فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
در هالیوود، کارلتون السوپ همواره به تصویرسازیهای ناخوشایند از آمریکا حساس بود. در یکی از گزارشها، او درباره فیلمنامهای بر اساس «رمانی به نام «غول» اثر «اِدنا فِربِر» هشدار داد. به گفته او، این اثر «نیازمند نظارت دقیق» است چرا که روی سه مسئله حساس دست گذاشته: تصویر ناخوشایند از آمریکاییهای ثروتمند، بیفرهنگ و بیرحم (تگزاسیها).
تحقیر نژادی مکزیکیها در تگزاس
این اشاره که ثروت تگزاسیهای آنگلوساکسون از استثمار کارگران مکزیکی به دست آمده است.
راهحل السوپ ساده بود: «هر کسی در پارامونت به دنبال احیای چنین رویکردی باشد، من شخصا کارش را در نطفه خفه خواهم کرد.»
اما او تنها تا حدی موفق بود؛ چرا که در نهایت نه پارامونت، بلکه برادران وارنر در سال ۱۹۵۶ این فیلم را ساختند، آخرین اثر جیمز دین (ساخته جرج استیونس)
گزارشهای السوپ همچنان ادامه داشت. این گزارشها به سنجش فضای سیاسی در هالیوود میپرداخت و جزئیات کار ظریف متقاعد کردن تهیهکنندگان و استودیوها برای پذیرش آنچه سازمان سیا «فرمول هالیوودی» مینامید را شرح میداد.
کلیشههای منفی کنار گذاشته و شخصیتپردازیهایی که نمایانگر آمریکایی سالم بودند، جایگزین شدند. السوپ [با افتخار] اعلام کرد:
«موفق شدهام افراد مست آمریکایی را- که معمولاً در نقشهای پررنگ، اگر نگویم اصلی، ظاهر میشدند- از فیلمهای زیر حذف کنم: «هودینی»: خبرنگار مست آمریکایی به کلی حذف شد. ممکن است نیاز به فیلمبرداری مجدد برای اصلاح این صحنه
باشد.
«افسانه اینکاها»: تمام صحنههای میگساری سنگین نقش اصلی آمریکایی از فیلمنامه حذف شد. «پیادهروی فیل»: مستی فقط به میزان ضرورت داستان محدود شد.
«لاینینگر و مورچهها»: تمام صحنههای میگساری سنگین نقش اصلی آمریکایی از فیلمنامه حذف شد».
در مورد «فیلمهایی که مذهب را نشانه میگرفتند»، حساسیت السوپ به اوج خود رسید: وقتی یک استودیو شروع به توسعه فیلمنامهای
بر اساس نمایشنامه «دختر آیوریو» اثر د آنونزیو با همکاری آلبرتو موراویا کرد، السوپ مطمئن بود که این اثر «صددرصد ضد روحانیت» خواهد بود. او در گزارش خود نوشت:
«چطور میتوانیم این یکی را متوقف کنیم؟ فکر میکنم واتیکان باید اقدامی کند. تصور نکنید که من خیلی طرفدار کاتولیکها هستم که میتواند بر قضاوتم تأثیر بگذارد.
در این نبرد برای تسخیر ذهنها، اولین قدمی که کمونیستها باید بردارند، بیاعتبار کردن مذهب است.»
اما مشکل بزرگتر، فیلم «فرانچسکو، شاعر خدا» ساخته روبرتو روسلینی درباره زندگی سِنت فرانسیس آسیسی بود. السوپ با نگرانی نوشت: «این یکی واقعاً مهم است. شما نمیتوانید فیلمی بهتر از این برای بیاعتبار کردن مذهب پیدا کنید. سنت فرانسیس و همراهانش... آنقدر سادهلوحانه تصویر شدهاند که آدم احساس میکند با یک مشت احمق طرف است که یا عقبمانده ذهنی هستند و بعضیشان همجنسبازند.»
السوپ همزمان با فینیس فار- نویسندهای با ارتباطات هالیوودی که پیشتر با جان اوهارا همکاری داشت- به دفتر هماهنگی سیاستهای (OPC) ویزنر پیوسته بود. آلسوپ و فار به کارگاه جنگ روانی او جذب شدند و تحت مدیریت هاوارد هانت، از اعضای سابق دفتر خدمات استراتژیک OSS، فعالیت میکردند. هانت که به دلیل علاقه وافرش به پروپاگاندای سیاه (بعدها اعتراف کرد «ذهنیتی سیاه داشته»)، مسئولیت برگزاری دورههای آموزشی سازمان سیا در زمینههای جنگ سیاسی و روانی را نیز برعهده داشت.
تنها مدت کوتاهی پس از مرگ جورج اورول در سال ۱۹۵۰، هاوارد هانت، السوپ و فار را به انگلستان فرستاد تا با سونیا اورول، همسر اورول، دیدار کنند. هدف آنها تسلیت گفتن نبود، بلکه میخواستند او را راضی کنند که حقوق ساخت فیلم «مزرعه حیوانات» را به آنها واگذار کند. سونیا قرارداد را امضا کرد، بعد از اینکه از آنها قول گرفت ترتیبی دهند تا با قهرمان محبوبش، کلارک گیبل، ملاقات نماید. هاوارد هانت بعدها در این باره نوشت: «نتیجه این ملاقات، تولید انیمیشن «مزرعه حیوانات» اورول بود که بودجه آن را سازمان سیا تأمین کرد و سپس آن را در سراسر جهان توزیع نمود.»
پس از کسب حق ساخت فیلم، هانت به دنبال یافتن تهیهکنندهای رفت که بتواند به عنوان پوششی برای سازمان سیا عمل کند. انتخاب او لوئی دو روژمونت بود که پیشتر در ساخت مجموعه مستندهای ماهانه «راهپیمایی زمان» (به تهیهکنندگی شرکت تایم) هانت را استخدام کرده بود. در هماهنگی با هانت و با استفاده از بودجههای سازمان سیا که السوپ و فار تأمین کرده بودند، دو روژمنت تولید فیلم «مزرعه حیوانات» را در ۱۵ نوامبر ۱۹۵۱ آغاز کرد. شرکت بریتانیایی هالاس و بچلور کارتون فیلمز برای ساخت بلندپروازانهترین انیمیشن آن زمان انتخاب شد (با ۸۰ کاریکاتوریست- ۷۵۰ صحنه- 300/000 نقاشی رنگی). جان هالاس، متولد مجارستان، که در سال ۱۹۳۶ به انگلیس مهاجرت کرده بود، پیشتر روی «میوزیک مَن1»- اولین کارتون انگلیسی با تکنی کالر- کار کرده بود. او به همراه همسرش جوی بچلور، بیش از صد فیلم حکومتی برای دفتر مرکزی اطلاعات بریتانیا تولید نمودند که بسیاری از آنها به ترویج طرح مارشال و ناتو کمک میکردند.
پانوشت:
1- موسیقیدان