فرانکلین یک پروژه بود!
می توان گفت موسسه فرانکلین با جاافتادن و رشد و توسعه ناشرانی مانند «امیرکبیر»، «خوارزمی»
و ... ماموریت خود را پایان شده میدانست، یعنی در همان سالهایی که دیگر حضور مستقیم شرکتها و موسسات و سازمانهای آمریکایی در امور فرهنگی به صلاح دیده نشد. از همین روی بود که «تلویزیون ارتش آمریکا» به تلویزیون بینالمللی تغییر نام داد و زیر مجموعه سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران قرار گرفت. فعالیتهای فرهنگی اداره اطلاعات آمریکا محدود شد و به جز کانون زبان آن در انجمن فرهنگی ایران و آمریکا، بقیه امور آن تعطیل شد. و از همین روی در اواسط دهه 50، موسسه فرانکلین نیز زنگ تعطیلی خود در ایران را به صدا درآورد. «عبدالرحیم جعفری» در این مورد مینویسد:
... طبق دستور موسسه مرکزی نیویورک، دو سه سالی قبل از انقلاب، مهاجر کم کم شروع کرد به فروش و واگذاری بعضی اموال و امتیازات موسسه فرانکلین از جمله امتیاز کتابها و سرقفلی فروشگاههای شرکت کتابهای جیبی و ...
«عبدالحسین آذرنگ» از نویسندگان و همکاران آن روزهای موسسه فرانکلین درباره چرایی تعطیلی این موسسه در قسمت 36 از سلسله مقالات خود تحت عنوان «تاریخ نشر در ایران» در فصلنامه «بخارا» چنین مینویسد:
... انتشارات فرانکلین برنامه بود نه نهاد. همۀ برنامهها معمولاً عمر معینی دارند و هرگاه هدفهای آنها متحقق شود، پایان مییابند. طراحان و گردانندگان برنامۀ کتاب فرانکلین به این نتیجه رسیدند که هدف هایشان، یا بیشتر هدف هایشان، تحقق یافته است و از این رو پس از 25 سال فعالیت، پایان کار آن را در 1977م/1355ش اعلام کردند. البته در اظهار نظرهای مختلف شنیده میشود که بعضی صاحبنظران با این نتیجه گیری موافق نیستند. آنها علت اصلی تداوم نیافتن برنامه را از دست رفتن انگیزههای نیرومند اولیه، تغییر یافتن مدیران، بر سر کار آمدن مدیران فاقد انگیزههای مدیران نخستین، و نیز تاثیر عاملهای جهانی و خارجی، و عوامل دیگری از این دست دانستهاند. به شباهتهایی میان افول برنامههای یونسکو و برنامههایی نظیر برنامۀ کتاب فرانکلین هم اشاره شده است...
اشاره و تاکید «آذرنگ» به عنوان یکی از نویسندگان و عواملی که در جریان کامل فعالیتهای موسسه فرانکلین قرار داشته بر برنامه و هدفدار بودن این موسسه، تاییدی دیگر برادعای نفوذ مراکز به ظاهر فرهنگی آمریکایی درون جامعه جوان ایرانی است. برنامه و هدفی که به قول «آذرنگ» در طول 25 سال فعالیت موسسه فرانکلین از نظر کارشناسانش، محقق شده، تلقی گردید.
اما «آذرنگ» درباره روال این تعطیلی و چگونگی آن، چنین ادامه میدهد:
... حدود دو سال پیش از آنکه زمزمههای تعطیل شدن فرانکلین به گوش برسد، خانم «ماریا ناگورسکی»، آمریکایی لهستانی تبار، از سوی فرانکلین نیویورک به تهران آمد تا در بارۀ شاخۀ تهران گزارش جامعی تهیه کند. او در کتابخانۀ مرجع فرانکلین پشتمیزی مینشست و گزارشها و اسناد را میخواند و بررسی میکرد. گاه با تنی چند از مسئولان بخشهای مختلف دیدار داشت و با آنها به گفت و گو مینشست. میز کار من هم در همان کتابخانۀ مرجع فرانکلین بود. در مدتی که خانم «ناگورسکی» در ایران بود، لاجرم هر روز او را میدیدم. او در بارة فرانکلین شاخۀ تهران گزارش مفصلی نوشته است، اما بنده آن را ندیده ام. آن طور که از شیوۀ کار و برخوردهایش دریافتم، زنی بود با هوش، دقیق، روشدان و به کار خود مسلط.