرا، «پرسش و پاسخ» به هم آمیخته و «جوابها» در متن «سؤالها» جای گرفتهاند... و بینشانی قبر فاطمه(س) یک «نشانه» است. زهرا(س) که پیامبر خدا(ص)، خشنودی او را خشنودی خدا دانسته بود، در بینشانی مدفن خود، از اعتراض به آنچه که آن روزها بعد از رحلت رسول خدا(ص) در مدینه، مرکز حکومت اسلامی در جریان بود، خبر میدهد...
زهراي ما(س) به ياد ميآوري كه چه غريبانه به مسجدالنبي(ص) رفتي و در اجتماع بزرگ آن روز مهاجر و انصار با پهلوي شكسته به خطبه ايستادي؟ چه دردمندانه از پیمانشکستگان گلایه میکردی؛ «خس و خاشاك نفاق در شما پديدار گشته، لباس دين در ميانتان كهنه شده... كبك باطل، خواندن آغاز كرده و در خانههايتان به گردش آمده، شيطان از مخفيگاه خود به ميان شما سرك كشيده و ميبيند كه ندايش را پاسخ ميدهيد و...».
چه دل پرغصهاي داشتي! امروز اما، در عصر بعثت دوباره بار ديگر شيطان بزرگ از درد جيغ بنفش ميكشد و به عصبانيت توأم با سردرگمي اعوان و انصارش را به ياري ميطلبد، بيآن كه فاطميون زمان، امانش دهند. فاطمه عزيز! پیامی که با بینشانی تربت خود برجای نهادی بعد از شهادت تو، در چرخ زمان چرخید و چرخید تا به عصری رسید که «عصر خمینی» نام گرفته است. ملتهای مسلمان با الهام از آن «بینشانی» خوش به نشان آمدند، سقف نظام سلطه را شکافتند و طرحی نو درانداختند که امروزه جهان سلطه را به تنگ آورده است و... آيا از امت خويش راضي هستي؟ تقصير و قصور ما را به خميني و خامنهاي و خیل عظیم شهیدان ببخش و از ما راضي باش كه اگر «بيهمگان به سر شود، بيتو به سر نمیشود».