به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,552
بازدید دیروز: 7,426
بازدید هفته: 50,693
بازدید ماه: 50,693
بازدید کل: 27,970,543
افراد آنلاین: 25
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۰۷ آذر ۱٤۰٤
Friday , 28 November 2025
الجمعة ، ۷ جمادى الآخر ۱٤٤۷
آذر 1404
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
189 - جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - پشت پرده اعتراضات جـوسلسـون ۱۴۰۴/۰۹/۰۴
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - 189

پشت پرده اعتراضات جـوسلسـون 

 ۱۴۰۴/۰۹/۰۴

‫کتاب جنگ سرد فرهنگی: سیا در عرصه فرهنگ و هنر [چ1] -فروشگاه اینترنتی کتاب  گیسوم‬‎

فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند

در پایان سال 1964، کاسه صبر جوسلسون لبریز شده بود. او نامه گزنده‌ای نوشت و از ناباکف پرسید چرا مناسب دیده که هزینه‌های سفر به لندن را که کاملاً در جهت منافع برلین بوده، از کنگره مطالبه کند. با توجه به اینکه ناباکف در آن زمان حقوق گزافی از کنگره دریافت می‌کرد (جوسلسون نزدیک به ۳۰،۰۰۰ دلار از صندوق فارفیلد برای فعالیت‌های او در یک دوره چهار ساله برداشت کرده بود که ۲۴۰۰۰ دلار آن برای حقوق او کنار گذاشته شده بود). 
جوسلسون پرسید چرا نمی‌تواند چنین هزینه‌هایی را از بودجه ۵۰۰۰۰ مارک آلمانی که از مالیات‌دهندگان برلین دریافت می‌کند، بپردازد؟ جوسلسون از این که ناباکف هیچ چیز درباره ملاقات‌هایش با آبراسیموف در سفارت شوروی یا بازدید آبراسیموف به همراه روستروپوویچ از خانه او، به او نگفته، آزرده خاطر شده بود. او با عصبانيت به نامه خود پایان داد و به ناباکف گفت: 
«دیگر نمی‌خواهم چیزی درباره کارهایی که می‌کنی بدانم... بیا رابطه رسمی خود را تا اول ماه می‌[زمانی که قرار بود ملاقات کنند] به حالت تعلیق در بیاوریم و امیدوار باشیم که با کارهایت بیش از این به دوستی ما آسیب وارد نکنی.» 
جوسلسون نمی‌توانست جلوی خود را بگیرد و در سطور آخر هم یک طعنه نهائی به او زد. او ابراز امیدواری کرد که تعطیلات کریسمس به ناباکف «فرصتی برای تأمل... و ساختن مقداری موسیقی به جای اینکه دیوانه‌وار به این سو و آن سو- چه کسی می‌داند- به سوی یک پرتگاه بدود، را بدهد.» 
ابری تاریک در حال گرد آمدن بر سر رابطه ناباکف و جوسلسون بود. وقتی جوسلسون دریافت که ناباکف قصد دارد سفری به مسکو با آبراسیموف برای تضمین مشارکت هنرمندان شوروی در جشنواره برلین ترتیب دهد، فوراً نامه‌ای به او نوشت و اصرار کرد که این سفر را انجام ندهد. ناباکف در آخرین لحظات سفر را لغو کرد اما از جوسلسون تقاضای توضیح کرد. 
پاسخ آمد، اما پاسخی به غایت مرموز: «من حتی برای یک لحظه نگران امنیت تو نبودم و نیز نگرانی از عواقب ارتباطت با کنگره نداشتم. باور کن، من فقط نگران خود تو و وضعیت بسیار شرم‌آوری بودم که ممکن بود در آن قرار بگیری، نه الان، بلکه شاید یک یا دو سال بعد. نمی‌خواهم در این مورد بنویسم، اما مطمئن باش که آنچه در ذهن دارم چیزی نیست که صرفاً از هوا برداشته باشم... همچنین به خاطر داشته باش که دشمنان زیادی در برلین داری که فقط منتظر فرصتی برای خنجر زدن به تو هستند و به نفع خودت است که زمینه را برای فعالیت این افراد و شایعات بدخواهانه‌شان قطع کنی[1].» 
پشت اعتراضات جوسلسون به تغییر مسیر شغلی دوستش چیزی بیش از رنجش وجود داشت: ناباکف به یک ریسک امنیتی تبدیل شده بود. جوسلسون به او هشدار داد: «تو ممکن است به ابزار ناخواسته سیاست شوروی در آلمان تبدیل شوی. تو اولین گام را در این جهت برداشته‌ای.» 
مدتی پس از این نامه، در اوت ۱۹۶۴، وضعیت بسیار نگران‌کننده‌ای پیش آمد. در جریان یک تحقیق کنگره درباره وضعیت معافیت مالیاتی بنیادهای خصوصی آمریکایی، که توسط نماینده کنگره رایت پاتمن صورت می‌گرفت، اطلاعاتی به‌دست آمد که نشان می‌داد سازمان سیا از چندین بنیاد (در مجموع هشت بنیاد، معروف به «هشتگانه پاتمن») به عنوان پوششی برای فعالیت‌های خود استفاده می‌کرده: بنیاد گاتهام، صندوق میشیگان، صندوق پرایس، صندوق اِدسل، بنیاد اندرو همیلتون، تراست بوردن، بنیاد بیکن و صندوق کنت فیلد. 
مشخص شد که این بنیادها «صندوق‌های پستی» بودند که اغلب چیزی بیش از یک آدرس نبودند و برای دریافت پول سازمان سیا ایجاد شده بودند تا سپس بتوان آن را با ظاهری قانونی به جای دیگری انتقال داد. پس از انتقال پول به این صندوق‌های پستی، «انتقال دوم» یا «عبور» صورت می‌گرفت: 
بنیادهای پوششی/صوری مبالغی را تحت عنوان «کمک مالی» به بنیادهای سرشناس که به دلیل فعالیت‌های قانونی‌شان شناخته شده بودند، اهدا می‌کردند. مطابق قانون، بنیادهای سرشناس می‌بایست این کمک‌های مالی را به عنوان دارایی‌های دریافت شده در فرم‌های سالانه ۹۹۰-A که به اداره مالیات داخلی ارائه می‌شد، ثبت می‌کردند، اقدامی که هر سازمان غیرانتفاعی معاف از مالیات موظف به انجام آن بود. البته این دقیقاً نقطه آسیب‌پذیر سیستم بود. 
«شاید واقعاً راه دیگری برای انجام این کار وجود نداشت،» دونالد جیمسون گفت، «اما این بنیادها ملزم به ارائه همه اسناد مالیاتی و چیزهای دیگر بودند، و تا حدی به این الزامات پایبند بودند. این بدان معنا بود که وقتی... افراد شروع به افشای آنها کردند، می‌توانستند به پرونده‌های مالیاتی مراجعه و با وصل کردن A به B، B به C و سپس C به D مورد را ردیابی کنند (رد D را از طریق C، و C را از طریق B می‌زدند)، و این بسیار شرم‌آور بود.»
پانوشت‌:
1- گویا منظورش این بوده که من نگران آبروی تو هستم (که اسمت به عنوان جاسوس و خائن درنرود).