(پاسخ به شبهات ):
نحوست ماه صفر!
۱۴۰۴/۰۵/۱۱
شبهه: در بین مردم شایع و معروف شده که ماه صفر، نحس و شوم است، آیا براساس روایات، نحوست ماه صفر حقیقت دارد؟
پاسخ: ماه صفر بعد از ماههای «ذیالقعده، ذیالحجه و محرم» قرار گرفته است، این سه ماه، از جمله ماههای حرام هستند که در دین اسلام احکام خاصی را هم دارا میباشند. ماه صفر در میان مردم به نحس و شوم بودن شهرت دارد، اما در منابع دینی اشارهای به نحوست این ماه نشده است و در نتیجه هیچ دلیل متقنی بر این موضوع وجود ندارد. البته کسانی که معتقد به نحس بودن این ماه هستند، در چرایی آن، دلائلی از جمله «ورود کاروان اسرای کربلا به شهر شام، رحلت رسولالله(صلیاللهعلیهوآله)، شهادت امام حسن و امام رضا(ع)» را ذکر میکنند.
الف) نحوست ایام
در بین آیات و روایات اشاراتی به بحث نحوست برخی از ایام شده است. به عنوان مثال قرآنکریم در دو مورد از نحوست ایام یاد کرده که مربوط به قوم عاد است.(1)
همچنین روایات متعددی نیز وجود دارد که سعد و نحس بودن برخی از روزها و ماهها را بیان کردهاند.(2) البته در اینکه مراد از نحس بودن روزها در این آیات و روایات چیست بحثها و نظریات مختلفى وجود دارد، اما به صورت کلی بعضی از مفسران در تفسیر آیات مربوط به قوم عاد، به معانی و اعتبار برخی از این روایات اعتنا کردهاند.(3)
ب) نحوست ماه صفر
یکی از باورهای شایع در میان مردم این است که ماه صفر را نحس و شُوم میدانند، به همین جهت برای در امان ماندن از بلا و شر، توصیه به دادن صدقه و قرائت برخی از دعاها میشود. کسانی که بر نحوست این ماه باور دارند عقیده خود را بر چند دلیل استوار کردهاند که در ادامه به صورت مختصر اشاره میشود.
رخدادهای ماه صفر
برخی افراد معتقد هستند که به دلیل وقایعی که در این ماه اتفاق افتاده یعنی ورود کاروان اسرای کربلا به شهر شام، رحلت پیامبراکرم (ص)، شهادت امام حسن و امام رضا(ع)، پس این ماه شوم و نامبارکی است. مرحوم علامه مجلسی در اینباره میگوید: «وَ هَذَا الشَّهْرُ مَشْهُورٌ بِالنُّحُوسَةِ وَ الشُّؤم، وَ یُمْکِنُ أنْ یَکُونَ لِذَلِکَ وَجْهَانِ...»؛ یعنی ماه صفر به نحس بودن و شومی شهرت یافته است. ممکن است علت این مطلب یکی از این دو وجه باشد:
الف) بنا بر نظر علمای شیعه وفات پیامبر اعظم(ص) در این ماه بوده و همین باعث نحس قلمداد شدن این ماه شده است.
ب) ماه صفر بعد از ذیالقعده و ذیالحجة و محرّم قرار گرفته است و این سه ماه جزء ماههای حرامند و کسی در آنها به قتل و جنایت نمیپرداخت، بعد از این سه ماه حرام، در ماه صفر جنایت و قتل و جنگ آغاز میگردید و به همین سبب، مردم این ماه را منحوس قلمداد کردهاند.
البته ایشان تاکید میکند که در بین روایات شیعی روایتی که دلالت بر شومی و نحسی این ماه داشته باشد، ندیدهام و در روایات غیرمعتبر عامی مواردی وجود دارد که اعتباری به آنها نیست.(4)
بر فرض پذیرش اینکه وقایع اتفاق افتاده میتواند دلیل بر نحوست ایام شود، اما سرایت دادن چند روز به تمام روزهای ماه، نیازمند دلیل محکمتری است. اگر چنین است پس مصیبتهای دهه اول محرم و یا شهادت امیرالمؤمنین(ع) نیز باید موجب نحوست ماه محرم و ماه رمضان شود! در حالی که کسی چنین ادعائی نکرده است. به عبارت دیگر اگر چنین مبنایی را بپذیریم، تفاوتی بین ماه صفر و ماههای دیگر نیست و بهجز ماه شعبان که خالی از وفات معصومان است، همه ماهها ممکن است همه یا بخشی از آنها شوم شمرده شود.(5) البته لازم به ذکر است که برخی از اندیشمندان در اینکه نحوست به طور مستقیم متوجه زمان باشد، تردید کردهاند و این نحوست را ناظر به وقایع رخ داده در آن ایام دانستهاند. به عنوان مثال در دو آیه مربوط به قوم عاد که قبلاً اشاره شد، استفاده میشود که نحس و شُوم بودن مربوط به آن زمانى است که باد به عنوان عذاب بر آنها به طور مستمر وزید، اما از این آیات بر نمیآید که این تأثیر و دخالت زمان به نحوى بوده که با گردش هفتهها دوباره آن زمان نحس برگردد.(6)
نحوست ماه صفر از دید علما
میرزا جواد ملکی تبریزی نیز نحوست ماه صفر را مشهور دانسته و میگوید: معروف است که ماه صفر، به خصوص چهارشنبه آخر آن، نحس میباشد که در این مورد روایتی نداریم. وی در ادامه مینویسد: شاید این نحوست به خاطر رحلت پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآله) در این ماه و نیز سخن پیامبر باشد که فرمودند: «من بشرنی بخروج الصفر بشرته بالجنه» یعنی کسی که مرا به تمام شدن ماه صفر مژده دهد، او را به بهشت بشارت میدهم. (7)
وی در ابتدا تصریح میکند که هیچ دلیل روایی بر نحوست ماه صفر وجود ندارد در نتیجه ظاهراً خود ایشان نیز در سند و دلالت این خبر تردید دارد. علاوهبر آنکه این روایت منتسب به پیامبراکرم در هیچ منبع معتبر روایی نیامده است؛ حتی برخی از نویسندگان نیز که این سخن را ذکر کردهاند هیچ سندی برای آن نقل ننمودهاند و همچنین از آن هیچ استفادهای برای نحوست ماه صفر نکردهاند.(8)
شیخ عباس قمی هم با آنکه بحث نحوست ماه صفر را نقل نموده، اما آن را مستند به هیچ روایتی نکرده است و چهبسا خود ایشان نیز اطمینان به نحوست این ماه ندارد بلکه از باب احتیاط دعائی را نقل میکند و چنین مینویسد: «بدان که این ماه (صفر) معروف به نحوست است و برای رفع نحوست هیچ چیز بهتر از صدقه و دعا و استعاذه وارد نیست و اگر کسی خواهد که محفوظ ماند از بلاهای نازله در این ماه، در هر روز ده مرتبه بخواند، چنانکه محدث فیض و غیره فرمودهاند: یا شَدیدَ الْقُوی وَ یا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ.»(9) لازم به ذکر است که این دعا نیز در هیچ یک از منابع حدیثی و دعائی معتبر وجود ندارد و برخی از کتابها مانند «تذکره اولیالالباب» در قرن 10 این دعا را بدون سند ذکر کردهاند، البته بدون آنکه دلالتی بر نحوست ماه صفر از آن برداشت کنند.(10)
حدیث «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة»
برخی برای اثبات نحوست ماه صفر به حدیث «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة» استناد کردهاند. آنان واژه «آذار» را ناظر به ماه صفر دانسته و واژه «بشرنی» را منحصر در خبر دادن از خیر و نیکی گرفتهاند و بدین گونه دلالت روایت را بر بدی و شومی ماه صفر، تمام دانستهاند. در ادامه به بررسی متن این حدیث پرداخته میشود. حدیث مزبور در منابع حدیثی شیعه نقل شده است؛(11) اما این روایت در قالب ماجرائی بیان شده که این جمله «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة» بخشی از آن است و هیچ ارتباطی به ماه صفر و نحوست آن نیز ندارد. شیخ صدوق متن کامل حدیث به همراه ماجرائی که اتفاق افتاده است را چنین ذکر میکند: ابن عبّاس میگويد: روزى پيغمبر(ص ) با اصحاب خود در مسجد قبا نشسته بود و به آنان فرمود: «نخستين شخصى كه اكنون بر شما وارد میشود از اهل بهشت است»، برخی افراد چون اين سخن را شنيدند، برخاسته و بيرون رفتند و هر يك از آنان قصد داشت كه سريعتر برگردند و به سبب این خبر از بهشتیان باشند. پيامبر متوجه شد و به آنان که باقی مانده بودند فرمود: «اکنون چند نفر بر شما وارد مىشوند كه هر یک از دیگری سبقت میجوید؛ از میان آنها، هر کسی به من خبر دهد که ماه آذار، تمام میشود اهل بهشت است.» پس آنان كه بيرون رفته بودند بازگشتند و ابوذر نيز همراهشان بود، حضرت به آنها فرمود: «ما اكنون در كدام يك از ماههاى رومى هستیم؟»
ابوذر پاسخ داد: يا رسول اللَّه «آذار» به پايان رسيده است. پيامبر فرمود: «اى ابوذر این را مىدانستم، اما دوست داشتم که امتم بدانند تو از اهل بهشت هستی...»
همانگونه که از متن کامل حدیث مشخص است، هیچ ارتباطی به نحوست ماه صفر ندارد و اساساً «آذار» ماه قمری نیست. علاوهبر آنکه مقصود اصلی رسولالله بیان جایگاه بهشتی ابوذر بود نه مشخص کردن ابتدا یا انتهای ماه.
نتیجه
با توجه به مطالب بیان شده، هیچ دلیل روایی بر نحوست ماه صفر وجود ندارد. ممکن است اعتقاد به شوم و نحس بودن صفر به سبب ارتباط دادن برخی حوادث پیش آمده در این ماه باشد در حالی که هیچ ارتباطی بین آنها وجود ندارد و رخدادهای ماه صفر را نمیتوان دلیل بر نحس بودن آن دانست و سپس آن را به کل ماه سرایت داد. از سوی دیگر حدیث «من بشرنی بخروج الصفر بشرته بالجنه» از صحت سندی برخوردار نیست و حدیث «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة» نیز هیچ دلالتی بر نحوست ماه صفر ندارد. البته انجام دادن امور نیک مانند صدقه چه در این ماه و چه در ماههای دیگر امر پسندیده و مورد سفارش دین اسلام است.
پینوشتها:
1 ر.ک: قمر، آیه 19؛ فصلت، آیه16. 2 ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، «باب 15 ما روی فی سعادة أیام الأسبوع و نحوستها»، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق، ج56، صص 18 - 112. 3 ر.ک: طباطبايى، سيد محمدحسين، الميزان، قم: دفتر انتشارات اسلامى قم، چاپ پنجم، 1417ق، ج 19، ص72؛ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران: دارالكتب الإسلامية، چاپ دهم، 1371ش، ج 23، ص 42. 4. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، زادالمعاد، محقق/مصحح: اعلمى، علاءالدين، بیروت: موسسة الأعلمي للمطبوعات، چاپ اول، 1423ق، ص ۲۴۷.
5. مسعودی، عبدالهادی، مقاله «پنداره نحوست ماه صفر»، مجله حدیث حوزه، ش6، بهار و تابستان1392، ص20. 6. طباطبايى، سيد محمدحسين، الميزان، قم: دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1417ق، ج 19، ص71. 7. ملکی تبریزی، میرزا جواد، المراقبات، تحقیق: محمد الموسوی، سیدعبدالکریم، قم: مهر، 1416ق، ص37.
8. نمازی شاهرودی، علی، مستدرک سفینه البحار، قم: مؤسسه النشر الاسلامی، 1411ق، ج6، ص293. 9. قمی، شیخ عباس، مفاتیحالجنان، قم: البعثه، 1385ش، اعمال ماه صفر. 10. مسعودی، عبدالهادی، مقاله «پنداره نحوست ماه صفر»، مجله حدیث حوزه، ش6، بهار و تابستان1392، ص7. 11. ابن بابويه، محمد بن على، معاني الأخبار، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، قم: دفتر انتشارات اسلامى ، چاپ اول، 1403ق، ص20؛ ابن بابويه، محمد بن على،علل الشرائع، قم: داوری، چاپ اول، 1385ش، ج1، ص175.
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی