نظام خانواده در اسلام
1 / 29 - موجبات سعادت و شقاوت خانواده
بــســـم الله الـــرّحــمـــن الــــرّحــیــم
موجبات سعادت و شقاوت خانواده
سعادت و شقاوت
سعادت و شقاوت محصول اعمال و اخلاق و عقايد انسان است، عقايد حقه، اخلاق حسنه، اعمال صالحه موجب بوجود آمدن سعادت، و اعتقادات خلاف حقيقت، و سيئات اخلاقى، و اعمال زشت باعث شقاوت است.
سعادت به معناى خوشبختى در دنيا و آخرت، و شقاوت به معناى بدبختى و تيرهروزى در دنيا و آخرت است.
رضاى حق و بهشت ابد ثمره سعادت، و دشمنى حق و عذاب دردناك هميشگى ميوه تلخ شقاوت است.
اين دو حقيقت، يعنى سعادت و شقاوت را واجب است خانوادههاى عزيز مسلمان و مؤمن به آن توجه داشته باشند.
زن و شوهر از ابتداى ازدواج بايد به جذب عوامل سعادت و دفع علل شقاوت با كمك يكديگر، اقدام كنند، تا خانه و محيط آن براى هر دو فضائى سالم، و براى فرزندانشان محيطى پاك باشد.
خانواده از ابتداى زندگى بايد با ايمان، و انجام عمل صالح و آراستگى به اخلاق، زمينه جذب رضاى حق و استحقاق ورود به بهشت الهى را فراهم كنند.
بحث سعادت و شقاوت در قرآن مجيد و روايات، و علل هر دو برنامه به طور مفصل ذكر شده، و به تمام مردم هشدار داده شده، كه خود را از سعادت محروم، و دچار شقاوت ننمايند.
من به تناسب سخن در نظام خانواده و اينكه اهل خانه در زندگى با يكديگر واجب است اصولى را مراعات كنند، و از مسائلى بپرهيزند، كه سعادت آنها در گرو آنان است به دو مرحله حسنات و سيّئات اخلاقى اشاره مىكنم، كه بيشتر مورد نياز خانوادههاست، و بحث ايمان و عمل را ارجاع به كتب مفصل مىدهم.
خانوادهها بخصوص خانوادههاى ايران اسلامى از نظر ايمان به خدا و قيامت، و قبول نبوت و ولايت، و انجام واجبات مثل نماز و روزه و حج و حقوق مالى و پرهيز از محرماتى چون خوردن حرام، و انجام شهواتى كه خلاف انسانيت است، و مراعات محرم نامحرمى در حدّ قابل قبول هستند، بيشتر ضعف خانوادهها در عدم رعايت مسائل اخلاقى، و دورى از سيئات نفسى است، كه تا جائى كه لازم است به توضيح اين دو مرحله قناعت مىكنم.
انصاف
انصاف به معناى دادگرى، عدالت، خدمت به ديگران، و آنچه را براى خودخواستن براى همهخواستن، و هر چه را بر خود نخواستن براى ديگران نخواستن است.
اين واقعيت بايد بر زن و شوهر و از جانب زن و شوهر بر فرزندان، و از جانب فرزندان بر پدر و مادر حاكم باشد.
هركس از نظر اسلام موظف و مكلف است به ديگران انصاف دهد، و جانب مردم را در هر برنامهاى به خوبى رعايت نمايد.
امام صادق (عليه السلام) از رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت فرموده:
اعْدَلُ النّاسِ مَنْ رَضِىَ لِلنّاسِ ما يَرْضى لِنَفْسِهِ وَكَرِهَ لَهُمْ ما يَكْرَهُ لِنَفْسِهِ.
عادلترين مردم كسى است كه آنچه را براى خود خوب مىخواهد براى ديگران هم بخواهد، و هرچه را براى خود كراهت دارد، براى ديگران هم داشته باشد.
رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
مَنْ واسَى الْفَقيرَ، وَانْصَفَ النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ فَذلِكَ الْمُؤْمِنُ حَقّاً.
كسى كه با فقير هميارى و مساعدت كند، و از جانب خود به همگان انصاف دهد، او مؤمن واقعى است.
رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) به اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: سه چيز از حقايق ايمان است:
الْانْفاقُ مِنَ الْاقْتارِ، وَانْصافُ النّاسِ مِنْ نَفْسِكَ، وَبَذْلُ الْعِلْمِ لِلْمُتَعَلِّمِ.
انفاق به وقت نادارى، انصاف دادن به تمام مردم از جانب خود، و بخشيدن علم به نيازمند علم.
مردى به رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) گفت: عملى به من ياد بده كه دسترسى به بهشت را بر من آسان كند، حضرت فرمود:
لاتَغْضَبْ، وَلاتَسْأَلِ النّاسَ شَيْئاً، وَارْضِ لِلنّاسِ ما تَرْضى لِنَفْسِكَ.
غضب مكن، دست پيش مردم دراز منما، و آنچه براى خود مىخواهى براى مردم هم بخواه.
اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود:
الا انَّهُ مَنْ يُنْصِفُ النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ لَمْيَزِدْهُ اللّهُ الّا عِزّاً.
آگاه باشيد، كسى كه از جانب خود به تمام مردم انصاف دهد خداوند جز عزّت و بزرگى به او اضافه نمىكند.
چقدر عالى و شيرين است زندگى خانوادهاى كه شوهر نسبت به همسر و زن نسبت بهشوهر، و پدر و مادر نسبت به فرزند، و فرزند نسبت به پدر و مادر انصاف را رعايت كنند، و هركدام در هربرنامهاى، آنچه را براى خود مىخواهند براى ديگران بخواهند، و هرچه را براى خود نمىپسندند براى طرف خود هم نپسندند.
اينطور نباشد، كه استراحت و راحت فقط براى مرد و فرزندان خانه، و تمام زحمات و مشقات بدوش زن باشد، اينگونه نباشد كه زن و شوهرى جان بكنند و بچهها بخورند و بخوابند و طلبكار هم باشند، همه نسبت به هم اهل انصاف و دادگرى و عدالت و خدمت بوده، و در تمام كارهاى خانه به هم كمك كنند تا بخشى از سعادت آنان تأمين شود، و از هجوم شقاوت در امان بمانند.
مدارا و نرمخوئى
بكارگيرى رفق و نرمخوئى، و سازش و ساختن با هم، و با اخلاق گرم و نرم با يكديگر زندگى كردن علاوه بر اين كه دستور اكيد اسلام است، نوعى عبادت و داراى ثواب و بهره فوقالعاده است.
رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
الرِّفْقُ يُمْنٌ، وَالْخُرْقُ شُؤْمٌ.
مدارا و رفق، بركت و ميمنت، و ناسازگارى و كار بىقاعده و عمل ناشايست شومى و بديُمنى است.
و نيز فرمود:
الا أُخْبِرُكُمْ بِمَنْ تَحْرُمُ عَلَيْهِ النّارُ غَداً؟ قالُوا: بَلى يا رَسُولَ اللّهِ قالَ: الْهَيِّنُ الْقَريبُ اللَّيِّنُ السَّهْلُ.
شما را خبر دهم به كسى كه آتش فرداى قيامت بر او حرام است؟ گفتند: آرى، فرمود: آنكه داراى آسانگيرى است، در زندگى و شئون آن به انسان نزديك، و نرمخو و آسان است.
موسى به حضرت حق عرضه داشت:
الهى ما جَزاءُ مَنْ كَفَّ اذاهُ عَنِ النّاسِ وَبَذَلَ مَعْرُوفَهُ لَهُمْ؟ قالَ: يا مُوسى تُناديهِ النّارُ يَوْمَ الْقِيامَهِ: لاسَبيلَ لى عَلَيْكَ.
خداوندا جزاى كسى كه مردمآزارى ندارد، و به همه خوبى مىكند چيست؟ خطاب رسيد موسى، آتش در قيامت به او مىگويد: راهى به جانب من ندارى.
از رسول حق پرسيدند، برترين برنامه اسلام براى انسان كدام است؟ فرمود:
مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَلِسانِهِ.
تمام مسلمانان از دست و زبان او سالم و در امان باشند.
رسول الهى (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
ما مِنْ عَمَل أَحَبَّ الَى اللّهِ تَعالى وَرَسُولِهِ مِنَ الْايمانِ بِاللّهِ وَالرِّفْقِ بِعِبادِهِ، وَما مِنْ عَمَل ابْغَضَ الَى اللّهِ تَعالى مِنَ الْاشْراكِ بِاللّهِ تَعالى وَالْعُنْفِ عَلى عِبادِهِ.
عملى نزد خداوند و رسولش مححبوبتر از ايمان و نرمخوئى و رفق به بندگان نيست، و عملى در پيشگاه حق و رسولش، مبغوضتر از شرك و خشنرفتار كردن با عباد خدا نيست.
وظيفه الهى مرد نسبت به زن، زن نسبت به شوهر، و زن و شوهر نسبت به فرزندان، و فرزندان نسبت به پدر و مادر و همه نسبت به همگان رفق و مدارا و نرمى و محبت و وقار و آسانگيرى است.
نصيحت
نصيحت و خيرخواهى داراى بهره دنيائى و آخرتى و قبول نصيحت از ناصح موجب نورانيت قلب، و بيدارى و بينائى است.
هركسى در حدّ توان و قدرتش لازم است ديگرى را نصيحت كند و نسبت به او خيرخواه باشد، و مستمع نصيحت هم ضرورى است پند و نصيحت را بشنود و آن را بكار بندد.
در نصيحت نمودن حيا و شرم و كمروئى را بايد كنار گذاشت، زيرا جاى حيا اينجا نيست، و در قبول نصيحت هم بايد كبر و غرور را بدور انداخت، كه حياى مانع نصيحت بفرموده رسول حق حياى احمقانه، و كبر مانع قبول نصيحت و اخلاقى شيطانى است.
مرد خانه لازم است گاهى نسبت به زن و فرزند خود خيرخواهى كند و آنان را نصيحت نمايد، و به تكاليف و وظايفشان آشنا سازد، گاهى لازم مىآيد زن شوهر را نصيحت كند، و گاهى واجب مىشود فرزندان نسبت به پدر و مادر خيرخواهى نمايند، و بر هر يك لازم و ضرورى است كه نصيحت طرف مقابل را گوش كند و از تكبر و غرور در اين زمينه بپرهيزد.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
مَنْ رَأى اخاهُ عَلى امْر يَكْرَهُهُ فَلَمْ يَرُدَّهُ عَنْهُ وَهُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ فَقَدْ خانَهُ ...
كسى كه برادرش را در برنامهاى زيانبار ببيند و قدرت دفع آن را داشته باشد، ولى براى حفظ او از خطر اقدام نكند، و به او هشدار ندهد بدون ترديد به برادر مؤمن خود خيانت ورزيده.
ادب
وزين بودن، موقر بودن، تربيت داشتن، در برخوردها مراعات كردن افراد، اندازه خود را در همه جا و نزد همه كس نگاه داشتن، سخن بجا گفتن، احترام مردم را نگاه داشتن و امثال اين امور از مراتب ادب است.
مرد بايد نسبت به همسرش و زن نسبت به شوهر، و هر دو نسبت به فرزندان، و فرزندان نسبت به پدر و مادر مؤدب باشند.
ادبارزشانسانرا بالامىبرد، شخصيت و عزت آدمى را حفظمىكند، محبوبيت را افزايش مىدهد، ياران را زيادترمىكند، فرد را در خانواده وبيرون چهره مىنمايد، علاوه بر همه اين امور، ادب موجب جذب رحمت و رعايتش نوعى عبادت است.
اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود:
لا حَسَبَ ابْلَغُ مِنَ الْادَبِ.
حسبى رساتر از ادب نيست.
و در كلامى حكيمانه فرمود:
... وَكَفى بِكَ ادَباً لِنَفْسِكَ تَرْكُكَ ما كَرِهْتَهُ لِغَيْرِكَ.
در ادب وجودت همين بس، كه آنچه را نسبت به غير كراهت دارى، از آن خوددارى كنى.
و در سخن ديگرى فرمود:
حُسْنُ الْادَبِ يَنُوبُ عَنِ الْحَسَبِ.
خوبى ادب به جاى حسب است، آن را كه سرمايه ادب هست عاليترين حسب هست، وآنكه ادب ندارد ريشه حسب ندارد.
حفظ خانواده از اتهام
رفتار و كردار، برخورد و معاشرت، آمد و رفت با ديگران از نظر اسلام بايد به گونهاى باشد، كه خانواده يا فردى از آن در معرض تهمت قرار نگيرد.
تهمت، بناى آبروى خانواده را ويران، و باعث زحمت و دردسر، و تلخى زندگى مىشود.
ممكن است انسان با برنامهاى، يا كارى، يا شخصى روبرو شود، كه از نظر خودش هيچ مانعى نداشته باشد، ولى ديگران كه از واقعيت داستان خبر ندارند، و نگاهدار زبان خود از قضاوت بيجا نيستند، به تدريج برنامه را با معناى ديگر در بين اهل محل و مردم رواج دهند، و آنگاه نظر مردم بخصوص همسايگان به انسان نظرى ديگر شود، و به هويت و حيثيت خانواده لطمه جبرانناپذيرى بخورد، و آينده افراد خانواده را با خسارت و زيان روبرو كند، فرض كنيد بخواهد وارد يك برنامه اقتصادى، يا معاشرتى، يا رابطى گردد، و يا براى پسرش از محل دختر بگيرد، يا دختر شوهر دهد، ولى آن تهمت، كه بيجا هم بوده، اما خود انسان با بىتوجهى به برخورد خود باعث و موجبش گرديده، مانع آن حركات مثبت گردد.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: پدرم به من هشدار داد:
يا بُنَىَّ مَنْ يَصْحَبْ صاحِبَ السُّوءِ لايَسْلَمْ، وَمَنْ يَدْخُلْ مَداخِلَ السُّوءِ يُتَّهَمْ، وَمَنْ لايَمْلِكْ لِسانَهُ يَنْدَمْ.
پسرم، كسى كه با رفيق بد بنشيند سالم نمىماند، و آنكه وارد موارد بد شود تهمت مىخورد، و هركس زبانش را حفظ نكند پشيمان مىشود.
رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) مىفرمايد:
اوْلَى النّاسِ بِالتُّهْمَهِ مَنْ جالَسَ اهْلَ التُّهْمَهِ.
شايستهترين مردم به تهمت، كسى است كه با اهل تهمت معاشرت مىكند.
اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود:
مَنْ وَقَّفَ نَفْسَهُ مَوْقِفَ التُّهْمَهِ فَلا يَلُومَنَّ مَنْ اساءَ الظَّنَّ بِهِ.
كسى كه خود را در جايگاه تهمت قرار مىدهد سوءظن دار به خود را ملامت نكند.
امام صادق (عليه السلام) در روايتى عجيب فرمود:
اتَّقُوا مَواضِعَ الرَّيْبِ، وَلا يَقِفَنَّ احَدُكُمْ مَعَ أُمِّهِ فِى الطَّريقِ، فَانَّهُ لَيْسَ كُلُّ احَد يَعْرِفُها.
از مراكزى كه مردم نسبت به شما شك مىكنند بپرهيزيد، و كسى از شما در راه رفت و آمد مردم با مادرش نايستد، زيرا همه نمىدانند خانمى كه با او ايستادهاى مادر شماست!
آرى ممكن است جاهل به حقيقت در بين مردم محل پخش كند كه فلانى با زنى غريبه بگو و بخند داشت، و معلوم است كه آدم درستى نيست، بايد مردم نسبت به او توجه داشته باشند، مبادا كه از ناحيه وى به ناموس ديگران ضربهاى وارد شود!!
مرد خانه، زن خانه، و فرزندان خانواده، جداً واجب است از مواضع تهمت بپرهيزند، و خود را در معرض ريختهشدن آبرو قرار ندهند، كه اسلام نسبت به اين مسئله سختگير است.
ادامه دارد . . .