عاشورا
«غدير علي»، «حراي محمد» است، در جلوهاي پس از بيست و سه سال.
«عاشوراي حسين»، دادخواهي غدير علي (ع) است، پس از نيم قرن مظلوميت حق.
«عاشورا»، سقاي تشنهكامان عزت است،
عاشورا، انفجاري از نور و تابشي از حق بود كه بر «طور» انديشهها تجلي كرد و «موسيخواهان» گرفتار در «تيه» ظلمت را از سرگرداني نجات بخشيد.
عاشورا درخششي بود كه در دل دشمن، ترس ريخت و در دل دوست اميد آفريد و مردگان را بيدار ساخت و غافلان را به هوش آورد و «شب» را تا پشت دروازههاي شهر شرك و قلعة نفاق، تاراند.
گرچه در آن نيمروز سرخ، در آن صحراي آتشگون، در آن كربلاي «آزمايش»، قيام قيامت در خون نشست، ولي فرياد رسايت در عمق زمان برخاست.
اي حسين! ... گرچه در آن «نينوا» ناي حقيقتگوي تو را بريدند، اما ... نواي «حق، حق» تو در تاريخ، همچنان ماندگار شد و جاودانه ماند.
اي حسين! كربلاي تو، انقلابآموز و انسانساز نسلها و قرنها و سرزمينها بود و عاشوراي تو، بارور سازندة لحظهها و روزها و سالها.