فاطمه«س» الگوی تمام برای زن مسلمان
۱۴۰۳/۱۰/۰۷
زهرا(س) در جوانى از دنيا رفته است و از بس در آن زمان دشمنانش زياد بودند، از آثار ايشان كم مانده است.
ولى خوشبختانه يك خطابه مفصل بسيار طولانى از ايشان باقى مانده كه اين خطابه را تنها شيعه روايت نمى كند، بغدادى(سنی) در قرن سوم نقل كرده است.
همين يك خطابه كافى است كه نشان بدهد زن مسلمان در عين اينكه حريم خودش را با مرد حفظ مىكند و خودش را به اصطلاح براى ارائه به مردان درست نمىكند، معلوماتش چقدر است، ورود در اجتماع تا چه حد است.
خطبه حضرت زهرا(ع) توحيد دارد در سطح توحيد
نهج البلاغه،يعنى در سطحى كه دست فلاسفه به آن نمى رسد.
يكدفعه وارد در فلسفه احكام مى شود: خدا نماز را براى اين واجب كرد، روزه را براى اين واجب كرد و ...
بعد شروع مىكند به ارزيابى قوم عرب قبل از اسلام و تحولى كه اسلام در اين قوم به وجود آورد، بعد در مقام استدلال و محاجّه بر مى آيد.
سنت پيغمبر اين بوده كه زنها جدا مى نشستند و مردها جدا و پردهاى بلند ميان آنها كشيده مى شد.
زهراى اطهر از پشت پرده تمام سخنان خودش را گفت و زن و مرد مجلس را منقلب كرد.
زهرا هم شخصيت دارد و هم عفاف،هم پاكى دارد و هم حريم.
*مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2)) ج17، صص: 406-405- با تلخیص و ویرایش
چه بسیار عالمانی که جاهلند!
شوخى نيست كه در حديثى يك پيشواى مردم بگويد: خدا دو حجت دارد (حجت به امام و پيغمبر گفته مىشود) : حجت ظاهر و حجت باطن؛ حجت ظاهر انبيا هستند و حجت باطن عقول مردم.
اين حديثى است كه از مسلّمات احاديث شيعه است و در «كافى» هست.
جهلى كه در اين حديث آمده نيز نقطه مقابل عقل است و عقل در روايات اسلامى آن نيرو و قوّه تجزيه و تحليل است. در غالب مواردى كه مى بينيد اسلام جاهل را كوبيده، جاهل در مقابل عالم و به معنى بى سواد نيست،بلكه جاهلْ ضد عاقل است.
عاقل كسى است كه از خودش فهم و قدرت تجزيه و تحليل دارد و جاهل كسى است كه اين قدرت را ندارد.
ما خيلى افراد عالم را مى بينيم كه عالمند ولى جاهلند؛ عالمند به معنى اينكه فرا گرفته از بيرون زياد دارند،خيلى چيزها ياد گرفتهاند؛اما ذهنشان يك انبار بيشتر نيست، خودشان اجتهاد ندارند،استنباط ندارند، تجزيه و تحليل در مسائل ندارند.
اينجور اشخاص از نظر اسلام جاهلند يعنى عقلشان راكد است. ممكن است علمش زياد باشد ولى عقلش راكد است.
*مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (تعليم و تربيت در اسلام) ج22، صص: 860- 859- با تلخیص و ویرایش