« جوان و ازدواج »
8 - سیره حضرت پیامبر در قضیه ازدواج
حضرت پیامبر، بزرگِ هر قوم را احترام می گذاشتند برای رئیس قبیله، فرمانده لشکر و ... احترام خاصی قائل بودند اما بحث ازدواج که پیش می آید، دیگر اصل "أَكْرِمُوا كَرِيمَ كُلِّ قَوْم" (بحار الأنوار، ج 46 : 15) را، ساری نمی دانند. اینکه برای این دختر خانم که از فلان خانواده ثروتمند است باید حساب خاصی برای او باز کرد، در سیره پیامبر، چنین چیزی وجود ندارد.
اینجاست که در جامعه عرب جاهلی، بنای یکی از حساس ترین اصل ها را گذاشتند و آن موضوع ازدواج است، این موضوع یک سوژه ای است که قدرت تخریب و قدرت اصلاح فوق العاده ای دارد.
اگر قرار باشد در جامعه این سوژه ذره ای با مشکل مواجه باشد، سهولت آن بهم بخورد، مشکلات زیادی به وجود می آید. حضرت در این زمینه خیلی حساسیت نشان می دادند.
شما ببینید حضرت، بهترین دختر را از بالاترین طبقه، از قریش، از بنی هاشم به ازدواج چه کسی در می آورند؟ به مقداد، به غلام خودشان، به جویبر که لبهای فلان و رنگ فلان داشت و هیچ حسب و نسب آن چنانی نداشت. از لحاظ دارایی هم که هیچ نداشتند اما مسلمانها نتوانستند به این قضیه عمل کنند. چون این مسأله گره خورده است با مسائل عاطفی که مانع بزرگی سر راه است.