به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,183
بازدید دیروز: 1,937
بازدید هفته: 6,120
بازدید ماه: 121,626
بازدید کل: 23,783,422
افراد آنلاین: 4
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۳۰ اردیبهشت ۱٤۰۳
Sunday , 19 May 2024
الأحد ، ۱۱ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۳۷ - آیت‌الله مجتبی تهرانی : بیهوده‌گویی؛ عوامل، آثار و راه‌های درمان آن‌ ۱۳۹۶/۱۱/۰۷

بیهوده‌گویی؛ عوامل، آثار و راه‌های درمان آن‌

Image result for ‫آیت‌الله مجتبی تهرانی‬‎

آیت‌الله مجتبی تهرانی

در مطلب حاضر رذیلت اخلاقی بیهوده‌گویی از دیدگاه شرع و اخلاق مورد بررسی قرار گرفته و عوامل پیدایش و آثار و پیامدهای آن و نیز راه‌های درمان این خصلت نکوهیده تبیین شده است.
***
شايسته نيست انسان سرمايه عمر را با سخنان بيهوده و بى‌فايده از بين ببرد و بايد بكوشد تا از هر لحظه عمر گرانبهايش بهره‌مند شود و سرمايه زندگانى را به سادگى از دست ندهد. بايد از آنچه مدت كوتاهى در اختيارش ‍ گذاشته شده، بيشترين استفاده را برده، براى آخرت خود زاد و توشه‌اى فراهم آورد؛ بنابراين سخن بيهوده، حتى براى يك لحظه هم هدر دادن سرمايه است.
بيهوده‌گويى از آفاتى است كه بيشتر انسان‌ها به آن مبتلايند و به سبب آن، به وادى آفات ديگر زبان، كشيده می‌شوند؛ پس بايد در رفع آن كوشيد و راه را بر گناهان زبان بست.
تعريف بيهوده‌گويى
مقصود از بيهوده گويى، به زبان آوردن سخنى است كه فايده مجاز و مشروع دنيايى یا آخرتى، مادى يا معنوى و عقلايى يا شرعى نداشته باشد. سخن گفتن از آنچه براى گوينده بهره‌اى ندارد، بيهوده‌گويى است كه از آن به شهوت كلام نيز تعبير شده است؛ البته بى‌فايده بودن سخن براى گوينده‌، به معناى بى‌ارزش بودن آن براى همگان نيست. چه بسا سخنانى كه براى برخى بى‌فايده  و براى ديگران سودمند و مفيد است؛ از اين رو مفيد بودن را می‌توان امرى نسبى به شمار آورد؛ اگرچه ممكن است برخى سخنان، براى همگان بى‌فايده باشد.
اقسام بيهوده‌گويى
الف: سخن گفتن درباره موضوع بى‌فايده
گاه انسان از موضوعى سخن می‌گويد كه هيچ فايده اى براى او ندارد؛ اگر چه ممكن است همان موضوع، براى برخى مفيد باشد؛ در اين حال، سخن او از اقسام كلام بى فايده يا بيهوده‌گويى به شمار می‌رود؛ مانند سخن گفتن از رنگ چشم و موى ديگران كه براى بيشتر افراد بى‌فايده، ولى براى برخى از مراكز اطلاعاتى، مفيد است.
ب: سخن اضافى (فضول كلام)
سخن بيش از اندازه لازم و كافى - اگرچه درباره موضوعى سودمند هم باشد-، از اقسام كلام بى‌فايده به شمار می‌رود؛ البته روشن است كه مقصود از آن، توضيح يا تكرارى كه جهت درك بهتر ارائه می‌شود نيست؛ زيرا به چنين تكرارى نياز بوده از آن استفاده می‌شود.
ج: سخن نابجا
سخن كافى و به اندازه درباره موضوع سودمند و مفيد، اگر بيرون از جايگاه مناسبش گفته شود، از اقسام كلام بى فايده شمرده می‌شود. نابجايى سخن‌، گاه از عدم تناسب سخن با مخاطب پديد می‌آيد؛ ماننده اقامه برهان‌هاى غامض و دشوار براى عوام  و گاه از نبود تناسب زمانى‌، مكانى و...مخاطب حاصل می‌شود؛ مانند سخن گفتن با افرادى كه از فرط خستگى‌، توان گوش ‍سپردن به سخنان گوينده را ندارند.
پرسش بى‌فايده را هم می‌توان از اقسام كلام بيهوده به شمار آورد كه در اين قسم نيز گاه از امرى بى‌فايده پرسيده می‌شود؛ مانند آن شخص كه پس از كلام اميرمؤمنان على‌(ع‌): سلونى قبل ان تفقدونى؛ از من بپرسيد پيش از آنكه مرا در ميان خود نيابيد، از تعداد موهاى سر و صورت خويش پرسيد و گاه از كسى می‌پرسد كه به پاسخ گفتن قدرت يا رغبت ندارد. همه اينها افزون بر اينكه وقت پرسش‌كننده را از بين می‌برد، وقت پاسخ‌دهنده را نيز هدر می‌دهد و او را به زحمت می‌اندازد. اين در صورتى است كه آفتى متوجه آن دو نشود و طرح پرسش براى اظهار فضل‌، فخرفروشى و تحقير طرف مقابل نباشد؛ وگرنه افزون بر نابودى عمر، انسان را به وادى گناه نيز می‌كشاند و بى‌مقدار می‌كند. براى پاسخ دهنده نيز ممكن است پيامد زشتى را به همراه داشته باشد؛ براى نمونه‌؛ آنگاه كه روزه‌دارى را نا‌آگاهانه به خوردن و آشاميدن فرا می‌خوانند و او می‌پرهيزد، از او می‌پرسند: «روزه هستى‌؟» با اين پرسش‌، چند مشكل براى پاسخ‌دهنده پديد می‌آيد. اگر بگويد روزه نيستم‌، دروغ گفته است. اگر بگويد روزه هستم‌، از پاداش عبادت پنهانى او كاسته شده است. اگر پاسخ مثبت دهد و از اين پاسخ‌، انگيزه لذت و غرور داشته باشد، به ورطه «ريا» افتاده و اگر پاسخ ندهد، به پرسش‌كننده توهين كرده است . همچنين اگر از شخصى چيزى بپرسد كه او نمی‌خواهد در آن مورد پاسخى دهد و دوست دارد مسئله از ديد پرسش‌كننده يا ديگران پنهان بماند، در اينجا پرسش‌كننده نه تنها وقت پربار خود را هدر داده‌، بلكه وقت طرف مقابل خود را نيز گرفته و تباه كرده است بدون اينكه نتيجه خاصى از گفتار خود گرفته باشد. به اين ترتيب، پرسش بى‌فايده، از بدترين نوع كلام بى‌فايده است.
نكوهش بيهوده‌گويى از ديد شرع
نهاد پاك آدمى، از زيان و كاستى نفرت داشته‌، انسان را از هر امر زيانبارى باز می‌دارد. از سويى عمر، سرمايه اصلى بشر است كه به تندى سپرى می‌شود و راهى براى بازگشت آن نيست. با توجه با اين دو نكته، خرد آدمی‌، به ناپسندى گفتار بيهوده حكم كرده، گزافه‌گو را سزاوار نكوهش می‌داند. شريعت هم با صحه نهادن بر حكم عقل، انسان را از اين كار بازمی‌دارد. روايات موجود در اين زمينه، اهميت پرهيز از سخن بيهوده را نمايان می‌سازد. رسول خدا‌(صلى‌الله عليه و آله و سلم) در حديث طولانى معراج می‌فرمايد: (ديدم ) كه دوزخ، هفت در داشت و بر هر درى سه جمله نوشته شده بود. بر در پنجم نوشته بودند:...و لا تكثر منطقك فيما لا يعنيك فتسقط من رحمه‌ًْالله ...؛ و در آنچه بيهوده است، بسيار سخن نگو كه از رحمت خدا ساقط می‌شوى.
در جاى ديگرى می‌فرمايد: من حسن اسلام المرء تركه ما لا يعنيه؛ از خوبى اسلام آدمى است كه آنچه را به كارش نمی‌آيد، ترك كند.
روايت بروشنى ستايش پيامبر‌(ص‌) از ترك اين رفتار را می‌نماياند، چرا كه آن را از جمله نيكى‌ها و محاسن اعتقاد شخص مسلمان شمرده است.
همچنين به ابوذر غفارى‌(ره‌) فرمود: الا اعلمك بعمل خفيف على البدن، ثقيل فى الميزان‌؟ قلت: بلى يا رسول‌الله. قال‌: هو الصمت و حسن الخلق و ترك ما لا يعنيك؛ آيا عملى آسان و سبك براى بدن، و سنگين و پربها در ميزان اعمال به تو بياموزم‌؟ عرض كردم: آرى، اى رسول خدا.حضرت فرمود: خاموشى و خوش‌خلقى و ترك كار بيهوده‌‌.
حضرت در اين عبارت بر اهميت و سنگينى اعمال در آخرت اشاره داشته‌، بر ترك سخن بيهوده تاييد می‌فرمايد. در جاى ديگر نيز می‌فرمايد: من راى موضع كلامه من عمله قل كلامه الا فيما يعنيه؛ هر كس كلام خود را جزیى از عمل خويش بداند، سخن او كم می‌شود، مگر در مواردى كه براى او فايده دارد.
امام على‌(ع‌) يكى از صفات مؤمنان را دورى از سخن بى‌فايده برمی‌شمرد و از گزافه‌گويان اظهار شگفتى می‌كند: عجبت لمن يتكلم بما لا ينفعه فى دنياه و لا يكتب له اجره فى اخراه؛ در شگفتم از كسى كه سخنى می‌گويد كه در دنيا سودى ندارد و در آخرت اجرى نخواهد داشت‌.
سخن اضافى - اگرچه درباره امرى مفيد هم باشد - نكوهيده است؛ زيرا اضافه آن بيهوده است و فايده‌اى به بار نمی‌آورد. رسول خدا می‌فرمايد: طوبى لمن امسك الفضل من لسانه و انفق الفضل من ماله؛ خوشا به حال كسى كه زيادى كلامش را نگاه دارد و زيادى مالش را انفاق كند.
در سخنى از اميرمؤمنان على(ع‌) نيز آمده است: شر ما شغل به المرء وقته الفضول؛ بدترين چيزى كه آدمى وقت خود را به آن سرگرم می‌كند، كارهاى زيادى است (كه شامل سخن زيادى هم می‌شود.)
روزى اميرمؤمنان على‌(ع) از كنار مردى كه فراوان سخن می‌گفت، عبور كرد، ايستاد و خطاب به وى فرمود: يا هذا انك تملى على حافظيك كتابا الى ربك فتكلم بما يعنيك ودع ما لا يعنيك؛ اى (مرد!) همانا تو (با اين گفتارت) نامه‌اى را به سوى پروردگارت نزد دو فرشته نگاهبانت‌، پر می‌كنى [= گفتار بيهوده تو نوشته می‌شود]؛ پس، از آنچه مفيد است‌، سخن بگو و چيز بيهوده را رها كن.
سخن نابجا هم، اگرچه درباره موضوعى مفيد باشد، نكوهيده است؛ زيرا افزون بر آنكه فايده‌اى ندارد، چه بسا كاستى شخص گوينده را نيز در پى داشته است.
سيدالشهدا حضرت حسين‌(ع‌) به ابن عباس فرمود:يا ابن عباس لا تتكلمن بما لا يعنيك فاننى اخاف عليك الوزر و لا تتكلمن بما يعنيك حتى ترى له موضعا فرب متكلم قد تكلم بحق فعيب؛ اى فرزند عباس ! هرگز از آن چه بى‌فايده است‌، سخن مگو؛ چرا كه من از وزر براى تو می‌ترسم و هرگز از آنچه مفيد است‌، سخن نگو تا هنگامى كه جايگاهى مناسب براى سخنت ببينى. چه بسا گوينده‌اى كه به حق سخن گويد (اما در جايگاه نامناسبش)؛ پس بر او عيب گرفته می‌شود.
امام صادق‌(ع) نيز در گفتارى مانند همين می‌فرمايد:... ودع كثيرا من الكلام فيما يعنيك حتى تجد له موضعا قرب متكلم بحق فى غير موضعه فعنت؛ ... و بسيارى از سخنان مفيد را ترك كن تا براى آنها جايگاهى مناسب بيابى. چه بسا گوينده بحقى كه در جايگاه نامناسب سخن می‌گويد و در سختى قرار گرفته، نابود می‌شود.
پرسش بى‌فايده هم امرى نكوهيده است؛ چنانكه يكى از اصحاب امام صادق(ع) نقل می‌كند نزد امام بوديم كه آسمان رعدى زد.
حضرت فرمود: سبحان من يسبح له الرعد بحمده والملائكه من خيفته فقال له ابو بصير جعلت فداك ان للرعد كلاما فقال: يا ابا محمد سل عما يعنيك ودع ما لا يعنيك؛ پاك و منزه است كسى كه رعد به ستايش او، و فرشتگان از ترس او تسبيح می‌گويند. ابوبصير عرض كرد: فداى تو شوم‌، آيا رعد هم سخن می‌گوید؛ امام فرمود: اى ابا محمد! از چيزى كه به كارت می‌آيد بپرس و آنچه را به كارت نيايد، رها كن.
ريشه‌هاى بيهوده‌گويى
عوامل ذيل، انسان را به وادى بيهوده‌گويى می‌كشاند:
الف: كنجكاوى بيجا
اشتياق به دانستن چيزى كه براى شخص سودى ندارد يا كاوش در مسائل غير مفيد، از عوامل مهم بيهوده‌گويى است‌، البته اين نبايد با مسأله كسب دانش و فهميدن امور مفيد و نيكو، اشتباه شود. مقصود از اين عامل‌، حرص ‍ به دانستن چيزهايى است كه فقط سرگرم‌كننده ولى بى‌فايده‌اند؛ مانند دانستن تعداد آجرهاى خانه فلان شخص‌، يا پرسش از تعداد موهاى سر خود.
ب: علاقه فراوان و صميميت
شدت علاقه به ديگرى، موجب پيدايش ميل فراوان به سخن گفتن با او می‌شود كه اين می‌تواند انسان را به بيهوده‌گويى و پرگويى وا دارد. فرد، در اين حال آنقدر سرگرم سخن گفتن است كه به مفيد بودن يا نبودن گفتارش ‍ توجه ندارد.
ج: وقت گذرانى
گاه گوينده به اشتباه گمان می‌كند كه وقت اضافى دارد و با سخن گفتن می‌تواند اين وقت را پر كند؛ براى همين به سخن گفتن درباره هر چيزى پرداخته‌، وقت خويش را هدر می‌دهد.
د: حب جاه (جلب توجه)
سخن گفتن گاه براى جاى گرفتن در دل ديگران است كه در اين حال‌، فرد با سخن گفتن می‌كوشد توجه ديگران را به خود جلب كند تا مردم به ارتباط با او تمايل نشان دهند.
پيامدهاى زشت بيهوده‌گويى
الف: تباه شدن عمر
كمترين زيان كلام بيهوده براى شخص متكلم‌، تباه شدن عمر او است كه بزرگترين سرمايه زندگى او شمرده می‌شود. آنچه انسان در اين جهان به دست می‌آورد، به سبب عمر او است. انسان می‌تواند از اين بخش ‍ زندگانى‌، براى جهان آخرت خود توشه بردارد و البته با گفتن سخنان بيهوده كه هيچ فايده دنيايى و آخرتى ندارد، اين فرصت از بين می‌رود. اگر زمانى را كه صرف سخنان بيهوده می‌كند، به سكوت بگذراند و در سكوتش هم به ياد حق باشد، گنجينه اى بزرگ براى آخرت خويش ذخيره كرده است. افزون بر اين‌، انرژى خود را نيز نگاه داشته است.
 ب: حقارت در اجتماع
كلام بى‌فايده و اضافى‌، سبب كاستى مقام گوينده می‌شود؛ زيرا هر سخنى به صورت معمول مخاطبى دارد و مخاطب با شنيدن سخنان بى‌ارزش از گوينده‌، ارج و منزلت پيش از شنيدن را براى او باور نخواهد داشت.
ج: درخواست پوزش
يكى ديگر از آثار زشت بيهوده‌گويى، اين است كه چه بسا سخنى بر زبان آورد يا برخوردى كند كه از آن پشيمان شود و به ناچار از مخاطب عذر بخواهد؛ حال آنكه در روايات آمده است: (مؤمن وارد كلامى نمي‌شود يا كارى نمی‌كند كه پس از آن عذر بخواهد.)
د: زمينه‌سازى گناهان زبان
سخن بيهوده، زمينه ورود انسان به وادى گناهان زبان را فراهم می‌سازد؛ زيرا بيهوده‌گويى‌، از شهوت كلام سرچشمه می‌گيرد و اين اشتها به سخن گفتن‌، خطرهايى چون غيبت‌، دروغ‌، فرو رفتن در باطل و ... را در پى دارد. كسانى كه شهوت سخن گفتن دارند، بسيار آسان‌تر از ديگران به گفتار حرام دچار می‌شوند. روشن است كه بيهوده‌گويى و پرگويى‌، انسان را به وادى گناه نزديك می‌سازد؛ زيرا سخن درست‌، اندك است و شخص پرگو براى سخن گفتن‌، به نادرست روى می‌آورد؛ چنانكه پيامبر(ص) می‌فرمايد: من كثر كلامه كثر سقطه و من كثر سقطه كثرت ذنوبه و من كثرت ذنوبه كانت النار اولى به؛ كسى كه بسيار سخن گويد، خطايش فراوان می‌شود و كسى كه خطايش ‍ فراوان شود كار بيهوده اش فزونى می‌گيرد و كسى كه بيهوده كارى‌اش فزونى گيرد، دروغش افزون می‌شود و كسى كه دروغش فراوان شود، گناهانش ‍ بسيار می‌شود ...
گويا بيهوده‌گويان، سخن را جزو رفتار خويش به شمار نمی‌آورند و براى همين است كه به وادى هولناك گناه كشيده می‌شوند.
رسول خدا می‌فرمايد: من لم يحسب كلامه من عمله كثرت خطاياه و حضر عذابه/ هر كس سخنش را از رفتارش به شمار نياورد، خطاهايش زياد و عذابش حاضر می‌شود.
ر: دورى از رحمت الهى
بيهوده‌گويى، انسان را از رحمت خداوند دور می‌سازد. همان گونه كه گذشت، رسول خدا(ص) در حديث معراج فرمود: بر در پنجم دوزخ نوشته شده بود: درباره آنچه به كارت نيايد [= براى تو بى‌فايده است ]، بسيار سخن مگو كه از رحمت خدا ساقط می‌شوى.
س: از دست دادن امور مفيد
هنگامى كه شخص به امور بى‌فايده سرگرم می‌شود، از آنچه مفيد و سودمند است، باز می‌ماند؛ يعنى نه تنها سودى نمی‌برد، بلكه منفعت‌هاى بسيارى را از دست می‌دهد.
حضرت على‌(ع) می‌فرمايد: من اشتغل بما لا يعنيه فاته ما يعنيه؛ هر كس خود را به چيزى كه به كارش نيايد سرگرم سازد، آنچه را كه به كارش آيد از دست می‌دهد.
ع: نابودى خرد
عقل، انسان را به پيشرفت و كمال فرا می‌خواند. سرگرم شدن به امور زائد و بى‌فايده‌، حركتى در جهت خلاف فرمان عقل بوده‌، موجب نابودى آن می‌شود.
از امام على (ع) نقل شده است: ضياع العقول فى طلب الفضول؛ ضايع شدن عقل‌ها، در جستجوى كارهاى زائد است.
ف: گمراهى
بيهوده‌گويى موجب نابودى خرد می‌شود و با از دست دادن خرد، انديشه به خطا رفته، انسان، راه كمال و سعادت را گم خواهد كرد.
اميرمؤمنان می‌فرمايد: وقوعك فيما لا يعنيك جهل مضل؛ قرار گرفتن تو در آنچه به كارت نمی‌آيد، نادانى گمراه‌كننده‌اى است.
و: قساوت قلب
دورى از ياد خدا، دل را سخت می‌كند و نتيجه پرگويى در آنچه به كار نمی‌آيد، كاهش ذكر خدا و سرانجام آن، قساوت قلب است.
رسول خدا(ص) می‌فرمايد: لا تكثروا الكلام بغير ذكر الله فان كثره الكلام بغير ذكرالله تقسو القلب ان ابعد الناس من الله القلب القاسى؛ سخن در غير ياد خدا را زياد نكنيد. همانا سخن بسيار در غير ياد خدا، دل را سخت می‌كند. همانا دورترين مردم از خدا، دل شخص سنگدل است.
ش: خستگى شنونده
بيهوده‌گويى، افزون بر زيان‌هاى پيش گفته، موجب ملامت و خستگى شنونده نيز می‌شود كه اين خود، بى‌ميلى شنونده به هم سخن شدن با بيهوده‌گو را در پى خواهد داشت.
اميرمؤمنان على‌(ع) می‌فرمايد: اياك و كثره الكلام فانه يكثر الزلل و يورث الملل/ از پرگويى بپرهيز؛ زيرا بر لغزش‌ها می‌افزايد و كسالت و خستگى را به دنبال می‌آورد.
راه‌هاى درمان بيهوده‌گويى
درمان بيهوده‌گويى از دو راه علمى و عملى ممكن است.
دقت در پيامدهاى سخن بى‌فايده و يادآورى مستمر آنها، سبب ترك اين عادت ناشايست می‌شود.
بيهوده‌گو بايد بداند كه عمر عزيزش بر نمی‌گردد؛ پس نبايد آن را صرف كار بيهوده كند. اگر شدت علاقه، او را به بيهوده‌گويى وا داشته است، بداند كه با اين كار عمر دوستش را تباه می‌كند؛ در حالى كه می‌تواند با سخنان سودمند محبت خويش را ابراز كند.
به يادآوردن ارزش والاى ذكر خدا و انديشه در مبدا و معاد نيز او را بر ضد بيهوده‌گويى، تشويق و تحريك می‌كند. شناخت نقش گفتار در ميان ديگر رفتار، گامى بسيار مهم در ترك بيهوده‌گويى است. آنگاه كه انسان به اهميت نقش سخن در زندگى آگاه شود، ديگر به گفتار بى‌فايده روى نخواهد آورد.امام صادق‌(ع‌) به نقل از رسول خدا(ص‌) می‌فرمايد: من راى موضع كلامه من عمله قل كلامه الا فيما يعنيه؛ هر كس جايگاه سخنش را در ميان رفتارش بشناسد، گفتارش جز در امور مفيد، كم می‌شود.سرگرم شدن به كارهاى مفيد و سودمند، كوششى مناسب براى ترك عادت بيهوده‌گويى است؛ زيرا پرداختن به بيهوده‌گويى، انسان را از كارهاى سودمند باز داشته است؛ پس براى ترك آن بايد به ضدش عمل كرد.اميرمؤمنان على‌(ع) می‌فرمايد: من اطرح ما يعنيه وقع الى ما لا يعنيه؛ كسى كه آنچه را به كارش آيد كنار گذارد، در آنچه به كارش نيايد [= مفيد نباشد] قرار می‌گيرد.پرداختن به ذكر، دعا، مسائل مفيد علمى و ارشاد و تربيت، از جمله امور مفيدى است كه انسان را از بيهوده‌گويى دور می‌سازد.از: کتاب اخلاق الهى، جلد چهارم، آفات زبان به نقل از حوزه نیوز