گفتنی است روزنامه بامداد توسط عناصر معلومالحالی مانند شهرام همایون (از اعضای حزب ایران نوین و حزب رستاخیز شاه) و جمشید چالنگی (از نویسندگان روزنامه رسمی حزب رستاخیز که بعدا در تلویزیون صدای آمریکا مشغول به کار شد) در سال 1358 انتشار یافت و پس از مدتی به دلیل چاپ مطالب توهین آمیز و خلاف واقع در همان سال از سوی دادستانی انقلاب اسلامی، توقیف گردید. مدتی نگذشته بود که با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و انتشار اسناد این جاسوسخانه، ارتباط صاحبان روزنامه بامداد با مراکز جاسوسی و امنیتی آمریکا فاش شد. از همین روی اغلب مسئولین این روزنامه از جمله شهرام همایون و جمشید چالنگی از کشور گریخته و در جمع ضد انقلاب خارج کشور و در ارتباط با سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی غرب (از جمله چالنگی در تلویزیون صدای آمریکا)، فعال شدند.
اما ارتباط سردبیران و مدیران مسئول و نویسندگان نشریات و مطبوعات شاهنشاهی با جاسوسان آمریکایی در مکانی به نام سفارت، موضوعی بود که از سالها قبل در عرصه مطبوعات این سرزمین رواج داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم تا لحظه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا نیز ادامه داشت و از مصادیق بارز نفوذ در فضای رسانهای کشور به حساب میآمد. اسناد منتشره لانه جاسوسی آمریکا حکایت از ارتباط مستمر و هدایت این نشریات از طریق صاحبان آنها توسط سرویسهای اطلاعاتی مستقر در لانه جاسوسی آمریکا بوده است. یکی از آن اسناد به رابطه جاسوسان آمریکا با علیرضا نوری زاده، عنصر پیشانی سفید سرویسهای جاسوسی غرب اشاره دارد که در آن زمان سردبیری مجله «امید ایران» را برعهده داشت و بهطور مداوم با چاپ اخبار و گزارشهای سمت و سودار و تحریفآمیز و مقالات و مطالب انحرافی، سعی در موجسواری بر امواج انقلاب و رهبر تراشی برای آن داشت. سند یاد شده حکایت از ملاقات مامورین اطلاعاتی سفارت در روزهای پس از انقلاب با نوریزاده دارد.
شلنبرگر، مامور سفارت در یکی از این گزارشها پیرامون ملاقات با نوری زاده مینویسد:
«...استفاده محدود اداری
10 می1979 20 اردیبهشت 1358
از: سفارت آمریکا، تهران
به: سازمان ارتباطات بینالمللی، واشنگتن دی. سی
موضوع: ملاقات با علیرضا نوری زاده مدیر مجله امید ایران
...روز چهارشنبه، 9 می، وابسته مطبوعاتی روزن با علیرضا نوری زاده، سردبیر فصلنامه امید ایران، مجله تایم ایران در دفتر آژانس ارتباط بینالمللی آمریکا در سفارتخانه ملاقات کرد. نوری زاده معاون و سردبیر پیشین مجله فردوسی و گزارشگر اطلاعات خواستار این ملاقات شده بود تا نگرانی و ترس خود را از وقوع یک کودتای چپی با در نظر گرفتن توانایی آنها در سازماندهی مخفی ابراز دارد و از جو سرکوبگرانه ضد روشنفکری روحانیت سخن بگوید. سردبیر سی و پنج ساله و دارای درجه دکترا از آمریکا گفت که ... سیاست وی در مجله از دیرباز ایجاد راهی برای ابراز عقیده ایرانیهای لیبرال بوده است و بدین ترتیب در سرمقاله این هفته از شخصیت پرستی در سیاستهای ایران انتقاد کرد و حمایت خود را از نظریه رهبری جمعی که نوعی مخالفت با خمینی به حساب میآید ابراز داشت.
دکتر نوری زاده با صراحت خواستار کمک از دفتر مطبوعاتی و فرهنگی (سفارت) شد تا واسطهای برای محافل میانه رو از طریق دستیابی به سخنوران نامی آمریکایی شود، به خصوص به خاطر اینکه آنها میتوانند با آشنایی با طرز تفکر ایرانیها سخن بگویند و از طریق فراهم آوردن ادبیاتی در مورد روند دموکراتی غربی، مقالاتی در مورد نارضایتی و ناراضیانی چون سولژنیتسین فراهم آید و نیز برای روزنامهنگاران ایرانی فرصتی پیش آید تا علیرغم اوضاع انقلابی، بتوانند در آمریکا تحصیل نمایند... وابسته مطبوعاتی گفت که با به راه افتادن بایگانی بیسیم به زودی وی خواهد توانست بعضی از نیازهای مورد لزوم او را برآورده سازد. هر دو توافق کردند که هفته بعد نیز ملاقات نموده و در رابطه با نیاز سردبیر پاسخ عملی تری را طرحریزی نمایند...»
پاورقي كيهان - ۲۴ / ۰۲ / ۱۳۹۵