5603 - روزی نامه های غرب گدای ... ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
روزی نامه های غرب گدای ...
۱۴۰۳/۰۸/۱۹
علت ناترازی، مخالفت با پالایشگاهسازی و نیروگاهسازی بود، نه مازوت!
روزنامههای اصلاحطلب اذعان میکنند که کشور با ناترازی در تولید و مصرف گاز و برق و بنزین مواجه است اما ریشه این ناترازی یعنی سوء مدیریت دولت روحانی را مسکوت میگذارند.
در حالی که برخی منابع از مشکل تامین گاز زمستانی خبر میدهند، برخی خبرها حاکی از این است که تعلل دولت در تامین سوخت نیروگاهها موجب ایجاد چالش دوباره در زمینه ناکافی بودن تولید برق کرده اما مدیران دولتی سعی میکنند کوتاهی را با ادعای توقف مازوتسوزی در برخی نیروگاهها توجیه بکنند که البته در ادامه میتواند به تشدید چالش برق کمک کند.
در این زمینه روزنامه سازندگی در سرمقاله خود مینویسد: مازوتسوزی در سه نیروگاه متوقف شد تا جان مردم بیشتر از این آسیب نبیند، اگرچه عوارض توقف مازوتسوزی، ممکن است خاموشی باشد! محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرائی پزشکیان با بیان اینکه «پیشاپیش از مردم برای این خاموشیها عذرخواهی میکنیم»، افزود که وزارت نیرو ساعتهای خاموشی را تنظیم و به مردم اعلام خواهد کرد. او افزود: «براساس مصوبه دولت، استفاده از سوخت مازوت در ۳ نیروگاه اراک، کرج و اصفهان ممنوع شده است. این اتفاق ممکن است به کاهش برق در شبکه توزیع و خاموشی منجر شود اما چارهای نداریم زیرا نمیتوانیم شاهد مرگ مردم بر اثر آلودگی هوا باشیم». بعد از آن فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت نیز در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که «شرط عدالت نیست برای تولید برق، بخشی از جامعه با جان خود هزینه آن را پرداخت کند و از همینرو به دستور رئیسجمهور مازوتسوزی در ۳ نیروگاه اراک، کرج و اصفهان که شرایط ویژهای دارند، متوقف میشود و میتوان برای مدت محدودی، «خاموشی منظم» را جایگزین «تولید سم» برای عموم شهروندان کرد».
سازندگی افزود: ایران بعد از روسیه بزرگترین ذخایر گازی جهان را دارد. ولی به علت بالا رفتن مصرف داخلی گاز، ایران حالا در تامین گاز نزدیک به ۱۰ درصد کمبود دارد. کشور ما این اصطلاحاً «ناترازی» را با سوزاندن مازوت جبران میکند. اما مشکل ریشهدارتر این است که سبد سوختی ایران به شدت به گاز وابسته است. منابع انرژی اولیه برای تولید انرژی برق کشور شامل گاز طبیعی، فرآوردههای نفتی، زغالسنگ، هستهای، آبی و منابع تجدیدپذیر است. اما هماکنون بیش از ۹۰ درصد برق کشور از طریق نیروگاههای حرارتی تولید میشود که عمده سوخت مصرفی آنها گاز طبیعی است.
روزنامه هممیهن نیز به قلم حسین سلاحورزی از ناترازی تامین و مصرف گاز در زمستان خبر داده و نوشت: ناترازی گاز که پیشبینی میشود در زمستان امسال به بیش از 300 میلیون مترمکعب در روز برسد، به بحرانی تمامعیار در حوزه اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. با وجود هشدارهای کارشناسان و تجارب سالهای گذشته، هنوز نشانهای از برنامههای کارآمد و فوری از سوی دولت برای مهار این ناترازی و جلوگیری از پیامدهای گسترده آن دیده نمیشود. ناترازی گاز، به ویژه بر صنایع بزرگ انرژیبر نظیر فولاد، پتروشیمی و سیمان، که اصلیترین مصرفکنندگان گاز در کشور هستند، آسیبهای جدی وارد میکند. این صنایع سهم بزرگی در تولید و صادرات غیرنفتی دارند و کاهش یا قطع گاز، تولیدات آنها را مختل کرده و بازارهای صادراتی ایران را با خطر از دست رفتن مواجه میکند.
هممیهن افزود: دولت باید پاسخگوی این مسئله باشد که چرا به رغم آگاهی از اثرات ناترازی گاز، اقدامی جدی برای مدیریت این بحران انجام نداده و چرا برنامههای بلندمدتی که از آنها صحبت میشود، تنها در سطح تئوری باقی مانده و در عمل به اجرا نرسیدهاند. در شرایطی که این بنگاهها به دلیل رکود اقتصادی، افزایش هزینهها و مشکلات تأمین کالاهای اساسی، به سختی به فعالیت خود ادامه میدهند، محدودیتهای جدید در تأمین گاز به احتمال زیاد بسیاری از این مشاغل را به مرز تعطیلی میکشاند. تعطیلی این بنگاهها و مشاغل نه تنها به افزایش نرخ بیکاری و کاهش قدرت خرید مردم منجر میشود، بلکه فشار مضاعفی را بر اقتصاد خانوارها تحمیل میکند.
یادآور میشود ناترازی در تامین حاملهای مختلف انرژی عوامل متعددی دارد اما شاید بتوان مهمترین علت آن را در اعتماد دولت روحانی به غرب و محروم ساختن همزمان کشور از انرژی هستهای و سوختهای فسیلی بر شمرد. در حالی که برنامه هستهای در هشت سال دولت روحانی رو به تعطیلی میگذاشت، گروگانگیری برجامی غرب موجب شد تعهدات محدودیتآفرین دیگری در قالب توافق آب و هوائی پاریس پذیرفته شود که استفاده از سوختهای فسیلی را در نیروگاهها محدود میکرد. در کنار این دیکته خارجی، اظهار گزارههای مسموم و غلطی مانند «پالایشگاه سازی کثافت کاری» و «به خاطر 200 مگاوات برق زیر بار نیروگاهسازی نمیرویم» از سوی وزارت نفت و نیروی وقت موجب تشدید ناترازی در تامین و مصرف حاملهای انرژی شد و حال آن که طبق برنامه توسعه و سیاستهای اقتصاد مقاومتی، کشورمان باید به صادرکننده منطقهای در این حوزه تبدیل میشد.
دولت یازدهم و دوازدهم با برجام، تولید برق هستهای را متوقف کرد و با توافق آب و هوائی پاریس، تولید برق در نیروگاهها (با سوخت فسیلی) را به محاق برد و بیشترین رکوردهای قطع برق منازل و کارخانهها را به ثبت رساند.
در موضوع تولید و مصرف برق گفتنی است که مصرف برق در کشور از ۶2-۶1 هزار مگاوات در اوایل مرداد ۱۴۰۰ (آخرین ماه فعالیت دولت روحانی)، به بیش از ۷۹ هزار مگاوات در اوایل مرداد ۱۴۰۳ رسیده است. مصرف برق در ۴ مرداد ۱۴۰۰، معادل ۶۱۴۳۰ مگاوات، و در ۵ مرداد همان سال، معادل ۶۰۶۷۵ بوده است. همچنین رقم مصرف در تایخ در ۵ مرداد ۹۹، حدود ۵۸۱۸۳ مگاوات بوده است. به عبارت دیگر، مصرف برق در سه سال اخیر، به موازات موفقیت دولت شهید رئیسی در مهار کرونا (افزایش فعالیت کارخانهها و شرکتها)، احیای هشتهزار کارخانه تعطیل و نیمه تعطیل، و همچنین افزایش قابل توجه سالانه دما، ۱۸ تا ۱۹ هزار مگاوات افزایش داشته است. اما با این وجود، به اعتبار همت وزارت نیرو در دولت شهید رئیسی، ناترازی تولید و مصرف و قطعی برق (در مقایسه با دولت روحانی) به حداقل رسید.
جمعبندی این که نباید چالش تامین برق و گاز و بنزین در کشور را به ماجرای استفاده یا عدم استفاده از سوخت مازوت تقلیل داد بلکه مسئله اصلی، اعتماد به مشورتهای غلط و دیکتههای سیاسی غرب است که موجب شده از ظرفیتهای ساخت پالایشگاه و نیروگاه (هستهای/ فسیلی) غفلت شود، ضمن این که موضوع مدیریت مصرف منابع از طریق هوشمندسازی سامانههای ذیربط نیز باید جدی گرفته شود.
نمره منفی حزب حامی دولت به عملکرد تیم اقتصادی کابینه
سخنگوی حزب اعتدال و توسعه (از احزاب حامی دولت) ضمن ضعیف ارزیابی کردن عملکرد دولت پزشکیان گفت: وزرای اقتصادی، عملکرد چندان مؤثری در طول این مدت نداشتهاند و در این مدت، شاهد تغییرات زیادی در قیمت کالاهای مورد احتیاج مردم بودیم و نمیتوان به عملکرد اقتصادی دولت نمره مثبت داد.
محمدجواد هروی، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه، (دولتمردان دولت روحانی)، درباره عملکرد 100 روزه دولت به روزنامه آرمان گفت: حزب اعتدال و توسعه به عنوان حزب حامی دولت عملکرد آن را مورد بررسی قرار داده است. اخیراً انتقاداتی از سوی اصلاحطلبان به انتصابات در دولت شنیده میشود و جوانان اصلاحطلب نسبت به برخی عملکردهای دولت نقد دارند که در حزب اعتدال توسعه در شورای مرکزی و دبیران استانها نیز دیده میشود. آنچه در نشست شورای مرکزی به آن رسیدم این است که واقعگرایانه و صبورانه و نه آرمانی به عملکرد 100 روزه گذشته دولت بنگریم. ما قائل به فرصت برای دولت هستیم اما این فرصت برای بلندمدت نیست. ما میپذیریم که 6 ماه اول دولت زمان تجهیز کارگاه دولت است و باید اقدامات اولیه انجام شود و باید تعامل با دستگاهها و نهادهای مختلف انجام شود اما این مهم باعث نمیشود دولت را مختار بگذاریم و دولت را نقد نکنیم که دولت هم در طول چهار سال فقط شعار بدهد.
وی افزود: ما تا الان هیچ نقدی بر کارکرد دولت نداشته و چشمداشتی هم از دولت نداریم؛ به رغم اینکه متأسفانه دولت به حزب اعتدال و توسعه کاملاً پشت کرده و بهرغم این موضع ما هیچ سهمخواهی از دولت مطرح نکردیم. انتظار خاصی از دولت و آقای دکتر پزشکیان برای حزب و ستادهایمان در کل کشور که بسیار هم فعال بودند، نداریم اما دنبال اخبار خرسندکننده اجتماعی، اقتصادی و یا جهتگیریهای بموقع خارجی هستیم.
هروی گفت: مردم در حال تحمل گرانیهایی هستند که حل آنها بسیار پیچیده شده است. تورم کنونی البته نتیجه عملکرد دولت در طول 100 روز گذشته نیست، بلکه علاوهبر مشکلاتی که از قبل مانده، مافیاهای اقتصادی هم در این میان نقش دارند و شرایط را بر مردم سنگین کردهاند. اینکه بگوییم سکوت احزاب در معنای قبول عملکرد 100 روزه چهاردهم است، درست نیست وگرنه صعود قیمتها در طول 100 روز گذشته غیرقابل انکار و گذشت است.
وی در پاسخ این سؤال که آیا کابینه اقتصادی توانسته موفق عمل کند؟، اظهار کرد: آقای دکتر عراقچی در طول 100 روز گذشته حتی از آقای دکتر ظریف بهتر عمل کرده اما وزرای اقتصادی عملکرد چندان مؤثر و چشمگیری در طول این مدت نداشتهاند. پاشنه آشیل دولت بیشتر در بحث تورم افسارگسیخته و مشکلات اقتصادی است. در این مدت شاهد تغییرات زیادی در قیمت کالاهای مورد احتیاج مردم بودیم که این مورد اساساً برای عملکرد 100 روزه یک دولت، مطلوب نیست و از همین جهت نمیتوان به عملکرد اقتصادی دولت رأی مثبت داد و نقدهایی در این زمینه به دولت وارد است و دولت باید در این شرایط بهتر عمل میکرد.
هروی همچنین گفته است: ما تا مقطعی که احساس کنیم دولت خود را هماهنگ میکند، به دولت فرصت میدهیم اما اگر بعد از این احساس کنیم که همچنان مشکلات مردم بیشتر میشود، نه فقط در بحث افزایش قیمت سکه و دلار بلکه در بحث تعاملات جهانی و بحث مهاجرت نسل جوان به خارج از کشور و... در زمان خود به دولت فشار خواهیم آورد.
هممیهن: 100 روز اول دولت بدون برنامه و کار اقتصادی گذشت
یک روزنامه اصلاحطلب حامی دولت، در ارزیابی 100 روز اول فعالیت دولت از قول کارشناسان نوشت: دولت بدون برنامه عملیاتی اقتصادی است، ژنرالهای اقتصادی در جای خود نیستند و دولت در این سه ماه، هنوز کاری برای اقتصاد کشور نکرده است
هممیهن در گزارشی با عنوان «100 روز بدون برنامه عملیاتی» نوشت: صد روز از برگزاری مراسم تحلیف رئیسجمهور میگذرد؛ با وجود اینکه چشم امید مردم به اقدامات اقتصادی دولت بود اما همچنان به نظر میرسد معضلات اقتصادی، کماکان ادامه دارند.
درست است که دولت چهاردهم برای پیشبرد اصلاحات اقتصادی، با مشکلات و چالشهای فراوانی مواجه است اما تا این لحظه، به گفته کارشناسان هنوز نهتنها هیچ اقدام قابل توجهی انجام نشده بلکه هیچ برنامه مشخصی در حوزه اقتصاد اعلام نشده است. مردم از گوشه و کنار میشنوند که دولت قرار است ارز را تکنرخی کند اما مجاری رسمی هیچ برنامهای را اعلام نمیکنند.
خبرهایی درباره تورم، بهبود وضعیت معیشت، یکسانسازی نرخ ارز، مدیریت بازار آزاد و همچنین افزایش قیمت حاملهای انرژی هم بیشتر به حدس و گمان شبیه است تا برنامههای کارشناسانه که از بدنه رسمی دولت اعلام میشود. این یککلاغ، چهلکلاغها هم منجر شده مردم از همیشه نگرانتر باشند. کارشناسان هم به درستی نمیدانند دولت قصد دارد چه کند که دست به تشویق یا نقد آن بزنند.
هممیهن در ادامه از قول علی سرزعیم نوشت: پزشکیان بعد از سه ماه، هنوز برای اقتصاد کشور کاری نکرده است. اینکه تغییر افراد به شکل کُند و بطئی صورت میگیرد و البته این امر مزایا و معایب خود را دارد و حفظ برخی افراد از دولت گذشته مزایا و معایب خود را دارد اما اینها را نمیتوان دستاورد تلقی کرد. افراد جابهجا میشوند تا تصمیمات بهتر و سیاستهای بهتری را اتخاذ کنند. بنابراین بهتر است به جای تمرکز بر جابهجایی افراد بر تغییر یا اصلاح تصمیمات تمرکز کنیم.
هنوز تغییرات بزرگی را در سیاستهای مالی شاهد نبودیم. سیاست پولی کماکان بدون تغییر یا بهبود تداوم دارد. کاهش نرخ تورم نیز عموماً محصول سیاستهای پولی است که در یک سالونیم گذشته استمرار داشته و امر جدیدی نیست. در مورد سیاست انرژی نیز هیچ تغییر جدی را شاهد نیستیم. اگرچه تصمیماتی مثلاً در مورد اقبال از انرژیهای خورشیدی گرفته شده ولی هنوز هیچ اقدام اجرائی که روی زمین اجرا شده باشد را شاهد نیستیم. هنوز وزارت نفت از ورود به اصلاح قیمت حاملهای انرژی پرهیز دارد و هنوز نمیداند که هرگونه اقدام بدون اصلاح قیمت انرژی نافرجام است. دولت فرصت طلایی تابستان برای افزایش قیمت بنزین (دستکم نرخ آزاد) و گازوئیل را از دست داد در بخش صنعت هیچ علامتی از تغییر رویکرد دیده نمیشود و قیمتگذاری دستوری کماکان برقرار است. در حوزه رفاه نیز هنوز قوانین بازنشستگی و آئیننامههای آن اصلاح
نشدهاند.
کامران ندری دیگر کارشناس اقتصادی هم گفته است: دولت در مسائل اقتصادی، غیر از بودجه و غیر از افزایش نرخ ارز نیمایی با این هدف که نرخ دلار نیمایی به نرخ بازار نزدیک باشد، اقدام دیگری انجام نداده است. البته نرخ دلار بازار دوباره افزایش یافت و فاصله کم نشد. بودجه هم که تازه تقدیم مجلس شده و هنوز نهائی نشده است.
دولت باید طوری برنامهریزی کند که در جبران کافی نبودن افزایش حقوق و دستمزدها در سالهای اخیر، سطح حقوق پرداختی در یک دوره بالاتر از نرخ تورم برود تا بخشی از کاهش قدرت خرید مردم جبران شود. دولت باید متوجه باشد که این مسیر درست نیست و بهطور مستمر رفاه اقتصادی مردم را پایین میآورد و قدرت خرید آنها را کم میکند.
واقعیت این است که حرکت به سمت آزادسازی قیمتها، اقدام درستی است اما در مقطع کنونی توصیه نمیشود. اگر هم قرار باشد دولتی در چنین شرایطی اجازه دهد قیمتها افزایش یابد، باید حداقلها را در قالب کالابرگ در اختیار همه شهروندان قرار دهد؛ به این شرط که مطمئن باشند حداقلهای معیشتی برای خانوارها تامین میشود. در این شرایط، صحبت از آزادسازی قیمتها و تکنرخی کردن، به نظر درست نیست.
نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
«خودباختگی» با تابلوی فریبنده «ترک مخاصمه» تجویز خطرناک مدعیان اصلاحات به دولت
یکی از مدعیان اصلاحات در پی پیروزی ترامپ، روز شنبه (19 آبان) در روزنامه سازندگی ذیل عنوان «زمان ترک مخاصمه» برای دولت و شخص رئیسجمهور تجویز نسخه کرده و علاوه بر پیشنهاد توافق و مذاکره مدعی شده است که ترامپ فعلی با ترامپ گذشته متفاوت است!
در شماره روز شنبه این روزنامه که به قلم یکی از مدعیان اصلاحات نوشته شده، آمده است: «نباید تصور کنیم که همه منافع ما در منطقه با آمریکاییها در تضاد است؛ لذا اکنون من دلیلی نمیبینم که کشور را در حالت مخاصمه با آمریکاییها نگه داریم. در گذشته نیز فرصتهای تاریخیای وجود داشت که میتوانستیم از آن استفاده کنیم اما نکردیم. دلیل آن هم عمدتاً به اختلافات داخلی خودمان برمیگشت».
وی در ادامه تصریح داشت: «من فکر میکنم که همیشه برای این ترک مخاصمه فرصت بوده، هست و خواهد بود. لذا نگاه ما به آقای ترامپ نباید الزاماً یک نگاه صددرصد منفی باشد... الان نیز منطقه خاورمیانه در مرحله بسیار سختی قرار دارد و حتماً بدون موافقت ایران و بدون حضور ایران هیچ یک از مسائل منطقه قابل حل و فصل نخواهد بود. این حضور پرقدرت ایران و تاثیرگذاری ایران، فرصتی را ایجاد میکند که حتی در دوره ریاستجمهوری آقای ترامپ نیز ما بتوانیم در گام اول به یک آتشبس و در گام دوم به صلح پایدار در خاورمیانه برسیم و ایران نیز به سمت ترک مخاصمه با آمریکا حرکت کند».
گفتنی است، هرچند پیروزی ترامپ و شکست هریس در انتخابات آمریکا بر پیشبینی و معادلات طیف مدعی اصلاحات خط بطلان کشید؛ با این وجود سیاست و برنامههای مدعیان اصلاحات در مواجهه با آمریکا بر محور سابق یعنی توافق از هر طریقی و به هر قیمتی استوار است. به نظر میرسد پیشنهاددهندگان «ترک مخاصمه» و توافق با ترامپ، یا اعتقادی به عبارت «آزموده را آزمودن خطاست» ندارند یا آن را نشنیدهاند و یا در حال خیانت به نظام و کشور هستند.
علاوه بر این مباحث، بدعهدی و پیمانشکنی آمریکا بالاخص ترامپ مسبوق به سابقه بوده و بر کسی پوشیده و پنهان نیست کمااینکه گفتوگوی او با نتانیاهو چند ساعت پس از پیروزی در انتخابات به نوعی خط و نشان برای محور مقاومت و ایران به حساب میآید، با توجه به این مطلب پیشنهاد توافق در فضای دور از عقلانیت طرح شده و مبتنی بر واقعیت در جریان نیست.
در همین راستا، روزنامه زنجیرهای هممیهن نیز با در نظر گرفتن پیروزی ترامپ، در پاسخ به تیتر یک کیهان مبنی بر اینکه «آمریکا شیطان بزرگ است؛ فرقی نمیکند چه کسی رئیسجمهور باشد» ذیل عنوان «خیلی هم فرق میکند»، در گفتوگو با یکی از مدعیان اصلاحات نوشت: «در ایران یک باور غلطی ظرف پنج دهه گذشته وجود داشته و آن این است که فرقی نمیکند چه کسی رئیسجمهور آمریکا شود. این نظر همان قدر غلط است که مثلاً بگوییم فرقی نمیکند چه کسی در ایران رئیسجمهور باشد».
مدعیان اصلاحات و همکاری با آمریکا
گفتنی است، مدعیان اصلاحات در دولت روحانی با توجیه پیمانشکنی آمریکا و اروپا در برجام، ایران را مقصر وضعیت پیشآمده و درمانده در مدیریت بحران جلوه دادند و با این خطا، آمریکا را به تحریم بیشتر تشویق کردند.
آنها همچنین، با رها کردن بخش مسکن، حذف کارت سوخت، حراج کردن ذخایر طلا و ارز، به تعطیلی کشاندن صدها کارخانه، عدم اصلاح ساختار بودجه و دپوی کالاهای اساسی در گمرکات و بنادر به پای اقتصاد قفل زدند. این عملکرد افزایش تحریم را رقم زده و فلج شدن اقتصاد داخلی را درپی داشت.
مدعیان اصلاحات در خواب و خیال توافق و مذاکره مجدد، فرصتسوزی را به کشور تحمیل کردند تا رکوردهای تورم و رکود و ضریب جینی شکسته شد. 8 سال فرصت کارآفرینی و رونق هدررفت و هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا شش رتبه تنزل پیدا کرد. درپی این مدیریت اشتباه که بعید نیست عامدانه باشد، کشور از رشد و تعالی محروم شده و محکوم به ایستایی و عقبگرد شد. به ادعای برخی از تحلیلگران، شاید اگر تمام شبکه معارضان خارجی نظام هم تقلا میکرد، نمیتوانست اینگونه آسیب بزند.
به هر ترتیب طیف مورد بحث با وجود این کارنامه سیاه و غیرقابل اغماض و با آگاهی از بدعهدی آمریکا که مسبوق به سابقه بوده و نمود عینی دارد؛ هنوز بر طبل توافق میکوبد و فارغ از اینکه چه کسی بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا نشسته باشد، خواهان مذاکره در جهت انفعال و واگذاری مؤلفههای قدرت ملی به آمریکاست. این نکته نیز گفتنی است که مدعیان اصلاحات در حالی مدعی تفاوت بالا میان دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا هستند که هم در دوره اوباما و هم دوره ترامپ با سوءمدیریت، به تحریم ضریب اثربخشی دادند و نیز با وادادگی و توجیه نقض عهد دشمن در برجام، آنها را به افزایش تحریمها تشویق کردند. به این ترتیب، عملکرد مدعیان اصلاحات در هر دوره از ریاست جمهوری دموکراتها یا جمهوریخواهان ضد منافع ملی و در جهت اجرای سیاستهای آمریکا علیه ایران بوده است.