1338 - چرا مدیریت خانواده با مرد است؟ (پرسش و پاسخ) ۱۴۰۳/۱۲/۰۸
چرا مدیریت خانواده با مرد است؟
(پرسش و پاسخ)
پرسش:از منظر آموزههای وحیانی اسلام چرا و به چه دلایلی سرپرستی و مدیریت خانواده به عهده مرد گذاشته شده است؟
پاسخ: آیات معرف امتیاز مرد بر زن
در قرآنکریم دو آیه آمده که معرف امتیاز مرد بر زن در برخی اختلافات طبیعی و تکوینی است. در آیه اوّل میفرماید: «و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف، و للرجال علیهن درجهًْ» برای زنان حقوق شایستهای بر عهده مردان است، مانند حقوقی که برای مردان بر عهده آنان است، و مردان را بر زنان (به خاطر کارگزاری و تدبیر امور زندگی حقوقی) افزونتر است. (بقره - 228) در این آیه شریفه در عین اینکه مساوات زن و مرد را قرآنکریم تصریح میکند، ولی میفرماید: در عین حال مردان بر زنان درجهای امتیاز دارند. یعنی مساوات در قانون دارند ولی اختلاف درجهای طبیعتا با یکدیگر دارند. در همین رابطه آیه دیگری داریم در سوره نساء آیه22 که میفرماید: «و لاتتمنّوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض» امتیازاتی را که خدا برای بعضی نسبت به بعضی داده است آرزوی آنها را نکنید.
خدا به لحاظ تکوینی و خلقتی کسی را دارای فضیلتهایی آفریده که به دیگری آنها را نداده است، و در آخر آیه میفرماید: «و اسئلوا الله من فضله» ولی از فضل خدا بخواهید (در آنچه که خودتان استعداد دارید) تا خداوند به شما بدهد. اما در آیه دوم خدای متعال در سوره نساء آیه 34 میفرماید: «الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض وبما انفقوا من اموالهم» مردان کارگزاران و تدبیرکنندگان (زندگی) زنانند، به خاطر اینکه خدا مردان را (از جهت توان جسمی، تحمل مشکلات و قدرت روحی و فکری) بر زنان برتری داده، و به خاطر اینکه (مردان) از اموالشان هزینه و نفقه زندگی زنان را (به عنوان حقی واجب) میپردازند.
کلمه «قوّامون» جمع قوام است که صیغه مبالغه و از ماده قیام است. قیام یعنی ایستادن. کلمه قیام اگر با «باء» ذکر شود، یعنی متصدی کاری شدن. «قام بامر الخلافه» یعنی به امر خلافت قیام کرد و آن را در دست گرفت. ولی اگر با علی ذکر شود و بگویند «قام علی هذا» آن حالت تسلط و اختیار در دستگرفتن را میفهماند. کلمه قیّم هم از آن جهت قیم میگویند که متصدی امر صغار است و اختیاراتی نسبت به آنها در دست دارد. در این آیه شریفه کلمه قوامون با علی ذکر شده است، یعنی مردها بالا سر زنان ایستادهاند، و اختیار در دست آنها است.
دو دلیل بر سرپرستی مرد در اجتماع منزلی
1- برتری بعضی بر بعضی 2- نفقه دادن
خدای متعال در این آیه شریفه دو دلیل عمده برای سرپرستی مردان بر اجتماع خانواده معرفی میفرماید: یکی این است «بما فضل الله بعضهم علی بعض» و دیگری «بما انفقوا من اموالهم» یعنی به موجب اینکه خداوند بعضی از آنها را به بعضی دیگر برتری داده است.
تعبیر قرآن این نیست که خداوند مردان را بر زنان برتری داده است. یعنی فرموده: «بما فضل الله الرجال علی النساء» که اگر چنین بود یعنی به موجب اینکه مردان بر زنان برتری دارند، پس حکومت باید با مردان باشد، و این هم در اجتماع منزلی و خانوادگی هست و هم در اجتماع مدنی و هم در اجتماعی که نه منزلی است و نه مدنی، ولی اینجا که فرموده است: «بما فضل الله بعضهم علی بعض» ناظر به این است که بعضی بر بعضی دیگر برتری دارند، یعنی به دور از تخصیص جنسیتی، چون خواسته بگوید که برتریهایی مرد بر زن دارد و برتریهایی زن بر مرد دارد، و لازمه این دو برتری در تدبیر منزل و خانواده حکومت مرد بر زن است، که آن هم بر اساس رحمت و حکمت میباشد.
برتریهای زن و مرد بر یکدیگر ناظر به اجتماع منزلی است
مجموعه برتریهای زن و مرد نسبت به یکدیگر اختصاص به اجتماع منزلی و خانواده دارد و به عرصه اجتماعات بیرون از خانواده تسری و تعمیم پیدا نمیکند. حکمتش هم آن است که در اجتماع منزلی است که زن دارای یک مزایایی است که مرد دارای آن مزایا نیست و بالعکس، و خداوند زن و مرد را طوری خلق کرده و امتیازات متفاوتی برای آنها قرار داده است یعنی مرد را در جهتی قوی کرده است و در جهتی ضعیف، و زن را در جهتی قوی کرده است و در جهتی ضعیف، که نتیجه و برآیند این تفاوت خلقتی این است که این دو وقتی که با یکدیگر پیوند برقرار میکنند، یک وحدت حقیقی و تعادل اجتماعی میان اینها ایجاد میشود، و این از حکمتها و آیات الهی است که در قرآنکریم به آن اشاره شده است. «آیا آنان هستند که رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟ ما در زندگی دنیا معیشت آنان را میانشان تقسیم کردهایم، و برخی از جهت درجات (فکری و مادی) بر برخی دیگر برتری دادهایم تا برخی از آنان برخی دیگر را (در امر معاش و امور دیگر) به خدمت گیرند، و رحمت پروردگارت از آنچه آنان جمع میکنند بهتر است. (زخرف - 32)