1254 - مهمترین چالش دوران خلافت علی(ع) (پرسش و پاسخ) ۱۴۰۳/۰۱/۱۵
مهمترین چالش دوران خلافت علی(ع)
(پرسش و پاسخ)
پرسش:امام علی(ع) در دوران خلافت خود با چه مشکلات و چالشهایی مواجه بود و مهمترین آنها کدام بود؟
پاسخ:امام علی(ع) در دوران خلافت چهار سال و نه ماهه خود که از سال 35 تا 40 هجری به طول انجامید با مشکلات و چالشهای فراوانی مواجه بود که یکی از همان چالشها که در واقع مهمترین و مشکلترین چالش آن حضرت در طول دوران خلافتش به حساب میآید منجر به شهادت امام علی(ع) گردید. در اینجا به مشکلات و چالشهای دوران خلافت آن حضرت به ویژه اهم آنها ذیلاً خواهیم پرداخت.
1- مشکل نفاق
مخالفان علی(ع) با مخالفان زمان پیامبر(ص) این تفاوت را داشتند که مخالفان پیامبر(ص) عدهای بودند کافر و بتپرست و در زیر شعار بتپرستی با پیامبر(ص) مبارزه میکردند، منکر خدا و توحید بودند، و انکار خدا و توحید را هم علنی میگفتند: تحت شعار «اعل هبل» زنده باد «هبل» با آن حضرت مبارزه میکردند و پیامبر(ص) هم شعار روشنی داشت و میفرمود: «الله اعلی واجل» خداوند از همه بلند مرتبهتر و بزرگتر است. اما علی(ع) با یک طبقه دانای بیدین مواجه بود که متظاهر به اسلام بودند اما در واقع مسلمانان حقیقی نبودند. شعارهایشان اسلامی ولی هدفهایشان برضد اسلام بود. لذا کار پیامبر(ص) در مبارزه با دشمنان عریان و شفاف آسانتر از زمان علی(ع) بود که با جریان نفاق مبارزه میکرد. معاویه با پیراهن خونآلود عثمان در مسجد و جای دیگر خودش روضه عثمان در شام میخواند و از مردم اشک میگرفت و آنها را برای خونخواهی عثمان از علی(ع) آماده میکرد! زیرا میگفت: کسانی که عثمان را کشتند الان همه در سپاه علی(ع) هستند و با آن حضرت بیعت کردهاند،بنابراین علی(ع) هم با اینها همدست بوده است! این مشکل بزرگ نفاق و فریب مسلمانان جاهل دو جنگ جمل و صفین را به امام علی(ع) تحمیل کرد!
2- انعطافناپذیری در اجرای عدالت
مشکل دیگری که علی(ع) داشت از یک سو به شخصیت و روش و سیره خودش مربوط بود و از طرف دیگر به جهت تغییری که در رفتار مسلمانان پیدا شده بود. بعد از پیامبر(ص) سالها بود که جامعه اسلامی عادت کرده بود به امتیاز دادن به افراد صاحب نفوذ و دارای پست و مقام،امام علی(ع) در این زمینه صلابت عجیبی داشت و میگفت: من کسی نیستم که از عدالت یک سر مو منحرف شوم حتی اصحابش میگفتند: آقا! یک مقدار انعطاف داشته باشید. حضرت میفرمود: «انا مرونی ان اطلب النصر بالجور» از من تقاضا میکنید که پیروزی و موفقیت در سیاست را به قیمت ستمگری و پایمال کردن حق مردم ضعیف به دست آورم؟!... به خدا قسم تا شب و روزی در دنیا هست، تا ستارهای در آسمان در حرکت است چنین چیزی عملی نیست. (نهجالبلاغه- خطبه 126)
3- صراحت و صداقت در سیاست
صراحت و صداقت امام علی(ع) را هم عدهای از دوستان آن حضرت به عنوان یک مشکل نمیپذیرفتند و میگفتند: سیاست این همه صداقت و صراحت برنمیدارد، یک مقدار خدعه و دغلبازی را هم باید در آن دخالت داد!
چاشنی سیاست دغلبازی است! حتی بعضی میگفتند: علی(ع) سیاست ندارد و معاویه سیاستمدارتر است! امام علی(ع) هم در پاسخ آنان فرمود: به خدا قسم اشتباه میکنید، معاویه از من زیرکتر نیست، او دغلباز است، فاسق است من نمیخواهم دغلبازی کنم، من نمیخواهم از جاده حقیقت منحرف شوم. فسق و فجور مرتکب بشوم. اگر نبود که خدای متعال دغلبازی را دشمن میدارد، آن وقت میدیدید که زرنگترین مردم دنیا علی(ع) است. دغلبازی فسق است، فجور است، و این گونه فسق و فجورها کفر است.» (نهجالبلاغه- خطبه 191)
4- خوارج بزرگترین مشکل علی(ع)
پیامبر اکرم(ص) در مدت سیزده سالی که در مکه بودند، طبقهای را تعلیم داد و متفقه کرد که تربیت اسلامی در روح و جان آنها نفوذ کرد و به تعبیری برای رسالت جهانی خود ابتدا کادرسازی کرد. اما بعد از ارتحال آن حضرت در اثر غفلتی که در این زمینه صورت گرفت، پدیدهای در جوامع اسلامی به وجود آمد که در ظاهر به اسلام معتقد و مومن بودند، اما با روح و حقیقت اسلام آشنا نبودند و در عمق جان آنان نفوذ نکرده بود. به بیان دیگر یک طبقه مقدسمآب و متعبد و زاهدمسلک در دنیای اسلام به وجود آمد که پیشانیهایشان از کثرت سجود پینه بسته بود. همین طور دستها و سرزانوهایشان در اثر تماس با خاکها و شنها پینه بسته بود. یک چنین طبقهای که با تربیت و روح اسلام آشنا نبودند اما به پوسته و ظاهر اسلام چسبیده بودند و در صفوف مسلمانان حتی در سپاه علی(ع) بودند،و امام علی(ع) در چنین شرایطی خلافت را به دست میگیرد، و متأسفانه سه جنگ بزرگ جمل، صفین و نهروان یا قاسطین و مارقین و ناکثین را علیه امام علی(ع) در دوران خلافت آن حضرت به راه میاندازند!