یاد و خاطره شهدای هفتم تیر گرامی باد
امام خمینی(ره): امروز، هم حادثه هفتم تیر زنده است هم بهشتی زنده است
«نفاق» پدیده امروز و دیروز ما نیست. همان روزی که در حجاز تازه مسلمان شده، عدهای کژاندیش و دنیاپرست، شمشیر آخته به روی جانشین گرامی پیامبر اسلام کشیدند، «نفاق» عینیت یافت و شد واقعیت روشن و تلخی که تا به امروز زیر لوای نامها و رنگها، جلوه کرده؛ خونها ریخته و به باطل دامن زده و مشق فتنه کرده است!
نفاق امروزه، پیچیدهتر از دیروز و دیروزهاست؛حالا شعارهایش جذابتر است، رسانه دارد و ترفندهای جذب و اقناع را میشناسد. اما شیوه جنایاتش مانند گذشته ناجوانمردانه و ددمنشانه است! همان دست یاغی که در محراب عشق، فرق قرآن ناطق را شکافت و به جرم حب امام علی(ع) و ولایت آسمانی، جنین زن مسلمان را درید، چهارده قرن بعد، در دهه 60 پدران و مادران را تنها به جرم دیانت، در برابر چشمان وحشتزده کودکانشان به گلوله و نارنجک جان گرفت و در دهه 80 بر سر مردمان بیگناه، آتش خمپاره ریخت. فلان کارگزار مملکت را چون کمر همت به خدمت مردم بسته بود؛ به نام «خلق قهرمان» تکه تکه کرد و برای دو روز دنیا، عمله متجاوز بعثی شد و سربازان و مدافعان دین و کشور را به مسلخ کین و عناد خود کشاند!
17 هزار شهید ترور، کارنامه یک گروهک به نام «مجاهدین (ضد)خلق» نیست بلکه؛ گواه راستین رذالت و دنائت جریانی به نام نفاق است که برای دستیابی به مطامع نامشروعش، هر وسیلهای و هر راهی را مباح میداند؛ از سلاخی کودک و جوان و پیر گرفته تا خبرچینی و گرا دادن به دشمن متجاوز بیگانه!... در همان کارنامه یاد شده، فاجعه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی هم، در هفتم تیر 1360 نیز دل و خاطر را آشفته میسازد.
تعدادی از فعالان سیاسی و کارگزاران صدیق نظام دینی برای نشستی حزبی گرد هم میآیند. منافقین که برای نابودی انقلاب و از پای انداختن نظام دینی؛ «حذف خدمتگزاران، ایجاد رعب و وحشت عمومی و بیثباتسازی داخلی» را در نظر گرفته بودند، با استفاده از عنصری خودفروخته و نفوذی، ناجوانمردانه بمبی قوی را در محل دفتر حزب واقع در میدان سرچشمه تهران، منفجر میکنند. در این جنایت شوم، 72 تن و از جمله شهید آیتالله دکتر بهشتی مظلومانه به مقام والای شهادت میرسند.
شرایط جنگی کشور، مشکلات ناشی از تحرک ضد انقلاب تجزیهطلب در برخی نقاط سرزمین مان، این گمان را برای بدخواهان کوردل بهوجود آورده بود که حذف دسته جمعی مسئولان و تصمیمگیرندگان، جامعه و کشورمان را با تزلزلی بزرگ مواجه میکند. بله! اگر در سرزمینی جز ایران چنین فجایعی رخ میداد؛ قطعا سامان آن سرزمین دچار زلزله و تلاشی میشد. اما اینجا ایرانی بود که 40 سال است به باطلالسحری شگرف مسلح است! «دین و ولایت و غیرت ملی» به مردم این کشور صلابت و شجاعت مثالزدنی بخشیده است، امید و ارادهای راسخ عطا کرده است، بصیرت و هدایت را ملکه دلها و ذهنها نموده است!
فاجعه تروریستی هفتم تیر و شهادت جمعی بزرگ از یاران امام (ره) نه تنها سکون و سکوت و نومیدی و حس شکست را به همراه نداشت که به تعبیری؛ «دمیدن روح بیداری» را در میان مردم ایران تجدید کرد و ماهیت پلید و شوم دشمنان را آشکارتر و عزم الهی دشمنشکنانه را قویتر نمود. و اگر جز این بود؛ در همان دهه 60 نه از انقلاب و نظام دینی نشانی میماند و نه از استقلال و عزت ایران عزیز!
کارنامه عفن نفاق را میتوان هر لحظه مرور کرد، مرور کرد تا به یاد آورد یا دانست که این انقلاب و نظام و سرزمین، به چه بهایی امروز، عزیز و بالنده است، به یاد آورد یا دانست که ماهیت نفاق چیزی جز دروغ و مکر و فتنه و جنایت و ناجوانمردی و دنائت نیست، به یاد آورد یا دانست که نفوذ نفاق خطری همیشگی است که در کمین انقلاب و نظام و کشور و ملت است، به یاد آورد یا دانست که بصیرت و هشیاری در برابر نفاق و نفوذ، ضرورتی اجتنابناپذیر است!
به یاد آورد یا دانست که نفاق چه در ایران و در فرامرزها تحت نام مجاهد (ضد)خلق و فدایی (ضد) خلق و تکفیری و سلفی و غیره، مصداق بارز تروریسماند و اگر دنیا امروز با تروریسم کور و دنی مواجه است ایران ما نزدیک 40 سال است که با تروریسم داخلی و خارجی در جهاد به سر میبرد!
در پایان و در سالگرد فاجعه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، درودی میفرستیم بر شهدای ترور و بهویژه شهدای هفتم تیر که شهادت آنان نیز، پرتوی بر بقای ارزشهای الهی و دستاوردهای سترگ انقلاب و نظام اسلامی معنا میشود. در تپندگی آن ارزشها و دستاوردهاست که جمله روشن حضرت امام روحالله(ره) تداعی به دلها و نقش نگاههای ماست:
«امروز هم حادثه هفتم تیر زنده است هم بهشتی زنده است.»