گردآوری: محمدرضا مرادی
اشاره:
انقلاب اسلامی باعث دگرگونی عظیم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران شد و نیز تأثیری شگرف در سطح جهانی به وجود آورد. با وجود آنکه انقلابهای بسیاری در جهان روی داده است ولی انقلاب اسلامی ایران منحصر به فرد است. این انقلاب مورد توجه و تجزیه و تحلیل و حمایت و استقبال اندیشمندان و انقلابیون جهان قرار دارد. تحلیل آن در اندیشههای کلامی و آکادمیک بسیاری بروز و ظهور کرده و باعث شناخت مجدد اسلام در جهان معاصر شده است. سنخ آرای اندیشمندان البته در مورد ابعاد گوناگون شخصیت حضرت امام خمینی(ره) با مقیاسهایی که از خطوط فکری، اهداف و روشهای کاری آنان در دست داریم، بسیار سهل و ساده است. این نظرات از سه مقوله سکوت و کتمان، اظهارات معاندانه و جعلی، اعترافات ضمنی محتاطانه و بعضا صادقانه تجاوز نمیکند. موضع اصلی آنها در رابطه با اسلام و بالتبع انقلاب اسلامی و بالاخص ابعاد امام خمینی(ره) روشن است اما اثرگذاری ایشان بر روند احیای تفکر دینی چنان عمیق، گسترده، ریشه دار و واضح است کهگریزی جز اعتراف ولو نیم بند و ضمنی و یا صریح نسبت به آن وجود ندارد. در این مطلب به بررسی آرای نویسندگان مسلمان و غربی در مورد انقلاب اسلامی خواهیم پرداخت.
کرامت بنیادین
پروفسور «بری گروسمن» استاد دانشگاه «ملبورن» استرالیا معتقد است امام خمینی(ره) با انقلاب خود به مردم قول تحقق «کرامتی بنیادین» را داد، کرامتی که تنها با پیروی از تمامی جنبههای وجود انسان اعم از مادیات و معنویات امکانپذیر است. او امام خمینی(ره) را یکی از تأثیرگذارترین مردان قرن بیستم میداند و معتقد است: امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی- انقلابی که بر اساس قوانین اسلامی و نه مکتبی انسانی- به معنای واقعی کلمه همچون دیواری محکم در برابر بیعدالتی و ظلم و ستمی که مردم خارج از جهان آتلانتیک طی قرنها استعمارگری و امپریالیسم و امثال آن متحمل شدند، ایستاد. انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی بر خلاف دیگر جنبشهای اسلامی، موجبات اتحاد و انقلاب بینالمللی ملتهای در حال توسعه جهان را نیز فراهم آورد. از همین روست که ایران به سرعت در جهان آتلانتیک سکولار و شریک ناچیزش در خاورمیانه- پادشاهی عربستان سعودی- به کشوری منفور مبدل شد.
اسلام واقعی
علامه «عارف واحدی» دبیرکل مجمع علمای شیعه پاکستان معتقد است که انقلاب اسلامی ایران برای حمایت از مستضعفان و طبقه محروم در جهان پا گرفته و تأثیر زیادی بر پاکستان داشته است. وی تاکید کرد که امامخمینی(ره) بزرگترین حرکت انقلابی در جهان را سرپرستی کرده و سرنوشت منطقه و دنیا را تغییر دادند. از نظر علامه واحدی، انقلاب فرانسه شکست خورد، اما انقلاب اسلامی، ایران به پیروزی رسید و اثرات آن بر دیگر کشورها از جمله پاکستان مثبت بود.تا قبل از انقلاب اسلامی کشور ایران توسط آمریکا به ژاندارم منطقه تبدیل شده بود و از واشنگتن پیروی میکرد. علامه عارف واحدی تاکید دارد که انقلاب اسلامی سبب شد ایران به کشوری خودمختار تبدیل شود و نه تنها از سیاست برخی کشورها مانند آمریکا پیروی نکند، بلکه سیاستی مستقل داشته و در برابر استکبار جهانی ایستادگی کند. دبیرکل مجمع علمای شیعه پاکستان معتقد است، تا امروز همه کشورهای مخالف و حامیان آمریکا از هر دسیسهای برای منحرف کردن انقلاب اسلامی استفاده کردهاند، اما نیرنگهای آنها تأثیری نداشته و ملت ایران را متزلزل نکرده است. دشمنان سعی کردند با تحمیل جنگ به ایران و پشتیبانی از صدام، انقلاب اسلامی را در نطفه خفه کنند اما موفق نشدند و در حال حاضر فرهنگ انقلابی به سایر کشورها صادر شده است. بسیاری از کشورها تلاش کردند که به نام اسلام در دنیا حکومت کنند، اما موفق نشدند و نمونه بارز آن طالبان هستند. انقلاب اسلامی ایران بر خلاف طالبان، اسلام واقعی را به دنیا شناساند و کاری کرد که چهره منافقان برای تمام مردم دنیا آشکار شود. امام خمینی(ره) با تأکید بر برپایی روز قدس،جنبشهای حمایت از مردم فلسطین را جان تازه بخشیدند و امروز این مسئله در مجامع بینالمللی مطرح میشود. امام خمینی(ره) اقداماتی را که در نظر داشتند جامه عمل پوشاندند و چشم انداز آینده را برای تمام مسلمانان روشن کردند. بسیاری از افراد تلاش کردند با تقلید از امام خمینی(ره) در پاکستان انقلاب برپا کنند که موفق نشدند، زیرا هیچ کس نمیتواند مانند ایشان که یک فقیه کامل بودند مردم را سرپرستی کند.
بزرگترین شخصیت قرن بیستم
دکتر «مصطفی ایوب»، دانشمند مسلمان آمریکایی و مسئول گروه مطالعات ادیان در دانشگاه «تامبل» آمریکا در مورد رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران میگوید: «بنده معتقدم که تاریخ، امام خمینی(ره)را به عنوان بزرگترین شخصیت جهانی قرن بیستم معرفی خواهد کرد، زیرا او فردی بود که هم نبوغ سیاسی و هم نبوغ دینی داشت. درست است که ولایت فقیه به عنوان یک مفهوم اسلامی شیعی از غیبت صغری همواره مورد بحث و بررسی بوده ولی امام خمینی رحمهًْالله به این مفهوم تفسیر دیگری دادند که امام معصوم علیهالسلام از طریق علمایی که فقیهاند نقشی در حکومت دارد و آن علماء نایبان امام علیهالسلام هستند و چنانچه در شخصی خصوصیاتی که امام عصر(عج) بیان کرده فراهم گردد، فقیه اول خواهد بود. بنده معتقدم که از جمله مهمترین تاثیرات نهضت امام خمینی رحمهًْالله این بوده که حکومت در یک کشور بزرگ و با اهمیت اسلامی را از ماهیت لائیکی آن به ماهیت اسلامی و دینی مبدل ساخت و بدین ترتیب جمهوری اسلامی الگویی برای جنبشهای اسلامی جهان گردید. من بر این باورم که از لحاظ قدرت فکری، امام تنها یک فرد یا پدیده فردی نبود بلکه یکی از سازندگان تاریخ بود.
حفاظت از اسلامی ماندن انقلاب ایران
دکتر «ادریس کتانی» نویسنده معروف مراکشی و از اعضای مجمع کبار العلماء مغرب میگوید: به عقیده من مهمترین کار امام خمینی رحمهًْالله حفاظت از اسلامی ماندن انقلاب پس از پیروزی بود. برای توضیح مطلبم نیاز دارم قسمتی از تاریخ معاصر را که، خود شاهد آن بودهام برای شما بازگو کنم. من در متن انقلاب بزرگ مردم الجزایر بودم. در آن انقلاب همه مردم مسلمان بودند و با شعارهای اسلامی و با دست خالی استعمار 130 ساله فرانسه بر ماوراءالبحر را پایان دادند. اما بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، سوسیالیستها مسلمانان را کنار زدند و حاکمیت خود را بر مردم تحمیل کردند. زیرا انقلاب مردم اسلامی الجزایر کادر رهبری اسلامی نداشت. همان روزها، درست چند روز پس از پیروزی، «تیتو»، «ناصر» و «نهرو» به الجزایر آمدند تا رسما سوسیالیست بودن مبارزات مردم را اعلام کنند. ولی نکته مهم در انقلاب اسلامی ایران، اصرار امام خمینی رحمهًْالله بر اسلامی ماندن حکومت بود. رمز موفقیت امام هم در این بود که با تکیه بر مردم مسلمان، گروههای مقاومت تشکیل داد و از نیروی انقلابی آنان کمک گرفت ونگذاشت صاحبان قدرت نظامی و سیاسی، حکومت را از دست مسلمانان بگیرند. تشکیل سپاه مردمی، دفاع از انقلاب وحضور مردم مسلمان در صحنه و استفاده از کادرهای اسلامی و مقاومت امام در رهبری اسلامی باعث شد تا غربیها در تحلیلهای خود دچار شکست شوند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، یکی از افرادی که برای بررسی و دیدار از انقلاب ایران به کشور شما سفر کرد، یک وکیل دادگستری مغربی و دبیرکل حزب اتحاد سوسیالیستی مراکش بود که در بازگشت نوشت: «انقلاب و رهبری امام به نحوی است که غربیها حتما در مورد آن نمیتوانند تئوریهای درستی ارائه کنند.» فرصت را غنیمت میشمارم و اعلام میکنم که کتابها و نظریات زیادی از علمای اسلامی علیه امام خمینی رحمهًْالله دیدهام - چه در داخل و چه در خارج ایران - اما به عنوان یک عالم دینی اذعان میکنم که همه آنها یا به خاطر جمود اندیشه است و جهل به مسائل سیاسی، یا دگم اندیشی در مسائل اسلامی عامل آنها بوده است، که به هر حال نظریات معتبری ارائه نکردهاند. رضوان خداوند بر او باد.
ما یک خمینی لازم داریم
دکتر «غیاث الدین صدیقی»، متفکر آزاد اندیش انگلیسی و عضو پارلمان مسلمانان انگستان میگوید: «شخصیت امام رحمهًْالله تاثیر عمیقی بر دنیای جدید و به خصوص بر امت اسلامی داشته است. مدتها بود که ما رهبری نداشتیم که آنچه را میگفت تاثیر داشته باشد. به نظر من این مهمترین خصوصیت امام خمینی رحمهًْالله بود، مردم احساس میکردند که هر آنچه ایشان انجام میدهد، هیچ دلیلی جز برای عزت اسلام و کیان اسلامی ندارد. این مهمترین دستاورد و این ویژگی شخصیت او بود. در جامعه اسلامی خیلی معمول شده است که هرگاه چیزی مطابق معمول وخوب پیش نرود مردم میگویند: «ما یک خمینی لازم داریم.» او نوعی استاندارد اخلاقی و رهبری در جامعه مسلمانان بنیان نهاده است و هرکسی که میخواهد برای خود کسی بشود، باید خصوصیت امام خمینی رحمهًْالله را داشته باشد.
مرد بزرگ تاریخ بشریت
مولانا «نواب بلدین نقشبندی» از دانشمندان برجسته اهل سنت میگوید: «امام خمینی رحمهًْالله جامعه ایرانی غرق در فرهنگ فاسد غرب را تبدیل به جامعهای کاملا اسلامی کرده است. آن بزرگ مرد تاریخ بشریت پس از سکوت طولانی جهان اسلام در برابر اهانت سلمان رشدی به مقدسات مسلمین، فتوایی صادر کرد که ابرقدرتها و همه دول ضد اسلامی جهان را شوکه نمود.»
امام خمینی آیتی از الله
پروفسور «حامد الگار» استاد اسلام شناسی در دانشگاه کالیفرنیای آمریکا میگوید: «یک مسلمان هرچه قدر بخواهد از یک شخصیت بزرگ معنوی تعریف و تمجید کند، به خاطر آنکه بزرگی و عظمت تنها از آن خداست و نمیتوان شخصی غیر از خداوند را با این صفات خواند، بهتر است در عوض به کارگیری چنین لفظی گفته شود که عظمت و بزرگی خداوند به نحو نادری در آن فرد جلوه پیدا کرده و او را به آیتی از «الله» مبدل ساخته است. امام خمینی رحمهًْالله قطعا چنین آیتی بود. هرکس که سعادت حضور درکنار او را داشته باشد میداند، زیارت وی حتی هنگامی که او یک کلمه سخن نیز نمیگفته، عمیقترین تاثیر را بر روی آدمی میگذاشت است. راز این تاثیر در همان ویژگی الهی نهفته است.» به عقیده این استاد آمریکایی مسلمان، یکی دیگر از ویژگیهای رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران آرامشی بود که در امام وجود داشت. او در توضیح این سخن خود میگوید: «آرامشی که در امام وجود داشت، متعلق به فردی بود که با شیوهای زاهدانه خود را غرق در «اندیشه و عبادت الهی» کرده بود، اما در عین حال آنچنان به اقدامات سیاسی مهمی دست میزد که به لحاظ گستردگی و تاثیر، در هیچ فرد انقلابی وجود نداشت وبه خاطر چنین ویژگی وی بود که در شخصیت او نوعی تکامل و همه جانبگی ایجاد کرده بود، به طوری که از عابد گرفته تا عامی و از عارف گرفته تا قاضی، همه را تحت تاثیر قرار میداد. در یک کلام، «زندگی او تجلی عمل صالح و ایثار بود و او در این دنیا چنان به سر میبرد که گویی دائما مجذوب عز قدس الهی است و دقیقا به این دلیل بود که میلیونها مسلمان جهان از ممالک مختلف به او عشق ورزیده و به راهش ایمان آوردند.
سمبل مبارزه علیه ارزشهای مادی غرب
دکتر «دیمتری کیت سیکس» از متفکران مسیحی ارتدکس و استاد تاریخ روابط بینالملل کشور یونان معتقد است: «برای ما مسیحیان ارتدکس یونان که تفوق جویی شیطانی ارزشهای غربی را رد میکنیم، امام خمینی رحمهًْالله نمونهای بود از یک مبارز جهانی، جهت استقرار حق به جای ارزشهای مادی. اگر چه تبلیغات جهانی غرب سعی میکرد از ایشان یک تصویر فناتیک ترسیم نماید، ولی ما میدانیم که وجود او مملو از مهر و محبت نسبت به تمام ملل روی زمین - که در مسیر خدا حرکت میکردند و برتری ارزشهای مادیگری را رد میکردند - بوده است.
احیاگر روحیه اعتماد به نفس در مردم
پروفسور «ام - اس- اگوانی» ، متخصص امور ایران و رئیسدانشگاه «جواهر لعل نهرو» میگوید: «آیتالله خمینی تنها کسی بود که از سال 1342 تا رحلتش سازش نکرد. هیچ فرد دیگری در قرن حاضر قادر به ایجاد تغییراتی بنیادی در جامعه ایران همچون معظمله نبوده است.» وی ضمن مقایسه دوران انقلاب با زمان شاه اظهار میدارد: رژیم شاه، از مردم و حمایتشان دور بود، اما آیتالله خمینی با جلب حمایت توده مردم پیروز شد و بعد از سالیان طولانی، آموزشهای اسلامی را عملا وارد زندگی مردم کرد. و مهمترین دستاورد ایشان احیاء احترام و اعتماد به نفس در مردم بود. او تنها رهبری است که توانست جنبش را بر اساس ایدئولوژی و مذهب بنیانگذاری کند که هیچ یک از رهبران انقلابهای جهان نتوانستند به آن دست یابند.
الهامبخش مسیحیان آزاده
دکتر «جرج موستاکیس» روحانی و نویسنده مسیحی از یونان میگوید: «من یک مسیحی هستم ولی به امام خمینی رحمهًْالله علاقه بسیار زیادی دارم. امام خمینی(ره) اصلاحکننده بزرگ امت اسلامی بوده است. من و سایر مسیحیان آزاده وظیفه خود میدانیم که از ایشان پیروی کنیم.» زندگی مذهبی و سیاسی امام خمینی رحمهًْالله و مبارزات ایشان برعلیه استعمار به روشنی در روند تاریخ ثبت است. آقای مستاکیس سپس احساس خود را راجع به «حسینیه جماران» چنین بیان میکند: «اینجا زیباترین مسجدی است که در عمرم دیدهام، زیبایی و تقدس آن به خاطر مادیات نیست. به خاطر این نیست که از طلا و یا نقره و یا بلور ساخته شده باشد، بلکه به خاطر روح بزرگ امام خمینی رحمهًْالله است.» آقای جرج موستاکیس گفتار خویش را با دعای ویژه مردم یونان به پایان میبرد: «پروردگارا! ای خداوند قادر مطلق! روح محبوب امام عزیز، خمینی بزرگ را قرین آرامش ابدی خویش گردان و او را تحت عزت و جلال ملکوت و هم جوار ارواح طیبه ابراهیم، اسحق و یعقوب و تمامی انبیاء دیگر قرار ده. آمین.
عشق عمیق یک ملت
«دکتر فوسبری» کشیش و رئیسدانشگاههای کاتولیک آمریکای لاتین میگوید: «امام خمینی با استفاده از ریشههای فرهنگی اسلامی موجب حرکت تاریخی ملت خویش گشت. وی توانست با یک انقلاب مذهبی سیاسی، حرکت عظیمی در کشورهای اسلامی به وجود آورد. او راهی را به روی ما گشود که مهمترین پیام آن امکان بازیابی ماهیت معنوی و قدرت الهی و ایمان به خدا بوده است. امام با بازگشایی این راه، وجدان معنوی غرب را شدیدا به لرزه در آورد هرچند رسانههای گروهی غرب سعی در پوشاندن و مخفی ساختن آن داشته باشند.» دکتر فوسبری، مراسم عزاداری ملت ایران را نمونههایی از عشق عمیق یک ملت نسبت به معشوق خود دانسته واشک دهها میلیون ایرانی را در سوگ رهبر از دست رفته شان، عزای یک ملت در فقدان امام خود خوانده و اضافه میکند: «عکسالعمل میلیونی مسلمانان در غم از دست دادن تنها یک سیاستمدار نبود، بلکه درد جدایی کسی بود که ماهیت فرهنگی یک ملت را به وی بازگرداند و راه آزادگی را به جهانیان آموخت.
اثبات پیروزی تفکر دینی در قرن بیستم
پروفسور «پروولسی» ایتالیایی، استاد ایران شناسی در دانشگاه رم میگوید: «مهمترین عملکرد آیتالله خمینی امکانپذیر نمودن یک انقلاب اسلامی بود، آن هم در کشوری که تمدن و فرهنگی قوی را در سابقه خود دارد.» این کار باعث شد تا مردم ایران فرهنگ واقعی و قدیمی خود را که همان فرهنگ اسلامی بوده بشناسند و خود را متکی بر آن فرهنگ به جامعه جهانی بشناسانند. این در حالی بودکه تا قبل از انقلاب اسلامی، تنها آوایی که از ایران بلند بود و معیار شناخت جهانیان از کشور ایران اعلام میشد، صدای غربزدگی بود. بنابراین آیتالله خمینی رحمهًْ الله آغازکننده انقلابی بود که بالاخره فرهنگ اسلامی راستین ملت ایران را آشکار ساخت.
احیای شریعت اسلامی
پروفسور «کلاوس کینتسلر»، استاد کرسی اصول الهیات در دانشگاه «آوگسبورگ» و مؤلف آثاری مهم از جمله کتب «قیامت » (1976)، «اسطوره و ایمان» (1985)، «فلسفه دین» (1988)، «بنیادگرایی نوین» (1990) و کتاب «بنیادگرایی دینی » (1996). او در صفحه 11 کتاب «بنیادگرایی دینی» خود مینویسد: «از سالهای دهه هفتاد، اصطلاح «بنیادگرایی» بر جریانهایی که احیاگر حیات اسلامی نامیده میشوند، اطلاق شد. در این رابطه، بیش از همه، افکار همگانی معطوف به ایران انقلابی تحت رهبری (امام) خمینی میشود که این نهضت پس از ایران، بسیاری از کشورهای اسلامی را در نوردید. این رنسانس اسلامی در نهایت برای همگان و بیش از همه، برای جهان غرب شگفتانگیز و غافلگیرانه بوده، زیرا در غرب تا آن زمان تصور میشد که در نتیجه تجاوزات واقعا «بیرحمانه قدرتهای استعماری و امپریالیستی به کشورهای اسلامی و عربی در سده 19 میلادی، آیین اسلام دستخوش لیبرالیسم وتعصب شده است...» وی سپس میافزاید: «مفهوم بنیادگرایی با فعال شدن نیروی سیاسی آیین اسلام در کشور شیعی ایران (امام) خمینی، معنی و سنخیت جدیدی یافت که مشخصه آن، سیاسی شدن دین اسلام است. گروههایی از اهل تسنن نیز در سودان، پاکستان و بسیاری از کشورهای اسلامی از همین نوع بنیادگرا هستند. هدف این گونه بنیادگرایی، استقرار یک حکومت دینی (دولت الهی) بر روی زمین است که در حال حاضر به شکل احیای شریعت اسلامی بروز کرده و پایبندی و انقیاد دقیق این سنخ بنیادگرایی به تعالیم قرآنی که از الزامات آن است، در بسیاری از کشورهای اسلامی منجر به طرد سرسختانه کلیه انواع نفوذ عقلگرایانه و لیبرالی غربی شده است.»
الگویی برای تحقق کامل «دولت آرمانی اسلامگرا»
پروفسور آندریا مایر اسلامشناس و متخصص الهیات مسیحی و مؤلف کتاب جالب «ماموریت سیاسی اسلام » در صفحه 299 این کتاب مینویسد: «با استقرار جمهوری اسلامی ایران که نتیجه انقلاب اسلامی است، ماموریت سیاسی اسلام به نحوی نهادینه شد که تاکنون بینظیر بوده است. برای نخستین بار، یک نظام سیاسی برخاسته از اسلامگرایی به شیوه انقلابی جایگزین یک رژیم غیردینی (سکولار) غربگرا شد. این تحول در نگاه بسیاری از مسلمانان، یک پیروزی علیه تفوق طلبی قدرت استعماری و بعداز استعماری بود. غرض از این قدرت برتری طلب غربی، ابر قدرت آمریکا است. از این رو، انقلاب اسلامی در ایران برای مسلمانان سر تا سر جهان، الگویی جهت تحقق کامل «دولت آرمانی اسلامگرا» شد.»
رهبری اصولگرا
«آرنولد هوتینگر» سوئیسی روزنامه نگار و محقق مسائل خاورمیانه، در مقالهای که تحت عنوان «اصولگرایی، احیای شریعت به عنوان ابزار قدرت» در شماره 382 مورخ دسامبر1987 نشریه داخلی «جامعه خدمات صلح مسیحی» که در برن سوئیس منتشر شده است، مینویسد: بخش کلی بنیادگرایان اسلامی، همچنین (امام) خمینی و پیروانش در ایران، در موضع معادله ساده اسلام مساوی قانون شریعت اسلامی، حرکت میکنند. این خاورشناس معاصر سوئیسی بعد از نقل چند جملهای از آخر فراز (ف) وصیتنامه سیاسی - الهی حضرت امام راحل که وصیت به مسلمانان و مستضعفان جهان است (چون وی متن اصلی وصیتنامه را در اختیار نداشته است، لذا از روزنامه سوئیسی «تاگس انتسایگر (Tages - Anzeiger) شماره 2/8/1989 اقتباس نموده است)، مینویسد: «در اینکه جمهوری اسلامی ایران قدرت آشکار مسلمانان در تقریبا کلیه کشورهای خاورمیانه میباشد، هیچ کس تردیدی به خود راه نمیدهد، اما قابل یادآوری است که اصولگرایی اسلامی لااقل سابقه یک صد ساله دارد که تحولات نوین، نتیجه جدیدترین روند تاریخی را نشان میدهد، البته تحقق بینش اسلامی در جامعه به وسیله اصولگرایانی که پیرامون آیتالله خمینی گرد آمدند، به پیمانه وسیعی جلو برده شد. در چهارچوب شناخت اسلامی از دین و جامعه، جدایی بین نظام الهی و دنیوی و بسیار بیشتر از آن، جدایی بین بخشهای شخصی و اجتماعی زندگی، مشخص گردید.
احیاى تفکر دینى
دکتر «ژیل کیپل»، جامعهشناس فرانسوى و استاد کرسى مطالعات عربى در مرکز پژوهشهاى بینالمللى پاریس، طى سخنرانى خود در کنفرانس «اروپاى ادیان»، در اکتبر 1994 در وین، تایید کرد: تفکر دینى در فرانسه، بویژه دربین مسلمانان، احیا شده و «جوانان مسلمان که در اروپا متولد شدهاند، نیروهاى فعال نوینى را به صورت هسته هایى بوجود آوردهاند که بین اراده براى ماندن و تبعیض در نوسانند». وى به طور ضمنى اثرگذارى نقش امام خمینى را در احیاى تفکر دینى در مسلمانان اروپایى تایید مىکند و مى نویسد: «مسلمانان اروپایى به خاطر ماجراى سلمان رشدى و حجاب اسلامى، یک حرکت اخلاقى و اجتماعى را آغاز کردهاند».
زنده شدن عظمت ديرينه جهان اسلام
«روژه گارودي» انديشمند معروف فرانسوي تصریح میکند: «انقلاب اسلامي ايران تأثيرات زيادي در بيداري مسلمانان جهان و احياي باورهای ديني داشت. در عصري كه ميرفت عزّت و شوكت اسلامي توسط استعمارگران و دشمنان اسلام پايمال گردد و اخلاق و ارزشهای اسلامي به بوته فراموشي سپرده شود، انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني(ره) به وقوع پيوست و فرهنگ و تمدن اصيل اسلامي را به ارمغان آورد و بارقه اميد را در دل ميليونها مسلمان در گوشه و كنار دنيا زنده كرد و باعث تجديد حيات اسلام و زنده شدن مجد و عظمت ديرينه جهان اسلام شد.»
انقلاب اسلامى؛ انقلابی فرامدرن
«میشل فوکو» فیلسوف اروپایی، اسلامی بودنِ انقلاب اسلامی را تجزیه و تحلیل و به آن اعتراف نموده است. در کتاب «انقلاب اسلامی ایران» آمده است: ميشل فوكو، فيلسوف مشهور فرانسوى و نظريه پرداز فرامدرنيسم در جريان انقلاب اسلامى ايران به تهران و قم مسافرت كرده و از نزديك شاهد وقوع انقلاب بوده است. وى مقالات متعددى نیز در اين باره منتشر كرده است. فوکو درخصوص ریشهیابی علل وقوع انقلاب اسلامى ايران معتقد است که اين انقلاب نمىتواند با انگيزه هاى اقتصادى و مادى صورت گرفته باشد؛ زيرا جهان، شاهد شورش و قيام همۀ مردم بر عليه قدرتى میباشد كه مشكلات اقتصادى آن در حدی بزرگ نبوده كه در نتيجۀ آن، ميليونها ايرانى به خيابانها بریزند و قیام کنند. از این روی، ریشۀ این انقلاب را باید در جایی دیگر جستوجو کرد. از ديدگاه فوكو، زبان، شكل و محتواى مذهبى انقلاب اسلامى ايران امرى عارضى، اتفاقى و تصادفى نيست، بلكه در حقیقت، این رهبری مذهبی بود که با تكيه بر موضع مقاوم و انتقادىِ سابقهدار در مکتب تشیع در برابر قدرتهاى سياسى حاكم و نيز نفوذ عميق در دل ایرانیان توانست آنان را اينگونه به قیام وادارد؛ آن هم عليه رژيمى كه بیشك يكى از مجهزترين ارتشهاى دنيا را در اختيار داشت و از حمايت مستقيم آمريكا و دیگر قدرتها برخوردار بود. او درخصوص نقش برجسته رهبرى انقلاب مىگويد: «شخصيت آيتالله خمينى پهلو به افسانه میزند. هيچ رئيس دولتى و هيچ رهبر سياسىای - حتى به پشتيبانى همه رسانههاى كشورش - نمیتواند ادعا كند كه مردمش با او پيوندى چنين شخصى و چنين نيرومند دارند».
به نظر فوكو، روح انقلاب اسلامى در اين حقيقت نهفته است كه ايرانیها از خلال انقلاب خود درصدد ایجاد تحول و تغيير در خويش بودند. در واقع هدف اصلى آنها ايجاد تحولی بنيادين در وجود فردى و در حیات سیاسی و اجتماعى و در نحوۀ تفكر و شيوۀ نگرش خویش بود. ايرانيان خواهان این بودند که تجربه و نحوۀ زيستن خود را دگرگون سازند و برای این منظور، پیش از هر چيز، خود را هدف قرار داده بودند. آنان راه اصلاح را در اسلام يافتند؛ اسلامی که براى آنان هم دواى درد فردى و هم درمان بيمارىها و نواقص اجتماعی بود.
تنها انقلاب آگاهانۀ دنیا
«تدا اسکاچپل» یکی از مشهورترین نظریه پردازان انقلابهاست. او معتقد است: اگر در دنیا تنها یک انقلاب آگاهانه ایجاد شده باشد، آن انقلاب، انقلاب ایران است. از نگاه او، هنگامی که در اثر نوسازی شدید، یعنی اصلاحات ارضی، مهاجرت گسترده به شهرها، توسعه نظام آموزش و پرورش جدید، موضعگیری منفی شاه نسبت به بازار، مانند مداخله در تجارت و کنترل بازار و نیز کنار نهادن روحانیون از فعالیتهای مربوط به تعلیم و تربیت، قضاوت و مانند آن، یأس و از خودبیگانگی اجتماعی پدید آمد و حکومت، آسیبپذیر شد، مجموعهای از عناصر فرهنگی ریشهدار در تاریخ اسلام شیعی و نیز اسطوره بنیادین تشیع یعنی حضرت امام حسین(ع) مراسم مذهبی، شبکه مساجد و روحانیت به گونهای هوشیارانه انقلاب اسلامی را به وجود آورد.
انقلابی پيچيده و اسرارآميز
«رابرت. دي. لي» پروفسور علوم سياسي در دانشگاه «كلرادو» معتقد است که انقلاب اسلامي پيچيده و اسرارآميز به نظر ميرسد، مساوات طلب است، اما در عين حال، سنتي نيز به نظر مي رسد. بيگانه گريز است، اما به ندرت انزواگرا است؛ و نمايانگر انقلابهاي فرانسه، روسيه و يا تجربه آمريكا نيست. نظريههاي علوم اجتماعي راجع به نوسازي، خواه ماركسيست، خواه ملهم از سرمايه داري ليبرالي نتوانستند وقوع آن را پيشبيني كنند و هنوز توضيح قانعكنندهاي براي آن ندادهاند. تنها در دل تاريخ اسلام، كه با اعتراض هاي زاهدانه ادواري متمايز است، ميتوان معنايي براي اين جنبش عظيم، كه جهان اسلام را در نور ديده است، پيدا كرد. هيچ عنصر تجربي غرب گرايانهاي وجود ندارد كه بتواند بينشي عميقتر از انقلاب اسلامي را امكانپذير ساخته، دلايل موفقيت آن در ايران، تهديد ديگر رژيمها در جهان اسلام و تقويت اعتراض فلسطينيها در ساحل غربي و غزه را توضيح دهد؟ آيا علوم اجتماعي قادر نيست چشماندازي تطبيقي در اختيار قرار دهد كه از طريق آن بتوان به مطالعه قضاياي اين كشورها و جنبش هاي غيرمتعارف كه اهداف آنان با انتظارات ليبرال يا ماركسيست مطابقت ندارد، پرداخت.
بیداری مسلمانان
«اسقف خلیل ابى نادر» یکى از رهبران مسیحى لبنان درخصوص اثرگذارى گفتمان و برقرارى ارتباط با جامعه مسیحى مىگوید: [امام] خمینى در من تأثیر بسیارى بر جاى نهاده است. اگر چه من به عنوان یک روحانى مسیحى نمى توانم دینم را ترک کنم، امّا با این حال اندیشه و افکار من از رسالت دینى وى بسیار تأثیر گرفته است.این تأثیر به صورت زیر جلوهگر مىباشد:
1ـ او به این حقیقت دست یافت که عقب ماندگى مسلمانان در عصر انحطاط خصوصا در ایران اصولاً از دورى آنها از درک صحیح قرآن ناشى مى شود. این بود که او صدا و موعظهاش را به مردم رساند و آنها را از خواب بیدار کرد، خصوصا که اعمال او همواره از قرآن سرچشمه مىگرفت.
2ـ او خواهان وحدت مسلمانان بود و مسلمانان ایران را با اراده و اهداف و آرمانهایشان وحدت داد. مردم مستضعف سلاح او در مبارزات بودند و پیروزى نیز همیشه نصیب او مىگشت. اگر وى از کلیساى مسیحى مى بود، مردم مؤمن وى را قدیس بزرگى مىدانستند و او را شفیع خویش قرار مىدادند. [امام] خمینى در خارج از ایران پیامدهنده همزیستى میان مسیحیان و مسلمانان مى شد.
نفوذ روحیه ایمان در دلها
شیخ «عبدالعزیز عوده»، رهبر معنوی جهاد اسلامی فلسطین، بر این باور است که مهمترین اثر فرهنگی این انقلاب بیداری مسلمانان در بسیاری از کشورهای دنیا است. وی با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل(قدّس سرّه)، روحیه ایمان را در دلهای جوانان رسوخ داد و با تعالیم حیات بخش اسلام آشنا کرده است، چنین میگوید: «انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل(قدّس سرّه) و حضرت آیتالله خامنهای(مدّظلّه العالی)، امید از بین رفته را در دل مسلمانان احیا کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، دیگر، مسلمانان جهان یتیم نیستند. نیروی عظیمی پدیدار شد و از آنها حمایت کرد و پیوسته پشتیبان و حامی حقیقی آنها بود. انقلاب اسلامی ایران این امید را در دلها زنده ساخت که مسلمین میتوانند بار دیگر پیروز شوند و عظمت و مجد دیرینه خود را باز یابند و دشمنانشان را شکست دهند.»