به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,763
بازدید دیروز: 3,648
بازدید هفته: 3,763
بازدید ماه: 253,056
بازدید کل: 25,863,418
افراد آنلاین: 16
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۳۰ فروردین ۱٤۰٤
Saturday , 19 April 2025
السبت ، ۲۱ شوّال ۱٤٤۶
فروردین 1404
جپچسدیش
1
8765432
1514131211109
22212019181716
29282726252423
3130
آخرین اخبار
۹ ۲ - خاطره ای از همرزم شهید: «امیر ملارضا» : او همیشه به‌صورت انفرادی و با خرج خودش به جبهه می رفت ۱۳۹۶/۰۷/۰۲
خاطره ای از همرزم شهید: «امیر ملارضا»
 
او همیشه به‌صورت انفرادی و با خرج خودش به جبهه می رفت
 

Image result for ‫شهید امیر ملا رضا‬‎


شهید «امیر ملارضا» یکم فروردین 1344 در تهران چشم به جهان گشود. امیر ششمین فرزند خانواده بود. او بعلت ضعف مالی خانواده نتوانست ادامه تحصیل دهد و مجبور شد در یک کارگاه صافکاری مشغول بکار شود. تا اینکه 16 ساله شد و بلافاصله برای جبهه ثبت نام کرد.«امیر»برای نخستین بار در عملیات رمضان در غرب کشور شرکت کرد. او همیشه بصورت انفرادی و با خرج خودش به جبهه می رفت. هنگامی که عملیات والفجر(4) در منطقه پنجوین عراق آغاز شد، او درآن حمله شرکت کرد و در تاریخ 29/8/62 در آن عملیات مفقودالاثر گردید و تا کنون پیکر مقد سش بر نگشته است.
خاطره ای از همرزم شهید: در آن حمله، من كه كمك آرپى جى زن بودم، با شروع درگيرى، زخمى شدم  و از بالاى يك بلندى به زمين افتادم . «امير» من را كشيد بين دو تخته سنگ تا از تيررس دشمن در امان باشم  و خودش براى ادامه عمليات من  را تنها گذاشت و رفت.من تا غروب آن جا بودم؛ سپس عراق شروع كرد به پاتك.فرمانده گردان به نيروها گفت: سريع به عقب برويد!هر كس بماند، ديگر مانده است! من دیگر بدنم سرد شده بود و اصلاً قدرت حركت نداشتم ؛ نگران و مضطرب بودم كه دوباره  «ملارضا» آمد و من  را كول گرفت و به راه افتاد.در بين راه، به طورمرتب خمپاره مى‏زدند و او مجبور مى‏شد هر بارمن را به زمين بزند و درازبكشد. من كه از آن وضع خسته شده بودم، گفتم: مرابگذار و خودت را معطل نكن. او يك باره داد كشيد و با عصبانيت گفت:با چه رويى به محل بروم و به صورت پدر و مادرت نگاه كنم! سيزده، چهار ده ساعت مرا به پشت گرفت و با هزار زحمت مرا به عقب آورد و در آمبولانس گذاشت و خودش بى درنگ بازگشت و در مرحله بعدى همان عمليات، مفقودالاثر شد.

Image result for ‫گل لاله‬‎