در اوايل نهضت اسلامی وقتي از امام (ره) پرسيده شد با چه نيرو و امکاناتي مي‌خواهيد با حکومت مسلح و مجهز بجنگيد، پاسخ دادند ياران من در گهواره هستند. امثال بنده نمي‌دانستيم مستند امام (ره) براي چنين پاسخي چه بود و چه بسا به ايشان الهام شده بود، اما تحقق وعده امام (ره) را با چشمان خود ديديم.
امام (ره) مطمئن بودند که جوانان ،پرچم انقلاب را به دوش مي‌گيرند و مطمئن بودند که خداوند آنان را ياري کرده و به انقلاب عزت و شکوهي فراوان عطا مي‌کند، لذا کساني فکر نکنند که با توطئه دشمنان، اين انقلاب از بين مي‌رود، بلکه روز به روز بر شکوه آن افزوده خواهد شد؛ البته اين بدان معنا نيست که دست روي دست گذاشته و کاري نکنيم و خيالمان راحت باشد که اين انقلاب عظيم نيز پابرجا خواهد ماند؛ بلکه وعده امام (ره) بر اين است که عده اي خواهند آمد و همت کرده و پاي آرمان‌هاي اين انقلاب مي‌ايستند و خداوند هم آنها را ياري خواهد کرد.
عوامل پیروزی مسلمانان در جنگها
 يکي از اصول تربيتي قرآن کريم اين است که با ارائه نمونه‌هاي عيني و نشان‌دادن الگو، در ديگران نيز انگيزه ايجاد کند. داستان طالوت و جالوت يکي از داستان‌هاي مهم قرآن است که با ذکر بسياري از جزئيات بيان شده است؛ مخصوصاً اگر توجه داشته باشيم، اين داستان مربوط به بني اسرائيل است که طبق روايات هر اتفاقي براي اين قوم افتاده است، براي مسلمانان نيز خواهد افتاد.اين داستان نشان داد که در نهايت، مستضعفين و پابرهنگاني اندک به فرماندهي طالوت توانستند سپاه مجهز و پرجمعيت جالوت را از پاي درآورند.اين داستان به خوبي بيان مي‌کند که پيروزي نه در گرو عِده و عُده، بلکه در گرو ايمان به خدا، اراده قوي و توکل بر خداست؛ که در اين صورت با ياري خداوند، پيروزي حاصل مي‌شود.
سپاه اسلام، هرگز به سبب تعداد نفرات و فراواني تجهيزات پيروز نشده است، بلکه عامل پيروزي همواره ايمان به خدا و توکل بوده است.خداوند متعال در جنگ بدر، مسلمانان را در حالي که ذليل و ضعيف بودند و نسبت به دشمن از نفراتي اندک برخوردار بودند و از نظر تجهيزات نيز تنها چند شمشير و چند شتر داشتند، به پيروزي رساند و بالعکس، در جنگ حنين که نفرات و تجهيزات مسلمانان بقدري فراوان بود که خود مسلمانان تعجب کرده بودند، شکست خوردند. يعني هر چند بايد خود را آماده، و تجهيزات را مهيا کنيم، اما اميدمان نبايد به ادوات و تجهيزات و نفرات باشد، بلکه اميد ما فقط بايد به خداوند متعال باشد.
کليد پيروزي، اطاعت از خدا و توکل و اعتماد بر اوست،حتي به جمعيت و تجهيزات خود نبايد اعتماد کنيم؛ چه برسد به اينکه بخواهيم به دشمن اعتماد کنيم! چقدر ناداني و حماقت لازم است تا انسان به دشمن خودش اعتماد کرده، به وعده‌هاي او دل خوش کند!
نصرت الهي تنها مربوط به دوران بني اسرائيل و صدر اسلام نبوده است؛ همين امروز نيز نمونه‌هاي بسياري از اين امدادهاي الهي قابل مشاهده است. اگر در جنگ 33 روزه، يک عده اندک شيعه مؤمن خداپرست، ارتش رژيم صهيونيستي را که مدعي داشتن قوي‌ترين ارتش در منطقه است، به ذلت مي‌کشند، به خاطر اطاعت از خدا و توکل و اعتماد به اوست. هرگز کسي به ذهنش نيز خطور نمي کرد که حزب الله که در ابتداي تشکيل آن کسي به آن وقعي نمي‌گذاشت، روزي بتواند ارتش مجهز رژيم صهيونيستي را خوار و ذليل کند؛ چرا که فکر مي‌کردند مگر چند درصد لبنان شيعه بودند و چه ميزان مي‌توانستند نفوذ و قدرت داشته باشند که بخواهند در مقابل کساني که ادعاي قدرت دارند، قد علم کنند؟ اما نصرت الهي شامل حال آنها شد و چنين پيروزي عظيمي خلق کردند.
من درملاقاتی که با سيد حسن نصرالله داشتم، ايشان به بنده فرمود که در جنگ با رژيم صهيونيستي، گاه نيروهاي حزب الله در منطقه‌اي محصور و گرفتار مي‌شدند که مجبور بودند چند روز را با غذاي مختصري سپري کنند و ظاهرا راهي براي خروج نداشتند؛ اما وقتي دستگاه‌هاي مخابراتي اسرائيلي‌ها را شنود مي‌کرديم، نيروهاي آنها اعلام مي‌کردند که نمي‌دانيم چگونه بايد با اين افراد بجنگيم؛ آنها با لباس سفيد و با شمشير به جنگ ما مي‌آيند و ما چاره‌اي جز عقب نشيني نداريم! آري در اين جنگ نيز، مانند جنگ بدر، خداوند مؤمنين را ياري کرد.
خداي امروز، همان خداي بدر است؛ اگر ما بدري باشيم، نصرت الهي شامل حال ما هم خواهد شد؛ لذا هر کس صادقانه عمل کند و تنها به خدا اعتماد داشته باشد، خدا هم او را ياري خواهد داد.
 امروز مصداق عمل خالصانه و اعتماد به خدا، اطاعت از ولي‌فقيه است،امروز ولي‌فقيه جانشين امام معصوم (ع) است و طبق فرمايش امام زمان (عج) ولي‌فقيه حجت خداوند برماست؛ لذا اگر مخلصانه و فقط براي رضاي خدا، او را اطاعت کنيم، مشمول رحمت و مدد الهي خواهيم شد.
شرایط انجام وظیفه
هدف از نزول قرآن کريم و حفظ آن توسط خداوند متعال، هدايت و سعادت بشر است،براي رسيدن به سعادت راهي جز شناخت اسلام و عمل به آن نداريم و اسلام را بايد به‌وسيله قرآن و مفسران واقعي آن يعني اهل بيت (ع) بشناسيم و همان‌گونه که صرف داشتن نسخه پزشک، سبب بهبودي بيماري ما نمي‌شود و بايد به محتواي نسخه عمل کنيم، داشتن قرآن به تنهايي نيز سبب هدايت نمي‌شود و بايد به محتواي آن عمل کنيم؛ لذا قدم اول براي انجام وظيفه الهي، شناخت دين است.
 شناخت دين شرط لازم براي انجام وظيفه است اما شرط کافي نيست،قدم دوم، خودسازي و تهذيب نفس است؛ يعني بايد براي خود يک برنامه تربيتي در نظر بگيريم براي عمل کردن به دين و آنچه که از دين آموخته‌ايم. صرف دانستن اينکه نماز شب خوب است و ويژگي‌هاي فراواني دارد، دردي را دوا نمي کند، بلکه در عمل هم بايد همت کرد. به عنوان نمونه، فرزند يکي از علما نقل مي‌کرد که روزي چشمهاي پدرشان از گريه قرمز شده بود بگونه‌اي که حال حرف زدن نداشتند؛ بعدا فهميديم از آنجا که نماز شبش را نخوانده است، اين اندازه گريه کرده است! علم به دين بايد همراه با چنين روحيه‌اي باشد.
بعد از شناخت دين و خود سازي،در قدم سوم بايد اقدام به ديگرسازي شود و نسبت به ديگران نيز احساس مسئوليت وجود داشته باشد. اين کار نيازمند دو امر است؛ اول اينکه بايد راه آموزش به ديگران را بياموزيم و دوم اينکه آفت‌ها را بشناسيم تا بتوانيم ديگران را نسبت به آن آگاه کنيم. به عبارت بهتر بصيرت سياسي و اجتماعي داشته باشيم تا توان شناخت دوست و دشمن و نحوه مقابله با آن را بلد باشيم.
کليد انجام وظيفه يکي است و آن شناخت رهبر صالح و اطاعت از وي است.
سخنرانی آيت‌الله مصباح يزدي (دام ظله) در ديدار جمعي از اعضاي کانون مسجد موسي بن جعفر (ع) اسلامشهر ؛ قم ؛ 19 /01 /1395 .