زلال بصیرت (۱۱۱) - شاخص انقلابی بودن حوزه ۱۳/ ۰۲ / ۱۳۹۶
زلال بصیرت
همانگونه که تحقق انقلاب مرهون روحانیت و بخصوص شخص حضرت امام(ره) بود، بقای آن نیز در گرو حضور فعال روحانیت است؛ از همینروست که رهبر معظم انقلاب انقلابینماندن حوزه را سبب تهدید جدی نظام اسلامی میدانند؛ چراکه با جدا شدن حوزه از انقلاب، نظام، اسلامیتش را از دست میدهد.
تحقق نهضت اسلامی مرهون تغییر نگرشی بود که حضرت امام درباره مسائل دین و اجتماع به وجود آورد،در گذشته، دین تنها منحصر در امور فردی مانند نماز و روزه و عزاداری بود و مبارزه با ظلم و کفر و استعمار و نظایر آن، اصلاً امری دینی تلقی نمیشد.
حتی باب امر به معروف و نهی از منکر در فقه هم که یک مقوله دینی- اجتماعی است، کمتر مورد توجه علمای حوزه بود؛ اگر هم مورد توجه معدود افرادی از حوزه قرار میگرفت، توجیه میشد که از جمله شرایط امر به معروف و نهی از منکر، نداشتن خطر جانی، مالی و آبرویی برای آمر به معروف است و از آنجا که مبارزه با ظلم، استعمار و استکبار خطراتی در پی داشت، لذا در عمل، نهایتا دایره امر به معروف و نهی از منکر به عدم رعایت حجاب در زنان و تراشیدن محاسن در آقایان محدود میشد.
بعد از حرکت علما با محوریت حاج آقاحسین قمی در دوره رضاخان و تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، درس قرآن و تعلیمات دینی دوباره در دروس مدارس گنجانده شد.
در دوران محمدرضا نیز مقابله با دین و تمسخر و توهین به افراد متدین ادامه داشت، امام(ره) حرکتی را شروع کردند و این امر با سخنرانیها، اعلامیهها و نامهنگاری به مقامات مملکتی، سازمانهای بینالمللی و علمای دیگر ادامه پیدا کرد و برخی علما و مراجع نیز با اختلاف مراتب، به حمایت برخاستند تا اینکه نهایتا بعد از 15 سال، این حرکت به ثمر نشست و انقلاب اسلامی پیروز شد و نظام اسلامی در ایران مستقر شد.
نهضت اسلامی توسط یک عالم حوزه که مورد احترام همگان قرار داشت، صورت گرفت، آنچه برای حوزههای علمیه جای افتخار است، این است که علما علیرغم همه اختلاف نظرها، وقتی پای دین به میان آمد، به خوبی همراهی کرده و ایستادند. به عنوان نمونه، کسانی که با فلسفه و عرفان میانه خوبی نداشتند، بلکه نماد ضدیت با فلسفه بودند، بدون توجه به این اختلاف سلیقه ،به کمک نهضت امام(ره) شتافتند و برخی از آنها در پستهایی نیز به خدمت به نظام پرداختند. حتی برخی مراجع در پاسخ به سؤالات مقلدین در زمینههای اجتماعی، مرجع پاسخگویی به سؤال را حضرت امام خمینی(ره) معرفی میکردند.
شاخصههای انقلابی بودن
امام(ره) نگرشها به دین را که مقولهای فردی تلقی میشد، تغییر داد و نیمی از احکام اسلام (احکام اجتماعی) را که سالها به فراموشی سپرده شده بود، احیا کرد.
اکنون ستون خیمه انقلاب ولایتفقیه است، اگر کمترین لطمهای به ولایتفقیه وارد شود، به اصل انقلاب، بلکه به اسلام ضربهای مهلک وارد میشود؛ چرا که اگر عمود خیمهای بیفتد، دیگر خیمهای نخواهد ماند.
بعد از گذشت بیش از 50 سال از شروع نهضت اسلامی، هنوز نتوانسته ایم ابعاد مختلف ولایتفقیه را تبیین کنیم،لذا اولین وظیفه، شناخت اسلام به عنوان یک کل هماهنگ جامع به همراه احکام اجتماعی آن است و هر چه معرفت افراد در این زمینه بیشتر شود، آسیب پذیری نظام کمتر میشود.
هر چند معرفت لازم است، اما کافی نیست،چه بسیار کسانی که به مسئلهای علم دارند، اما مخالف علم خود عمل میکنند؛ لذا علاوه بر علم، انگیزه صحیح هم لازم است؛ از این رو خودسازی تکلیف دوم است.
بر کسی پوشیده نیست که طبق تاریخ، عمر سعد هرگز گمان هم نمیکرد که برای مقابله و کشتن سیدالشهدا(ع) اقدام کند، اما وقتی حکومت ری در مقابل کشتن امام حسین(ع) قرار گرفت، تردید کرد و بعد از تأمل، جنگ با امام را پذیرفت.
بصیرت در کنار علم و خود سازی به عنوان شاخصه سوم یک فرد انقلابی مطرح میشود، چه بسیار افراد متقی و عالمی که به خاطر عدم شناخت از جامعه و بصیرت لازم، میتوانند به آلت دست دشمنان اسلام تبدیل شوند.
چگونه است که در باب صلوة و طهارت که کتابهای متعددی در مورد آن نوشته شده و اتفاقا دشمنی چندانی نیز نسبت به آن از سوی دشمنان اسلام وجود ندارد، این مقدار اهتمام ورزیده میشود، اما نسبت به امر به معروف و نهی از منکر و حکومت اسلامی که اتفاقا مورد تهاجم همه جانبه دشمنان از جمله شیطان بزرگ است، به بهانه اینکه یک کتابی در این زمینه منتشر شده است، کار نمیشود؟!
لقب شیطان بزرگ از سوی حضرت امام(ره) به آمریکا داده شد، از عنایات خداوند متعال به امام(ره) بود که چنین تعبیری را در مورد آمریکا به کار ببرد، چرا که امروز هم میبینیم بسیاری از مشکلات عالم زیر سر آمریکاست.
القای شبهات از سوی شیاطین عجیب نیست، اما عجیب این است که مؤمنی به راحتی تحت تأثیر این شبهات -که بسیاری از آنها واهی و مضحک هستند- قرار گیرد.
راهکار انقلابی ماندن حوزه
عوامل نفسانی، از جمله آسایشطلبی،از موانع انقلابی ماندن حوزه است، روح تنبلی و آسایش طلبی سبب میشود که فرد دنبال اموری که زحمت و خطر جانی، مالی و آبرویی دارد، نرود؛ زیرا دوست دارد در نهایت احترام بوده، جایگاه دینی خود را هم داشته باشد.
امام حسین(ع) نیز برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد؛ هرچند میدانست به قیمت جانش تمام میشود؛ و در این عصر نیز امام(ره) این مسئله را درک کرد و اسلام را احیا کرد.
اگر بخواهیم حوزه علمیه انقلابی بماند، در دو زمینه باید کار شود؛ اول اینکه فقه اجتماعی اسلام را تقویت کنیم و طبیعتاً این فعالیت، از یک طرف مبانی علمی و اعتقادی آن و از سوی دیگر، بصیرت سیاسی در عمل را شامل میشود؛ و دوم اینکه خود سازی کرده و با هوای نفس، آسایش طلبی و راحت طلبی خود مبارزه کنیم و خود را آماده هرگونه فداکاری ولو فدا کردن جان و مال و آبرو نمائیم.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در سی و دومین نشست انجمن فارغالتحصیلان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)؛ قم - 19 /9 /1395 .
حتی باب امر به معروف و نهی از منکر در فقه هم که یک مقوله دینی- اجتماعی است، کمتر مورد توجه علمای حوزه بود؛ اگر هم مورد توجه معدود افرادی از حوزه قرار میگرفت، توجیه میشد که از جمله شرایط امر به معروف و نهی از منکر، نداشتن خطر جانی، مالی و آبرویی برای آمر به معروف است و از آنجا که مبارزه با ظلم، استعمار و استکبار خطراتی در پی داشت، لذا در عمل، نهایتا دایره امر به معروف و نهی از منکر به عدم رعایت حجاب در زنان و تراشیدن محاسن در آقایان محدود میشد.
بعد از حرکت علما با محوریت حاج آقاحسین قمی در دوره رضاخان و تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، درس قرآن و تعلیمات دینی دوباره در دروس مدارس گنجانده شد.
در دوران محمدرضا نیز مقابله با دین و تمسخر و توهین به افراد متدین ادامه داشت، امام(ره) حرکتی را شروع کردند و این امر با سخنرانیها، اعلامیهها و نامهنگاری به مقامات مملکتی، سازمانهای بینالمللی و علمای دیگر ادامه پیدا کرد و برخی علما و مراجع نیز با اختلاف مراتب، به حمایت برخاستند تا اینکه نهایتا بعد از 15 سال، این حرکت به ثمر نشست و انقلاب اسلامی پیروز شد و نظام اسلامی در ایران مستقر شد.
نهضت اسلامی توسط یک عالم حوزه که مورد احترام همگان قرار داشت، صورت گرفت، آنچه برای حوزههای علمیه جای افتخار است، این است که علما علیرغم همه اختلاف نظرها، وقتی پای دین به میان آمد، به خوبی همراهی کرده و ایستادند. به عنوان نمونه، کسانی که با فلسفه و عرفان میانه خوبی نداشتند، بلکه نماد ضدیت با فلسفه بودند، بدون توجه به این اختلاف سلیقه ،به کمک نهضت امام(ره) شتافتند و برخی از آنها در پستهایی نیز به خدمت به نظام پرداختند. حتی برخی مراجع در پاسخ به سؤالات مقلدین در زمینههای اجتماعی، مرجع پاسخگویی به سؤال را حضرت امام خمینی(ره) معرفی میکردند.
شاخصههای انقلابی بودن
امام(ره) نگرشها به دین را که مقولهای فردی تلقی میشد، تغییر داد و نیمی از احکام اسلام (احکام اجتماعی) را که سالها به فراموشی سپرده شده بود، احیا کرد.
اکنون ستون خیمه انقلاب ولایتفقیه است، اگر کمترین لطمهای به ولایتفقیه وارد شود، به اصل انقلاب، بلکه به اسلام ضربهای مهلک وارد میشود؛ چرا که اگر عمود خیمهای بیفتد، دیگر خیمهای نخواهد ماند.
بعد از گذشت بیش از 50 سال از شروع نهضت اسلامی، هنوز نتوانسته ایم ابعاد مختلف ولایتفقیه را تبیین کنیم،لذا اولین وظیفه، شناخت اسلام به عنوان یک کل هماهنگ جامع به همراه احکام اجتماعی آن است و هر چه معرفت افراد در این زمینه بیشتر شود، آسیب پذیری نظام کمتر میشود.
هر چند معرفت لازم است، اما کافی نیست،چه بسیار کسانی که به مسئلهای علم دارند، اما مخالف علم خود عمل میکنند؛ لذا علاوه بر علم، انگیزه صحیح هم لازم است؛ از این رو خودسازی تکلیف دوم است.
بر کسی پوشیده نیست که طبق تاریخ، عمر سعد هرگز گمان هم نمیکرد که برای مقابله و کشتن سیدالشهدا(ع) اقدام کند، اما وقتی حکومت ری در مقابل کشتن امام حسین(ع) قرار گرفت، تردید کرد و بعد از تأمل، جنگ با امام را پذیرفت.
بصیرت در کنار علم و خود سازی به عنوان شاخصه سوم یک فرد انقلابی مطرح میشود، چه بسیار افراد متقی و عالمی که به خاطر عدم شناخت از جامعه و بصیرت لازم، میتوانند به آلت دست دشمنان اسلام تبدیل شوند.
چگونه است که در باب صلوة و طهارت که کتابهای متعددی در مورد آن نوشته شده و اتفاقا دشمنی چندانی نیز نسبت به آن از سوی دشمنان اسلام وجود ندارد، این مقدار اهتمام ورزیده میشود، اما نسبت به امر به معروف و نهی از منکر و حکومت اسلامی که اتفاقا مورد تهاجم همه جانبه دشمنان از جمله شیطان بزرگ است، به بهانه اینکه یک کتابی در این زمینه منتشر شده است، کار نمیشود؟!
لقب شیطان بزرگ از سوی حضرت امام(ره) به آمریکا داده شد، از عنایات خداوند متعال به امام(ره) بود که چنین تعبیری را در مورد آمریکا به کار ببرد، چرا که امروز هم میبینیم بسیاری از مشکلات عالم زیر سر آمریکاست.
القای شبهات از سوی شیاطین عجیب نیست، اما عجیب این است که مؤمنی به راحتی تحت تأثیر این شبهات -که بسیاری از آنها واهی و مضحک هستند- قرار گیرد.
راهکار انقلابی ماندن حوزه
عوامل نفسانی، از جمله آسایشطلبی،از موانع انقلابی ماندن حوزه است، روح تنبلی و آسایش طلبی سبب میشود که فرد دنبال اموری که زحمت و خطر جانی، مالی و آبرویی دارد، نرود؛ زیرا دوست دارد در نهایت احترام بوده، جایگاه دینی خود را هم داشته باشد.
امام حسین(ع) نیز برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد؛ هرچند میدانست به قیمت جانش تمام میشود؛ و در این عصر نیز امام(ره) این مسئله را درک کرد و اسلام را احیا کرد.
اگر بخواهیم حوزه علمیه انقلابی بماند، در دو زمینه باید کار شود؛ اول اینکه فقه اجتماعی اسلام را تقویت کنیم و طبیعتاً این فعالیت، از یک طرف مبانی علمی و اعتقادی آن و از سوی دیگر، بصیرت سیاسی در عمل را شامل میشود؛ و دوم اینکه خود سازی کرده و با هوای نفس، آسایش طلبی و راحت طلبی خود مبارزه کنیم و خود را آماده هرگونه فداکاری ولو فدا کردن جان و مال و آبرو نمائیم.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در سی و دومین نشست انجمن فارغالتحصیلان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)؛ قم - 19 /9 /1395 .