1324 - چیستی پیمان عالم ذر (پرسش و پاسخ) ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
چیستی پیمان عالم ذر
(پرسش و پاسخ)
پرسش:عالم ذر چیست و در این عالم چه پیمانی و چگونه از تمامی انسانهای روی این کره خاکی گرفته شده است؟
پاسخ:جایگاه و اهمیت بحث
یکی از مهمترین استنادات قرآنی در فطری بودن معارف دینی، آیه 172 سوره اعراف «الست بربکم قالوا بلی» آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری. میباشد که میتوان آن را احتجاجی درباره معاندین و منکرین دین دانست. آرای گوناگونی از متقدمین و متاخرین در مورد این آیه مطرح شده است. برخی آن را در حد تمثیل دانستهاند و بعضی دیگر معتقدند که آیه درصدد بیان واقعیت خارجی است. ضرورت و اهمیت بحث از این موضوع زمانی نمایان میشود که اختلاف نظرات متعدد و به ظاهر متناقض در این زمینه موجب تشویش اذهان مردم و به ویژه علاقهمندان به این گونه مباحث قرآنی میشود.
مفهوم ذر
کلمه ذر از واژه قرآنی «ذریتهم» آمده که در آیه شریفه 172 سوره اعراف ذکر شده است «واخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم الست بربکم قالوا بلی، شهدنا ان تقولوا یوم القیمه انا کنا عن هذا غافلین.»
به خاطر بیاور زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خویشتن ساخت (و فرمود:) آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی میدهیم. برای اینکه در روز رستاخیز نگویید ما از این غافل بودیم(و از این پیمان فطری توحید بیخبر) دانشمندان لغت گفتهاند: «ذریه» در اصل به معنی فرزندان کوچک و کمسن و سال است، ولی غالبا به همه فرزندان گفته میشود. گاهی به معنی مفرد و گاهی به معنی جمع استعمال میگردد. اما در اصل معنی جمعی دارد.(تفسیر نمونه، ج 7- ص 4)
دیدگاهها و نظرات درباره عالم ذر
1- دیدگاه ذرات
براساس این نظر، آیه ناظر به «عالم ذر» است. یعنی خداوند قبل از آنکه انسانها را در این عالم بیافریند، از صلب حضرت آدم(ع) ذرات ریزی را که تا روز قیامت یکی پس از دیگری نسل آدمی را میسازد، استخراج کرد و ارواح را به آنها متعلق نمود و هر روحی به یکی از آن ذرات تعلق گرفت و آن ذرات پس از تعلق روح زنده شدند و میثاق سپردند، سپس همه این ذرات به صلب آدم
(یا به گل آدم) برگشتند و به همین جهت این عالم را «عالم ذر» و این پیمان را «پیمان الست» مینامند. بنابراین پیمان مزبور یک پیمان تشریعی و قرارداد خودآگاه در میان انسانها و پروردگارشان بوده است.(همان، ص 6)
نقد این دیدگاه
1- این نظر مخالف با ظاهر آیه است. زیرا آیه میفرماید: خدا از ظهور بنیآدم ذریه آنها را اخراج کرد، نه از ظهر آدم! آیه اگر این معنا را افاده مینمود، میبایست با این عبارت باشد «و اذ اخذ ربک من آدم من ظهره ذریته» در حالی که تعبیر به بنیآدم دارد نه آدم؟ پس مفاد آیه این است که خداوند ذریه افراد را از صلب بنیآدم اخراج کرد.
2- این نظر با ادله عقلی مخالف است، زیرا مستلزم تناسخ است و تناسخ به حکم عقل محال و باطل است.(خروج روح از کالبدی و داخل شدن به کالبدی دیگر)
2- دیدگاه عالم استعدادها
منظور از عالم ذر و این پیمان، همان «عالم استعدادها» و «پیمان فطرت» و تکوین و آفرینش است، به این ترتیب که به هنگام خروج فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب پدران به رحم مادران که در آن هنگام ذراتی بیش نیستند، خداوند استعداد و آمادگی برای حقیقت توحید به آنها داده است. هم در نهاد و فطرتشان این سر الهی به صورت یک حس درون ذاتی به ودیعت گذاشته شده است و هم در عقل و خردشان به صورت یک حقیقت خودآگاه. بنابراین همه افراد بشر دارای روح توحیدیاند و سوالی که خداوند از آنها کرده است، به زبان تکوین و آفرینش میباشد و پاسخی که آنها دادهاند نیز به همین زبان است. از دیدگاه آیتالله مکارم شیرازی این تفسیر از همه تفاسیر نزدیکتر به حقیقت به نظر میرسد.(همان)
3- دیدگاه تمثیلی یا سمبلیک
براساس این نظر، تعبیر یاد شده در آیه شریفه، تمثیل است نه بیان واقع. یعنی اینطور نیست که خداوند در عالم واقع از ذریه فرزندان آدم، اقرار گرفته باشد، بلکه مراد آن است که گویا خداوند از انسانها اقرار گرفته نه آنکه واقعا صحنه اشهاد و اخذ تعهد سپردن میثاق تحقق پیدا کرده باشد. مسئله ربوبیت الله و عبودیت انسان آنقدر روشن است که گویا همه انسانها گفتند: بلی، نظیر آنچه که در سوره فصلت آیه 11 آمده: «فقال لها و للارض اینتا طوعا اوکرها قالتا اتینا طائعین» خدای متعال به آسمان و زمین فرمود: خواه و ناخواه باید بیایید، همه عرض کردند: ما با طوع رغبت مطیع عوامل تکوینی تو هستیم. ظاهر آیه آن است که خدای سبحان با آنها گفتوگو کرد و فرمود: بیایید و آنها هم گفتند: ما همراه سایر اطاعتکنندگان آمدیم، در حالی که در واقع گفتوگو بین خدا و آسمان و زمین نبوده است. یا در سوره حشر آیه 21 خداوند در قالب تمثیل میفرماید: اگر ما این قرآن را بر کوه نازل میکردیم، متلاشی میشد و از هم میپاشید. این یک مثلی است که ما برای مردم ذکر میکنیم تا آنان تفکر کنند. عدهای از علما این دیدگاه تمثیلی را پذیرفتهاند نظیر مرحوم سید عبدالحسین شرفالدین جبل عاملی و محقق داماد و شهید مطهری(ره).
4- دیدگاه بیان واقع نه تمثیل
مراد از آیه شریفه ذر بیان واقعیت خارجی است، نه اینکه تمثیل باشد. زیرا خدای متعال با لسان عقل و وحی و با زبان انبیاء از انسان میثاق گرفته، و در واقع موطن وحی و رسالت همان موطن اخذ میثاق است. یعنی در برابر درک عقلی که حجت باطنی خدا است و مطابق با محتوای وحی که حجت ظاهری خدا است، خدا از مردم پیمان گرفت که معارف دین را بپذیرند، چنانکه در سوره یس آیه 60 آمده است: «الم اعهد الیکم یا بنیآدم ان لاتعبدوا الشیطان» ای فرزندان آدم! آیا من به وسیله وحی و رسالت از شما پیمان نگرفتم که شیطان را نپرستید؟ در قیامت هم خداوند به انسانها میفرماید: من با دو حجت عقل و نقل، ربوبیت خود و عبودیت تو را تبیین کردم، دیگر نمیتوانید در آن روز بگویید: ما از توحید و سایر معارف دین غافل و یا وارث شرک نیاکانمان بودیم. زیرا عقل از درون و انبیاء از بیرون، ربوبیت الله و عبودیت شما را، به گونهای که شرایط مقتضی تام بوده و هرگونه مانعی از بین رفته باشد را تثبیت کردهاند.
5- دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
علامه طباطبایی(ره) میفرماید که آیه ذر اشاره میکند به تفضیل حقیقی که در آیات دیگر به طور اجمال به آن اشاره شده است، و آن حقیقت یک نشأت انسانی است که سابق بر نشأت دنیایی او است.
در این نشأت است که خداوند در آن بین افراد نوع انسان، تفرقه و تمایز قرار داده، و هر یک از ایشان را بر نفس خود شاهد گرفته است که
«الست بربکم» آیا من پروردگار شما نیستم؟ قالوا بلی. گفتند: آری. بر این معنای آیه شریفه، آن اشکالاتی که بر کلام متبتین عالم ذر وارد میشد، وارد نمیشود، آنان از آیه و روایات، عالم ذری فهمیده بودند که تقدم زمانی بر این عالم دارد. لکن در معنایی که ما از آیه شریفه و از سایر آیات فهمیدیم، تقدم زمانی نیست، نشأتی است که بر حسب زمان هیچ انفکاک و جدایی از نشأت دنیوی ندارد، بلکه با آن و محیط به آن است، و تقدمی که بر آن دارد مانند تقدم «کن» بر «فیکون» است.
بر طبق روایات نیز آیه شریفه دلالت بر اصل تحقق این نشأت انسانی و بعضی دیگر دارد که خداوند برای آدم از این نشأت انسانی پردهبرداری نموده، و ملکوت عالم انسانی و اشهاد و اخذ میثاقی را که در آن واقع شده، به وی نشان داده، همانطوری که ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم(ع) نشان داده است.(المیزان، ج8، ص 418)
به عبارت دیگر مقصود آیه جنبه ملکوتی انسانها است.
یعنی جای شهود و اشهاد و موطن میثاق ملکوت انسانها است. زیرا با توجه به ظاهر آیه که فرمود: «و اذ اخذ» یعنی «اذکر» به یاد بیاور آن موطنی را که خدای سبحان از فرزندان بنیآدم میثاق گرفت، استفاده میشود که
اولا: قبل از این موطن ظاهری محسوس، موطن دیگری وجود داشت که در آن موطن همگان میثاق سپردند که خدای متعال رب است و انسانها عبدند.
ثانیا: صحنه اخذ میثاق، مقدم بر نشئه حی و طبیعت است.
به عبارت روشنتر: انسان دارای دو جنبه و دو موطن وجودی است، و این دو موطن متباین همدیگر نیستند، بلکه متحدند، گرچه واحد نیستند. یعنی آن دو موطن با هم هستند ولی یک چیز نیستند، و این دو موطن، یکی موطن ملک است، و دیگری موطن ملکوت.
و موطن ملکوت مقدم بر مطون ملک است و تقدم آن تقدم زمانی نیست، زیرا ملکوت از محور زمان خارج است، و انسان در موطن ملکوت خدا را به عنوان رب و خویشتن را به عنوان عبد مشاهده کرده است. زیرا نشئه ملکوت مصون از حجاب است و لذا حقیقت در آن موطن روشن است.
جمعبندی و نتیجهگیری
در مجموع دیدگاههای ارائه شده، درباره کم و کیف عالم ذر توضیح و بیان روشنی وجود ندارد. عالم ذر، یکی از نظرات ارائهشده درباره عالم میثاقی است که دو آیه شریفه مطرح شده است، و مفسران هرکدام به نوعی درباره عالم ذر نظر دادهاند.
در کل میتوان گفت: «عالم ذر» یا «عالم الست» میثاقی است که خداوند از بندگانش برای عبودیت و الوهیت خود گرفته و میتواند همان توحید فطری باشد که در همگان وجود دارد.