۱۵۱۷ - (پاسخ به شبهات ):گزارش مراســم عروسـی حضـرت فاطـمه(س) ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
(پاسخ به شبهات ):
گزارش مراســم عروسـی حضـرت فاطـمه(س)
۱۴۰۴/۰۳/۰۷
شبهه: مراسم عروسی حضرت زهرا(س) ساده و مختصر بود و یا مراسمی مفصل و مناسب با تشریفات زمان بود؟
پاسخ: طبق نقل منابع، مراسم ازدواج حضرت امیرالمؤمنین(ع) با حضرت فاطمه(س) در اوایل ذیالحجه سال دوم یا سوم هجری صورت گرفت و خطبه عقد آنان توسط رسول خدا(ص) ایراد شد. براساس منابع حدیثی، پیش از امام علی(ع)، افراد دیگری از فاطمه(س) خواستگاری کرده بودند؛ اما پیامبر(صلیالله علیه و آله) در پاسخ آنان میگفت که ازدواج فاطمه (س) به دست خداوند است.
چگونگی مراسم
آنچه درباره ازدواج حضرت زهرا(س) از تاریخ و احادیث معتبر استفاده مى شود، این است که رسول خدا آنچه در جامعه مرسوم بود و مورد رضایت خداوند هم بود را در حق دخترشان اجرا کردند. ازجمله آدابی که در مراسم ایشان رعایت شد، عبارت بود از:
الف) دستور به شادی
پیامبر به زنان مهاجرین و انصار دستور داد تا همراه فاطمه(س) باشند و شادى کنند و رجز بخوانند و تکبیر و تحمید خداوند را بگویند و چیزى که رضاى خداوند در آن نباشد بر زبان نیاورند.(1)
همچنین نقل شده، زنانی چون امسلمه، عایشه، مادر سعد بن معاذ و برخى دیگر از زنان، اشعارى در فضیلت و مقام حضرت زهرا(س) میسرودند و اظهار سرور و شادمانى میکردند.(2)
ب) هدیه دادن
پیامبر و صحابه ایشان طبق رسومی که بود، هدایایی را تقدیم کردند.(3)
البته رفتار رسول خدا به گونهای بود که هرکس متناسب با شأن اجتماعی خود هدیهای میداد و حتی با کوچکترین هدایا در این مراسم شرکت میکردند.
ج) تکریم زوجین
طبق روایتی پیامبر(ص)، فاطمه(س) را بر ناقهاى سوار کردند و بزرگان بنیهاشم پشت سر ایشان حرکت مىکردند.(4)
د) ولیمه
براساس روایات، پیامبر(ص) و علی(ع) به تعداد زیادی از اصحاب ولیمه دادند. پیامبر(ص) گوشت و نان و علی(ع) خرما و روغن را تهیه کردند.(5)
شایان ذکر است که اسلام بر ولیمه دادن در عروسى تأکید بسیار دارد؛ اما چگونگى ولیمه و شمار افراد دعوت شده، با توجه به جایگاه اجتماعى و وسعت مالى خانواده تعیین میشود، ولى تأکید اسلام بر شایستگى و سادگى ولیمه است.
در مورد ولیمه ازدواج حضرت فاطمه(س) گفته شده که پیامبر اکرم(ص) خودش دستاندرکار ولیمه بود و آشپزى میکرد. دعوت به ولیمه عروسى نیز عمومى بود و اختصاص به گروه خاصى نداشت.(6)
مراعات جامعه
مسلماً اینگونه شادی و عروسی گرفتن، در کنار اینکه مورد رضایت خداوند بوده، به گونهای هم نبوده که دیگران از انجام آن عاجز باشند.
حتی در ولیمه نیز لازم است شأن افراد و وضعیت اجتماعی آنان مراعات شود.
بنابراین با توجه به اینکه عروسی ایشان در اوایل هجرت اتفاق افتاد و مردم آن زمان وضعیت مالی مناسبی داشتند؛ میتوان گفت که مراسمی در شأن ایشان و مناسب با وضعیت اقتصادی مردم مدینه برگزار شد.
البته از برخی روایات برداشت میشود که در این مراسم برخی از رسم و رسوم رایج صورت نگرفت و ممکن است به جهت مراعات وضعیت اقتصادی مردم آن زمان صورت گرفته باشد. در روایتی امأیمن در محضر رسول خدا به گریه افتاد و حضرت علت گریه را جویا شدند، در این حین امأیمن عرض کرد:
«یا رسولاللَّه! فاطمه را شوهر دادی و چیزى بر او نثار نکردى؟»
در این حین پیامبر فرمود: «براستى خداى تبارک و تعالى چون فاطمه را به تزویج على درآورد؛ دستور داد که درختان بهشت بر اهل آن از زیور و جامه و یاقوت و در و زمرد و استبرق نثار او کردند.»(7)
از این روایت برداشت میشود، که رسم بود بر سر عروسها هدایایی به تناسب زمان میریختند، مثل نقل و شیرینی، پول و... و یا اینکه بین مهمانان پخش میکردند، اما پیامبر چنین کاری را نکرده بودند.
همچنین از جابر بن سمره روایت شده است که پیامبر فرمود: «من درباره ازدواج دخترم منتظر فرمان آسمانى بودم تا اینکه در شب بیست و چهارم ماه رمضان جبرئیل نزد من آمد و گفت: اى محمّد! خداى علىّ اعلى به تو سلام مىرساند.
همانا او ملائکه روحانى و کرّوبیّین را در محلّى به نام افیح در زیر درخت طوبى جمع کرده و فاطمه را به عقد على بن أبیطالب درآورده است و من خطبه عقد آنها را خواندم و خداوند خود متولّى این امر بود.
سپس خداوند تعالى به درخت طوبى دستور داد تا زر و زیور را نثار فاطمه و على کند و حورالعین از آن زر و زیورها جمع کردند و تا روز قیامت به داشتن آنها افتخار خواهند کرد.»(8)
پینوشتها:
1 تا 4.مازندرانی، ابن شهر آشوب، المناقب آل أبیطالب، قم، علامه، 1379ق، ج3، ص ص354-356.
5. طوسى، محمد بن حسن، الامالی، محقق مؤسسه البعثه، قم، دارالثقافه، چاپ اول، 1414ق، صص۴۲-۴۳.
6. سبط بن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکره الخواص، قم، انتشارات منشورات الشریف الرضى، چاپ اول، 1418ق، ص277.
7. صدوق، محمد بن على، الامالی، تهران، انتشارات کتابچى، چاپ ششم، 1376ش، ص287.
8. اربلى، على بن عیسى، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، رسولى محلاتى، سیدهاشم، تبریز، بنىهاشمى، چاپ اول، 1381 ق، ج1، ص367.
* سید کاظم فلاحزاده ابرقوئی