زلال بصیرت (۱۷۴) - کمترین عقوبت دلبستن به دشمن ۱۳۹۷/۰۶/۲۱
برگزاری مجالس گرامیداشت برای کسانی که نزد یک ملت و جماعتی، جایگاه ویژه و ممتازی دارند، سنتی انسانی است و نشانه این است که آن ملت و جماعت، حیات خاصی دارند که محورش را، آن شخصیت و ارتباط با او تشکیل میدهد. چنین مراسمی در فرهنگ اسلام تحت عنوان عام تعظیم شعائرالله، قرار میگیرد.
ما معتقدیم خداوند بندگانی عزیزتر، محبوبتر و شریفتر از این بزرگواران ندارد. اولین فایده چنین مجالسی این است که حیات اجتماعی، بروز پیدا کرده و ادامه مییابد.
گرفتن حاجت از این بزرگواران، از جمله اموری است که حتی توسط کسانی که معلومات دینی چندانی هم ندارند، صورت میگیرد؛ اما باید توجه داشت که تمام بهرهای که از این بزرگواران میتوان برد، همین نیست؛ بلکه اگر با نگاه دقیق به این قضیه بنگریم، گاهی به خاطر برخی از همین عبادات و نذرها که فقط برای برطرف شدن حوائج مادی، صورت میگیرد، باید عذرخواهی نیز بکنیم؛ چرا که در واقع آنچه مطلوب ماست، حاجت خودمان است و شخصیت آن بزرگواران را برای نان و آب، وسیله قرار داده و احترام به اهلبیت (ع) را وسیلهای برای سیر شدن شکم خود قرار دادهایم!
سادهترین راه این است که در خانه اهلبیت (ع) رفته و اعتراف کنیم که ما صلاح خود را نمیدانیم و هر چه برای ما مناسب میدانید، آن را برای ما قرار دهید. این مقام بهتر از مقامی است که انسان، ایشان را واسطه برای حوائج نازله و دنیایی خودش قرار دهد.
علت آفرینش اهلبیت(ع)
جا دارد با خود بیندیشیم که چرا اهلبیت (ع) تا این اندازه حاضر به فداکاری و بذل جان و حتی قربانی کردن فرزند شیرخوارشان شدهاند،باید ببینیم خدا از آفرینش آنها چه هدفی داشت و آنها با این فداکاریهایشان به دنبال چه هدفی بودهاند؟ جواب اجمالی این پرسش این است که چون خدا میدانست ما برای هدایت به افرادی نیاز داریم که ما را هدایت و راهنمایی کنند، آنها را آفرید تا ما را هدایت کنند و ما نیز مشمول برخی رحمتهای الهی بشویم.
رسیدن به رحمت خاص الهی که بشر برای آن خلق شده است، بدون راهنمایی این بزرگواران ممکن نیست؛ لذا باید کاری انجام دهیم که آنها دوست دارند و آن همان چیزی است که موجب تقرب به خدا میشود.
یکی از مهمترین اثرات برگزاری این مراسم و تعظیم شعائرالله، آشنایی کودکان، جوانان و نسل امروز ما با دین است. خود ما نیز بیشتر از همهچیز به وسیله همین مجالس سیدالشهدا(ع)، دین را یاد گرفتهایم؛ بنابراین دین خود را مدیون مراسم سیدالشهدا هستیم؛ بیخود نیست که شهادت آن حضرت از همه فضائل بالاتر است و توسل به ایشان، از توسلات دیگر مؤثرتر است.
گاهی انواع و اقسام برکات به خاطر یک کار کوچک نصیب انسان میشود،برگزاری همین مراسمها، هم تعظیم شعائر اسلامی است و هم موجب آشنایی کودکان و جوانان با دین میشود، اما بالاتر آن است که در این مراسم از فرمایشات اهلبیت به گونهای استفاده کنیم که نتیجه بیشتری ببریم؛ نتیجهای که گاهی با ساعتها مطالعه نیز برایمان حاصل نمیشود.
ائمه(ع)آمدهاند تا سبب نزدیکی ما به خدا شوند و مراتبی از این هدف در سایه این مجالس حاصل میشود،توحید اساس همه معارف است و بقیه معارف فرع آن است.
التزام به توحید ربوبی، یعنی اطاعت از خداوند، نازلترین مرتبه توحید است،البته بسیاری از ما در همین مرتبه نازلهاش، مشکل داریم. این در حالی است که قرآن سطح بالاتری از توحید را به ما ارائه میدهد. در قرآن دائما همه امور، از افعال خدا شمرده میشود؛ از سادهترین و عادیترین امور گرفته تا مسائل پیچیده. از اینرو در همه کارها فقط باید به خدا اعتماد کرد.
اعتماد تنها باید به خدا باشد. اعتماد به غیر خدا ممنوع است؛ بخصوص به گنهکاران و بخصوص به دشمنان اسلام. در دعاها نیز انقطاع به خدا آمده است؛ یعنی انسان همه کارهایش را از خدا بخواهد. اما انقطاع به خلق یعنی اینکه انسان تمام نیازهایش را از مخلوق بخواهد. در این نوع از انقطاع گاهی انسان نیازهایش را از یک مسلمان مؤمن میخواهد. این کار اگرچه عالی نیست، اما کاملا مخالف انقطاع الی الله نیست؛ بدتر از این مورد جایی است که انسان به سراغ گناهکاری برود و به او التماس کند که نیازش را برطرف کند. این کار بسیار زشت است، اما زشتتر و بدتر از اینجایی است که انسان به دشمن خدا دل ببندد!
محرومیت؛ کمترین عقوبت دل بستن به دشمن
خداوند کسی را که به فاجری دل ببندد، قطعا محروم میکند، چه رسد که انسان به کسی دل ببندد که علیه اسلام اقدام میکند و آنها را آزار و اذیت کرده، تحریم میکند، دانشمندانشان را ترور میکند و در زندگی مسلمانان مانع ایجاد میکند. طبیعی است که خداوند کسانی را که توکل به خدا را رها کنند و به چنین افرادی دل ببندند، بدبخت، بیچاره و ذلیل میکند.
همه چیز در ید قدرت خداوند است، آیا به خدا اینقدر اعتماد نداریم که او را وکیل خود قرار دهیم؟ آیا این توقع بالایی است که خدا از ما دارد؟ شما خدا را وکیل قرار بدهید، ببینید کارتان درست میشود یا خیر؟ خدا در قرآن میفرماید: اگر راست میگویید که ایمان دارید، بر خدا توکل کنید؛ یعنی کسی که به دیگران امید بسته است و میگوید ایمان آوردهام، دروغ میگوید.
نگویید چرا چنین شد و به نتیجه نرسیدیم؛ محرومیت کمترین عقوبتی است که باید چشید. چرا که اعتماد به دشمن خدا کردیم.بنابراین باید استغفار کنیم و بگوییم خدایا غلط کردیم؛ ما را ببخش که به برجام و مذاکره با دشمنان دلخوش کرده بودیم؛ ما را ببخش که به اروپاییها دل خوش کردهایم! حتی برخی به روسیه و چین دل بستهاند؛ آنها هماشتباه میکنند؛ آیا فکر میکنند آنها ما را دوست دارند؟ کسانی که واقعا ما را دوست دارند همین خدا و اولیای الهی هستند؛ درخانه آنها برویم و ببینیم که جواب ما را میدهند. مگر نه این بود که با همین توسلات خالصانه به این اولیای الهی و اعتماد به خدا، در دفاع مقدس بر دنیا غالب شدیم؟ امروز هم اگر مخلصانه به اولیای الهی متوسل شویم و دل از غیر خدا ببریم، قطعا نتیجهاش را خواهیم دید.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله)
درمراسم شهادت حضرت جوادالائمه(ع)؛ قم؛ 20 / 5 / 97.
ما معتقدیم خداوند بندگانی عزیزتر، محبوبتر و شریفتر از این بزرگواران ندارد. اولین فایده چنین مجالسی این است که حیات اجتماعی، بروز پیدا کرده و ادامه مییابد.
گرفتن حاجت از این بزرگواران، از جمله اموری است که حتی توسط کسانی که معلومات دینی چندانی هم ندارند، صورت میگیرد؛ اما باید توجه داشت که تمام بهرهای که از این بزرگواران میتوان برد، همین نیست؛ بلکه اگر با نگاه دقیق به این قضیه بنگریم، گاهی به خاطر برخی از همین عبادات و نذرها که فقط برای برطرف شدن حوائج مادی، صورت میگیرد، باید عذرخواهی نیز بکنیم؛ چرا که در واقع آنچه مطلوب ماست، حاجت خودمان است و شخصیت آن بزرگواران را برای نان و آب، وسیله قرار داده و احترام به اهلبیت (ع) را وسیلهای برای سیر شدن شکم خود قرار دادهایم!
سادهترین راه این است که در خانه اهلبیت (ع) رفته و اعتراف کنیم که ما صلاح خود را نمیدانیم و هر چه برای ما مناسب میدانید، آن را برای ما قرار دهید. این مقام بهتر از مقامی است که انسان، ایشان را واسطه برای حوائج نازله و دنیایی خودش قرار دهد.
علت آفرینش اهلبیت(ع)
جا دارد با خود بیندیشیم که چرا اهلبیت (ع) تا این اندازه حاضر به فداکاری و بذل جان و حتی قربانی کردن فرزند شیرخوارشان شدهاند،باید ببینیم خدا از آفرینش آنها چه هدفی داشت و آنها با این فداکاریهایشان به دنبال چه هدفی بودهاند؟ جواب اجمالی این پرسش این است که چون خدا میدانست ما برای هدایت به افرادی نیاز داریم که ما را هدایت و راهنمایی کنند، آنها را آفرید تا ما را هدایت کنند و ما نیز مشمول برخی رحمتهای الهی بشویم.
رسیدن به رحمت خاص الهی که بشر برای آن خلق شده است، بدون راهنمایی این بزرگواران ممکن نیست؛ لذا باید کاری انجام دهیم که آنها دوست دارند و آن همان چیزی است که موجب تقرب به خدا میشود.
یکی از مهمترین اثرات برگزاری این مراسم و تعظیم شعائرالله، آشنایی کودکان، جوانان و نسل امروز ما با دین است. خود ما نیز بیشتر از همهچیز به وسیله همین مجالس سیدالشهدا(ع)، دین را یاد گرفتهایم؛ بنابراین دین خود را مدیون مراسم سیدالشهدا هستیم؛ بیخود نیست که شهادت آن حضرت از همه فضائل بالاتر است و توسل به ایشان، از توسلات دیگر مؤثرتر است.
گاهی انواع و اقسام برکات به خاطر یک کار کوچک نصیب انسان میشود،برگزاری همین مراسمها، هم تعظیم شعائر اسلامی است و هم موجب آشنایی کودکان و جوانان با دین میشود، اما بالاتر آن است که در این مراسم از فرمایشات اهلبیت به گونهای استفاده کنیم که نتیجه بیشتری ببریم؛ نتیجهای که گاهی با ساعتها مطالعه نیز برایمان حاصل نمیشود.
ائمه(ع)آمدهاند تا سبب نزدیکی ما به خدا شوند و مراتبی از این هدف در سایه این مجالس حاصل میشود،توحید اساس همه معارف است و بقیه معارف فرع آن است.
التزام به توحید ربوبی، یعنی اطاعت از خداوند، نازلترین مرتبه توحید است،البته بسیاری از ما در همین مرتبه نازلهاش، مشکل داریم. این در حالی است که قرآن سطح بالاتری از توحید را به ما ارائه میدهد. در قرآن دائما همه امور، از افعال خدا شمرده میشود؛ از سادهترین و عادیترین امور گرفته تا مسائل پیچیده. از اینرو در همه کارها فقط باید به خدا اعتماد کرد.
اعتماد تنها باید به خدا باشد. اعتماد به غیر خدا ممنوع است؛ بخصوص به گنهکاران و بخصوص به دشمنان اسلام. در دعاها نیز انقطاع به خدا آمده است؛ یعنی انسان همه کارهایش را از خدا بخواهد. اما انقطاع به خلق یعنی اینکه انسان تمام نیازهایش را از مخلوق بخواهد. در این نوع از انقطاع گاهی انسان نیازهایش را از یک مسلمان مؤمن میخواهد. این کار اگرچه عالی نیست، اما کاملا مخالف انقطاع الی الله نیست؛ بدتر از این مورد جایی است که انسان به سراغ گناهکاری برود و به او التماس کند که نیازش را برطرف کند. این کار بسیار زشت است، اما زشتتر و بدتر از اینجایی است که انسان به دشمن خدا دل ببندد!
محرومیت؛ کمترین عقوبت دل بستن به دشمن
خداوند کسی را که به فاجری دل ببندد، قطعا محروم میکند، چه رسد که انسان به کسی دل ببندد که علیه اسلام اقدام میکند و آنها را آزار و اذیت کرده، تحریم میکند، دانشمندانشان را ترور میکند و در زندگی مسلمانان مانع ایجاد میکند. طبیعی است که خداوند کسانی را که توکل به خدا را رها کنند و به چنین افرادی دل ببندند، بدبخت، بیچاره و ذلیل میکند.
همه چیز در ید قدرت خداوند است، آیا به خدا اینقدر اعتماد نداریم که او را وکیل خود قرار دهیم؟ آیا این توقع بالایی است که خدا از ما دارد؟ شما خدا را وکیل قرار بدهید، ببینید کارتان درست میشود یا خیر؟ خدا در قرآن میفرماید: اگر راست میگویید که ایمان دارید، بر خدا توکل کنید؛ یعنی کسی که به دیگران امید بسته است و میگوید ایمان آوردهام، دروغ میگوید.
نگویید چرا چنین شد و به نتیجه نرسیدیم؛ محرومیت کمترین عقوبتی است که باید چشید. چرا که اعتماد به دشمن خدا کردیم.بنابراین باید استغفار کنیم و بگوییم خدایا غلط کردیم؛ ما را ببخش که به برجام و مذاکره با دشمنان دلخوش کرده بودیم؛ ما را ببخش که به اروپاییها دل خوش کردهایم! حتی برخی به روسیه و چین دل بستهاند؛ آنها هماشتباه میکنند؛ آیا فکر میکنند آنها ما را دوست دارند؟ کسانی که واقعا ما را دوست دارند همین خدا و اولیای الهی هستند؛ درخانه آنها برویم و ببینیم که جواب ما را میدهند. مگر نه این بود که با همین توسلات خالصانه به این اولیای الهی و اعتماد به خدا، در دفاع مقدس بر دنیا غالب شدیم؟ امروز هم اگر مخلصانه به اولیای الهی متوسل شویم و دل از غیر خدا ببریم، قطعا نتیجهاش را خواهیم دید.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله)
درمراسم شهادت حضرت جوادالائمه(ع)؛ قم؛ 20 / 5 / 97.