زلال بصیرت (۶۷) - مهمترین خطر آینده انقلاب ۱۳۹۵/۰۲/۲۹
قبل از انقلاب، اول شخص مملکت نمیتوانست هیچ تصمیمی بدون اجازه آمریکا و غرب اتخاذ کند و در واقع ایران برده آمریکا بود.حتی انقلاب سفید که برای آبرو دادن به شاه صورت پذیرفت و شامل اموری مانند اصلاحات ارضی و دادن برخی آزادیها بود نیز با اجازه آمریکا صورت گرفت.
شاه ایران، نه تنها هر تصمیمی را باید با اجازه آنها اتخاذ میکرد، بلکه باید گوش به فرمان و مطیع محض آمریکا میبود،نوکری حکومت بگونه ای بود که وقتی شورش خلق ظفار، که یک شورش با گرایش مارکسیستی بود، در عمان صورت پذیرفت، از آنجا که با منافع آمریکا در تضاد بود، آمریکا به ایران امر کرد تا سربازان ایرانی را به عمان بفرستد؛ یعنی سرباز ایرانی باید کشته شود تا مبادا منافع آمریکا در کشوری به خطر بیفتد.
امروز به برکت انقلاب، آمریکائیها با همه اذنابش از ایران بیرون انداخته و تحقیر شدند و حتی کارمندان سفارتشان را نیز با منت آزاد کردند،این عزت و اقتدار تنها و تنها به برکت اسلام بود.
انقلاب ایران وتحقیر آمریکا
برای اکثریت مردم ایران، قابل باور نبود که این انقلاب بتواند به پیروزی برسد؛ اصلا تصور اینکه افرادی بدون امکانات در ایران بتوانند آمریکا با این همه امکانات و تجهیزات را از کشور بیرون کنند، ممکن نبود؛ تا جایی که عده ای از متدینین و سیاسیون به اینکه یک آخوند میخواهد آمریکا را از کشور بیرون کند و نظام را ساقط کند، میخندیدند و آن را یک طنز میدانستند.
امام (ره) تنها برای خدا کار کرد و لذا نصرت الهی نیز شامل حال او و یارانش شد،اگر برای خدا کار کنیم، خداوند نیز ما را کمک خواهد کرد؛ همان خدایی که وقتی مردم بی خبر بودند، سپاهی از شنها را به جنگ با سربازان و تجهیزات نظامی آمریکا در طبس فرستاد و آنها را غافلگیر کرد.
در زمانی که کسی جرئت نمی کرد علیه آمریکا کوچک ترین سخنی به زبان براند، برای اولین بار در عالم یک آخوند گفت آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و همه دنیا هم دیدند که به فضل الهی، آمریکاییها هیچ غلطی هم نتوانستند بکنند.
امام (ره) با خدا عهد بست و در عمل هم پایداری کرد؛ خدا هم کشوری را که برده آمریکا محسوب میشد به چنان عزتی رسانید که امروز همان غربیها اقرار میکنند بسیاری از مسائل منطقه ای و جهانی بدون حضور ایران حل نمیشود.
خطر نفوذ فرهنگی
بعد از انقلاب، آمریکاییها کینه انقلاب اسلامی را به دل گرفتند،آنها گمان میکردند ظرف مدت کوتاهی میتوانند انقلاب اسلامی را سرکوب کنند، اما نتوانستند و با اینکه همه امکانات و تجهیزات خود را به کار گرفتند و حتی با دیگر کشورهای قدرتمند دنیا نیز متحد شدند تا انقلاب اسلامی ایران را نابود کنند، اما با گذشت قریب به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز نتوانستهاند کاری کنند، در حالی که ایران هر روز قدرتمندتر نیز شده است.
آمریکا و غرب در ابتدا با فشار اقتصادی، حمله نظامی و تحریمها سعی کردند انقلاب را از پا درآورند،اما با استقامت مردم، این فشارها نه تنها تأثیر منفی در روند انقلاب اسلامی نگذاشت، بلکه به پیشرفتها و خودکفائی در عرصههای مختلف نیز منجر شد و دشمنان به تدریج دریافتند: آنچه انقلاب اسلامی را شکستناپذیر کرده است، دیندار بودن مردم و عشق آنها به امام حسین (ع) است، از این رو برای گرفتن دین مردم ایران برنامه ریزی کرده اند.
از این رو مهمترین خطر آینده انقلاب، خطر نفوذ فرهنگی است؛ دشمنان میخواهند در فکر ما اثر بگذارند و اعتقادات ما را ضعیف کرده، با ایجاد اختلاف در دین و به جان هم انداختن شیعه و سنی، انقلاب و اسلام را تضعیف کنند؛ پس باید بیدار باشیم و بدانیم حمله دشمن از کدام ناحیه خواهد بود و خود را برای مقابله با آن آماده کنیم.
فساد در اخلاق و دین، ریشه مشکلات اقتصادی
امروز مشکلات اقتصادی دامنگیر همه جهان شده است و آمارهای عجیبی از موج بیکاری در کشورهای صنعتی و پیشرفتهای چون انگلیس و فرانسه به گوش میرسد و روزی نیست که در این کشورها عده ای از مردم به خاطر مشکلات اقتصادی دست به اعتصاب و تظاهرات علیه دولت خود نزنند؛ در حالی که ایران به عنوان یک نظام نوپا، مشکلاتش به این حد نرسیده است؛ هر چند موج مشکلات اقتصادی به ایران هم رسیده است.
ریشه مشکلات اقتصادی در فساد در اخلاق و دین است. به عنوان نمونه، اوایل انقلاب ازدواجها بقدری ساده صورت میگرفت که گاه مهریه تنها چند سوره قرآن بود؛ اما امروزه تجمل گرایی سبب شده که هزینههای گزافی صرف ازدواج شود؛ وقتی ازدواج دشوار شد و جوان نتوانست ازدواج کند، فساد زیاد خواهد شد و طبیعی است جوانی که به فساد و هرزگی عادت کرد، تن به کار نمیدهد و به دنبال پول هنگفت بدون زحمت است و لذا به دنبال فسادهای مالی از قبیل رشوه، گرانفروشی، اختلاس و نظایر آنها میرود.
اگر دینداری در فرد تقویت شود، دنبال کار سالم و خدمت به همنوع خواهد بود،اما اگر دین در جامعه کمرنگ شود، نظارت بیرونی هم کارآیی نخواهد داشت؛ چرا که بازرس نیز با رشوه قابل خریدن خواهد شد؛ اما اگر دین بر جامعه حاکم شد، فرد هرگز به فکر کلاهبرداری و تخلف نخواهد بود و رعایت قوانین کشور اسلامی را واجب شرعی خواهد دانست.
اگر مردم تقوا را کنار بگذارند، از دشمن چنان شکست سختی میخورند که حتی جبرائیل و میکائیل هم نمیتوانند آنها را یاری کنند؛ لذا باید مبانی دینی را تقویت کنیم.اگر خدا را باور کردیم و در راه او بودیم، هیچ چیزی نمی تواند ما را شکست دهد و اگر - خدای ناکرده - از خدا دور شدیم، هیچ کس نمی تواند مقابل خدا ما را یاری کند.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در دیدار با جمعی از بسیجیان استان زنجان ؛ قم ؛ 3 /12 /1394.
شاه ایران، نه تنها هر تصمیمی را باید با اجازه آنها اتخاذ میکرد، بلکه باید گوش به فرمان و مطیع محض آمریکا میبود،نوکری حکومت بگونه ای بود که وقتی شورش خلق ظفار، که یک شورش با گرایش مارکسیستی بود، در عمان صورت پذیرفت، از آنجا که با منافع آمریکا در تضاد بود، آمریکا به ایران امر کرد تا سربازان ایرانی را به عمان بفرستد؛ یعنی سرباز ایرانی باید کشته شود تا مبادا منافع آمریکا در کشوری به خطر بیفتد.
امروز به برکت انقلاب، آمریکائیها با همه اذنابش از ایران بیرون انداخته و تحقیر شدند و حتی کارمندان سفارتشان را نیز با منت آزاد کردند،این عزت و اقتدار تنها و تنها به برکت اسلام بود.
انقلاب ایران وتحقیر آمریکا
برای اکثریت مردم ایران، قابل باور نبود که این انقلاب بتواند به پیروزی برسد؛ اصلا تصور اینکه افرادی بدون امکانات در ایران بتوانند آمریکا با این همه امکانات و تجهیزات را از کشور بیرون کنند، ممکن نبود؛ تا جایی که عده ای از متدینین و سیاسیون به اینکه یک آخوند میخواهد آمریکا را از کشور بیرون کند و نظام را ساقط کند، میخندیدند و آن را یک طنز میدانستند.
امام (ره) تنها برای خدا کار کرد و لذا نصرت الهی نیز شامل حال او و یارانش شد،اگر برای خدا کار کنیم، خداوند نیز ما را کمک خواهد کرد؛ همان خدایی که وقتی مردم بی خبر بودند، سپاهی از شنها را به جنگ با سربازان و تجهیزات نظامی آمریکا در طبس فرستاد و آنها را غافلگیر کرد.
در زمانی که کسی جرئت نمی کرد علیه آمریکا کوچک ترین سخنی به زبان براند، برای اولین بار در عالم یک آخوند گفت آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و همه دنیا هم دیدند که به فضل الهی، آمریکاییها هیچ غلطی هم نتوانستند بکنند.
امام (ره) با خدا عهد بست و در عمل هم پایداری کرد؛ خدا هم کشوری را که برده آمریکا محسوب میشد به چنان عزتی رسانید که امروز همان غربیها اقرار میکنند بسیاری از مسائل منطقه ای و جهانی بدون حضور ایران حل نمیشود.
خطر نفوذ فرهنگی
بعد از انقلاب، آمریکاییها کینه انقلاب اسلامی را به دل گرفتند،آنها گمان میکردند ظرف مدت کوتاهی میتوانند انقلاب اسلامی را سرکوب کنند، اما نتوانستند و با اینکه همه امکانات و تجهیزات خود را به کار گرفتند و حتی با دیگر کشورهای قدرتمند دنیا نیز متحد شدند تا انقلاب اسلامی ایران را نابود کنند، اما با گذشت قریب به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز نتوانستهاند کاری کنند، در حالی که ایران هر روز قدرتمندتر نیز شده است.
آمریکا و غرب در ابتدا با فشار اقتصادی، حمله نظامی و تحریمها سعی کردند انقلاب را از پا درآورند،اما با استقامت مردم، این فشارها نه تنها تأثیر منفی در روند انقلاب اسلامی نگذاشت، بلکه به پیشرفتها و خودکفائی در عرصههای مختلف نیز منجر شد و دشمنان به تدریج دریافتند: آنچه انقلاب اسلامی را شکستناپذیر کرده است، دیندار بودن مردم و عشق آنها به امام حسین (ع) است، از این رو برای گرفتن دین مردم ایران برنامه ریزی کرده اند.
از این رو مهمترین خطر آینده انقلاب، خطر نفوذ فرهنگی است؛ دشمنان میخواهند در فکر ما اثر بگذارند و اعتقادات ما را ضعیف کرده، با ایجاد اختلاف در دین و به جان هم انداختن شیعه و سنی، انقلاب و اسلام را تضعیف کنند؛ پس باید بیدار باشیم و بدانیم حمله دشمن از کدام ناحیه خواهد بود و خود را برای مقابله با آن آماده کنیم.
فساد در اخلاق و دین، ریشه مشکلات اقتصادی
امروز مشکلات اقتصادی دامنگیر همه جهان شده است و آمارهای عجیبی از موج بیکاری در کشورهای صنعتی و پیشرفتهای چون انگلیس و فرانسه به گوش میرسد و روزی نیست که در این کشورها عده ای از مردم به خاطر مشکلات اقتصادی دست به اعتصاب و تظاهرات علیه دولت خود نزنند؛ در حالی که ایران به عنوان یک نظام نوپا، مشکلاتش به این حد نرسیده است؛ هر چند موج مشکلات اقتصادی به ایران هم رسیده است.
ریشه مشکلات اقتصادی در فساد در اخلاق و دین است. به عنوان نمونه، اوایل انقلاب ازدواجها بقدری ساده صورت میگرفت که گاه مهریه تنها چند سوره قرآن بود؛ اما امروزه تجمل گرایی سبب شده که هزینههای گزافی صرف ازدواج شود؛ وقتی ازدواج دشوار شد و جوان نتوانست ازدواج کند، فساد زیاد خواهد شد و طبیعی است جوانی که به فساد و هرزگی عادت کرد، تن به کار نمیدهد و به دنبال پول هنگفت بدون زحمت است و لذا به دنبال فسادهای مالی از قبیل رشوه، گرانفروشی، اختلاس و نظایر آنها میرود.
اگر دینداری در فرد تقویت شود، دنبال کار سالم و خدمت به همنوع خواهد بود،اما اگر دین در جامعه کمرنگ شود، نظارت بیرونی هم کارآیی نخواهد داشت؛ چرا که بازرس نیز با رشوه قابل خریدن خواهد شد؛ اما اگر دین بر جامعه حاکم شد، فرد هرگز به فکر کلاهبرداری و تخلف نخواهد بود و رعایت قوانین کشور اسلامی را واجب شرعی خواهد دانست.
اگر مردم تقوا را کنار بگذارند، از دشمن چنان شکست سختی میخورند که حتی جبرائیل و میکائیل هم نمیتوانند آنها را یاری کنند؛ لذا باید مبانی دینی را تقویت کنیم.اگر خدا را باور کردیم و در راه او بودیم، هیچ چیزی نمی تواند ما را شکست دهد و اگر - خدای ناکرده - از خدا دور شدیم، هیچ کس نمی تواند مقابل خدا ما را یاری کند.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در دیدار با جمعی از بسیجیان استان زنجان ؛ قم ؛ 3 /12 /1394.