دلایل نیاز به تفسیر قرآن
(پرسش و پاسخ)
پرسش:با آنکه میدانیم قرآنکریم نقشه راه هدایت و سعادت دنیا و آخرت همه انسانها تا روز قیامت میباشد، و خدای متعال قرآن را به گونهای نازل فرموده که نور است و برای مردم بصیرت و بیانگر همه چیز است، چرا به تفسیر قرآن نیاز داریم؟
پاسخ:مفهوم تفسیر
در ابتدا لازم است معنای لغوی و اصطلاحی تفسیر روشن شود.
1- معنای لغوی: تفسیر از ماده فسر به معنای روشن کردن و آشکار ساختن است.(مقدمه تفسیر راغب، ص 47)
2- معنای اصطلاحی: تفسیر در اصطلاح مفسران عبارت است از زدودن ابهام از لفظ مشکل و دشوار، که در انتقال معنای مورد نظر، نارسا و دچار اشکال است. از اینرو تفسیر، تنها کنار زدن نقاب از چهره لفظ مشکل و نارسا نیست، بلکه عبارت است از زدودن ابهام موجود در دلالت کلام. بنابراین تفسیر در جایی است که گونهای ابهام در لفظ وجود دارد که موجب ابهام در معنا و دلالت کلام میشود، و برای زدودن ابهام و نارسایی، کوشش فراوانی میطلبد. همین نکته مرز بین تفسیر و ترجمه است، زیرا ترجمه در جایی است که معنای لغوی لفظ را نمیدانیم، برخلاف تفسیر که در آن، در عین روشنایی معنای لغت، همچنان هالهای از ابهام بر چهره آن نشسته است.
تفاوت تفسیر و تأویل
در گذشته میان مفسرین دو لفظ تفسیر و تأویل مترادف بودند، لذا طبری در تفسیر خود «جامعالبیان» آن دو را به یک معنا گرفته است، و در موقع تفسیر آیه میگوید: «القول فی تأویل الایه»، ولی در اصطلاح متأخران، تأویل به معنایی مغایر با تفسیر وشاید اخص از آن بهکار رفته است. تفسیر عبارت است از: رفع ابهام از لفظ دشوار و نارسا، از اینرو تفسیر در جایی کاربرد دارد که به علت تعقید و پیچیدگی در الفاظ، معنا مبهم و نارسا باشد. ولی تأویل عبارت است از: دفع شک و شبهه از اقوال و افعال متشابه. بنابراین تأویل در موردی بهکار میرود که ظاهر لفظ یا عمل، شبههانگیز باشد، به طوری که موجب پوشیدگی حقیقت معنای کلام و غرض اصلی گوینده شده باشد، و وظیفه تأویلکننده، برطرف کردن این خفا و نارسایی است. بنابراین تأویل علاوهبر رفع ابهام، همزمان دفع شبهه نیز مینماید. لذا در تأویل رفع ابهام و دفع شبهه توأم است.
نیاز به تفسیر، ضرورتی اجتنابناپذیر
با وجود اینکه میدانیم خدای متعال قرآن را بهگونهای نازل فرموده که نور است: «ای مردم! شما را از جانب پروردگارتان برهانی آمده و نوری آشکار به شما نازل کردیم.» (نساء- 174) و نقشه راه هدایت مردم است: «این (قرآن) برای مردم هدایت و پند و اندرزی برای تقواپیشگان است» (آلعمران- 138) و برای مردم بصیرت است: «این قرآن برای مردم، بصیرتها است و برای گروهی که یقین دارند هدایت و رحمت است» (جاثیه- 20) و بیانگر همه چیز برای مردم است: «این کتاب را که به تو (پیامبر(ص)) نازل کردیم، بیان همه چیز (برای مردم) است.» (نحل- 89) و... باز هم مسلمانان برای عمل به این قرآن نیازمند به تفسیر و تبیین دقیق و جامع و شفاف معانی و مقاصد قرآن کریم میباشند، زیرا اگرچه خداوند قرآن را طوری نازل فرموده که خود به خود و به طور طبیعی و ذاتی بیانی روشن برای تمامی انسانها و تفصیل و تبیینی برای همه چیز است، اما گاهی ابهام که امری عارضی و خارج از ذات قرآن و بعضا ناشی از خصوصیت سبک بیانی آن است، پیش میآید، زیرا قرآن برای عرضه قوانین کلی و اولیه نازل گشته، از این رو به اختصار سخن گفته است که به طور طبیعی این خود موجب ابهام میگردد و تفصیل جزئیات مطالب را به بیان پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) واگذار کرده است: «قرآن را به تو(پیامبر(ص)) نازل کردیم تا برای مردم آنچه را که به ایشان نازل شده است، بیان داری، باشد که بیندیشند.»(نحل- 44) امام صادق(ع) میفرماید: «دستور اقامه نماز(به طور کلی) بر پیامبر(ص) نازل شد ولی کیفیت اقامه آن(سه یا چهار یا دو رکعت خواندن آن) مشخص نبود، تا اینکه پیامبر(ص) خود این فرمان را برای مردم تشریح کرد.(کافی، ج1، ص 286)
این نوعی اجمالگویی و ابهام است که در بخشی از آیاتالاحکام به چشم میخورد و در شیوه بیان قرآن طبیعی است. همچنین قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق و مفاهیم ظریف و تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است، علاوه بر این گاهی در قرآن به منظور پند و عبرت انسانها به حوادث گذشته تاریخ و سرگذشت امتهای پیشین اشاراتی رفته است و گاه عادات و رسوم جاهلیت معاصر نزول قرآن مانند مساله «تغییر ماههای حرام»(توبه- 37) و نهی از ورود به خانهها از پشت دیوار آن(بقره- 189) محکوم شده که نیاز به اطلاعات و شناخت کامل از این رسوم جاهلی است. از طرفی در قرآن کریم الفاظ غریب و ناآشنایی آمده که اگر توضیح داده شود فهم آن برای عامه مردم دشوار است و... بنابراین قرآن کریم نقشه راه کلی را مطرح ساخته و جزئیات تفصیلی آن را برای پیاده کردن به پیامبر(ع) و ائمه اطهار(ع) واگذار کرده است که این خود نیاز قرآن را به تفسیر و تأویل و شرح و بیان تفصیلی آیات برای عمل به آموزههای وحیانی قرآن را میطلبد.