5530 - ولایتی: ادعای امارات درباره جزایر سهگانه واهی است ۱۴۰۳/۰۸/۰۲
ولایتی: ادعای امارات درباره جزایر سهگانه واهی است
۱۴۰۳/۰۸/۰۲
دکتر ولایتی، مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بینالملل در واکنش به بیانیه سران شورای خلیج فارس نوشت: این ادعای واهی و بیپایه و اساس برای چندمین بار است در بیانیههای مشترک با سازمانها و کشورهای مختلف مطرح گردیده است.
وی در این مقاله آورده است:
در تاریخ ۲۵ مهرماه ۱۴۰۳ (۱۶ اکتبر) اولین نشست سران شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا تحت برنامه (مشارکت راهبردی برای صلح و شکوفایی) در جهت تعمیق مشارکت دو بلوک به ریاست چارلز میشل رئیس شورای اروپا و شیخ تمیم امیر قطر، رئیس دورهای شورای همکاری خلیج فارس و در حضور اورسولا فون درلاین رئیس کمیسیون اروپا و جاسم البداوی دبیرکل شورای همکاری در بروکسل برگزار شد و در پایان این نشست بیانیهای در ۱۲ صفحه و ۵۷ بند صادر شد که در این بیانیه در ۲ بند ۴۵ و ۴۶ به موضوع ایران پرداخته شد که در بند ۴۶ باز هم ادعای واهی و قدیمی مربوط به جزایر سهگانه ایرانی آمده است که در آن از ایران خواسته شده به اشغال سه جزیره اماراتی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی پایان دهد. این ادعای واهی و بیپایه و اساس برای چندمین بار است در بیانیههای مشترک با سازمانها و کشورهای مختلف مطرح گردیده است.
امارات متحده عربی به عنوان کشوری تازه تاسیس توسط دولت انگلیس در سال ۱۹۷۱ هنگامی که تصمیم بریتانیا بر آن شده بود که از پایگاهها و نقاط اشغالی در شرق مدیترانه خارج شوند، انگلیسیها این میراث دوره استعمار را که اشغال بخشی از ایران که جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک، ابوموسی و بحرین بود را به سرسپردههای خود یعنی آل خلیفه در بحرین، آل نهیان و سایر شیوخ در امارات متخاصمه که نام آن را بعداً امارات متصالحه گذاشتند منصوب کرد.
این امر در زمان محمدرضاشاه پهلوی که خود و پدرش وابسته به استعمار انگلیس و گوش به فرمان این کشور بودند و عیناً بخشهایی از ایران را با دستور صریح لندن واگذار کردند، بسیار مشهود بود از جمله آرارات را به آتاتورک، دهکده فیروزه به شوروی، بحرین به آل خلیفه و امارات را به نوعی به شیوخ بادیهنشین دادند. همه قرائن و اسناد تاریخی نشان میدهد که جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی متعلق به ایران میباشند.
در اوج اقتدار استعماری کمپانی هند شرقی در هند، در زمان آخرین صدر اعظم ناصرالدینشاه که میرزا علیاصغرخان اتابک بود بین سالهای ۱۳۰۶ تا ۱۳۱۳ قمری که ناصرالدینشاه ترور شد، در آن زمان انگلیسیها برای تثبیت موقعیت نظامی و ژئوپلیتیک خود در این جزایر پرچم خود را بالا بردند و بعد از آن اتابک دستور داد که پرچم انگلیس را پایین آورده و مجدداً پرچم ایران را به جای خود بازگردانند، ولی به واسطه بیسروسامانی اواخر حکومت قاجار مجدداً انگلیسها پرچم ایران را پایین آورده و پرچم انگلیس را بالا بردند.
در زمان محمدرضاشاه، انگلیسیها از او خواستند که بحرین را واگذار کرده در عوض طرفهای مقابل نسبت به جزایر سهگانه ادعایی نداشته باشند. همه قرائن از جمله نقشه جغرافیایی که در اسناد وزارت دفاع انگلیس در قرن ۱۹ میباشد و یکی از افراد وطنپرست ایرانی از انگلیسها گرفته بود و اکنون نسخهای از آن در وزارت خارجه موجود میباشد، اقرار مدعیان انگلیسی را در این رابطه که این جزایر به ایران تعلق دارد ثابت میکند. بعد از انقلاب که شر حکومت وابسته پهلوی از سر ایرانیان برداشته شد، مردم ایران به همان سنت گذشته خویش بر حفظ تمامیت ارضی کشورمان به صورت طبیعی تاکید و اصرار داشتند. این سومین باری است که با طرحهای آمریکایی هر روز گرفتارتر و ضعیفتر میشوند.
به عنوان مثال در جنگ جهانی اول، آلمان بعد از حاکمیت پرقدرت بیسمارک توسط متفقین با محوریت آمریکا شکست خورد و در جنگ جهانی دوم به دلیل سیر در کجراهه نازیسم، شکست دوم را متحمل شد و هنوز بعد از گذشت حدود ۸۰ سال از جنگ جهانی دوم همچنان در سلطه آمریکا میباشد و غرامت آن جنگ را میدهد.
به این ترتیب که مهمترین پایگاههای آمریکا در اروپا در خاک آلمان در نقاط مختلف از جمله پایگاههای باواریا و رامشتاین قرار دارد و بیش از ۳۵۰۰۰ نیروی نظامی در این پایگاهها مستقر میباشند و هنوز در ساخت تجهیزات پیشرفته مستقل نظامی با محدودیتهایی از جانب آمریکا مواجه هستند.
اخیراً آمریکا برای تحمیل خواستههای خود از طریق ناتو با عاملیت کشورهای اروپایی جنگ اوکراین را رهبری مینماید، از سویی دیگر بخشهایی از آلمان (در حدود ۱۰ درصد از خاک این کشور) به عنوان غنیمتهای جنگ جهانی دوم به لهستان واگذار شد و آلمان توان این را ندارد که سرزمین خود را آزاد کند و نیروهای اشغالگر آمریکایی را از خاک خود اخراج نماید.سیاست خارجی آلمان تابعی است از متغیر سیاستهای آمریکا.
کاتالونیا از اسپانیا خواهان استقلال است
در جنگ اوکراین، آلمان مایل نبود که تانکهای پیشرفته لئوپارد را به اوکراین بدهد ولی با دسیسه انگلیس، آمریکا آنها را مجبور کرد که تانکهای خود را به اوکراین بدهند که عملا هیچ خاصیتی در مقابله با روسیه نداشت. اگر اروپا توانی داشت، این نوع مشکلات را حل میکرد، سالهاست که بخش کاتالونیا از اسپانیا خواهان استقلال است و با سرکوب آنها توسط حکومت اسپانیا و با پشتیبانی اروپا از مادرید ساکت شدهاند. کیست که نداند جزیره کرس که با تحمیل و زور پاریس همچنان به فرانسه چسبیده است آتش زیر خاکستر است. در انگلیس، اسکاتلند با بسیاری از سیاستهای بریتانیا موافق نیست و با یک اکثریت لرزانی به آن کشور چسبیده است. در ایرلند شمالی سینه کاتولیکهای ایرلند که پر از اندوه و غصههای مقتولین آن کشور است خرد شده است و نماد استقلالخواهی ایرلند شمالی که همان بابی ساندز میباشد به دست انگلیسها به قتل رسید. جزیره سیسیل که مرکز مهم تولید و رشد مافیا در دنیا میباشد خواهان جدایی از ایتالیا است. بهطور کلی، اروپا چه آن کشورهایی که همچنان به عنوان غرامت جنگ جهانی دوم در اشغال نیروهای آمریکایی هستند و چه کل اروپا که اکنون بعد از شروع جنگ اوکراین کاملا و دربست تحت سلطه آمریکا میباشند و هیچ کار مستقلی نمیتوانند انجام دهند، حتی فنلاند و اتریش که بعد از ایتالیا به عنوان بیطرف شمرده میشدند، اکنون همانند بقیه اروپا در چنگال سلطه آمریکا گرفتار شدهاند و جدیداً عضو ناتو گردیدهاند.