اشاره:
چیزی به پایان سال 1396 شمسی باقی نمانده و ساعات تند و سریع یکی پس از دیگری به سوی آخرین لحظات پایانی سال میشتابند. این سال در حالی به پایان رسید که جهان روزهای پرهیاهویی را از سر گذرانده است. روزهایی که سال جاری را به یکی از پرآشوبترین سالها در دهه اخیر تبدیل کرده است. جنگ، رسواییهای مالی، سیاسی و جنسی، پیروزی غیرمنتظره یک حزب یا جریان ناشناس در انتخابات و همهپرسیها، خط و نشانهای سیاسی و اقتصادی در عرصه بینالملل، برکناری و کنارهگیریهای اجباری سیاستمداران و ترور، ازجمله تحولاتی بود که در سالی که گذشت شاهد آن بودهایم.
آزمایشهای عظیم موشکی و اتمی کره شمالی و تهدید به استفاده از بمب اتم و جنگ لفظی میان رئیسجمهور آمریکا و همتای او در کره شمالی، حملات تروریستی پر شمار در گوشه و کنار جهان از سوی تکفیریها و داعش و خروج خفتبار این تروریستهای ساختگی از سوریه و عراق، افزایش حضور روسیه در غرب آسیا، به رسمیت شناخته شدن بیتالمقدس بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی از سوی آمریکا، نسلکشی در میانمار، همهپرسی در کردستان عراق و تنشهای پس از آن، جنایات عربستان در یمن، جداییطلبی نافرجام کاتالانها از دولت مرکزی اسپانیا، انشقاق در صف متحدان عربی در پی اختلاف میان قطر و عربستان سعودی، اجبار سعد حریری به استعفا از نخستوزیری لبنان، از سوی عربستان، سپس پشیمانی آنها از این اقدام نامتعارف، رسوایی دهها سیاستمدار در اروپا و آمریکا به اتهام آزار زنان، همهپرسی قانون اساسی در ترکیه و اصلاحات نمایشی ولیعهد عربستان و... از جمله وقایع و تحولات مهم سال گذشته به حساب میآیند، تحولاتی که در مجموع سالی پر مخاطره و پرهیاهو را رقم زدهاند.
لبنان و ماجرای جنجالی استعفای حریری
فریده شریفی
مهمترین تحولی که در سال جاری در کشور لبنان اتفاق افتاده استعفای سعد حریری نخستوزیر این کشور در تاریخ 13 آبان ماه بوده است. استعفای حریری بلافاصله بعد از دو سفر متوالی او به عربستان و دیدارش با مسئولان سعودی، اتفاق افتاده و این واقعه، دخالت مستقیم عربستان در تحولات داخلی لبنان را برملا کرده است. سعودیها تبلیغات گستردهای را با هدف تحریک حریری علیه مقاومت به راه انداخته بودند. پیروزیهای پی درپی مقاومت در مواجهه با تروریستهای تکفیری داعش در منطقه غرب آسیا موجب شده بود که آلسعود در صدد تضعیف نقش حزبالله در این منطقه حساس و استراتژیک برآید و در این میان حریری که مهره انتخابی خود سعودیها بود، میتوانست به ریاض در این زمینه کمک کند. بنسلمان با دست گذاشتن روی این مهره و اجرای سناریوری استعفا، تلاش کرد هم شکستهای خود در یمن و منطقه را به نوعی توجیه کنند و هم به خیال خود به طریقی، حزبالله را تحت فشار قرار دهد. به همین دلیل، سعودیها از حریری خواستند براساس نمایشنامه آنها عمل کند و حتی به او اجازه ندادند استعفای خود را در کشورش تقدیم نماید.
بلافاصله پس از اعلام استعفا از سوی حریری، تحلیلگران بلافاصله انگشت اتهام را به سمت عربستان گرفتند و آن را یک طرح سعودی برای ایجاد آشوب در لبنان و هدف قرار دادن مقاومت و پیامی از سوی عربستان دانستند مبنی بر اینکه اوضاع لبنان را تحت کنترل دارد.
به گفته تحلیلگران، پس از گذشت یکسال از ریاست حریری بر دولتی، که وزرای حزبالله نیز در آن حضور دارند، سعودیها مشاهده کردند که نفوذ حزبالله در حال افزایش است و همین امر باعث خشم آنها شد و بدین ترتیب، ریاض تهدید به کاهش کمکهای مالی به دولت لبنان کرد. منابع خبری لبنانی نیز تایید کردند زمانیکه حریری به عربستان سعودی رفته بود، بسیار شوکزده شده بود. زیرا ابتدا او تصور میکرد که برای رایزنی درباره پروژههای اقتصادی میرود ولی در آنجا با فهرستی از تحریمهای اقتصادی، که سعودیها علیه لبنان وضع کرده بودند، مواجه شد. ریاض، حتی حریری را تهدید کرد که بیش از 160 هزار شهروند لبنانی را که در کشورهای عربی خلیجفارس کار میکنند، اخراج میکند و همچنین به سرمایهگذاران سعودی فشار وارد میکند تا سرمایههای خود را از لبنان خارج کنند. به این ترتیب، حریری خودش را در موقعیت فاجعهباری برای اقتصاد لبنان دید و مجبور شد بیانیه استعفای خود را به شیوهای که عربستان سعودی را راضی کند، بنویسد. از سوی دیگر خانواده حریری نیز در عربستان هستند و پسرانش در این کشور تحصیل میکنند. در واقع، سعودیها به نوعی گروکشی کرده بودند، به نحوی که «میشل عون» رئیسجمهور لبنان بعدها گفت که حریری در عربستان در بازداشت بوده است، پس از بازگشت حریری به لبنان نیز پسر بزرگش در ریاض ماند و به بیروت بازنگشت. از آنجایی که حریری یک شهروند دو تابعیتی سعودی، لبنانی است و قراردادهای تجاری متعددی با طرفهای سعودی امضاء کرده است، سعودیها به راحتی میتوانند او را به دلایل شخصی تهدید کنند. ماجرای استعفای حریری با دخالت فرانسه، آمریکا، مصر و دیگر کشورها به توافقی ختم شد که اجازه داد نخستوزیر لبنان سرانجام عربستان را ترک کند. ولی این ماجرا به غیر از رسوایی و آبروریزی برای آلسعود، دستاورد دیگری نداشته است.
برخی از تحلیلگران نیز پس از بازگشت حریری گفتند که ولیعهد سعودی متوجه شد که پا را بسیار فراتر از گلیم خود گذاشته و این اقدام، محبوبیت حریری را افزایش داده است.
به گفته تحلیلگران، سعودیها تصور میکردند که حریری به دستور آنها خواهد توانست با حزبالله مقابله کند، ولی عکس آن اتفاق افتاد و این ماجرا به افزایش محبوبیت حزبالله و نفرت از عربستان منجر شده است. در واقع این ماجرای عجیب، تنها فصلی از داستان ولیعهد جوان و جاهطلب سعودی است، فردی که به اصطلاح مصمم است ساختار قدرت نه تنها کشورش، بلکه کل منطقه را تغییر دهد. وی در خانه نیز صدها شاهزاده و بازرگان را به اتهام فساد مالی بازداشت کرده است. بن سلمان همچنین در یمن جنگ به راه انداخت و به مقابله با قطر پرداخت. در ماجرای لبنان، ولیعهد سعودی به دنبال این بود که از طریق بازی با مهره نخستوزیر، این پیام را به افراد نافرمان در لبنان ارسال کند که حزبالله به عنوان سازمانی قدرتمند و با نفوذترین بازیگر سیاسی لبنان، باید متوقف و از قدرتش کاسته شود، اما همه نقشههای سعودیها و به ویژه شخص ولیعهد، نقش بر آب شده است.
مقامات لبنانی ساعات بین ورود حریری به ریاض و اعلام استعفایش را یک جعبه سیاه مینامند و مایل نیستند نخستوزیر را برای ارائه جزئیات تحت فشار قرار دهند. اما وقتی یکی از آنها از حریری در اینباره سؤال کرد، وی تنها به زمین نگاه میکند و میگوید: «بدتر از آن چیزی بود که فکر میکنید».
توطئه ترامپ علیه قدس با حمایت رژیمهای مرتجع عربی
توطئهای که این روزها تحت عنوان «معامله قرن» و با هدف محو فلسطین از نقشه منطقه مطرح است و به گفته فلسطینیها، همه جا را به آتش خواهد کشید، با اقدام دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا وارد معادلات شده است. در عمل نیز از زمانی که ترامپ این تصمیم خود را بر زبان آورد، قیام و اعتراضات بیوقفه سراسر فلسطین را فرا گرفته است. ترامپ 15 آذر سال جاری از تصمیم دولتش برای انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس خبر داده بود. وی سپس به مسئولان وزارت خارجه آمریکا نیز دستور داد، برای انتقال سفارت برنامهریزی کنند و پس از مدتی یک مقام کاخ سفید روز 24 اردیبهشت (یعنی سالروز تاسیس رژیم نامشروع اسرائیل) را برای این انتقال سفارت اعلام کرد. روزی که فلسطینیان آن را روز «نکبت» مینامند و اوج مخالفتها و اعتراضات خود نسبت به ایجاد یک رژیم اشغالگر را در این روز ابراز میکنند. سابقه این رفتار ترامپ به مصوبه کنگره آمریکا در بیش از دو دهه پیش باز میگردد. کنگره آمریکا در سال 1995 قانونی را به تصویب رساند که بر اساس آن سفارت این کشور میبایست از تلآویو به بیتالمقدس منتقل شود اما این مصوبه به رئیسجمهور اجازه میداد هر شش ماه یک بار این تصمیم را بنا به مصالح به تعویق بیندازد. از سال 1995 هیچ یک از روسای جمهوری آمریکا این جسارت را پیدا نکرده بودند که این تصمیم را اجرایی کنند، حتی خود ترامپ نیز شش ماه پیش همچون روسای جمهور پیشین اجرای این قانون را برای مدت شش ماه به تعویق انداخته بود. اما اکنون پس از گذشت 22 سال از تصویب این قانون، ترامپ این جرات را پیدا کرده است که از انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس سخن بگوید و آن را اجرایی کند. آنچه به ترامپ درباره این اقدام جسارت بخشیده، همراهی و همکاری کشورهای مرتجع عربی است. با کنار هم گذاشتن پازلهای این طرح آمریکایی- اسرائیلی، پشتپرده بسیاری از تحولات اخیر آشکار میشود. طرحی که آمریکا برای تضمین امنیت اسرائیل در منطقه دنبال میکند، توسط عربستان سعودی، اردن و تعداد دیگری از کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس حمایت میشود. در واقع آنچه بیش از همه چیز در فتنه اخیر کاخ سفید نمایان است خیانت سعودیها به ویژه «محمد بن سلمان» به آرمان فلسطین است. بن سلمان که در کشمکش داخلی قدرت به شدت نیازمند حمایت آمریکاییهاست حاضر شده است در توافقی محرمانه با داماد ترامپ، به ازای دریافت امتیازاتی از جمله تضمین آمریکا در حمایت از پادشاهی وی، بیتالمقدس و آرمان فلسطین را بفروشد. خوشبختانه با افزایش آگاهی تودههای مسلمان در منطقه و عربستان، هزینه گرایش ریاض به سمت رژیم صهیونیستی، برای رژیم آل سعود و شخص بنسلمان، بسیار سنگین خواهد بود.
آمریکا بزرگترین مانع صلح در سوریه
سبحان محقق
بحران سوریه دو لایه دارد؛ تحولات میدانی و کشمکشهای سیاسی در حوزه میدانی، دولت، ارتش و ملت سوریه و همپیمانان خارجی آنها سال بسیار پرباری را تجربه کردهاند و در واقع میتوان گفت که در سال 1396، کمرداعش را شکستند و بقیه عناصر تکفیری مثل «جبههالنصره» و «جیش الاسلام» را در مناطقی مثل شهر «ادلب» و «غوطهشرقی» دمشق تحت محاصره قرار دادند و این حلقه محاصره غوطهشرقی تنگتر شده و پیشروی به سوی ادلب نیز کم و بیش ادامه دارد. سایر مناطق نیز اهمیت چندانی ندارند و به همین خاطر، قابل ذکر نیستند.
ملت سوریه در سال 1396 پیروزیهای درخشان و بزرگی چون آزادسازی، «بوکمال»، «دیرالزور»، بیابانهای بسیار وسیع شرق سوریه و مناطق مرزی سوریه با عراق و اردن را از لوث عناصر داعش پاکسازی کردهاند. در ارتباط با شهر «رقه» در جای خود توضیح داده میشود.
بسیاری از کارشناسان و مردم با مشاهده این پیروزیهای بزرگ، که در مدت زمان اندکی کسب شده بود، فکر میکردهاند که کار داعش و دیگر عناصر تروریستی در سوریه یکسره شده است و مردم این کشور باید پایان بحران و جنگ خونین هفت ساله را جشن بگیرند. اما، به دلایلی که در اینجا ذکر میشوند، این اتفاق نیفتاد و حتی به نظر میرسد که شرایط در سوریه تا حدودی مبهمتر شده است.
لایه سیاسی
برای اینکه از شرایط سیاسی سوریه درک شفافی داشته باشیم، ابتدا باید این واقعیت را بپذیریم که یک اراده بسیار قدرتمند بینالمللی در سال 2011 قصد کرده بود، نظام سوریه را براندازد. ولی این اراده به دلایلی که نمیخواهیم در اینجا توضیح بدهیم، ناکام ماند و تاکنون به هدفش نرسید.
در طول این مدت هفت ساله ما شاهد واگراییهایی در شاکله این اراده بودهایم. این واگراییها به همراه شکستهای میدانی عناصر تکفیری در سوریه، هر دو با هم باعث شدهاند که حضور آمریکا در سوریه روز به روز پررنگتر و برجستهتر بشود. طی ماههای گذشته این حضور در چهار حوزه خودنمایی میکرده است؛ 1) سنگاندازی در مسیر مذاکرات صلح با روشهای مختلف، 2) حمایت پررنگتر از شبه نظامیان کرد و توسعه پایگاههای نظامی خصوصا در مناطق کردنشین، 3) حمایت علنی و آشکار از تکفیریهای داعش و 4) عرض اندام فعالانه در شورای امنیت سازمان ملل و به ویژه پروندهسازی علیه دولت دمشق درخصوص استفاده از سلاح شیمیایی. در مورد این آخری یعنی پروندهسازی علیه دمشق، هدف آمریکا، زمینهسازی برای حمله مستقیم به پایگاهها و مراکز نظامی ارتش سوریه است. مثل آنچه که در ماجرای «خان شیخون» اتفاق افتاده است. در خان شیخون ابتدا از سلاح شیمیایی استفاده شده بود و سپس، آمریکا قبل از آنکه تحقیقاتی صورت گیرد و مقصر اعلام شود، به پایگاه ارتش سوریه موسوم به «الشعیرات» حمله کرد.
در ارتباط با جنب و جوشهایی که اکنون در سازمان ملل و شورای امنیت جریان دارد نیز «نیکی هیلی» نماینده دولت «دونالد ترامپ» در سازمان ملل، صریحا اعلام کرده است، در صورتی که ثابت شود ارتش سوریه از سلاح شیمیایی استفاده کرده است، ارتش آمریکا به مراکز نظامی سوریه حمله میکند. رئیسجمهور فرانسه نیز موضع مشابهی علیه سوریه گرفته است.
در هر حال، کشمکش در شورای امنیت همچنان ادامه دارد و هیچ بعید نیست که تروریستها از سلاح شیمیایی استفاده و زمینه را برای حمله موشکی آمریکا به ارتش سوریه فراهم کنند.
داعش
در ارتباط با حمایت آمریکا از داعش هم اسناد موثق و متواتری از سوی وزارت دفاع روسیه از زبان شاهدان محلی در سوریه منتشر شده است؛ همزیستی نیروهای ویژه آمریکایی و عناصر داعش در دیرالزور، آموزش تروریستها در پایگاههای آمریکایی «التنف» و «الرعیلان»، و انتقال سرکردههای داعش با بالگردهای آمریکایی به زندان «حسکه» و سپس، از آنجا به نقاط نامعلوم، از جمله مواردی است که پیوند میان آمریکا و داعش را طی ماههای اخیر برملا کرده است.
آمریکا و کردهای مسلح سوریه
کردهای سوریه از همان ابتدا نسبت به حمایتهای آمریکا از خود، مشکوک بودهاند و به همین خاطر، گروههای کردی مثل «نیروهای دموکراتیک سوریه» و «یگانهای مدافع خلق» به خاطر پشت گرمی از جانب آمریکا، مواضع خصمانهای علیه دولت دمشق نمیگیرند، در حال حاضر بالاترین خواسته کردهای مسلح سوریه این است که در سایه دولت فدرال سوریه، خودمختاری داشته باشند. البته اگر شرایط نامساعد باشد، حاضرند از این خواسته هم عقبنشینی کنند و یا فعلا درباره آن، حرفی نزنند.
مهمترین موردی که واگرایی «نیروهای دموکراتیک سوریه» (کردهای مسلح تحت حمایت آمریکا) از دولت مرکزی سوریه را نشان میدهد، ماجرای «رقه» است. کردهای عضو گروه مذکور، تحت حمایت هوایی ائتلاف آمریکایی ضدداعش، پس از چند ماه نبرد (و البته به قیمت جان صدها شهروند ساکن رقه که در حملات هوایی آمریکا کشته شدهاند)، توانستند بر «رقه» مسلط شوند. اقدامی که دمشق آن را اشغالگری خوانده است.
ماجرای شهر «عفرین» هم که در اینجا بدان خواهیم پرداخت، روشن کرد که کردهای مسلح سوریه زیاد نمیتوانند به آمریکا اعتماد کنند. چرا که این ماجرا، عملا نشان داد که واشنگتن شبه نظامیان کرد و ساکنان عفرین را در برابر ارتش مجهز ترکیه، کاملا رها کرده است.
عفرین
ارتش ترکیه طی عملیاتی موسوم به «شاخه زیتون»، 30 دیماه از مرز عبور کرد و وارد خاک سوریه شد، تا به زعم خود، شبه نظامیان «ارتش آزاد» را بر شهر «عفرین» مسلط کند.
اما، تحولات آنطور که «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه، فکر میکرد، رقم نخورد و این حمله خیلی زود، به یک جنگ فرسایشی مبدل شد. کردهای مسلح موسوم به «یگانهای مدافع خلق» که از شهر عفرین دفاع میکنند، از ارتش سوریه خواستند به این شهر نیرو بفرستد تا آنها مقابل پیشروی نظامیان ترکیه و ارتش آزاد بایستند. ارتش سوریه نیز نیروهای مردمی تحت فرمان خود را به عفرین اعزام کرده است.
تاکنون در زد و خوردهای متقابل میان نیروهای مردمی سوریه و نظامیان اشغالگر ترکیه، شماری از طرفین کشته شدهاند.
در ارتباط با شمار کل تلفات این نبرد، آمار دقیقی وجود ندارد؛ اما به نظر میرسد که ترکیه در عملیات «شاخه زیتون» دهها نظامی خود را از دست داده است. آنکارا مدعی است که در این عملیات ارتش ترکیه، بیش از 2500 شبه نظامی کرد کشته شدهاند. ولی واقعیت این است که بسیاری از کشته شدهها در عفرین، غیرنظامی هستند و گزارشهای رسمی آنکارا، صحت ندارد.
در مجموع، نبرد عفرین پیامدهایی مثل کاسته شدن از غرور اردوغان، بروز اختلاف میان ترکیه و آمریکا و نزدیک شدن کردها به دولت سوریه را به دنبال داشته است و به نظر میرسد که این جنگ هر قدر ادامه پیدا کند، هزینههای مادی و معنوی ترکیه نیز بابت آن بیشتر خواهد شد.
جمعبندی
بحران سوریه دو طرف متخاصم دارد؛ طرفی که آمریکا آن را رهبری میکند و نمیخواهد بازنده باشد و طرفی که در عرصه میدانی پیشروی میکند و میخواهد خاک سوریه را از عناصر مسلح تکفیری و غیرتکفیری، پاک کند.
در کل، نبرد نظامی و سیاسی در سوریه ادامه دارد و در سطوح داخلی، منطقهای و جهانی نمایندگانی در این نبرد حضور دارند.
از آنجا که بحران سوریه به طور طبیعی در حال پوستاندازی از نظامی به سیاسی است؛ آمریکا چون پیامد مذاکرات معقول و دموکراتیک سوری-سوری را خوب میداند، میخواهد جلوی این دگردیسی را بگیرد و با حمله مستقیم به ارتش سوریه ( به بهانههای مختلف)، به تروریستها روحیه بدهد. در این میان، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا هم که به دلیل ویژگیهای فردی، میخواهد برتری بلامنازع آمریکا را در بحران سوریه، حتی از طریق حمله نظامی، ثابت کند، گویا توانایی این کار را ندارد و آزمایشهای موشکی اخیر روسیه نیز احتمالا ترامپ را به تفکر وامیدارد که بیگدار به آب نزند و عاقبت کار خود را بسنجد.
هرچند هیچکس نمیتواند در مورد آینده با قاطعیت حرف بزند، ولی کم و بیش میتوان حدس زد که بحران سوریه اگر در سال 1397، تشدید نشود، تمام هم نمیشود و آمریکا که 20 پایگاه نظامی در سوریه دارد، بزرگترین مانع صلح در سوریه است.
بازی موفق کره شمالی با دونالد ترامپ
یکی از پرتنشترین مناطق جهان، در سال 1396، منطقه شبه جزیره کره بوده است. تنشی که کشورهای کره شمالی، کره جنوبی، ژاپن، چین و آمریکا را به خود مشغول کرده است. آتشبیار این تنش طبق معمول، آمریکا بوده است. این کشور به بهانه آزمایشهای موشکی کره شمالی، ناوگروه «کارل وینسون» را به بخش غربی اقیانوس آرام در مجاورت شبه جزیره کره، اعزام و پیونگ یانگ را به حمله اتمی تهدید کرد. همین مسئله نگرانیها را نسبت به فاجعه جدید اتمی در شرق آسیا افزایش داد. ابتدا با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا پیشبینی میشد که وی به وعدهاش عمل کند و دهها هزار نیروی نظامی آمریکا را از شبه جزیره کره خارج نماید. اما برخلاف این تصورات، ترامپ نه تنها نیروهای آمریکایی را از این منطقه خارج نکرد، بلکه به بهانه مقابله با تهدیدات موشکی کره شمالی، به تنشها دامن زد.
ترامپ پس از تصدی مقام ریاست جمهوری، چنین وانمود میکرد که برای پایان دادن به بحران موشکی کره شمالی جدی است و حتی در این زمینه، به مقامات چین هشدار داده و به آنها گفته بود در صورت عدم همکاری، به تنهایی این مسئله را فیصله خواهد داد و برای نشان دادن جدیت در این مسئله، رزمایشهای دریایی با ژاپن و کره جنوبی برگزار کرد و این پیام را به «کیم جونگ اون»، رهبر کره شمالی داد که واشنگتن این آمادگی را دارد تا در صورت نیاز به جنگ متوسل شود، اما این هشدارها نه تنها تاثیری در رفتار پیونگ یانگ نداشت، بلکه کره شمالی بدون توجه به تحرکات نظامی آمریکا، آزمایشهای موشکی خود را افزایش داد و حتی با مجهز کردن موشکهای بالستیک خود به کلاهکهای هستهای، آمریکا را به جنگ اتمی تهدید کرد. همین اقدامات رهبر کره شمالی سبب شد ترامپ از مواضع خود عقبنشینی کند و از گفتوگو با کره شمالی و دیدار با رهبر این کشور سخن بگوید. موشکهای دارای کلاهکهای هستهای کره شمالی قادر خواهند بود نقاطی از اروپا و آمریکا را هدف قرار دهند و این یعنی تغییر در هرگونه معادلات استراتژیکی برای هر دو طرف! آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا نیز با تایید این مسئله اعلام کرد، کره شمالی دارای زرادخانهای با ۶۰ بمب اتمی است.
هشدار مقامات نظامی کره شمالی مبنی بر هدف قرار دادن جزیره گوام که پایگاه آمریکا در آن قرار دارد، نشانه دیگری برای آمریکاییها بود که پیونگیانگ با کسی شوخی ندارد و در تصمیمات خود جدی است. با توجه به تنشهای طولانیمدت بین آمریکا و کره شمالی و دستیابی پیونگ یانگ به تسلیحات هستهای، محتملترین سناریو وقوع جنگ سرد بین واشنگتن و پیونگ یانگ است. شاید اظهارات «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا سناریوی وقوع جنگ سرد بین دو کشور را بیشتر شرح دهد. وی در این ارتباط گفته است: در وضعیت امنیتی آمریکا تاکنون هیچ تغییری ایجاد نشده و در واقع در طی دهههای اخیر میان آمریکا و کره شمالی جنگ سرد حاکم بوده است. بعد از تقسیم کره در دهه 1950، شبه جزیره کره به یک نقطه اشتعال خطرناک تبدیل شده و تلاش کره شمالی جهت دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی و هستهای وضعیت را خطرناکتر کرده است. اما این وضعیت هنوز قابل کنترل است و رهبران آمریکا باید عاقلانه عمل کرده و از وقوع یک جنگ اتمی مخرب پیشگیری کنند. با توجه به هستهای شدن پیونگ یانگ، حتی اگر امکان وقوع جنگ اتمی میان کره شمالی و آمریکا به صفر برسد، واشنگتن باید خود را برای مواجه شدن با سطح جدیدی از بحران دائمی در آسیا آماده کند.
آمریکا به این مسئله واقف است که در صورت هر گونه رویارویی نظامی، کره جنوبی و ژاپن متحدان اصلی واشنگتن بیش از همه ضرر خواهند کرد، زیرا کره شمالی نشان داده که آماده است به هر اقدامی پاسخ دهد و در صورت حمله به این کشور، قادر است خاک متحدان آمریکا را هدف قرار دهد. کره شمالی دو دهه است که تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی قرار دارد و چیزی برای از دست دادن ندارد و برای حفظ موجودیت و تمامیت ارضی خود به هر اقدامی دست خواهد زد. ژنرالهای آمریکایی نیز به خوبی میدانند که راه حل بحران شبه جزیره کره، نظامی نیست و رفتن آمریکا به این سمت میتواند دردسرهای بزرگی را برای این کشور به دنبال داشته باشد.
با در نظرگرفتن پیامدهای پیشبینی نشده اقدام نظامی آمریکا علیه کره شمالی که ممکن است هزینههای جبرانناپذیری را برای واشنگتن و متحدانش در پی داشته باشد، میتوان گفت که رویکرد آمریکا در برابر پیونگ یانگ بیش از اینکه بر اقدام نظامی استوار باشد، تلاش برای مهار کره شمالی و اصلاح رفتار این کشور از طریق تحریم و تهدید است. نرمتر شدن لحن مقامات واشنگتن نیز به خوبی گویای این حقیقت است. نزدیک شدن کره جنوبی به پیونگ یانگ آن هم به بهانه بازیهای المپیک زمستانی، دلیل دیگری برای اتخاذ این دیپلماسی و رویکرد است که کشورهای این منطقه استراتژیک نمیخواهند با یکدیگر رودررو شوند و مایل هستند که روشهای مسالمتآمیز و دیپلماتیک را در دستور کار خود قرار دهند.
بازگشت آرامش و امید به عراق
سال 1396 (2017) برای مردم عراق سالی به یاد ماندنی خواهد بود، چون آنها در این سال، پیروزی بسیار درخشانی را تجربه کردهاند و آن، غلبه تمام و کمال بر داعش بوده است. علاوه بر پیروزیهای بزرگ نیروهای مسلح عراق متشکل از ارتش و نیروهای بسیج مردمی و پاکسازی شهرها و مناطقی مثل «الحویجه»، «تلعفر»، «راوه» و بیابانهای استانهای الانبار، صلاحالدین و نینوا، شکست بزرگ داعش در موصل نیز سال جاری اتفاق افتاده است.
جنگ موصل نبردی سخت و نفسگیر بوده و عملیات آزادسازی این شهر، حدود 10 ماه طول کشیده است. این عملیات که در سال 1395 آغاز شده بود، کل بهار 1396 را هم پوشش داد.
با پیروزی ارتش و بسیج مردمی عراق بر داعش، حملات تروریستی نیز در شهرهای پرجمعیت عراق، به مرور کم و بالاخره محو شده است. هر چند هستههای مخفی و زیرزمینی داعش ممکن است که هنوز هم در عراق حضور داشته باشند و در صورت توانایی، دست به عملیات تروریستی بزنند.
اما به هر حال، همه میدانند که پرونده داعش در عراق بسته شده است و این کشور زخم دیده، شرایط آرام و با ثباتی را تجربه میکند و پیش رو دارد.
به همین خاطر، دولت بغداد مصمم است کار بازسازی را با اتکای به درآمد نفتی و کمکهای خارجی، آغاز کند. کنفرانسی که اخیراً با شرکت مقامات و وزرای خارجه بسیاری از کشورها در کویت برگزار شده و موضوع آن، بازسازی عراق بوده، در همین چارچوب قابل تحلیل است.
از این جهت، دولت و ملت عراق خوش اقبالتر از سوریه بوده و توانستهاند پس از نبرد تقریباً، چهارساله، از تروریسم و داعش عبور کنند. بااین حال، برخی موارد عراق را تهدید میکنند که ضعف تجربه همزیستی سیاسی، مسئله کردها و تلاش عربستان و آمریکا برای نفوذ مجدد در روند سیاسی عراق، از مهمترین آنها هستند.
ضعف تجربه همزیستی سیاسی
تجربه چند ماه اخیر نشان داد که جریانهای سیاسی در بغداد به سختی همدیگر را تحمل میکنند و برخی از گروهها و جریانها تلاش میکنند قاعده بازی را نادیده بگیرند. در میان برخی از جریانها و چهرههای سنی، واگرایی زیاد است و حتی تلاش برای بازگرداندن بعثیهای سابق به ساختار قدرت، شنیده میشود.
جریان «صدر» تحت رهبری مقتدا صدر نیز تلاش میکند به تک رویهای سابق خود ادامه دهد. این نوع مسائل و مسائل مشابه دیگر، ممکن است بعداً روند سیاسی عراق را با اختلال و مشکل مواجه کند.
مسئله کردستان عراق
در سال جاری، «مسعود بارزانی» رئیس سابق اقلیم کردستان عراق، به طور جدی به دنبال برگزاری همهپرسی جدایی برآمد و علیرغم مخالفتهای داخلی و خارجی و هشدارهای مکرر بغداد، روز سوم مهرماه همهپرسی را برگزار کرد.
در پی این اتفاق، بغداد در چارچوب هشدارهایی که داده بود، وارد عمل شده، ابتدا ارتش را بر استان نفتخیز کرکوک مسلط کرد و سپس، از اربیل خواست کنترل همه گذرگاهها و فرودگاههای مناطق کردستان عراق را در اختیار دولت مرکزی قرار دهد.
بارزانی که روی حمایتهای احتمالی آمریکا و یا دیگر کشورها حساب باز کرده بود، وقتی خود را تنها دید، از قدرت کناره گرفت و مسئولیت اداره اقلیم کردستان به عهده «نیچروان بارزانی» نخستوزیر اقلیم افتاد.
نیچروان نیز با مشاهده وضعیت اقتصادی و معیشتی نابسامان منطقه کردستان عراق، بالاخره پذیرفت که کنترل فرودگاهها و گذرگاهها را در اختیار دولت مرکزی عراق قرار دهد.
در کل، ماجرای همهپرسی غیر قانونی، بیشاز همه، به زیان مردم کرد تمام شده است و مسعود بارزانی امتیازاتی را که از سال 2003 به بعد کسب کرده بود، به یکباره از دست داده و جایگاه چانهزنی اربیل در برابر بغداد را به شدت متزلزل کرده است.
در این میان، حمایت رژیم صهیونیستی از مسعود بارزانی و در دست گرفتن پرچم اسرائیل توسط طرفداران مسعود بارزانی در خیابانهای اربیل، ضربه بدی به جایگاه وی در عراق، منطقه و جهان اسلام وارد کرده است.
تلاش عربستان برای نفوذ مجدد
رژیم آل سعود که طی چهار سال جنگ نیابتی خونین از طریق داعش، نتوانست عراق پس از صدام و آمریکا را به دلخواه خود شکل دهد، برای ورود به روند سیاسی عراق، راههای دیگری را برگزیده است.
اخیراً خبر رسید که رژیم سعودی به بهانه بازی دوستانه میان تیمهای ملی دو کشور در بصره، از طریق عوامل خود میان رسانهها، پول توزیع کرده است تا آنها نیز برای ترمیم چهره عربستان در عراق بکوشند.
پیش از این نیز از بصره خبر رسیده بود، برخی از افراد وابسته به جریان «صدر» سرگرم خرید زمین برای پولدارهای سعودی در استان بصره هستند.
علاوه بر موارد فوق، ریاض برای جذب جریانها، و چهرههای سیاسی عراق به سمت خود، تلاش میکند. از سال 2014 تاکنون بسیاری از عناصر داعش که در عراق دست به عملیات انتحاری زدهاند، شهروند سعودی بودهاند. عربستان علاوه بر صدور تروریسم، از داعش در عراق نیز حمایت مالی و تسلیحاتی میکرده است. اکنون نیز تحرکات عربستان در عراق، نشان میدهد که ریاض نمیتواند از عراق چشم بپوشد.
به طور طبیعی اگر عربستان در امور داخلی عراق دخالت نکند و به حاکمیت مردم عراق احترام بگذارد، به مرور میتواند جایگاه از دست رفته خود را در این کشور بازیابد.
ولی مسئله این است که ریاض عراق را بخشی از پازل منطقهای میبیند و نمیتواند گرایش عراق به سمت ایران و مقاومت را تحمل کند. به همین خاطر، مناسبات میان ریاض و بغداد، پرفراز و نشیب خواهد ماند.
آمریکا
آمریکا بزرگترین سفارت جهان را در بغداد دارد و لشکری از دیپلماتها و کارمندان آمریکایی در این سفارت، حضور دارند.
این دیپلماتها به همراه سفیر آمریکا در عراق، همگی یک هدف دارند، حفظ و افزایش منافع آمریکا. این منافع در عراق، تعریف ویژهای دارد که در مجموع، مغایر با حاکمیت ملی عراق است.
نفت عراق و موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور، برای آمریکا جذاب است. عراق بخشی از محور مقاومت را تشکیل میدهد. طبیعی است که کشوری مثل آمریکا که نسبت به امنیت رژیم صهیونیستی حساس است، تلاش میکند که از طریق مداخلات خود در عراق، این حلقه را از محور مقاومت خارج کند.
اخیراً آمریکا تهدید کرده بود که اگر دولت بغداد تانکهای آمریکایی «آبرامز» را از نیروهای بسیج مردمی نگیرد، آمریکا عراق را تحریم تسلیحاتی میکند.
جمعبندی
اکنون بغداد دو سیاست را دنبال میکند؛ 1) تثبیت روند سیاسی و 2) بازسازی.
از آن طرف، آمریکا و عربستان با هر دو مورد فوق، مشکل دارند. تثبیت روندسیاسی اگر به گونهای باشد که جلوی نفوذ عربستان و آمریکا را بگیرد، خوشایند این دو کشور نخواهد بود. آمریکا و عربستان همچنین، مایل هستند که در بازسازی عراق مشارکت داشته باشند. ظاهراً به نظر میرسد که نوع برخورد ریاض و واشنگتن با عراق جدید تحت تأثیر نوع مناسبات میان ایران از یک طرف، و آمریکا و عربستان از طرف دیگر قرار دارد.
منوی اصلی
ورود اعضا
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: | 707 |
---|---|
بازدید دیروز: | 3,585 |
بازدید هفته: | 11,846 |
بازدید ماه: | 125,080 |
بازدید کل: | 25,111,997 |
افراد آنلاین: | 29 |
اوقات شرعی
اوقات شرعی به وقت زنجان
اذان صبح: | |
---|---|
طلوع خورشید: | |
اذان ظهر: | |
غروب خورشید: | |
اذان مغرب: |
تقویم و تاریخ
سهشنبه ، ۱۸ دی ۱٤۰۳
Tuesday , 7 January 2025
الثلاثاء ، ۷ رجب ۱٤٤۶
دی 1403 | ||||||
---|---|---|---|---|---|---|
ج | پ | چ | س | د | ی | ش |
7 | 6 | 5 | 4 | 3 | 2 | 1 |
14 | 13 | 12 | 11 | 10 | 9 | 8 |
21 | 20 | 19 | 18 | 17 | 16 | 15 |
28 | 27 | 26 | 25 | 24 | 23 | 22 |
30 | 29 | |||||
آخرین اخبار
توسط سفیر ایران در واتیکان صورت گرفت: تقدیم فرازهایی از دیدگاههای رهبر انقلاب درباره حضرت مسیح(ع) به پاپ ۱۴۰۳/۱۰/۱۵ ۰۳/۱۰/۱۷
(48 بازدید)
(48 بازدید)
پزشکیان در چهل و هفتمین مراسم دانشآموختگی دانشگاه علوم انتظامی: حضور نیروی انتظامی به عنوان دژهای محکم اجتماعی برای جامعه ضروری و زینت است ۱۴۰۳/۱۰/۱۶ ۰۳/۱۰/۱۷
(66 بازدید)
(66 بازدید)
آیتالله میرباقری: تکرار روایت رسانهای دشمن از سوی برخی حزباللهیها بسیار خطرناک است ۱۴۰۳/۱۰/۱۶ ۰۳/۱۰/۱۷
(39 بازدید)
(39 بازدید)
عراقچی: سردار سلیمانی مکتب مقاومت را در میدان عمل به محور مقاومت تبدیل کرد ۱۴۰۳/۱۰/۱۶ ۰۳/۱۰/۱۷
(41 بازدید)
(41 بازدید)
کارنامه یمن در 24 ساعت گذشته از انهدام نیروگاه برق حیفا تا رد پیشنهادات آمریکا ۱۴۰۳/۱۰/۱۶ ۰۳/۱۰/۱۷
(2 بازدید)
(2 بازدید)
از سوی رهبر انقلاب در پایان مجلس روضه شهادت امام هادی علیهالسلام توصیه شد: دعوت به تحقیق و نوشتن درباره امام جواد امام هادی و امام عسکری (علیهمالسلام) ۱۴۰۳/۱۰/۱۵ ۰۳/۱۰/۱۶
(54 بازدید)
(54 بازدید)
45 - فریده شریفی: سال پایان داعش و تحقیر آمریکا و آل سعود ۱۳۹۶/۱۲/۱۶
جهان در سالی که گذشت
سال پایان داعش و تحقیر آمریکا و آل سعود