۱۴۳۹ - (پاسخ به شبهات ): حجاب و پیشرفت بانوان ۱۴۰۳/۱۲/۰۶
(پاسخ به شبهات ):
حجاب و پیشرفت بانوان
۱۴۰۳/۱۲/۰۶
شبهه: حجاب زنان با پیشرفت آنها سازگار نیست. اگر زنان بخواهند پیشرفتهای علمی و اجتماعی داشته باشند، باید حجاب را کنار بگذارند تا بتوانند بهراحتی در جامعه تردّد کنند و حضور داشته باشند.
پاسخ: در جواب به این پرسش ابتدا باید روشن شود که مُراد از پیشرفت چیست؟ آیا مُراد از پیشرفت بهدستآوردن منصب و جایگاه یا درآمد و اعتبار و مانند اینها است یا اینکه مُراد از پیشرفت، رشد واقعی بر اساس کمالات انسانی است؟ حقیقت آن است که بسیاری از چیزهایی که بعضی از خانمها، پیشرفت حساب میکنند، پیشرفت واقعی نیست.
در بسیاری از مواردی که مصداق پیشرفت شمرده میشوند، انسان از یک زاویه، رشد میکند؛ امّا از زوایای دیگر سقوط میکند؛ مثلاً وقتی ورزشکاری در یک رشتۀ ورزشی به موفقیّت مهمی دست پیدا میکند و رتبۀ نخست و مدال طلا را به دست میآورد، گمان میکنیم که او پیشرفت کرده است؛ در حالیکه او وقت و تلاشی را که برای آن رشتۀ ورزشی صرف میکند اگر برای تحصیل علم و دانش صرف میکرد، به نفع او بود. با این توضیحات، آیا باز هم میتوان گفت که این ورزشکار پیشرفت کرده است؟
درست است که این ورزشکار، در یک بُعد، یعنی ورزش پیشرفت کرده است امّا باید پرسید که شرافتِ علم بیشتر است یا شرافت ورزش؟ مسلماً اهمیّت علم و دانش، دهها بار بیشتر از ورزش است. ورزش در حدّ حفظ سلامتی خیلی مهم است؛ امّا ورزش قهرمانی، اهمیّت چندانی در رشد انسان ندارد. در حقیقت کسی واقعاً پیشرفت میکند که اگر در ورزش نفر اوّل است، در درس هم نفر اوّل باشد.
اگر خانمی در بعضی عرصههای اجتماعی بهظاهر پیشرفت کند و به مناصبی از قبیل شهرداری و وزارت و... برسد؛ ولی از کمالات حقیقی بازبماند، در حقیقت پیشرفت نکرده است. خانمی که مسئولیت ادارهای را به عهده گرفته است، یا منصب خیلی مهمی را در شهر یا کشور به دست آورده است؛ امّا به فرزندانش رسیدگی نمیکند و کانون خانوادهاش آرامش ندارد و در شُرُف فروپاشی است؛ چنین خانمی در حقیقت پیشرفت نکرده است؛ چرا که مردان بسیاری هستند که میتوانند این شغلها و منصبها را مدیریّت کنند؛ امّا در یک خانواده، هیچ جایگزینی برای جایگاه همسر و مادر وجود ندارد.
اگر در این موضوع عمیقتر شویم، میفهمیم خانمی که به منصب و مقام بسیارعالی رسیده است امّا در اثر بهعهدهگرفتن مسئولیتهای اجتماعی، ارتباط او با خداوند و محبّتش به پروردگار ضعیف شده و حال عبودیت و تواضعش پایین آمده است؛ چنین خانمی در حقیقت پیشرفت نکرده است. این مسئله اختصاص به زنان ندارد و در مردان نیز صادق است. اگر مردی بهخاطر مشغولیّت در شغلهای متداول اجتماعی از جهت معنوی متوقّف شود یا سقوط کند، چنین مردی نیز پیشرفت حقیقی نکرده است و در حقیقت، در حال شکستخوردن است. پس ابتدا باید پیشرفت حقیقی را بهدقت معنا کنیم و معنی حقیقی آن را در نظرآوریم.
حال باید ببینیم که آیا رعایت پوشش اسلامی مانعی در برابر پیشرفت زنان در عرصههایی مانند علمآموزی و خدمات اجتماعی است؟ مسلّم است که پوشش اسلامی هیچ مانعیّتی در برابر این امور ندارد؛ زیرا کاملاً فطری است و با ساختمان وجود انسان تطابق و هماهنگی کامل دارد. زن میتواند این پوشش را حفظ کند و در عین حال، فعالیّتهای اجتماعی و آموزشی و تحصیلی خود را دنبال کند و اگر به کارهای خدماتی مانند پزشکی،پرستاری و... مشغول است وظیفۀ خود را بهخوبی انجام بدهد.
پوشش اسلامی، پوششی دستوپاگیر نیست که زن را از حضور در محیطهای ضروری منع کند. شاهد این ادعا آن است که بعد از انقلاب، با وجود رعایت حجاب در ملأعام، روند تحصیلات بانوان ایرانی در تمام دنیا بینظیر است و کشور ما از جهت مشارکت تحصیلی جنس مرد و زن، در دنیا رتبۀ اوّل را دارد. در طول سالیان گذشته خانمها در مجامع علمی شرکت فعّال داشتهاند و در بسیاری از رشتهها تعداد شرکتکنندگان خانم از آقا بیشتر بوده است.
پوشش اسلامی با کارها و فعالیّتهای اجتماعی صحیح بانوان سازگار است. اگر با مواردی از فعالیّتهای اجتماعی مواجه شویم که با پوشش اسلامی منافات دارند، باید دقّت کنیم که حضور خانمها در آن رشتهها ممکن است در ظاهر پیشرفت باشد، امّا حقیقتاً پیشرفت نیست. گاهی بانویی میگوید که اگر من بخواهم حجابم را مراعات کنم، نمیتوانم در فلان رشتۀ ورزشی شرکت کنم، چون همۀ مربیان این رشته مرد هستند و باید نزد مربّی مرد دوره ببینم!
در چنین موقعیّتهایی اگر بانویی بر حفظ پوشش خود مصمّم باشد و بهخاطر آن، از ادامۀ این رشتۀ ورزشی بازبماند، دیگران خواهند گفت که بهخاطر حجاب از پیشرفت باز مانده است؛ امّا آیا کنارگذاشتن حجاب و فراگیری ورزش از مردان، پیشرفت است؟ پاسخ این است که خیر، چنین چیزی پیشرفت حقیقی نیست؛ چون انسان ممکن است به موفقیّت ورزشی برسد امّا در حقیقت آرامش روحی و درونی خودش را بهتدریج از دست میدهد و از تشکیل خانوادۀ موفّق محروم میماند و سپس در گرداب روابط ناهنجار میافتد و کمکم محبّت خدا و رشد در مسیر بندگی را از دست میدهد و به این ترتیب، سایر تبعات کمحجابی گریبان او را میگیرد. هدف حجاب این است که پیشرفتهای زن، حقیقی باشد و در عین اینکه زن در وادی علم و عمل رشد میکند، ابعاد دیگر وجودش هم رشد کند؛ اُنس با خدا در او بیشتر شود و آرامش درونیاش بالاتر برود و پیوند خانوادگیاش مستحکمتر گردد. در حقیقت، بسیاری از مدلهای پیشرفت رشد انسان، کاریکاتوری است چرا که در این مدلها و الگوها، بخشی از وجود انسان خیلی بزرگ میشود ولی بقیّۀ بخشهای وجود او کوچک میماند و در مجموع برآیند متعادلی پیدا نمیکند. پس هیچکدام از پیشرفتهای حقیقی با حجاب ناسازگار نیست، چون پوشش اسلامی، پوششی فطری است که رفتوآمد با آن کاملاً آسان است و مانع حضور زن، در مجامع عمومی نمیشود. تجربۀ عینی کشور ما نیز در دوران پس از انقلاب، مهمترین دلیل بر این حقیقت است.
* محمدحسن وکیلی