به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 11,122
بازدید دیروز: 14,092
بازدید هفته: 58,503
بازدید ماه: 193,132
بازدید کل: 25,803,517
افراد آنلاین: 18
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۲۱ فروردین ۱٤۰٤
Thursday , 10 April 2025
الخميس ، ۱۲ شوّال ۱٤٤۶
فروردین 1404
جپچسدیش
1
8765432
1514131211109
22212019181716
29282726252423
3130
آخرین اخبار
1341 - اشکال مختلف تفاوت زن و مرد در خانواده(پرسش و پاسخ) ۱۴۰۳/۱۲/۲۴

اشکال مختلف تفاوت زن و مرد در خانواده

(پرسش و پاسخ)

‫تشریح تعهد و اعتماد زن و مرد در نظام خانواده از دیدگاه اسلام | خبرگزاری بین  المللی شفقنا‬‎

پرسش:زن و مرد به لحاظ تکوینی و خلقتی چه تفاوت‌هایی با یکدیگر در چارچوب روابط خانوادگی دارند:
پاسخ:تاثیر شناخت تفاوت‌ها در بهبود روابط
یکی از مهم‌ترین عوامل اختلاف‌زا و تنش‌آفرین در روابط میان زن و مرد در بستر یک خانواده عدم شناخت تفاوت‌های تکوینی و موجودیتی یکدیگر است که در نتیجه آن همواره طرفین بدون رعایت حق و حقوق یکدیگر و صرفا براساس قیاس با نفس و یا برخوردهای کلیشه‌ای با یکدیگر تعامل پیدا می‌کنند و به طور طبیعی منجر به تشدید اختلافات و تنش‌ها در روابط میان آنها می‌شود. این اختلافات طبیعی و تفاوت‌ها در چند شکل و مظهر تجلی پیدا می‌کند.
اشکال مختلف تفاوت زن و مرد
1- ادب جفت‌جویی
جنس نر و مذکر همواره حمله‌کننده و مهاجم و جنس ماده و مونث، دلبر و عقب‌نشین (ولی ظریفانه) و آتش تیزکن آفریده شده است. به بیان دیگر در طبیعت، مرد مظهر طلب و زن مظهر مطلوبیت، و مرد مظهر بلبل و زن مظهر گل آفریده شده است. مرد عاشق و زن معشوق خلق شده‌اند. بنابراین ضرورت دارد برای جلوگیری از هرگونه تنش ارتباطی، آداب جفت‌جویی در تعامل میان زن و مرد رعایت گردد و طرفین با توجه به این شاخص از هرگونه بی‌احترامی، اسائه ادب، توهین و تحقیر و غرور و منیت پرهیز کنند، و روابط خود را با شناخت تفاوت‌های تکوینی خود بهبود بخشند.
2- حقیقت ازدواج
حقیقت ازدواج تصاحب و در اختیار گرفتن جنس ماده توسط جنس‌نر است. اصلا طبیعت این جور است. ازدواج یک شرکت سهامی نیست که دو نفر با هم آن را تأسیس کرده و هر کدام بالمناصفه سهمی را برای خود تعیین می‌کنند. این اقتضای یک اجتماع مدنی است که نوع همکاری میان افراد متفاوت است. در واقع بین نوع همکاری که میان افراد در اجتماع مدنی هست و وحدت و همکاری که در محیط خانواده حکمفرماست (روابط طبیعی) یک تفاوت بسیار فاحش وجود دارد. در اجتماع منزلی انسان مدنی بالطبع است یعنی براساس غریزه طبیعی خودش این اجتماع را تشکیل می‌دهد، در حالی که در اجتماع مدنی انسان مدنی بالاختیار است و به مقتضای عقل و فکر خودش دریافته که تامین حوائجش جز در پرتو مشارکت در اجتماع و در پرتو همکاری و همفکری با دیگران میسر نیست. یعنی در واقع وقتی مشارکتی شکل می‌گیرد هم شما و هم رفیقتان دنبال سود بیشتر در پرتو همکاری مشترک و اجتماع مدنی هستید. بنابراین اجتماع مدنی وسیله‌ای است برای رسیدن به هدف‌های دیگر. اما اجتماع خانوادگی برعکس است. یعنی یک اجتماع طبیعی و غریزی است،‌که خود غریزه و طبیعت، انسان را به سوی تشکیل این اجتماع می‌کشاند. در واقع این اجتماع وسیله برای چیز دیگر نیست، بلکه خودش هدف است. لذا اجتماع خانوادگی مافوق یک اجتماع مدنی و قراردادی است. از این جهت حقوق و تکالیف در اجتماع مدنی متفاوت می‌شود، و سر اینکه در اجتماع خانوادگی حکومت و سرپرستی به مرد داده شده همین است که این حکومت به یک معنای انتصابی و طبیعی است نه انتخابی و قراردادی، اما در اجتماع مدنی این مقوله قابل تسری نیست زیرا حکومت فردی بر فرد دیگر بدون انتخاب در اجتماع مدنی یک امر غیر‌جایز و ظالمانه شمرده می‌شود.
3- زن خادم نوع انسان است
عواطف جنس زن نماینده نوع انسان است و عواطف جنس مرد نماینده خواسته‌های فرد می‌باشد. یعنی مجموعاً زن آن چیزهایی را می‌خواهد که به نفع خود و نسل آینده است بدون اینکه خودش توجه داشته باشد برای نسل آینده کار می‌کند. ولی به مرد آن جور غرایز نوعی و نسل‌پرستی داده نشده، بلکه به طور غیر‌مستقیم داده شده است. بنابراین زن خادم اجتماع و مرد خادم زن و کودک آفریده شده است.
4- عواطف زن بیشتر متوجه ستایش مرد است نه شهوت
اینکه گفته می‌شود شهوت زن بیشتر از مرد است صحیح نمی‌باشد،‌ بلکه برعکس شهوت مرد بیشتر از زن است چرا که وقتی پای یک ازدواج در میان باشد،‌ آن مقداری که مرد دستپاچگی و عجله نشان می‌دهد و چشم و دلش کور می‌شود، زن این‌ گونه نیست و این را تجربه هم نشان می‌دهد. به بیان دیگر زن از ناحیه درون خودش آن قدر تحت فشار نیست که مرد تحت فشار است، آنچه که زن بیشتر می‌خواهد این است که مورد ستایش مرد قرار بگیرد و همین امر او را خاضع در برابر مرد می‌کند. بنابراین در اجتماع خانوادگی مرد باید همواره زن را مورد ستایش و تمجید خود قرار دهد و از این طریق دل همسر خود را همیشه به دست آورد.
5- زن طبعاً پناهجو و مرد حامی زن است
زن همواره دلش می‌خواهد که مردی او را در حمایت خودش قرار دهد. ریشه این پناهجویی هم شاید همان جنبه تولید نسل است چون زن به حسب غریزه طبیعی در می‌یابد که ایامی برای او پیش می‌آید که ایام بارداری و زایمان و شیر‌دادن بچه است و در این ایام احتیاج به حمایت دارد. یعنی طبیعت وظایف سنگینی بر عهده او گذاشته است، در صورتی که مرد با یک لذت آنی وظیفه طبیعی‌اش را انجام می‌دهد و بعد می‌رود دنبال کارهای دیگر خودش که وظیفه حمایتگری است. مرد برای حمایت از زن و ناموس خودش می‌جنگد و همواره وظیفه مردانگی خودش را این می‌داند که او متصدی جنگ و پیکار و سربازی برای حمایت از زن باشد.