زلال بصیرت (۱۷۰) - تحقق اسلام بدون اصلاح باورها شدنی نیست ۱۳۹۷/۰۵/۱۰
زلال بصیرت
تحقق اسلام بدون اصلاح باورها شدنی نیست
۱۳۹۷/۰۵/۱۰
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز مشکلات متعددیگریبانگیر جامعه است؛ از یک سو وضعیت نامناسب اقتصادی، تورم و مشکلات معیشتی و از سوی دیگر وجود فساد و ویژهخواری و از طرف دیگر آسیبهای فرهنگی که جامعه با آن روبرو است؛ اما باید توجه داشت این مشكلات فقط در کشور ما نیست و کشورهای دیگر هم كمابیش با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند.
در کشورهای مختلف، احزاب متعددی وجود دارند كه هر یك به دنبال کسب قدرت هستند و به همین خاطر علیه یکدیگر سخنرانی، افشاگری و دروغپراکنی میکنند و تلاش میكنند به هر نحوی رقبا را از میدان بیرون کنند؛ در عرصه بینالمللی نیز بسیاری از شعارها مانند آزادی، صلح و حقوق بشرفقط ابزاری برای رسیدن به مقاصد برخی کشورهای قدرتمند است. البته اگر تا امروز کسی تردیدی در این زمینه داشت، با اتفاقات اخیر منطقه و دنیا و همچنین با حضور شخص ترامپ که پردهها را بالا زده و تفکرات واقعیشان را عیان كرده، دیگر شکی وجود ندارد و امروز همه میدانند که هدف اصلی آنها کسب منفعت و قدرت است و برای آن حاضر به انجام هر جنایتی و حتی پشت کردن به همپیمانان خود نیز هستند.
آنچه جای تعجب دارد این است که ما به عنوان یك کشور اسلامی و انقلابی که امام(ره) آن را پایه گذاری کرده، در صدد هستیم که برای حل مشکلاتمان نسخهای از دشمنان بگیریم؛ یعنی با این همه منابع غنی، به سمت کسانی که فساد و مشکلاتشان عیان شده، دست دراز کنیم.
آیا اسلام برای این شرایط و حل چنین مشکلاتی برنامهای دارد یا خیر؟ رفتار ما نشان میدهد که قائل به گرفتن راهحل از اسلام نیستیم و معتقدیم كه «ره چنان باید رفت که رهروان رفتند»؛ باید به کسانی مراجعه کنیم که حتی به همپیمانانشان هم پشت میکنند! برخی مثل یكی از رؤسای جمهور اسبق عقیدهشان این است که قله فکر بشری، لیبرالیسم است. بر اساس این نگاه، کسانی که میخواهند از دین و خدا برای حل مشکلات راهحل طلب کنند، عقبافتاده هستند.
ما اعتقاد داریم كه همه چیز در پیشرفتهای مادی منحصر نیست؛ مگر امام راحل(ره) چه داشت که چنین انقلابی را به پیروزی رساند؟ بنده بر اساس آنچه از دین فهمیدم، گمان میکنم سخن دین، با روشهای مرسوم در دنیا و نگاه غرب و تفکر غربی کاملا متفاوت است. عامل حرکت در آن نگاه، فقط تأمین نیازهای مادی است؛ در حالی که دین، حیات اصلی و حقیقی را در آخرت میداند و دنیا را فقط جایگاه موقتی و مزرعهای برای رسیدن به آخرت معرفی میكند.این در حالی است كه برخی ادعا میکنند که قرآن را قبول دارند، اما عملشان نشان میدهد كه دستورات قرآنی را اوهام و ارتجاع میدانند.
استحاله برخی مسئولان نسبت به اهداف انقلاب
درمدت هفتاد سال اخیر گروههای متعددی در جامعه ما پیدا شدند که هر یك با عنوان خدمت به مردم، توسعه و پیشرفت، عدالت و نظائر آن شعارهای مختلفی سر دادند؛ اما بنده به یاد ندارم هیچ یک از احزاب سیاسی، ارزشهای دینی یا انسانی را به عنوان شعار مطرح کنند و نهایت همتشان این بود که سهمی در قدرت داشته باشند؛ اما مرحوم مدرس با رویکردی متفاوت حركت جدیدی را شروع كرد که برای همگان تعجببرانگیز بود. در این میان کسی که توانست شعارهای مرحوم مدرس را عملی کند، حضرت امام(ره) بود؛ آیتالله کاشانی را نیز میتوان حلقه وصل این جریان دانست.
امروز 40 سال از پیروزی انقلاب گذشته و از ابتدای حركت امام(ره) چند نسل عوض شده است؛ حال، آیا حرکت و راه ما، همان چیزی است که امام راحل (ره) میفرمود، یا ما هم استحاله شدهایم؟ متأسفانه باید گفت امروز تعداد کسانی که با خودباختگی در مقابل آمریکا و تمدن غربی گرایشهای لیبرالی دارند، از دوران انقلاب بیشتر است. شاید یکی از دلایل این امر این باشد که افراد تحصیل کرده ـ بخصوص کسانی که در غرب تحصیل کردهاندـ خود را رشد یافتهتر میدانند.
مهندس بازرگان علیرغم اینکه در حوزه شخصی فردی متدین بود و حتی کتابهای دینی هم داشت، از نظر انقلابیون فردی غربگرا تلقی میشد، اما امروز با مشاهده برخی از مسئولان باید گفت خدا پدر مهندس بازرگان را بیامرزد؛ برخی از ایشان به اندازه مهندس بازرگان هم اعتقاد به دین ندارند.
عامل انحراف در دل همه ما وجود دارد؛ اگر هنوز فعال نیست، بهخاطر این است که شرایط و موقعیت مناسبی پیش نیامده و اگر روزی شرایط فراهم شود، معلوم نیست ما هم چنین حرفهایی نزنیم. مگر وزیر اسبق وزارت ارشاد صریحاً نگفت کار ما همان کار وزارت فرهنگ و هنر شاه است و ربطی به اسلام ندارد؟! اگر ما هم به موقعیتی برسیم، آیا همین حرفها را ـ ولو با بیان دیگر و همراه با توجیهات دینیـ مطرح نمیکنیم؟!
جا دارد در این زمینه با خود بیندیشیم و حساب خودمان را روشن کنیم، اگر واقعاً دین را باور داریم، باید به لوازمش پایبند باشیم. اگر ما هم تنها راهحل مشکلات را همان بدانیم که دیگران میگویند، هدفمان هم همان اهداف مادی باشد و در عمل هم در پی انتقاد از احزاب دیگر برای از میدان بیرون کردن آنها و رسیدن خودمان به قدرت باشیم، با دیگران چه تفاوتی خواهیم داشت؟
ضرورت اصلاح باورها و اندیشهها برای تحقق اسلام
ممکن است انسان به زبان، شعاری بدهد، اما وقتی به مسئولیتی رسید، رفتارش بر خلاف آن باشد و عمل خودش را هم توجیه کند؛ حال، از کجا معلوم که اگر ما هم به قدرت برسیم، در عمل به آنچه گفتهایم، ملتزم باشیم؟!
زمانی ربا با نرخ 12 درصد جنگ با خدا تلقی میشد؛ اما امروز 30 درصد سود را اسلامی میدانیم! در حالی که بسیاری از مشکلات اقتصادی و ورشکستگیها ناشی از همین امر است!
تا زمانی كه فکر، اصلاح نشود، نمیتوان توقع تحقق اسلام را داشت؛ لذا باید هم باور خودمان را اصلاح کنیم، هم باورهای انحرافی دیگران را تغییر بدهیم.
دنیاگرایی، منفعتطلبی و خودپرستی، عامل وضعیت فعلی است. زمانی میتوانیم خودمان را حفظ کنیم که باور داشته باشیم هر نفسی که میکشیم باید حسابش را نزد خدا پس بدهیم و بدانیم كه در قبال تصرف در هر ریال از بیتالمال، نزد خدا مسئولیم، چه رسد به تصرفات میلیاردی.
ما باید فعالیتمان را بیشتر بر فرهنگ متمرکز کنیم؛ یعنی باور خود و دیگران را اصلاح کنیم؛ در غیر این صورت، هر تغییری هم انجام شود، همین آش و همین کاسه خواهد بود. با اكتفا به شعار و حرف، ما هم مانند کسانی هستیم که پس از رسیدن به قدرت دیگران را فراموش میكنند؛ اما زمانی كه موقعیتشان به خطر میافتد فریاد وحدت کلمه، همدلی و نظایر آن را سر میدهند. این وحدت بهانهای است برای اینکه چند روزی بیشتر بر صندلی پست و مقام بنشینند!
از کجا معلوم من و شما چنین نباشیم؟ تا زمانی كه فکر ما اصلاح نشود، هر چه زیبا سخن بگوییم و شعار بدهیم، وضعیت همین است.
امام (ره) در مصرف وجوهات برای خانواده خود نیز بر اساس مبانی دینی رفتار میکردند؛ تا جایی كه مرحوم حاج آقا مصطفی، اگر از برخی مراجع دیگر شهریه نمیگرفت، حتی نمیتوانست زندگیاش را اداره کند. امام(ره) تا این حد مقید و بر اساس مبانی رفتار میكردند. امروز نیز جانشین صالح ایشان همین گونه است؛ ایشان به فرزندانشان اجازه ورود به فعالیتهای اقتصادی را ندادهاند و برخی از آنها هنوز هم در منزل اجارهای ساكن هستند. آیا رهبر این كشور قدرت ندارد یک آپارتمان ساده برای فرزندانش تهیه کند؟!
ما اگر بخواهیم این مسیر را برویم، ابتدا باید باور و اعتقادمان را تصحیح کنیم، در مرحله بعد باید خودسازی کنیم، خودسازی مانند امام(ره) و رهبری؛ باید بدانیم با حرف و شعار، كار درست نمیشود؛ باید همانگونه که انبیا رفتار کردند، عمل کنیم. نمیتوان توقع داشت که رفتارمان همانند دشمنان اسلام باشد، اما با حرف زدن، نتیجه اسلامی بگیریم.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در دیدار با اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری؛ قم؛ 28 /4 / 1397.
آنچه جای تعجب دارد این است که ما به عنوان یك کشور اسلامی و انقلابی که امام(ره) آن را پایه گذاری کرده، در صدد هستیم که برای حل مشکلاتمان نسخهای از دشمنان بگیریم؛ یعنی با این همه منابع غنی، به سمت کسانی که فساد و مشکلاتشان عیان شده، دست دراز کنیم.
آیا اسلام برای این شرایط و حل چنین مشکلاتی برنامهای دارد یا خیر؟ رفتار ما نشان میدهد که قائل به گرفتن راهحل از اسلام نیستیم و معتقدیم كه «ره چنان باید رفت که رهروان رفتند»؛ باید به کسانی مراجعه کنیم که حتی به همپیمانانشان هم پشت میکنند! برخی مثل یكی از رؤسای جمهور اسبق عقیدهشان این است که قله فکر بشری، لیبرالیسم است. بر اساس این نگاه، کسانی که میخواهند از دین و خدا برای حل مشکلات راهحل طلب کنند، عقبافتاده هستند.
ما اعتقاد داریم كه همه چیز در پیشرفتهای مادی منحصر نیست؛ مگر امام راحل(ره) چه داشت که چنین انقلابی را به پیروزی رساند؟ بنده بر اساس آنچه از دین فهمیدم، گمان میکنم سخن دین، با روشهای مرسوم در دنیا و نگاه غرب و تفکر غربی کاملا متفاوت است. عامل حرکت در آن نگاه، فقط تأمین نیازهای مادی است؛ در حالی که دین، حیات اصلی و حقیقی را در آخرت میداند و دنیا را فقط جایگاه موقتی و مزرعهای برای رسیدن به آخرت معرفی میكند.این در حالی است كه برخی ادعا میکنند که قرآن را قبول دارند، اما عملشان نشان میدهد كه دستورات قرآنی را اوهام و ارتجاع میدانند.
استحاله برخی مسئولان نسبت به اهداف انقلاب
درمدت هفتاد سال اخیر گروههای متعددی در جامعه ما پیدا شدند که هر یك با عنوان خدمت به مردم، توسعه و پیشرفت، عدالت و نظائر آن شعارهای مختلفی سر دادند؛ اما بنده به یاد ندارم هیچ یک از احزاب سیاسی، ارزشهای دینی یا انسانی را به عنوان شعار مطرح کنند و نهایت همتشان این بود که سهمی در قدرت داشته باشند؛ اما مرحوم مدرس با رویکردی متفاوت حركت جدیدی را شروع كرد که برای همگان تعجببرانگیز بود. در این میان کسی که توانست شعارهای مرحوم مدرس را عملی کند، حضرت امام(ره) بود؛ آیتالله کاشانی را نیز میتوان حلقه وصل این جریان دانست.
امروز 40 سال از پیروزی انقلاب گذشته و از ابتدای حركت امام(ره) چند نسل عوض شده است؛ حال، آیا حرکت و راه ما، همان چیزی است که امام راحل (ره) میفرمود، یا ما هم استحاله شدهایم؟ متأسفانه باید گفت امروز تعداد کسانی که با خودباختگی در مقابل آمریکا و تمدن غربی گرایشهای لیبرالی دارند، از دوران انقلاب بیشتر است. شاید یکی از دلایل این امر این باشد که افراد تحصیل کرده ـ بخصوص کسانی که در غرب تحصیل کردهاندـ خود را رشد یافتهتر میدانند.
مهندس بازرگان علیرغم اینکه در حوزه شخصی فردی متدین بود و حتی کتابهای دینی هم داشت، از نظر انقلابیون فردی غربگرا تلقی میشد، اما امروز با مشاهده برخی از مسئولان باید گفت خدا پدر مهندس بازرگان را بیامرزد؛ برخی از ایشان به اندازه مهندس بازرگان هم اعتقاد به دین ندارند.
عامل انحراف در دل همه ما وجود دارد؛ اگر هنوز فعال نیست، بهخاطر این است که شرایط و موقعیت مناسبی پیش نیامده و اگر روزی شرایط فراهم شود، معلوم نیست ما هم چنین حرفهایی نزنیم. مگر وزیر اسبق وزارت ارشاد صریحاً نگفت کار ما همان کار وزارت فرهنگ و هنر شاه است و ربطی به اسلام ندارد؟! اگر ما هم به موقعیتی برسیم، آیا همین حرفها را ـ ولو با بیان دیگر و همراه با توجیهات دینیـ مطرح نمیکنیم؟!
جا دارد در این زمینه با خود بیندیشیم و حساب خودمان را روشن کنیم، اگر واقعاً دین را باور داریم، باید به لوازمش پایبند باشیم. اگر ما هم تنها راهحل مشکلات را همان بدانیم که دیگران میگویند، هدفمان هم همان اهداف مادی باشد و در عمل هم در پی انتقاد از احزاب دیگر برای از میدان بیرون کردن آنها و رسیدن خودمان به قدرت باشیم، با دیگران چه تفاوتی خواهیم داشت؟
ضرورت اصلاح باورها و اندیشهها برای تحقق اسلام
ممکن است انسان به زبان، شعاری بدهد، اما وقتی به مسئولیتی رسید، رفتارش بر خلاف آن باشد و عمل خودش را هم توجیه کند؛ حال، از کجا معلوم که اگر ما هم به قدرت برسیم، در عمل به آنچه گفتهایم، ملتزم باشیم؟!
زمانی ربا با نرخ 12 درصد جنگ با خدا تلقی میشد؛ اما امروز 30 درصد سود را اسلامی میدانیم! در حالی که بسیاری از مشکلات اقتصادی و ورشکستگیها ناشی از همین امر است!
تا زمانی كه فکر، اصلاح نشود، نمیتوان توقع تحقق اسلام را داشت؛ لذا باید هم باور خودمان را اصلاح کنیم، هم باورهای انحرافی دیگران را تغییر بدهیم.
دنیاگرایی، منفعتطلبی و خودپرستی، عامل وضعیت فعلی است. زمانی میتوانیم خودمان را حفظ کنیم که باور داشته باشیم هر نفسی که میکشیم باید حسابش را نزد خدا پس بدهیم و بدانیم كه در قبال تصرف در هر ریال از بیتالمال، نزد خدا مسئولیم، چه رسد به تصرفات میلیاردی.
ما باید فعالیتمان را بیشتر بر فرهنگ متمرکز کنیم؛ یعنی باور خود و دیگران را اصلاح کنیم؛ در غیر این صورت، هر تغییری هم انجام شود، همین آش و همین کاسه خواهد بود. با اكتفا به شعار و حرف، ما هم مانند کسانی هستیم که پس از رسیدن به قدرت دیگران را فراموش میكنند؛ اما زمانی كه موقعیتشان به خطر میافتد فریاد وحدت کلمه، همدلی و نظایر آن را سر میدهند. این وحدت بهانهای است برای اینکه چند روزی بیشتر بر صندلی پست و مقام بنشینند!
از کجا معلوم من و شما چنین نباشیم؟ تا زمانی كه فکر ما اصلاح نشود، هر چه زیبا سخن بگوییم و شعار بدهیم، وضعیت همین است.
امام (ره) در مصرف وجوهات برای خانواده خود نیز بر اساس مبانی دینی رفتار میکردند؛ تا جایی كه مرحوم حاج آقا مصطفی، اگر از برخی مراجع دیگر شهریه نمیگرفت، حتی نمیتوانست زندگیاش را اداره کند. امام(ره) تا این حد مقید و بر اساس مبانی رفتار میكردند. امروز نیز جانشین صالح ایشان همین گونه است؛ ایشان به فرزندانشان اجازه ورود به فعالیتهای اقتصادی را ندادهاند و برخی از آنها هنوز هم در منزل اجارهای ساكن هستند. آیا رهبر این كشور قدرت ندارد یک آپارتمان ساده برای فرزندانش تهیه کند؟!
ما اگر بخواهیم این مسیر را برویم، ابتدا باید باور و اعتقادمان را تصحیح کنیم، در مرحله بعد باید خودسازی کنیم، خودسازی مانند امام(ره) و رهبری؛ باید بدانیم با حرف و شعار، كار درست نمیشود؛ باید همانگونه که انبیا رفتار کردند، عمل کنیم. نمیتوان توقع داشت که رفتارمان همانند دشمنان اسلام باشد، اما با حرف زدن، نتیجه اسلامی بگیریم.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در دیدار با اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری؛ قم؛ 28 /4 / 1397.