زلال بصیرت (۶۳) - زیانهای فرهنگی بالاترین تهدید انقلاب ومردم ۱۳۹۵/۰۱/۱۸
در طول تاریخ بشریت، همواره بین انسانها اختلاف وجود داشته و قرآن هم این نكته را مورد توجه قرار داده است، خداوند متعال انسان را آفریده است تا هر فردی بتواند خودش انتخاب كند و به سعادت برسد؛ لذا تغییر و تحول اوضاع و شرایط، همواره زمینه ساز انتخابهای جدید برای انسانهاست.
منافعی كه در این دنیا نصیب انسانها میشود، محدود است، همه نعمتها، محدود است، اما انسان گرایشی دارد كه همواره بی حد و اندازه، طلب میكند و این روحیه، خواه ناخواه منجر به اختلاف میشود كه گاه به نزاع، جنگ و خونریزی نیز میرسد؛ لذا تزاحم منافع، یكی از علل وجود اختلافات در این دنیاست. وجود برخی خواستههای روانی نیز سبب ایجاد اختلاف و نزاع میشود، وقتی قربانی یكی از فرزندان حضرت آدم(ع) برای خداوند متعال قبول شده و قربانی برادر دیگر قبول نشد، فرزند حضرت آدم(ع)، دست به قتل برادر خود زد.
عوامل عقلانی و اعتقادی، اختلاف در جهانبینی و دین نیز میتوانند سبب درگیری و اختلاف شوند، بقدری این اختلافات زیاد هستند كه خداوند متعال در موارد متعددی از قرآن كریم به این مسئله اشاره كرده است كه اگر امكان دفاع از نظر تكوینی و تشریعی وجود نداشت، همه زمین به فساد مبتلا میشد و هیچ پرستشگاهی باقی نمیماند.
هدف اصلی خداوند از خلقت، هدایت است و این هدایت براساس انتخاب و اختیاراست. خداوند متعال برای تحقق این هدف، همواره كفه هدایت را سنگینتر كرده تا راه صحیح بهتر شناخته شود؛ ارسال 124 هزار پیامبر و وعدههای خداوند مبنی بر اینكه هر كسی قدمی در راه خدا بردارد، خداوند او را چندین برابر كمك میكند، مؤید همین امر است.
در اسلام، همه انسانها نسبت به هم مسئولند، هر كسی معلومات و بهرهاش از دین و معارف آن بیشتر باشد، مسئولیت و وظیفه سنگینتری هم دارد و صد البته كه اگر چنین فردی، مرتكب گناهی شود، خطای وی بدتر و زشتتر است.
از زمان خلقت حضرت آدم (ع) تا كنون، هیچ زمانی، شرایط به حساسیت امروز نبوده است. از طرفی اسباب گمراهی و اغواء بقدری وسیع شده كه در هر مكانی راه پیدا كرده است؛ از سوی دیگر اسباب هدایت نیز بسیار وجود دارد و در قرنهای پیش كمتر افرادی با این تدین، معرفت و تقوا كه امروز در جامعه وجود دارند، وجود داشتهاند.
وظیفه ما این است كه در وهله اول ببینیم در چه زمانی هستیم، چه شرایطی در این زمان، وجود دارد و چه سرنوشتی را برای خودمان میتوانیم رقم بزنیم و در مرحله بعد ببینیم برای دیگران چه خدمتی میتوانیم انجام دهیم.
در نگاه به دنیا طیفهای مختلف و متقابل وجود دارد، یك گروه معتقدند كه همه زندگی منحصر در این دنیاست و با مرگ خاتمه مییابد؛ لذا باید سعی كرد كه از همین چند روز زندگی نهایت لذت را برد؛ اما عده دیگر معتقدند كه این دنیا، تنها پلی است برای رسیدن به زندگی اصلی و همه این زندگی، تنها سفری است برای رسیدن به آخرت.
نگاه ما به این دنیا، باید نگاه ابزاری باشد، همه كار انبیاء این بود كه به مردم بفهمانند این دنیا ابزاری است كه باید برای رسیدن به سعادت ابدی، مورد استفاده قرار گیرد. لذا همّ و غم یك جوان مسلمان در نظام اسلامی، باید این باشد كه چگونه میتوان در نظام اسلامی، از این ابزار استفاده كرد تا به سعادت رسید و به دیگران نیز برای رسیدن به سعادت، خدمت كرد.
مهمترین خدمت برای جامعه خدمت فرهنگی است. بالاترین خدمتها، خدمتی است كه باورها و ارزشهای صحیح را تقویت كند و بالاترین خیانت به مردم هم، گرفتن باورها و ارزشهای صحیح از مردم و جایگزین كردن آنها با باورها و ارزشهای باطل است. چرا كه اثر آنها بینهایت است و محدود به این دنیا نیست؛ در حالی كه سایر خدمات و خیانتها در همین دنیا خلاصه میشود.
ضرورت توجه به مقوله فرهنگ
هر چند خدمات اقتصادی، اجتماعی و رفاهی، لازم و ارزشمند و قابل قدردانی است؛ اما هیچیك از آنها با خدمات فرهنگی قابل مقایسه نیست؛ همچنین، هر چند باید از هر ضرر اجتماعی، اقتصادی و نظایر آن، جلوگیری كرد، اما مهمترین ضرر، ضرر فرهنگی است.
امروزه، نظام اسلامی از هر طرف مورد تهاجم دشمنان قرار گرفته است، نظام اسلامی، هم تحریم اقتصادی و هم تحریم علمی، حتی تحریم دفاعی بوده است بگونه ای كه حتی در 8 سال دفاع مقدس، به ایران، سیم خاردار نیز نمیفروختند؛ اما به بركت انقلاب و رهبریهای امام (ره) و رهبر معظم انقلاب در زمینههای متعددی بی نیاز شدیم و در مسیری قرار گرفتیم كه میتوانیم از بقیه آنها نیز بی نیاز شویم؛ اما مهمتر از این خدمات، خدمات فرهنگی است و اتفاقا دشمن هم تمام سعی خود را برای از بین بردن فرهنگ این ملت، بکار میگیرد، چرا كه معتقد است میتواند ایران را در زمینههای اقتصادی، نظامی و نظایر آنها مهار یا حداقل كنترل كند، اما تنها راه مقابله با فكر، آن است که آن را عوض كند.
دشمنان از اوایل انقلاب متوجه این مسئله شدند كه برای جلوگیری از پیشرفت انقلاب، باید فكر انقلابی و اعتقادات را از مردم گرفت و ارزشهای غربی را جایگزین آن كرد و متأسفانه موفقیتهایی هم به دست آوردند؛ اما آنچه بیشتر مایه تأسف است اینكه تصمیم سازان و تصمیمگیرندگانی كه خط مشی جامعه را تعیین میكنند، توجه ندارند كه خطر فرهنگی از خطر مادی و اقتصادی، بسیار خطرناكتر است.
امام (ره)، یك تنه تحول فرهنگی را در ایران و منطقه و جهان به وجود آورد،متأسفانه امروز كسانی هستند كه آگاهانه و یا از روزی غفلت توجه به اهمیت مسئله فرهنگ ندارند و گمان میكنند همین كه بگویند تورم كاهش یافته و تحریمها رفع شده است، كافی است - به هر حال انشاءالله كه این سخنان درست باشد. اما به فرض صحت این ادعاها، باز هم، اینها كافی نیست، بلكه مسئله مهمتر، فرهنگ جامعه است.
فداکاری شهدا، برای حفظ ارزشها یا رفاه مادی؟
حتی اگر فرض شود بقدری مذاكره كردیم كه كشوری شدیم كه آمریكا نیز از ما حمایت كرد و زندگی ما نیز آباد شد، آیا باید راضی باشیم؟آنها بهترین چیزی كه وعده میدهند این است كه رفاهتان بیشتر شود. آیا ما برای همین امر، انقلاب كردیم؟ آیا شهدا برای همین مسئله جان پاك خود را تقدیم كردند؟ انبیاء برای همین آمدند؟ امام حسین (ع)، برای همین شهید شد؟
اگر نهایت هدف ما، رسیدن به رفاه مادی بود، كه نیازی به انقلاب اسلامی و دادن این همه شهید نبود؟ آیا باید به همین خوشحال باشیم كه دشمن به ما بگوید كه شكمتان را سیر میكنیم؟ كه صد البته، دشمن همین را هم دروغ میگوید و هرگز چنین نخواهد كرد.
هدف آفرینش این بود كه انسان باشیم و به قرب خداوند برسیم؛ لذا هیچ یك از شهدا در وصیت نامه شان ننوشتند كه ما جان خود را میدهیم تا تورم كاهش یافته و تحریمها برداشته شود. بلكه همه آنها بر حفظ ارزشها و دستاوردهای اسلام و انقلاب تأكید داشتند؛ همین روحیه و تفكر بود كه سبب میشد تا نوجوان 13 ساله خود را زیر تانك بیندازد.
باید مراقب باشیم تا مسیر انقلاب، بتدریج و آرام آرام به انحراف كشیده نشود و به سمت گرایشهای مادی نرود؛ چرا كه این مسئله خیانتی است كه بالاتر از آن خیانتی نیست.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در دیدار با جمعی از دانشجویان بسیجی كهکیلویه و بویراحمد (شركتكننده در طرح ولایت)؛ قم ؛ 25 /6 /1394 .
منافعی كه در این دنیا نصیب انسانها میشود، محدود است، همه نعمتها، محدود است، اما انسان گرایشی دارد كه همواره بی حد و اندازه، طلب میكند و این روحیه، خواه ناخواه منجر به اختلاف میشود كه گاه به نزاع، جنگ و خونریزی نیز میرسد؛ لذا تزاحم منافع، یكی از علل وجود اختلافات در این دنیاست. وجود برخی خواستههای روانی نیز سبب ایجاد اختلاف و نزاع میشود، وقتی قربانی یكی از فرزندان حضرت آدم(ع) برای خداوند متعال قبول شده و قربانی برادر دیگر قبول نشد، فرزند حضرت آدم(ع)، دست به قتل برادر خود زد.
عوامل عقلانی و اعتقادی، اختلاف در جهانبینی و دین نیز میتوانند سبب درگیری و اختلاف شوند، بقدری این اختلافات زیاد هستند كه خداوند متعال در موارد متعددی از قرآن كریم به این مسئله اشاره كرده است كه اگر امكان دفاع از نظر تكوینی و تشریعی وجود نداشت، همه زمین به فساد مبتلا میشد و هیچ پرستشگاهی باقی نمیماند.
هدف اصلی خداوند از خلقت، هدایت است و این هدایت براساس انتخاب و اختیاراست. خداوند متعال برای تحقق این هدف، همواره كفه هدایت را سنگینتر كرده تا راه صحیح بهتر شناخته شود؛ ارسال 124 هزار پیامبر و وعدههای خداوند مبنی بر اینكه هر كسی قدمی در راه خدا بردارد، خداوند او را چندین برابر كمك میكند، مؤید همین امر است.
در اسلام، همه انسانها نسبت به هم مسئولند، هر كسی معلومات و بهرهاش از دین و معارف آن بیشتر باشد، مسئولیت و وظیفه سنگینتری هم دارد و صد البته كه اگر چنین فردی، مرتكب گناهی شود، خطای وی بدتر و زشتتر است.
از زمان خلقت حضرت آدم (ع) تا كنون، هیچ زمانی، شرایط به حساسیت امروز نبوده است. از طرفی اسباب گمراهی و اغواء بقدری وسیع شده كه در هر مكانی راه پیدا كرده است؛ از سوی دیگر اسباب هدایت نیز بسیار وجود دارد و در قرنهای پیش كمتر افرادی با این تدین، معرفت و تقوا كه امروز در جامعه وجود دارند، وجود داشتهاند.
وظیفه ما این است كه در وهله اول ببینیم در چه زمانی هستیم، چه شرایطی در این زمان، وجود دارد و چه سرنوشتی را برای خودمان میتوانیم رقم بزنیم و در مرحله بعد ببینیم برای دیگران چه خدمتی میتوانیم انجام دهیم.
در نگاه به دنیا طیفهای مختلف و متقابل وجود دارد، یك گروه معتقدند كه همه زندگی منحصر در این دنیاست و با مرگ خاتمه مییابد؛ لذا باید سعی كرد كه از همین چند روز زندگی نهایت لذت را برد؛ اما عده دیگر معتقدند كه این دنیا، تنها پلی است برای رسیدن به زندگی اصلی و همه این زندگی، تنها سفری است برای رسیدن به آخرت.
نگاه ما به این دنیا، باید نگاه ابزاری باشد، همه كار انبیاء این بود كه به مردم بفهمانند این دنیا ابزاری است كه باید برای رسیدن به سعادت ابدی، مورد استفاده قرار گیرد. لذا همّ و غم یك جوان مسلمان در نظام اسلامی، باید این باشد كه چگونه میتوان در نظام اسلامی، از این ابزار استفاده كرد تا به سعادت رسید و به دیگران نیز برای رسیدن به سعادت، خدمت كرد.
مهمترین خدمت برای جامعه خدمت فرهنگی است. بالاترین خدمتها، خدمتی است كه باورها و ارزشهای صحیح را تقویت كند و بالاترین خیانت به مردم هم، گرفتن باورها و ارزشهای صحیح از مردم و جایگزین كردن آنها با باورها و ارزشهای باطل است. چرا كه اثر آنها بینهایت است و محدود به این دنیا نیست؛ در حالی كه سایر خدمات و خیانتها در همین دنیا خلاصه میشود.
ضرورت توجه به مقوله فرهنگ
هر چند خدمات اقتصادی، اجتماعی و رفاهی، لازم و ارزشمند و قابل قدردانی است؛ اما هیچیك از آنها با خدمات فرهنگی قابل مقایسه نیست؛ همچنین، هر چند باید از هر ضرر اجتماعی، اقتصادی و نظایر آن، جلوگیری كرد، اما مهمترین ضرر، ضرر فرهنگی است.
امروزه، نظام اسلامی از هر طرف مورد تهاجم دشمنان قرار گرفته است، نظام اسلامی، هم تحریم اقتصادی و هم تحریم علمی، حتی تحریم دفاعی بوده است بگونه ای كه حتی در 8 سال دفاع مقدس، به ایران، سیم خاردار نیز نمیفروختند؛ اما به بركت انقلاب و رهبریهای امام (ره) و رهبر معظم انقلاب در زمینههای متعددی بی نیاز شدیم و در مسیری قرار گرفتیم كه میتوانیم از بقیه آنها نیز بی نیاز شویم؛ اما مهمتر از این خدمات، خدمات فرهنگی است و اتفاقا دشمن هم تمام سعی خود را برای از بین بردن فرهنگ این ملت، بکار میگیرد، چرا كه معتقد است میتواند ایران را در زمینههای اقتصادی، نظامی و نظایر آنها مهار یا حداقل كنترل كند، اما تنها راه مقابله با فكر، آن است که آن را عوض كند.
دشمنان از اوایل انقلاب متوجه این مسئله شدند كه برای جلوگیری از پیشرفت انقلاب، باید فكر انقلابی و اعتقادات را از مردم گرفت و ارزشهای غربی را جایگزین آن كرد و متأسفانه موفقیتهایی هم به دست آوردند؛ اما آنچه بیشتر مایه تأسف است اینكه تصمیم سازان و تصمیمگیرندگانی كه خط مشی جامعه را تعیین میكنند، توجه ندارند كه خطر فرهنگی از خطر مادی و اقتصادی، بسیار خطرناكتر است.
امام (ره)، یك تنه تحول فرهنگی را در ایران و منطقه و جهان به وجود آورد،متأسفانه امروز كسانی هستند كه آگاهانه و یا از روزی غفلت توجه به اهمیت مسئله فرهنگ ندارند و گمان میكنند همین كه بگویند تورم كاهش یافته و تحریمها رفع شده است، كافی است - به هر حال انشاءالله كه این سخنان درست باشد. اما به فرض صحت این ادعاها، باز هم، اینها كافی نیست، بلكه مسئله مهمتر، فرهنگ جامعه است.
فداکاری شهدا، برای حفظ ارزشها یا رفاه مادی؟
حتی اگر فرض شود بقدری مذاكره كردیم كه كشوری شدیم كه آمریكا نیز از ما حمایت كرد و زندگی ما نیز آباد شد، آیا باید راضی باشیم؟آنها بهترین چیزی كه وعده میدهند این است كه رفاهتان بیشتر شود. آیا ما برای همین امر، انقلاب كردیم؟ آیا شهدا برای همین مسئله جان پاك خود را تقدیم كردند؟ انبیاء برای همین آمدند؟ امام حسین (ع)، برای همین شهید شد؟
اگر نهایت هدف ما، رسیدن به رفاه مادی بود، كه نیازی به انقلاب اسلامی و دادن این همه شهید نبود؟ آیا باید به همین خوشحال باشیم كه دشمن به ما بگوید كه شكمتان را سیر میكنیم؟ كه صد البته، دشمن همین را هم دروغ میگوید و هرگز چنین نخواهد كرد.
هدف آفرینش این بود كه انسان باشیم و به قرب خداوند برسیم؛ لذا هیچ یك از شهدا در وصیت نامه شان ننوشتند كه ما جان خود را میدهیم تا تورم كاهش یافته و تحریمها برداشته شود. بلكه همه آنها بر حفظ ارزشها و دستاوردهای اسلام و انقلاب تأكید داشتند؛ همین روحیه و تفكر بود كه سبب میشد تا نوجوان 13 ساله خود را زیر تانك بیندازد.
باید مراقب باشیم تا مسیر انقلاب، بتدریج و آرام آرام به انحراف كشیده نشود و به سمت گرایشهای مادی نرود؛ چرا كه این مسئله خیانتی است كه بالاتر از آن خیانتی نیست.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در دیدار با جمعی از دانشجویان بسیجی كهکیلویه و بویراحمد (شركتكننده در طرح ولایت)؛ قم ؛ 25 /6 /1394 .