55 - حجــاب الزامـی و نماز و روزه اختیاری! ۱۴۰۲/۱۰/۰۶
حجــاب الزامـی و نماز و روزه اختیاری!
۱۴۰۲/۱۰/۰۶
چرا حجاب در نظام اسلامی الزامی است اما انجام نماز و روزه اختیاری است؟
از آنجا که در دیدگاه اسلام هدف از حکومت علاوهبر تأمین نیازهای مادی مردم توجه به مصالح معنوی و حفظ ارزشهای اخلاقی و دینی است، حکومت اسلامی موظف است بستری مناسب برای رشد و تعالی معنوی افراد جامعه فراهم کند، به تعبیر دیگر «در جامعه اسلامی قوانین باید آهنگ قرب الی الله داشته باشد و تأمین مسائل و ابعاد حیات انسانی در صورتی دارای ارزش است که بهمثابة مقدمهای در جهت رشد و تکامل معنوی انسان تلقّی شود.»(1)
قرآن کریم ویژگیهای حکومت اسلامی را چنین بیان فرموده: «کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند و زکات را ادا میکنند و امر به معروف و نهی از منکر مینمایند و پایان همه کارها از آن خداست.»(2)
در این آیه مسئولیتهائی که بر عهده حکومت قرار داده شده به ترتیب زیر است:
1. برپا داشتن نماز و نیرومند ساختن پیوند جامعه اسلامی با خداوند بزرگ.
2. پرداخت زکات و تنظیم برنامههای اقتصادی و رفاهی مردم.
3. امر به کارهای خوب و شایسته و گسترش خیر و صلاح در جامعه.
4. نهی از کارهای زشت و ناپسند و مبارزه با هر نوع فساد، ظلم و زور.
چنین حکومتی به افراد لایق و شایسته برای شکوفائی استعدادها میدان میدهد و زمینه رشد و ترقی آنان را آماده میکند و آنان را به سوی کمال سوق میدهد.(3)
از این رو در قانون اساسی، دولت جمهوری اسلامی ایران موظف شده همة امکانات خود را «برای ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی»(4) به کار برد، براین اساس حکومت اسلامی موظف است با هر عاملی که فضای جامعه را آلوده میکند و مانع رشد و کمال معنوی افراد جامعه میشود مبارزه نماید:
مبارزه اسلام با گناهان دارای جنبه اجتماعی
انسان از آنجا که یک موجود اجتماعی است و جامعة بزرگی که در آن زندگی میکند از یک نظر همچون خانة او است و حریم آن همچون حریم خانه او محسوب میشود، پاکی جامعه به پاکی او کمک میکند و آلودگی آن به آلودگیاش، روی همین اصل در اسلام با هر کاری که جو جامعه را مسموم یا آلوده کند، شدیداً مبارزه شده است. اگر میبینیم در اسلام با غیبت، شدیداً مبارزه شده، یکی از دلیلهای آن، این است که غیبت عیوب پنهانی را آشکار میسازد و حرمت جامعه را جریحهدار میکند.
اگر میبینیم دستور عیبپوشی داده شده یک دلیل آن همین است که گناه، جنبه عمومی و همگانی پیدا نکند، چنانکه گناه آشکار اهمیتش بیش از گناه مستور و پنهان است تا آنجا که در روایتی از امام رضا(ع) میخوانیم: «اَلْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَهًِْ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِالسَّيِّئَهًِْ مَغْفُورٌ لَهُ؛(5) آن کس که گناه را نشر دهد، خوار و مطرود است و آن کس که گناه را پنهان میکند، مشمول آمرزش الهی است.»
بنابراین یکی از اموری که فضای جامعه اسلامی را آلوده میکند، عدم رعایت پوشش اسلامی است و همین طور گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع از دردناکترین پیامدهای بیحجابی است و دلایل آن مخصوصاً در جوامع غربی کاملاً نمایان و عیان است که حاجتی به بیان ندارد، البته نمیگوییم عامل اصلی فحشاء و فرزندان نامشروع منحصراً بیحجابی است بلکه میگوییم یکی از عوامل مؤثر آن مسئله برهنگی و بیحجابی محسوب میشود.(6)
در واقع بیحجابی از آنجا که دامنه فساد را در جامعه گسترش میدهد تهدید بزرگی است برای امنیت روحی و روانی جامعه و پیامدهای آن را هرگونه حساب کنیم به زیان جامعه است، از اینرو حکومت اسلامی موظف است با این تهدید مبارزه کند، زیرا اسلام به عنوان پیشگیری از این پیامدها علیه زنان، حجاب را واجب کرده تا از این طریق فضای جامعه سالم باقی بماند.
اگر نگاهی گذرا به فلسفه حجاب داشته باشیم، به این واقعیت خواهیم رسید که اسلام میخواهد انواع لذتهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه از نوع دیگر را به محیط خانوادگی و در چارچوب ازدواج قانونی اختصاص دهد و اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد، برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوییهای جنسی به هم میآمیزد. اسلام میخواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر جدا کند.(7)
در سایه این کار، فضای جامعه را برای رشد و تعالی افراد آن سالم و آماده نگاه دارد. با این بیان، تفاوت حجاب و امثال آن با نماز و روزه (که فاقد هرگونه اجباری از سوی حکومت میباشند) روشن میشود، زیرا نماز و روزه و بعضی از عبادات جنبه فردی دارند و مربوط به رابطه شخص با خدا هستند که اگر در آنها کوتاهی شود، ضرر و زیان آن تنها متوجه فرد میشود و جامعه مستقیماً از آن آلوده نمیشود، برخلاف حجاب و سایر رفتارهای اجتماعی که لزوماً تنها مربوط به فرد نمیشود و پیامدهای اجتماعی دارند، ازاینرو در مورد حجاب و برخی از امور اجتماعی، اجبار صورت میگیرد تا اگر فرد اعتقادی هم به آنها ندارد، در سایۀ این اجبار از تبعات و آثار اجتماعی آن جلوگیری شود.
هرچند اعتقاد به این امور در رعایت آنها نقش اساسی دارد و ممکن است اگر فرد اعتقاد مناسبی به این امور نداشته باشد، آن را به شیوۀ صحیح رعایت نکند اما الزام و اجبار اجتماعی، از آثار و پیامدهای اجتماعی عدم رعایت آن تا حدود زیادی جلوگیری میکند. امور و رفتارهای اجتماعی و حجاب اسلامی حکم آن کشتی را دارد که یکی از مسافران بخواهد به دلخواه خود، به آن آسیب برساند که ضرر و خسارت آن متوجه تمامی مسافران خواهد شد. این برخلاف نماز و روزه و عبادات فردی است که عدم رعایت آنها پیامدهای مستقیم اجتماعی ندارد، ازاینرو در مورد آنها اجبار از سوی حکومت اسلامی صورت نمیگیرد اما در مورد همین موارد هم اگر جنبه اجتماعی پیدا کند، حکومت اسلامی میتواند با آن برخورد نماید. به عنوان نمونه اگر کسی روزه نگیرد و در ظاهر هم کاری انجام ندهد که نشانگر روزه نگرفتن اوست، حکومت اسلامی اجبار و الزامی نسبت به او ندارد اما اگر کسی روزه نگیرد و در ماه مبارک رمضان علناً روزهخواری کند، حاکم اسلامی میتواند او را تعزیر نماید: «مَن اَفطَرَ فیه لامستحِّلا عالماً عامداً یعزِّرُ بِخَمْسَةِ و عشرینَ سَوْطا فانْ عادَ عُزّرَ ثانیاً فاِنْ عادَ قُتِلَ علَی الاَقوی؛(8) کسی که در ماه رمضان از روی علم و عمد افطار کند، حاکم اسلامی او را با 25 ضربه شلاق تعزیر میکند و اگر مرتبه دوم مرتکب شد، باز تعزیر میشود و در مرتبه سوم بنابر اقوی کشته میشود.»
این شدت برخورد به خاطر آلوده کردن فضای جامعه اسلامی است، بنابراین تفاوت آشکاری میان حجاب و دیگر تکالیف اجتماعی و بین نماز و روزه و مسائل عبادی (که جنبه فردی دارد) هست و این به جهت اهمیتی است که اسلام به جامعه اسلامی میدهد، از اینرو، در اسلام اهتمام فوقالعادهای به امر به معروف و نهی از منکر شده تا در راستای این وظیفه همگانی و مسئولیت عمومی افراد نسبت به جامعه، محیط جامعه پاک و خالی از هرگونه آلودگی باشد.با توجه به نکات یاد شده، حکومت اسلامی برای پیشگیری از اثرات ویرانگر بیحجابی و جلوگیری از مفاسد اخلاقی و اجتماعی و به منظور حفظ سلامت جامعه اسلامی حجاب را لازم دانسته و با متخلفان برخورد میکند، هرچند ممکن است با تمرکز بر برخورد، محدودیت و سلب آزادی افراد دیده شود ولی با توجه به مجموعه جامعه، محدودیت و سلب آزادی در مورد برخی افراد، مصالح عمومی و تأثیرات سودمندی را برای کل جامعه به ارمغان میآورد، از این رو نباید تنها محدودیت را دید بلکه باید با دیدی وسیعتر مجموعه جامعه اسلامی و مصالح آن را در نظر گرفت همانگونه که در عمل جراحی ممکن است عضوی از بدن جدا شود امّا چنین عملی برای نجات دادن خود انسان امری معقول و منطقی خواهد بود.
البته یگانه راه رعایت حجاب، به کارگیری فشار و زور نیست بلکه باید دختران و زنان مسلمان به گونهای با فرهنگ اسلام و فلسفه حجاب آشنا شوند و ضرورت آن را احساس کنند که با جان و دل آن را پذیرا باشند. اما در مورد عده اندکی که هواپرستانه به دنبال آلوده کردن جامعه اسلامی هستند باید برخورد شود.
____________________________
1. مصباح یزدی، محمدتقی، نظریه سیاسی اسلام، ج 2، ص 16.
2. حج: 41.
3. سبحانی، جعفر، مبانی حکومت اسلامی، ص 44.
4. قانون اساسی، اصل سوم، بند اول.
5. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج2، ص428، باب ستر الذنوب، ح1.
6. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج14، ص444.
7. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله حجاب)، ج19، 433.
8. يزدى، محمد كاظم طباطبايى، العروة الوثقى مع التعليقات، ج2، ص5.