معمولا زندگینامه انسانهای بزرگ تاریخ، آمیخته با افسانهها و خرافههاست؛ هرچه منابع مکتوبی که نزدیک به زمان یک شخصیت تاریخی نگاشته شده است، کمتر در دسترس باشد، آلوده شدن تاریخچه زندگی او به گزارشهای دروغ و خرافهآمیز بیشتر است؛ شاید در میان شخصیتهای تأثیرگذار تاریخ بشر، نتوانیم کسی را مانند پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) بیابیم که دوستداران و پیروان و حتی مخالفان او تا این اندازه به بررسی و کاوش در زندگی او پرداخته و از خود علاقه نشان داده باشند. باور مؤمنان به پیامبر، به عنوان فرستاده خدا و معلم انسانها، این است که گفتار و کردارش معیار و مبناست و باید او را در ابعاد گوناگون زندگی سنجیده و الگوی تشخیص درست از نادرست و حق از باطل قرار دهند؛ از این رو همت بسیار زیادی به کار رفته تا همه رفتارها و گفتارهای او برای جامعه اسلامی، زنده بماند و برای همیشه نقشه راه جامعه اسلامی باشد؛ اگرچه جریان خاصی، پس از پیامبر با دستاویز قرار دادن تمسک به قرآن، کوشید تا راه و منش پیامبر را در میان مسلمانان به فراموشی بسپارد، اما مشیت و اراده خداوند از یک سو و احساس و اعتقاد شگرف مسلمانان به شخصیت والای او هرگز اجازه نداد که گذشت روزگار گرد فراموشی را بر چهره دلربای او بنشاند؛ اهلبیت و فرزندان پیامبر و در رأس آنها امام علی علیهالسلام اولین و مؤثرترین کسانی بودند که به نقل گفتارها و الگوهای رفتاری آن حضرت همت گماردند و به صورت سینه به سینه آن را به نسلهای بعد از خود منتقل کردند؛ یکی از شبهاتی که اخیرا در فضای مجازی منتشر شده و میشود، با فراهم آوردن ادله بیاساس تاریخی تلاش میکند تا این گونه القا کند که نه تنها زندگینامه پیامبر اسلام، جعلی و ساخته و اقتباسشده از تاریخ زندگی دیگر شخصیتهای تاریخی است، بلکه شخصیت خود پیامبر هم ساخته تاریخ نویسان است! چیزی که هر انسان افسردهای را هم به خنده وامیدارد! در این نوشتار یکی از این شبهات بررسی و مورد نقد وپاسخگویی قرار گرفته است.
چکیده شبهه
زندگینامه محمد(ص) ساختگی بوده و آن را عدهای ساخته و یا براساس زندگینامه برخی دیگر از پیامبران و یا شخصیتهای مهم تاریخ نوشته و پرو بال دادهاند؛ مثلا یکی از مقاطع مهم زندگی او، یعنی مقطع تولدش را همزمان با ماجرای حمله ابرهه به مکه گفتهاند؛ در حالی که چنین ماجرایی از اساس موهوم و خرافه است! علاوهبر این به نظر میرسد که نگارش زندگینامه پیامبر اسلام تحت تاثیر زندگینامه بودا انجام شده است!
داستان فیل، معجزه الهی!
وجود یک سوره به نام فیل و تصریح به این رویداد تاریخی، در آیات سوره فیل، حتی اگر قائل به اعجاز قرآن نباشیم، سندی تاریخی و محکم بر وقوع این واقعه است؛ اگر به آیات سوره فیل بنگریم، با حیرت تمام میبینیم چگونه قرآن مجید با شیوه اعجاز و اختصارگویی منحصر به فرد، تمام جریان را به صورت کامل و واضح، در کمترین عبارات، بیان کرده است:
«آيا نديدی كه پروردگارت با اصحاب فيل چه كرد؟! آيا مكرشان را باطل نساخت؟! و بر سر آنها پرندگانى فوج فوج فرستاد، تا آنها را با سِجّيل سنگباران كنند؛ پس آنان را چون كاه پسمانده در آخور ساخت»!(1)
البته جزئیات بیشتر این جریان در روایات و منابع تاریخی وجود دارد و گرچه درباره برخی از جزئيات آن، ميان مورّخان و مفسران، اختلافاتی وجود دارد؛(2) اما اصل این حادثه مسلم است و برای اعراب، آنقدر مهم بود كه سال وقوع آن را، «عامالفیل» و به عنوان مبدئى براى تاريخ خود قرار دادند؛(3) بيشتر نويسندگان تاریخ نگار، عذاب اصحاب فيل را ۴۰ سال پيش از بعثت و در سال ولادت رسولاکرم (ص) دانسته(4) و اين تقارن را از بركات ولادت آن بزرگوار برشمردهاند.(5)
سکوت تأییدآمیز
مشرکان!
دیگر دلیل مهمی که بر صحت این رویداد میتوان به آناشاره کرد، این است که قریش و مشرکان مکه هیچگاه آن را انکار نکردند؛ در حالی که میدانیم، آنها همواره در پی این بودند تا بر محمد و کتابش خرده گیرند و آن را ناشی از سحر و جنون معرفی کنند؛ اما از هیچکدام آنها سخنی در نفی داستان اصحاب فیل و آیات آن سوره نقل نشده است، در حالی که در آن زمان، افراد زیادی بودند که آن رویداد را با چشمان خود دیده بودند! زمانى كه پيامبر اكرم(ص) سوره فیل را بر مشركان میخواند، با وجود مخالفت شديدى كه با او داشتند، هيچكس آن را انكار نكرد!(6) یکی از محققان در این زمینه مینویسد: «یکی از ادله متقن بر صحت این داستان، این است که وقتی سوره فیل بر پیامبرنازل شد، با آنکه مشرکان مکه گوش به زنگ بودند تا در گفتههای ایشان کوچکترین نقصی را بیابند و آن را دستاویز کرده و بطلان ادعای پیامبر را اثبات کنند، ولی در هیچ سند تاریخی نیامده که حتی یک نفر در این خصوص اعتراضی کرده باشد»!(7) لذا باید پذیرفت که این رویداد و صحت آن میان عموم مردم مکه، امری مسلم و یقینی تلقی میشده و از آن آگاه بودند؛ این موضوع آنقدر واضح بود که حتی یمنیهای مقیم یمن و حجاز و حبشیانی که در مکه ساکن بودند، آن را انکار نکردند.(8)
داستان فیل
در ادبیات عرب
با مرور اشعار عربی در جاهلیت و اسلام، به خوبی روشن میشود که این حادثه در میان آنان شهرت زیادی داشته و دراشعار شعرای عرب جاهلی (که تنها وسیله ثبت وقایع مهم در آن زمان بود) انعکاس گستردهای داشته است؛ در کتاب اخبار مکه ازرقی و سیره ابن هشام، فصل مبسوطی به انعکاس جریان اصحاب فیل در اشعار عرب اختصاص یافته و تمام آن جمعآوری شده است؛(9)عبداللَّه بن عمرو بن مخزومی، در شعر معروف خود میگويد:
انت الجليل ربّنا لم تدنس انت حبست الفيل بالمغمس
تو اى پروردگار بزرگ ما! منزّه و مبرّا هستى و تو آن خدايى هستى كه فيل را در مغمس از پيشروى به سوى مكه باز داشتى!
عبداللَّه بن قيس رقبات در قصيدهاى میگويد:
و استملّت عليهم الطير بالجندل حتّى كانّه مرجوم
پرندگان، بر آنها با سنگريزههايى ظاهر شدند و سنگبارانشان کردند!(10)
این دو بیت، تنها نمونهاي از اشعاری است که در آن به داستان فیلاشاره شده است؛ یکی از محققان مینویسند: «هیچ تردیدی در صحت این داستان و وقوع این معجزه بزرگ نیست و تاریخ نویسان آن را مسلم دانسته و حتی شعرای عرب دوران جاهلیت، در اشعار خود از آن یاد کردهاند».(11)
علاوه بر دلایلی که مطرح شد، وجود برخی گزارشهای مربوط به جریان اصحاب فیل در منابع غیراسلامی، مؤید بسیار خوبی بر صحت این داستان است؛ چنانکه در پارهای از منابع یونانی آمده است که ابرهه برای کمک به قیصر روم و جنگ با ایرانیان لشکرکشی میکند و در همان مسیر میکوشد تا کعبه را هم تخریب کند؛(12)علاقمندان میتوانند برای آگاهی بیشتر، به منابع مفصل مراجعه کنند.(13)
تاریخ روشن
زندگی پیامبر
ایرادگر شبهه میگوید: زندگینامه محمد(ص) تحت تأثیر زندگی بودا نگاشته شده است! این سخن از عجایب روزگار است؛ زیرا شخصیت بودا و زندگی نامه او در قرون نخستین اسلامی، آن هنگام که سیرهنگاران، زندگانی پیامبر اکرم را مینوشتند، در دسترس آنان نبود و اساسا برای اعراب و مسلمانان نخستین، کمترین شناختی از بودا و سرگذشت او وجود نداشت؛ افزون بر این، عمده مطالبی که در این قسمت گفته شده وجود برخی شباهتهای بسیار جزئی در این دو زندگینامه است که وجود برخی شباهتهای جزئی نمیتواند دلیل چنین ادعای نادرستی باشد؛ چون امکان دارد زندگی هرفردی همانندی جزئی با فرد دیگر داشته باشد؛ زندگی همه انبیا از جهاتی شباهت به هم دارد؛ پس این دلیل نمیشود کسی بگوید زندگی موسی (ع) از زندگینامه یوسف یا ابراهیم (ع) گرفته شده است؛ به ویژه که تقریباً تمام ابعاد زندگی و سیره پیامبر اکرم (ص) واضح است، در مقابل، اما به گفته همه کسانی که به زندگی بودا پرداختهاند، زندگی بودا نه تنها کاملاً مشخص نیست، بلکه با افسانههایی نیز آمیخته است؛(14) و این درحالی است که بودا سالیان زیادی پیش از پیامبرزندگی میکرده است.(15)
نویسنده سعی دارد این گونه القا کند که زندگینامه بودا در آن زمان برای مسلمانان شناخته شده بوده است، در حالی که هیچ شاهدی در این زمینه وجود ندارد و حتی نویسنده نیز با اینکه ادعای بدون دلیل آورده، اما این آشنایی را محدود به سرزمین خراسان کرده و مدعی است که در این قسمت، آشنایی کمی با بودا وجود داشته است؛ بر فرض پذیرش ادعای نویسنده، باید توجه داشت که نخستین سیرهنگاریها در جهان اسلام، مربوط به شهر مدینه و صحابه و تابعین است که یقیناً اطلاعی از بودا و زندگینامه او نداشتهاند؛ چرا که هیچ خبر و گزارشی در این زمینه وجود ندارد. با توجه به دوران نگارش سیره رسول خدا میتوان به یقین گفت که در آن زمان، دستیابی به زندگینامه بودا بسیار مشکلتر از دستیابی به سیره پیامبربوده و اتفاقاً از آشنایی مسلمانان و نویسندگان سیره پیامبر در دوران شکلگیری سیرهها، به زندگینامه بودا خبری نبوده است؛ چرا که در منابع آن عصر هیچ خبری از بودا و اطلاعاتی درباره او نیست.
از طرف دیگر هرچند مورخان مسلمان چنین ادعایی ندارند که تمام زندگینامه پیامبر اکرم مکتوب شده و به ما رسیده است، اما از آنجا که همواره رسول خدا به دستور قرآن مجید الگو و پیشوای مسلمانان بوده است،(16) سیره و حیات آن حضرت مورد توجه و اهتمام همه مسلمانان بوده و از همان قرن اول هجری، کتابهای سیره درباره تاریخ زندگی آن حضرت به نگارش درآمده است؛(17) در واقع زمانی که مسلمانان به نگارش سیره و زندگینامه رسول خدا پرداختند، انگیزههای زیادی در این زمینه وجود داشت؛ از جمله میتوان به لزوم آشنایی آنها با سیره و عملکرد ایشان وتبیین و حل چالشهای سیاسی و فرهنگی جامعه اسلامیاشاره کرد؛ توجه به سنت و سیره پیامبر، که با عنوان «حدیث» نیز از آن یاد میشده است، از نخستین سالهای پس از حیات پیامبر اسلام و حتی در دوران زندگی آن حضرت وجود داشته است؛ با توجه به این دلایل، مسلمانان از لحاظ شناخت سیره و یا منابع شناخت آن، دچار مشکل جدی نبودهاند تا بخواهند سیره پیامبر را تحت تاثیر زندگینامه بودا نگارش کنند؛ بویژه که در دوران صحابه و تابعین، که اطلاعات زیادی از پیامبر اکرم وجود داشته است، کار نگارش سیره شروع شده است.
سیرهها
چگونه سامان یافتهاند؟
در اینجا به صورت مختصر به روند شکلگیری چند منبع مهم در سیرهنگاری اولیهاشاره میکنیم؛ یکی از مشهورترین سیره مبسوط پیرامون زندگی پیامبر، سیره ابن اسحاق است؛ این کتاب که نام دیگرش «كتاب المبتدأ و المبعث و المغازى» است، از نخستين آثار جامعى است كه تا اواسط قرن دوم در اين موضوع نگاشته شده است؛ محمد بن اسحاق بن يسار المطلبى (م 150) روايات و اخبارى را كه در زمان خودش، يعنى آخر قرن اول و اوايل قرن دوم هجرى، در موطن اصلىاش، یعنی مدينه، از زباناشخاص آگاه و موثق، كه عده ايشان از صد نفر مىگذرد، به گوش خود شنيده، جمعآورى كرده است؛وی یافتههای خود را طى سفرهاى دور و درازش به مصر، كوفه، جزيره، رى و بغداد به شاگردانش، كه عده ايشان نيز بالغ بر صد تن است، املا كرده است.(18)
برخی از مشهورترین منابع تاریخی در سیره و زندگی پیامبر اکرم (ص) توسط بزرگان و دانشمندان غربی تحقیق و چاپ شده و صحت آنها توسط خود نویسندگان اثبات شده است؛در این راستا میتوان به کتاب مغازی واقدی، که توسط مارسدن جونز، تحقیق و چاپ شده استاشاره کرد؛ وی در مقدمه کتاب، با اثبات صحت و اصالت منابع تاریخی و سیره مینویسد: «معروفترين كتابهايى كه در قرن دوم هجرى درباره سيره تأليف شدهاند، دو كتاب ابن اسحاق و واقدى است؛ ولى اين دو كتاب نخستين كتابهايى درباره اين موضوع نيستند؛ به نظر ما کسانی که گفتهاند سيره ابن اسحاق در نگارش تاريخ اسلام، نقطه آغاز است، اشتباه کردهاند؛ زیرا بديهى است كه گفتار و كردار پيامبردر مدت زندگى آن حضرت، كمال اهميت را داشته و پس از رحلت او، بر اهميت آن نيز افزوده شده است؛ همين اهميت موجب شده تا در مورد تدوين زندگينامه و جمع احاديث و اخبار مربوط به او توجه كاملى پيدا شود؛ نبايد تصور كرد كه انگيزه اين كار فقط تقوى و عشق به پیامبر است، بلكه جامعه اسلامى، سخت نيازمند به تنظيم و ثبت عقايد دينى و احكام شرعى بود و اين مسئله، انگيزه اصلى براى تنظيم روش زندگى پيامبراست تا زندگی او نقشه راه جامعه اسلامی باشد؛ وانگهى، پيشامدهاى سياسى و تحولات اجتماعى و دينى قرن اول و دوم هجرى نه تنها ضرورت تنظيم سيره پيامبر را ايجاب مىكرد، بلكه ضرورت تنظيم حديث و فقه و تفسير را هم در برداشته است».(19)
* مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانوشتها
۱- سوره فیل، 1تا5.
2و3. طبرى، جامع البيان فى تفسير القرآن، بیروت، دارالمعرفه، چ اول، 1412ق، ج30، ص191؛ مسعودی، مروج الذهب، تحقيق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، چ دوم، 1409ق، ج2، ص105.
4.طبرسی، مجمع البیان،انتشارات ناصر خسرو ج10، ص825؛ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد- بیروت، دار العلم للملایین- مکتبه النهضه، ج3، ص507.
5. مجمع البیان، همان؛ آلوسى، روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم، بیروت، دارالكتب العلميه، چ اول، 1415ق، ج30، ص420.
6. مجمع البیان، پیشین، ج10، ص826؛ علامه طباطبايى، الميزان فى تفسير القرآن، قم، انتشارات اسلامى جامعه مدرسين، 1417ق، ج20، ص361.
7. ر.ک: مقاله اصحاب فیل، مجله مکتب تشیع، اردیبهشت 1341، شماره 9، ص137.
8. ر.ک: مقاله پژوهشی تاریخی در ماجرای اصحاب فیل، حسن فراهانی، مجله معرفت، فروردين 1380، شماره 40، ص48.
9. ابن هشام ، ، السیره النبویه، بیروت ، دارالمعرفه ، ج1، ص57؛ ازرقي، اخبار مكه، قم، انتشارات الشريف الرضي، چ اول، 1411ق، ج1، ص136.
10. همانها؛ مجمعالبیان، پیشین، ج10، ص826.
11. ر.ک: مقاله نگرشی عمیق به داستان اصحاب فیل، حمیدرضا دستغیب بهشتی، درسهایی از مکتب اسلام، مهر1364، سال25، شماره7، ص61.
12. ر.ک: مقاله اصحاب فیل، مجله مکتب تشیع، اردیبهشت 1341، شماره 9، ص130.
13. ر.ک: مقاله لشکرکشی ابرهه به مکه به روایت تاریخ و قرآن، حمید آریان، مجله تاریخ در آیینه پژوهش، پاييز1384، شماره7، ص25 تا 82.
14و 15. دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر مصطفی میرسلیم، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، 1375ش، ج4، واژه بودا، شماره1947.
16. احزاب / 21
17. ر.ک: ابن هشام، السيرة النبوية، تحقيق مصطفى السقا و ابراهيم الأبيارى و عبد الحفيظ شلبى، بيروت، دارالمعرفة، بیتا، مقدمه تحقیق ص5.
18. همان، ص13.
19. واقدی، المغازى، تحقيق مارسدن جونس، بيروت، مؤسسة الأعلمى، چ سوم، 1409ق، مقدمه محقق ص19.