چرایی پوشش فقط برای زنان در قرآن
(پرسش و پاسخ)
پرسش:چرا خداوند در قرآن کریم فقط زنان را مکلف کرده که باید خودشان را بپوشانند ولی چنین تکلیفی را برای مردان مشخص نکرده است؟
پاسخ:نکات کلیدی
در پاسخ به این سوال ضروری است به نکات کلیدی زیر دقت و توجه لازم صورت گیرد:
1- سر این امر واضح و روشن است، و آن اینکه زن و مرد نسبت به یکدیگر احساسات مشابه ندارند، و از نظر وضع خلقت هم وضع غیرمشابهی دارند. یعنی این زن است که مورد تهاجم چشم و اعضا و جوارح و دست و همه بدن مرد است»، نه مرد مورد تهاجم زن. به طور کلی جنس نر و ماده در عالم (خلقت) این طورند، اختصاص به زن و مرد انسان ندارد. جنس نر در خلقت، گیرنده خلق شده است و جنس ماده به عنوان موجودی که مورد تهاجم جنس نر قرار میگیرد... این خودش یک امری است که به این وسیله ارزش جنس ماده بالا رفته است. یعنی جنس نر جوری خلق شده که طالب است و باید رضایت جنس ماده را به دست بیاورد، و به همین دلیل جنس نر همیشه خود را در خدمت جنس ماده قرار میدهد.(آشنایی با قرآن، شهید مرتضی مطهری(ره)، ج4، ص90)
2- زنان و مردان از جهاتی مانند: خلقت از یک ذات و گوهر و در بهرهمندی از حقوق اجتماعی نظیر ازدواج، تعلیم و تربیت، احقاق حقوق، آزادی اندیشه، بیان و قلم و... مساوی هستند. اما در عین اینکه از جهات متعدد مساویاند، اما از جهات دیگر با هم اختلاف دارند. مرحوم علامه طباطبایی(ره) مینویسد: «زن در عین دارا بودن مشترکات، از جهاتی با مرد اختلاف دارد، چون ویژگیهای ساختمانی متوسط زنان نظیر مغز، قلب، شریانها، اعصاب، قامت و وزن، طبق آنچه که در کالبدشناسی توضیح داده شده است، از متوسط مردان در همان ویژگی موخرتر است و این مسئله موجب شده است که جسم زن لطیفتر و نرمتر از مرد باشد، و در مقابل جسم مرد درشتتر و سختتر باشد و احساساتی لطیف، نظیر دوستی، رقت قلب، زیباگرایی و آرامشجویی در زن بیشتر و اندیشهگرایی در مرد فزونتر شود. بنابراین زندگی زن احساسگرا و زندگی مرد اندیشهگرا است.(المیزان، ج2، ص414)
3- اصل پوشش مخصوص خانمها نیست و بر مردان نیز تا حدودی لازم و ضروری است، که در رسالههای عملیه غالب مراجع ذکر شده که پوشش عورت واجب است و پوشش بقیه بدن در صورتی که در معرض نگاه نامحرم و سبب فتنه و فساد شود نیز واجب است، مگر آن مقداری که به صورت متعارف (مثل سر و صورت) آشکار است.
دلایل اختصاص پوشش زنان
شهید مرتضی مطهری(ره) در اینباره مینویسد: به نظر ما فلسطه پوشش برای بانوان به چند چیز برمیگردد. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانوادگی و بعضی جنبه اجتماعی:
الف) از جنبه روانی، حجاب به بهداشت روانی اجتماع کمک میکند.
ب) از جنبه خانوادگی حجاب سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زن و مرد میگردد.
ج) از جنبه اجتماعی حجاب موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع میگردد.
به عبارت دیگر اسلام میخواهد انواع لذتهای جنسی، چه بصری و لمسی و... به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، و اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد. برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوییهای جنسی به هم میآمیزد، اسلام میخواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند. (مجموعه آثار شهید مرتضی مطهری(ره)، ج19، ص432)
د) دلیل لزوم پوشش بیشتر و کامل برای زنان علاوه بر نکات گفته شده ویژگیهای خاصی است که در خانمها وجود دارد. زیرا زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است. قهراً به زن باید بگویند خود را در معرض نمایش قرار نده، نه به مرد. لذا با اینکه دستور پوشیدن برای مردان (مثل زنان) مقرر نشده است، اما عملاً مردان پوشیدهتر از زنان از منزل بیرون میروند. زیرا تمایل مرد به نگاه کردن و چشمچرانی است، به خودنمایی، در حالی که تمایل زن بیشتر به خودنمایی است. نه به چشمچرانی. تمایل مرد به چشمچرانی بیشتر زن را تحریک به خودنمایی میکند و به همین جهت «تبرج» (بزک نمودن) از مختصات زنان است.(همان، مسئله حجاب)
هـ) اگر اسلام تاکید کرده است که زن متینتر و باوقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مردان نگذارد، برای آن است که بر احترام زن افزوده شود و مانند کالای بیارزش تلقی نگردد که به راحتی در اختیار همگان است... به عبارت دیگر پوشیده بودن زن در همان حدودی است که اسلام تعیین کرده، موجب کرامت و احترام بیشتر او است، زیرا او را در تعرض افراد فرومایه و فاقد اخلاق مصون میدارد. پس حجاب محدودیت نیست، بلکه مصونیت است، هم مصونیت زن را در پی دارد و هم مصونیت جامعه را در آلوده شدن به گناه. (همان)