اخلاق اجتماعی در مکتب امام باقر (عليه السلام )
* مجتبی ستوده
اخلاق امامان(ع) در تمامیت کمالی آن قرار دارد؛ زیرا آنان میان خوب و خوبتر بلکه میان خوبتر و خوبترین، خوبترینها و بهترینها و نیکوترینها را داشتند و در تعامل با دیگران به کار میگرفتند.
در قرآن کلیات اخلاقی همانند دیگر جوامع الکلم آمده است و آنچه موارد و مصادیق آن را تبیین میکند سنت و سیره چهارده معصوم(ع) است. نویسنده با این فرض به سراغ برخی آموزههای اخلاقی تربیتی حضرت امام باقر(ع) رفته تا تفسیر و تطبیق آموزههای اخلاقی تربیتی قرآن را در سنت و سیره ایشان جستجو کند.
اخلاق فردی و اجتماعی در سنت و سیره پیشوایان
خداوند در آیاتی از قرآن از جمله آیه ۲۱ سوره بقره و آیات ۴ و ۶ سوره ممتحنه بصراحت فرمان میدهد که از پیامبران و اولیای الهی(ع) به عنوان پیشوایان و اسوههای زندگی بهره گیرید. بلکه حتی در آیه ۹۰ سوره انعام به پیامبرش فرمان میدهد که پیامبران پیشین را الگوی خود قرار داده و آنان را مقتدای خویش قرار دهد. از همین روست که آیات قرآن تنها به بیان صرف تجریدی معارف و احکام نمیپردازد، بلکه گزارشهایی از پیامبران پیشین ارائه میدهد تا ضمن عینیت بخشی به آموزهها، بلکه امکان وقوع آن را بیان کند و اینگونه نشان دهد که این راهی است که پیشینیان رفته و به موفقیت دست یافتهاند.
نتیجه آنچه گذشت این خواهد بود که ما باید فلسفه و سبک زندگی خود را از پیامبران (انعام، آیه ۹۰) و اولیای الهی چون لقمان(ع)، مریم(س)، زن فرعون(س) و مانند آن بگیریم.(تحریم، آیه ۱۱) از جمله این اولیای الهی امام معصوم از اهل بیت پیامبر(ص) است که خداوند در آیاتی از جمله ۳۳ سوره احزاب از عصمت آنان سخن به میان آورده و در سوره انسان و آیات دیگر قرآن، آنان را به عنوان الگوهای بشری معرفی کرده است.
از نظر آموزههای قرآنی، امام معصوم(ع) به عنوان مفسران حقیقی قرآن به سبب بهرهمندی از ویژگیهایی چون عصمت، مخاطب خاص قرآن بودن، علم لدنی، انتصاب الهی، و از مصادیق صادقین، ابرار، اهل ذکر، راسخون در علم و مانند آن، از جایگاه خاصی برخوردارند و آنان هستند که در سنت و سیره خویش حقیقت قرآن را آشکار کرده و عمل میکنند و فلسفه و سبک زندگی خود را کلامالله قرار میدهند و تنها آنان شایسته پیروی و اطاعت و دوستی و محبت و مانند آن هستند.
بنابراین برای اینکه بهترینهای اخلاق فردی و اجتماعی را بیاموزیم و آن را در منش و کنش خویش به کار گیریم یعنی سیرت و صورت خودمان را خدایی کنیم میبایست به سنت و سیره آنان مراجعه نماییم؛ چرا که مومن در میان خوبتر و خوبترین همواره برترینها را انتخاب میکند؛ چنانکه حضرت موسی(ع) به حکم الهی به امت خویش فرمان میدهد که این گونه باشند.(اعراف، آیه ۱۴۵)
بهترینها در منش اخلاقی
در سنت امامان (ع) خوب و خوبتر و خوبترینها بیان شده است ولی در سیره آنان میبینیم که ایشان به خوبترینها عمل میکردند؛ زیرا سیرت و منش ایشان در اخلاق فردی در تمامیت کمال قرار داشته است چراکه: «از کوزه همان برون تراود که در اوست». از این رو همواره ایشان اهل عفو، احسان، ایثار و مانند آن بودهاند، به گونهای که خداوند آنان را به عنوان مقربان و ابرار در سوره انسان معرفی میکند؛ چرا که با آنکه خودشان به شدت به چیزی نیاز دارند ولی آن را ایثار میکنند و با خود گذشتگی و تحمل رنج و سختی، آرامش را برای دیگران به ارمغان میآورند. ایثارگری و احسان ایشان جلوههای بسیاری دارد که میتوان با مراجعه به منابع روایی و تاریخی آن را به دست آورد.
سخنان معصومان(ع) یعنی همان سنت قولی ایشان به دو شکل بیان شده تا انسانها خودسازی کرده و سیرت کمالی را به دست آورند. گاه از اموری نهی میکنند تا خود را از اموری تخلیه کنیم و گاه اموری را تشویق میکنند تا به تحلیه بپردازیم و خود را به کمالاتی مجهز کنیم.
از نظر امام باقر(ع) برخی از امور است که انسان را از خودسازی و بازسازی سیرت و منش اخلاقی باز میدارد و موجب فریب و غرور فرد میشود. آن حضرت(ع) در سخنی میفرماید: سه چیز پشت انسان را میشکند: مردی که عمل خویش را زیاد شمارد، گناهانش را فراموش کند و به رای خویش خوشنود باشد. (بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، ج ۶۹، ص ۳۱۴)
در حقیقت این سه گانه عامل بازدارندهای است و اجازه نمیدهد تا شخص خودسازی کند؛ چرا که نقص خود را نمیبیند و حتی نقص و عیب خودش را ممکن است کمال بداند. کسی که خود را کامل میداند و نقصی در خود نمیبیند و حتی نقص و گناهش را فراموش میکند و فکر و نظر خودش را درست میداند، دیگر در اندیشه بازسازی و اصلاح خودش نخواهد بود.
امام باقر(ع) بر اموری چون فروتنی در باطن و ظاهر تاکید میکند، زیرا این امری است که آثار بسیار مثبت دیگری را نیز به دنبال دارد. رفتارهای فروتنانه، آدمی را در تغییر سیرت بسیار کمک میکند تا به سمت بهترینها و برترینها در کنشهای اجتماعی نیز کشیده شود. آن حضرت (ع) میفرماید: تواضع، راضی بودن به نشستن در جایی است که کمتر از شانش باشد و اینکه به هر کس رسیدی سلام کنی و جدال را هرچند حق با تو باشد، ترک کنی. (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۷۶)
درحقیقت کماهمیت جلوه دادن اموری چون شأن و مقام و منزلت، ترک جدال، سبقت در سلام و مانند آن برخاسته از یک صفت اخلاقی و باطنی به نام تواضع است. کسی که متواضع و فروتن باشد، در رفتارها و کنشهای اجتماعی و رفتار با دیگران، به گونهای عمل میکند که دیگران تکریم شوند و با این تکریم در حقیقت به خود احترام گذاشته و فرصت بازسازی به خود را داده تا رذایل اخلاقی را از خود دور کرده و با تخلیه آن زمینه تحلیه (آراسته شدن به)خصلتهای خوب را فراهم آورد.
از آنجا که بیشترین گناهان انسان از زبان است و در برخی از منابع چهل گناه را برای زبان ذکر کرده اند، امام باقر(ع) نسبت به نگهداری و حفظ زبان هشدار میدهد و میفرماید: هیچ کس از گناهان سالم نمیماند، مگر اینکه زبانش را نگه دارد. (بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، ج ۷۵، ص ۱۷۸)
اگر گناه کمرشکن است و خوار شمردن گناه بزرگترین عامل شکست آدمی است، بهترین روش آن است که انسان به خدا پناه برد تا او را از شر گناه در امان نگه دارد. امام(ع) میفرماید: هر که بر خدا توکل کند، مغلوب نمیشود و هر که از گناه به خدا پناه برد، شکست نمیخورد.(بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، ج ۶۸، ص ۱۵۱)
انسان میبایست به هر وسیلهای چنگ زند تا به خدا نزدیک شود و تحت کنف حمایت الهی درآید. در این میان برخی از اعمال که ذکر الهی را در جان آدمی زنده میکند، بهترین وسیله برای نزدیک شدن به مطلوب است؛ زیرا خداوند خواسته که هر وسیلهای مناسب برای قرب الهی بهره برند.(مائده، آیه ۳۵)
از جمله ابزارهایی که امام برای تقرب به خدا و آبادانی دل مومنان بیان میکند، اشک در نیمه شبهاست. امام (ع) میفرماید: هیچ قطرهای نزد خداوند، محبوبتر از قطره اشکی نیست که در تاریکی شب از ترس خدا و برای او ریخته شود. (کافی، ج ۲، ص ۴۸۲)
آن حضرت(ع) در جایی دیگر در تاثیرگریه و آثار آن میفرماید: هر چشمی روز قیامتگریان است، جز سه چشم: چشمی که در راه خدا شب را بیدار باشد، چشمی که از ترس خداگریان شود و چشمی که از محرمات الهی و گناهان بسته شود. (کافی، ج ۲، ص ۸۰)
برخی از خصلتها و رذایل اخلاقی به جای آنکه نخست دیگران را آزار رساند به خود شخص آسیب میزند. از جمله این امور میتوان به حسادت و حرص و دشمنی با مردم اشاره کرد. امام (ع) درباره صفت زشت آز و حرص میفرماید: شخص حریص به دنیا مانند کرم ابریشم است که هر چه بیشتر ابریشم به دور خود میتند، راه بیرون شدنش را دورتر و مشکلتر میکند، تا اینکه از غم و اندوه بمیرد. (کافی، ج ۲، ص ۳۱۶)
از نظر امام(ع) اصولا نشانه بندگی و دانشمندی و علم این است که شخص از دو خصلت زشت حسادت و خوار شمردن دیگران پاک و منزه باشد. آن حضرت میفرماید: هیچ بندهای عالم نیست، مگر اینکه نسبت به بالا دست خود، حسادت نورزد و زیردست خود را خوار نشمارد. (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۷۳)
امام(ع) درباره آثار منفی عداوت باطنی و اضرار آن به خود شخص میفرماید: از دشمنی بپرهیزید، زیرا فکر را مشغول کرده و مایه نفاق میشود. (بحارالانوار، ج ۲، ص ۳۰۱)
به هرحال، تغییر سیرت و باطن بسیار سخت است و انسان باید با توکل به خدا، به تزکیه نفس بپردازد و دمی از خودسازی و تخلیه خود از خصلتهای زشت و تحلیه به خصلتهای خوب دست برندارد. در این میان برخی از رفتارهاست که زشتیها را افزایش داده و اجازه تاثیر کارهای نیک در تغییر خصلت را نمیدهد. به عنوان نمونه حرام خواری و هیزبودن و بیحیایی و بیعفتی بزرگترین آفت جان و روح آدمی است. انسانی که بخواهد خصلتهای الهی را به دست آورد میبایست اولین گام را در خودسازی به سوی حلال خواری و حیا و عفت ورزی بردارد. ازاین رو از نظر امام باقر(ع) برترین عبادت، پاکی شکم و پاکدامنی است. (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۷۶)
خصلتهای نیک در رفتارهای اجتماعی
پیشوایان معصوم(ع) به سبب همان اوج بودن در تمامیت کمالات اخلاقی و منش و سیرت خودشان، در کنشهای اجتماعی در اوج با مردم برخورد میکردند. البته آنان مردم را در سنت و سیره و قول و عمل به اوج میخوانند ولی از آنجاکه همه مردم در یک سطح نیستند با توجه به ظرفیتهای آنان، به خوب و خوبتر نیز دعوت میکنند. به سخن دیگر، مراتب اسلام و تقوا و ایمان در افراد متفاوت و متنوع است. از این روست که وقتی آن حضرت(ع) میفرماید: مؤمن برادر مؤمن است، او را دشنام نمیدهد، از او دریغ نمیکند و به او گمان بد نمیبرد. (همان) به مرتبه ایاشاره دارد که میتوان گفت این مرتبه کف ایمان است؛ زیرا گمان بد نبردن، دشنام ندادن و دریغ نورزیدن سه خصلت عمومی انسان اخلاقی است و عقل نیز بدان حکم و دعوت میکند؛ انسان مومن در مراتب بالاتر نهتنها این سه گانه را ندارد بلکه در برابر بدی، احسان و ایثار میکند و به سبب دارا بودن آستانه صبر و تحمل بالا، در امور شخصی و مسائل فردی از بالاترین مرتبه احسان با مردم برخورد میکنند. امام باقر(ع) از همین منظر میفرماید: چه بسیار خوب است نیکیها پس از بدیها و چه بسیار بد است بدیها پس از نیکی ها. (کافی، ج ۲، ص ۴۵۸)
پس ایمان در مراتب بالا کنش و واکنشهایی را موجب میشود که در سطح پایینتر آن را به دنبال ندارد. اما تشویق به همین کارهای ساده در کلام و سخنان معصومان(ع) بارها تکرار میشود؛ زیرا تربیت اخلاقی و تغییر سلوک و رفتار آدمی فرآیندی است و نمیتوان به سرعت تغییرات زیاد و شتابان ایجاد کرد. از همین رو در تربیت و تغییر رفتار افراد از آسانترین، کمترین و سادهترین شروع میشود تا پس از آمادگی، مرتبه بالاتر را به او یادآور شده و بدان تشویق کنند. اگر مومنان میبایست در چنان اوجی باشند که به یکدیگر احسان و ایثار کنند و جان و مال خویش را فدای هم سازند، گفتن سلام قولی، گام نخست خواهد بود؛ چرا که سلام مومن در مراتب بالا جانفشانی برای کسب سلامت جاودانه مومن دیگر است. پس امام برای تشویق مردم به کارهای خوب در گام نخست میفرماید: چون مؤمن با مؤمنی دست دهد، پاک و بیگناه از یکدیگر جدا میشوند. (بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۲۰)
تاکید بر آثاری چون پاکی و بیگناهی به عنوان آثار دست دادن برای آن است که مومنان عادت کنند که به یکدیگر احترام بگذارند تا این سلوک در نهایت به جایی برسد که جانفشانی کنند و سلامت یکدیگر را با دفاع از مومن در عمل نشان دهند و بخواهند.
پس مومن واقعی همواره یک گام برتر از دیگران است و در کارهای نیک نه تنها پیشگام و شتابان است بلکه بر خلاف قاعده مقابله به مثل در حوزه اخلاق فردی و مسائل شخصی، اهل احسان، ایثار و عفو است و فراتر از عدالت عمل میکند و آن چنان است که امام (ع) در این سخن میفرماید: سه چیز از خصلتهای نیک دنیا و آخرت است: از کسی که به تو ستم کرده است گذشت کنی، با کسی که از تو بریده است ارتباط برقرار کنی و هنگامی که با تو به نادانی رفتار شود، بردباری کنی. (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۷۳)
امام(ع) برای اینکه مومنان همواره در فکر هم باشند، میفرماید: دعای انسان پشت سر برادر دینیاش، نزدیکترین و سریعترین دعا به اجابت است. (کافی، ج ۲، ص ۵۰۷) این سخن در حقیقت برای آن است که مومن پیوسته در فکر ایمان و مومنان باشد تا هم خودش از آن سود برد و هم برادر ایمانیاش بهره مند شود.
انسان باید در رفتار خویش یک قاعده طلایی را همواره در نظر داشته باشد: آنچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران مپسند. امام باقر(ع) میفرماید: بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند، درباره مردم بگویید. (بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۱۵۲)
بیگمان بهرهمندی از این آموزههایی که در اینجا به عنوان مشت نمونه خروار گفته شد، میتواند سیرت و منش انسان را متحول سازد و انسان را به چنان اوجی برساند که هیچ شاهین تیز پروازی از عقل و وهم بدان نمیرسد؛ زیرا احسان و ایثار و برترینها و بهترینها بودن تنها در شاخه سار ایمان تجلی مییابد و عقل دون پایه محاسبهگر و بده و بستانگرا را به آن راهی نیست. باشد با بهرهگیری از آموزههای مکتب انسانساز اسلام و سنت و سیره پیشوایان معصوم(ع) خود را در کمالات به تمامیتی برسانیم که شایسته نام شیعه و پیرو بودن است.