به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 712
بازدید دیروز: 4,333
بازدید هفته: 712
بازدید ماه: 10,793
بازدید کل: 27,637,512
افراد آنلاین: 7
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۰۳ آبان ۱٤۰٤
Saturday , 25 October 2025
السبت ، ۳ جمادى الأول ۱٤٤۷
آبان 1404
جپچسدیش
21
9876543
16151413121110
23222120191817
30292827262524
آخرین اخبار
175 - جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - پنهان‌کاری عمدی ۱۴۰۴/۰۷/۲۹
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - 175

  پنهان‌کاری عمدی

۱۴۰۴/۰۷/۲۹

‫کتاب جنگ سرد فرهنگی: سیا در عرصه فرهنگ و هنر [چ1] -فروشگاه اینترنتی کتاب  گیسوم‬‎

فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند

نیکولا کیارومونته در دومین شماره‌ مجله‌ اینکانتر اعلام کرد: «هیچ روشنفکری نمی‌تواند از این وظیفه شانه خالی کند، مگر آنکه خود را خوار سازد: وظیفه‌ افشای افسانه‌ها و امتناع از نشاندن دروغ‌های مصلحتی به‌جای حقیقت.» با این حال، هرچند اینکانتر هرگز از افشای دروغ‌های مصلحتی که رژیم‌های کمونیستی به آنها متکی بودند، ابایی نداشت، اما به‌راستی خود هرگز از «دام ایدئولوژی» و آن تفکر فراگیر جنگ سرد یعنی «دروغ‌گویی برای حقیقت» رها نشد. با «سکوت در قبال هر موضوع داغ و جنجالی و با مماشات بیش از حد و چشم پوشی در برابر تمامی دروغ‌ها و حرف‌های نازل و کم عمقی که سال‌هاست در فضای روشنفکری ما ریشه دوانده»، اینکانتر آن گران‌بهاترین مفهوم فلسفه‌ غرب- آزادی اندیشه و عمل مستقل- را معلق کرد و بادبان‌هایش را به جهت بادهای غالب [قدرت حاکم آمریکا] تنظیم نمود.
مشهور است که «مقاله‌ یک مجله که حرفش را صریح می‌زند و هر خواننده‌ای می‌تواند استدلال‌هایش را بررسی و رد کند، نمی‌تواند یک نمایش پنهانی باشد.» اما سکوت‌های عجیب مجله‌ اینکانتر، پنهان‌کاری عمدی‌اش در مورد آنچه در پس نوشته‌ها نهفته بود و حذف مطالب ناخوشایند برای حامیان پنهان‌اش، خلاف این ادعا را ثابت می‌کند. همان‌طور که یک مورخ اشاره کرده: «سؤال اساسی درباره استقلال اینکانتر این نبود که آیا دستورالعمل‌هایی از واشنگتن برای سردبیران ارسال می‌شد یا نه، بلکه این بود که اصلاً چه کسانی سردبیران را انتخاب کردند و چه کسانی مرزهای مشخص «نظر مسئولانه» را ترسیم نمودند که در محدوده‌ آن، اختلاف‌نظرها آزادانه بررسی می‌شد.» 
جیسون اپستاین نیز با تأیید این استدلال توضیح داد: «مسئله رشوه دادن یا فاسد کردن تک تک نویسندگان و پژوهشگران نبود، بلکه ایجاد یک سیستم ارزشی ساختگی و خودسرانه بود که بر اساس آن، اعضای دانشگاهی ارتقا می‌یافتند، سردبیران مجلات منصوب می‌شدند، و پژوهشگران-نه الزاماً به دلیل شایستگی‌های فردی، گرچه این موارد گاه مهم بودند- بلکه به دلیل وفاداری‌شان مورد حمایت مالی قرار می‌گرفتند و نظراتشان منتشر می‌شد.»
جوسلسون از همان ابتدا شخصاً و به صورت مستقیم در کارهای مجله «اینکانتر» دخالت داشت. او اولین طرح‌های جلد مجله را طراحی کرد، فهرست مطالب شماره‌های اولیه را بررسی و ویرایش می‌نمود و همواره پیش از انتشار، از محتوای مجله مطلع می‌گردید. هرگاه استانداردهای مجله پایین می‌آمد، به سردبیران تذکر می‌داد و مدام آن‌ها را ترغیب می‌کرد تا مقالات یا موضوعات جدید را برای بحث در نظر بگیرند. گاهی لحن او آمرانه به نظر می‌رسید: 
مثلاً وقتی اطلاعیه‌ای درباره کنفرانس آسیایی کنگره که قرار بود در ژانویه ۱۹۵۵ در رانگون برگزار شود را برای کریستول فرستاد، به سادگی نوشت: «ضروری است که این کنفرانس در اینکانتر پوشش داده شود.» گاهی هم لحن او طنزآمیز بود: «آرزوی سال نو من این است: یک بحث درجه ‌یک درباره مسئله همزیستی در اینکانتر. بسیاری از دوستانمان، از جمله ماگریج و ایروینگ براون، همین آرزو را دارند.» 
یا مثلاً از اسپندر می‌خواست صفحات ادبی مجله را به روی نسل جدیدی از نویسندگان آمریکایی مانند سال بلو، جی. دی. سالینجر، ترومن کاپوتی یا شرلی آن گراو باز کند. یا به کریستول پیشنهاد می‌داد تا نقدی بر کتاب «پان‌آفریکانیسم یا کمونیسم» اثر جورج پادمور منتشر کند («به نظر من بسیار مهم است که این کتاب در اینکانتر توسط یکی از افراد ‹ما› نقد شود»). رویکرد جوسلسون به مجله «پروفس» نیز همین‌گونه بود و اغلب باعث ناراحتی سردبیر آن، فرانسوا بوندی می‌شد. در ژوئن ۱۹۵۲، بوندی حتی تهدید کرد اگر کمیته اجرائی بدون حضور او به بحث درباره خط‌مشی پروفس ادامه دهد و حق صدور دستورالعمل‌های ویراستاری را برای خود محفوظ بدارد، استعفا خواهد داد. 
به همین ترتیب، جوسلسون نهایت تلاش خود را به کار بست تا مجلات را از مداخلات سازمان سیا محافظت کند. اما این ادعا که حذف مقاله مک‌دونالد موردی بی‌سابقه در تاریخ مجله اینکانتر بوده، قابل دفاع نیست. اگر این ادعا صحیح می‌بود، می‌توانستیم نتیجه بگیریم که محتوای اینکانتر کاملاً با ملزومات سازمان سیا همخوانی داشته، به طوری که سازمان احساس نیازی به اعمال حق وتو نداشته است. 
یکی از منتقدان، این فرآیند را این‌گونه توصیف کرده است: «روابط اجتناب ناپذیر بین کارفرما و کارمند که در آن خواسته‌های کارفرما به طور ضمنی در اقدامات کارمند نمود می‌یابد.» اما بر اساس گفته‌های تام بریدن، سازمان سیا حداقل یک بار هم قبلا مداخله کرده بود: «ما گاهی با اینکانتر مشکل داشتیم و من معمولاً می‌گفتم بگذارید هرچه می‌خواهند منتشر کنند. اما یک‌بار- موضوع مربوط به سیاست خارجی بود- لری [دو نوفیل] در مورد مقاله‌ای از من سؤال کرد [که آیا منتشر بکنیم یا نکنیم] و ما مجبور شدیم آن را وتو کنیم. فکر می‌کنم موضوع به سیاست آمریکا در قبال چین مربوط می‌شد.»
«قرار بود اینکانتر مقاله‌ای را منتشر کند که به سیاست آمریکا انتقاد داشت و ما در دفتر، جنگ خانمانسوزی راه انداختیم. یادم می‌آید که پیش آلن دالس رفتم و با او صحبت کردم، اما او از دخالت امتناع کرد. فقط گفت: «من دخالت نمی‌کنم خودتان حلش کنید.» در نهایت ما هم [مقاله] را حذف کردیم و حقیقتش متأسفم که این کار را کردیم.»