1312 - مفهوم رشد و انواع آن (پرسش و پاسخ) ۱۴۰۳/۰۹/۰۳
مفهوم رشد و انواع آن
(پرسش و پاسخ)
پرسش:رشدی که در آموزههای وحیانی از آن یاد شده به چه معنا است و مهمترین رشدهایی که افراد یک جامعه باید داشته باشند کدام است؟
پاسخ:جایگاه و اهمیت رشد در آموزههای وحیانی در حدی است که خدای متعال حجت را بر بندهاش تمام کرده و میفرماید: «قد تبین الرشد من الغی» به تحقیق راه رشد و تعالی از راه گمراهی و سقوط برای انسان انتخابگر تبیین شده است. (بقره- 256)
مفهوم رشد
رشد یعنی تشخیص سود و زیان و قدرت و لیاقت برای جلب منافع و دفع زیانها که در پرتو آن انسان لیاقت و شایستگی برای حفظ و نگهداری و تقویت و بهرهبرداری از امکانات و نعمتهای موجود را پیدا میکند و در مسیر تعالی و کمالات فردی و اجتماعی گام برمیدارد. این لیاقت و شایستگی یکی از راه درک و فهم خوب و قوی و دیگر از راه توانایی و اراده به کار بستن و استفاده بهینه به وجود میآید.
انواع رشد
مفهوم رشد در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی میتواند نمود داشته باشد و هر کدام دارای انواع مختلفی از رشد را دربر گیرد. اما براساس آموزههای وحیانی ما اولویت رشد را در زمینهها و حوزههای زیر مطرح میکنیم.
1- رشد مالی
این تعبیر از خود قرآن کریم اقتباس شده که میفرماید: یتیمانی که دارای ثروت هستند، ولی نابالغند اینها را آزمایش کنید وقتی که به حد رشد و بلوغ رسیدند، آنگاه اموالشان را در اختیارشان بگذارید.(نساء-6) یعنی تا قبل از بلوغ مال و ثروت را در اختیار آنها قرار ندهید، ولی بلوغ هم کافی نیست و اگر بعد از بلوغ در آنها رشد را احساس کردید، آنوقت مالشان را در اختیار خودشان قرار دهید. یعنی اگر احساس کردید که اینها به مرحلهای رسیدهاند که سود و زیان مالی را تشخیص میدهند و لیاقت حفظ و نگهداری و استفاده بهینه از مال و ثروت را دارند(لیاقت بیع و شراء مبادله و توسعه و تکمیل ثروت را دارند) یعنی ثروت را ضایع نمیکنند. در چنین شرایطی میتوانید مال و ثروت آنها را بدهید.
2- رشد در مورد ازدواج
نظیر همین رشد در مورد ازدواج است، یعنی تنها بلوغ کافی نیست. برای اینکه یک نفر در امر ازدواج، خودش استقلال داشته باشد، برای خودش همسر انتخاب کند، چه مرد و چه زن، علاوه بر بلوغ جسمی باید رشید باشد. یعنی فلسفه ازدواج و تشکیل خانوده را بفهمد و رسالت و مسئولیت بعد از ازدواج خود را درک کند. وظایف و حقوقی را که بعد از ازدواج برعهده دارد شامل: نیکوهمسرداری و تربیت فرزندان و نسل صالح و... را به نحو احسن محقق نماید. البته این نوع رشدها برخلاف رشد حیوانات که غریزی است رشد اکتسابی و تحصیلی است. یعنی هیچکس ابتدا رشد مالی، خانوادگی و اخلاقی و اجتماعی و سیاسی و مذهبی و دینی ندارد، بلکه تمام این رشدها را باید یاد بگیرد، بفهمد و نوعی مدرسه را طی بکند تا نتایج آن حاصل گردد. از طرفی رشد انسان نامحدود است و همین مسئله تکلیف او را دشوارتر میکند.
3- رشد اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اسلامی
الف) رشد اجتماعی: بعضی از افراد هستند که از نظر اجتماعی این مقدار رشد ندارند که یک عاملی کارآمد در اجتماع به حساب آیند و یک پستی از مشاغل اجتماعی را عهدهدار شوند، بلکه فقط و فقط میتوانند طفیلی(وابسته) به دیگران باشند. برخلاف برخی دیگر که رشد اجتماعی، لیاقت و شایستگی دارند و در اجتماع میتوانند یک منصب و مقام و پستی را به نحو مطلوب اداره کنند.
ب) رشد سیاسی: رشد سیاسی دولتها و ملتها معنا و مفهوم دیگری دارد. رشد سیاسی دولتها این است که سود و زیان مملکت خودشان را تشخیص بدهند و لیاقت و شایستگی اداره مملکت را داشته باشند و بفهمند که در روابط خارجی و داخلی چه مسایلی به صلاح کشورشان میباشد. اما رشد سیاسی ملتها این است که بفهمند چگونه افراد و دولتهایی را روی کار بیاورند و انتخاب کنند. رشد سیاسی یک ملت آن وقتی است که هرگز و هیچگاه نگذارند یک استبداد فردی یا جمعی بر آن ملت حکومت کند و قوه مجریه منبعث از اراده و خواست ملت باشد.
ج) رشد اسلامی: یعنی اینکه مسلمانان باید به یک درجهای از رشد و فهم و درک آموزههای وحیانی اسلام برسند و شایستگی و لیاقت حفظ و نگهداری از این دین و آیین الهی را داشته باشند. اگر این رشد اسلامی نباشد، مسلمانان در ابعاد فردی و اجتماعی فقط ظاهر و پوستهای از اسلام را خواهند داشت و در عمل آنچه که در سلوک و رفتار مردم و جوامع آنها تحقق عینی پیدا میکند، آموزهها و تجارب بشری است که از شرق یا غرب ممکن است اخذ شده باشد.