زلال بصیرت (۱۷۶) - سه رکن حوزه علمیه تراز انقلاب اسلامی ۱۳۹۷/۰۷/۱۱
زلال بصیرت
سه رکن حوزه علمیه تراز انقلاب اسلامی
۱۳۹۷/۰۷/۱۱
بسم الله الرحمن الرحیم
شاخصه اصلی انقلاب ما «اسلامی بودن» آن است. شاید برخی از افراد و حتی مسئولان گمان کنند كه انقلاب اسلامی ایران پدیدهای اجتماعی مشابه سایر انقلابها است كه در بسیاری از کشورها با فراهم شدن شرایط و عوامل لازم به وجود آمده است و تفاوت چندانی با سایر انقلابها ندارد؛ یعنی همانگونه که مردم برخی از کشورها برای رهایی از یوغ استعمار، سالها مبارزه کردند، مردم ایران نیز برای نجات خود از زیر سلطه آمریکا و انگلیس و جلوگیری از چپاول منابع كشور خود توسط بیگانگان دست به قیام زدند.
اسلامیت؛ وجه تمایز انقلاب ایران با سایر انقلابها
تفاوت اساسی انقلاب كشور ما با سایر انقلابها، اسلامی بودن آن است، اسلامیّت، فصل مقوم انقلاب ایران است؛ غالب انقلابها با شعار استقلال و آزادی انجام شد، اما در ایران، استقلال و آزادی در کنار جمهوری اسلامی مطرح میشد.
برخی از علمای محترم، با دیدن فشارهای رژیم طاغوت بر مردم انقلابی، به پاریس رفتند تا امام(ره) را متقاعد کنند كه معتدلتر با رژیم برخورد كند و به کمتر از تغییر حکومت رضایت دهد؛ اما امام راحل(ره) در جواب آنها فرمودند که به ایران برگردید و برای جمهوری اسلامی تبلیغ کنید!
حتی بعد از پیروزی انقلاب، زمانی كه قرار شد رفراندوم برگزار شود، بسیاری از بزرگان و سیاستمداران نظرشان این بود که حکومت کشور، «جمهوری» یا «جمهوری دموکراتیک» باشد؛ اما امام(ره) فرمودند: «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد».
در این میان، مسأله اصلی «اسلام» است، فصل مقوم انقلاب ایران، اسلامی بودن آن است؛ لذا شناخت صحیح اسلام در همه ابعاد و در سطوح مختلف و نیز ترویج آن امری مهم است و بیشک اگر قرار باشد نهادی عهدهدار شناختن اسلام و تبلیغ آن شود، نهاد روحانیت است.
وظیفه سنگین حوزهها در مقابله با تهاجم فکری دشمنان
هنوز تمامی ابعاد اسلام برای بسیاری از مردم و حتی مسئولان شناخته شده نیست؛ لذا كسانی «جمهوری اسلامی» را به دو بخش تقسیم میکنند؛ بخش جمهوری که مربوط به سیاست و اداره کشور است و بخش اسلامیّت که امری فردی و متعلق به هر یك از افراد جامعه است؛ بر این اساس، وظیفه دولت تأمین نیازهای مادی مردم و مدیریت مسائل روزمره اجتماعی است و دین و آخرت مردم ربطی به دولت ندارد. این در حالی است که دین، وجه تمایز نظام جمهوری اسلامی از سایر نظامها و انقلابها است.
پس از مشخص شدن نقش اسلام در انقلاب كشور ما، روشن میشود كه وظیفه حوزه علمیه تبیین لوازم اسلامی بودن نظام در مقام شناخت و نظارت بر مراعات این لوازم در مرحله اجرا است؛ لوازمی كه در عرصههای مختلفی از قبیل اقتصاد، فرهنگ، آموزش و پرورش، تجارت، روابط بینالملل و نظایر آن به عنوان ابعاد گوناگون اسلام تجلی مییابد.
هیچ ضمانتی برای باورمندی نسل آینده نسبت به معارف اسلامی وجود ندارد، بسیاری از فرهنگها، آداب و سنن اجتماعی در جوامع مختلف رواج داشته، كه بعد از چند نسل متروک شده است. این خطر در باره مسائلی كه نیازمند استدلال و فهم عمیق است، بیشتر محتمل است و زمانی كه این حرکت نزولی شروع شود، تدریجاً به سمت صفر حرکت ادامه پیدا میکند.
تأسف بیشتر از این است که ریشه بعضی از احكام اسلامی به عنوان بحث علمی در برخی محافل حوزوی زده شود؛ مگر نشنیدهاید که گاهی گفته میشود در اسلام چیزی به نام حکومت نداریم؟!
امروز صدر تا ذیل باورهای اسلامی، در معرض تشکیک قرار گرفته و شیاطین هر روز راههای جدیدی را برای تخریب اعتقادات مردم ابداع میکنند؛ حال، مسئولیت مقابله با این جریان فكری بر عهده چه کسانی است؟ آیا انجام چنین كاری از دستگاههای اجرایی یا سپاه و ارتش ساخته است ؟! آیا کسانی غیر از روحانیت این تکلیف را بر عهده دارند؟!
بزرگترین مسئولیت در نظام اسلامی مقابله فكری با کسانی است که اعتقادات مسلمانان را تخریب میکنند. اگر اسلام نباشد، جمهوری اسلامی معنا ندارد و در نهایت تأسف، گاهی دیده میشود عدهای به عنوان تکلیف واجب شرعی، نظام اسلامی را تضعیف میکنند!
مسئولیت مقابله با تهاجم فكری به مبانی فكری و فرهنگی نظام اسلامی، اولاً و بالذات بر عهده حوزه است، حال باید دید حوزه علمیه و نهادهای وابسته به آن، چه ویژگیهایی باید داشته باشند تا بتوانند وظیفه خود را انجام دهند و حوزه چه شاخصههایی باید داشته باشد تا بتواند اسلام را در ابعاد گوناگون و سطوح مختلف، از مسائل خرد فردی، خانوادگی و تربیتی گرفته تا احكام كلان اجتماعی، اقتصادی و بینالمللی را بشناسد و آنها را در جامعه نهادینه کند.
ارکان حوزه علمیه تراز انقلاب اسلامی
خداوند روزی را نیاورد که حوزه علمیه، که وظیفه حفاظت از اسلام را بر عهده دارد، زمینه تضعیف آن را فراهم کند، برای تحقق حوزه علمیه در تراز انقلاب اسلامی، سه رکن مهم لازم است؛ رکن اول، شناخت كامل و صحیح اسلام در همه ابعاد و نیز تبلیغ آن در جامعه است؛ رکن دوم، تقوا به عنوان عامل انگیزهساز درونی است؛ زیرا دانستن، به تنهایی مشکلی را حل نمیکند؛ رکن سوم نیز درک شرایط اجتماعی و سیاسی و شناختن دشمنان و توطئههای آنها و در یک کلمه بصیرت اجتماعی است.
حوزه علمیه با كمك علم، تقوا و بصیرت میتواند وظیفه خود را به درستی بشناسد و به آن عمل کند و نزد خداوند برای عملکرد خود حجت داشته باشد؛ اما با تضعیف هر یک از این سه رکن، حوزه باید نزد خدا پاسخگو باشد؛ زیرا نه تنها به شهدا، بلکه به تمامی انبیا و اولیای الهی نیز خیانت شده است.
بدون مدیریت صحیح جامعه، نمیتوان نسل آینده را مسلمان معتقد نگه داشت و اگر نسل آینده منحرف شود، مسئولیت آن بر عهده حوزههای علمیه است.
مبادا دستاوردهایی که به برکت خون شهدا به دست آمده، از دست برود؛ حوزه علمیه باید خود را برای مقابله با انحرافاتی كه موجب تضعیف برخی از ابعاد اسلام شده، آماده کند.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی(دام ظله)
مراسم افتتاحیه سال تحصیلی حوزه علمیه معصومیه؛ قم؛ 12 / 6 / 1397 .
شاخصه اصلی انقلاب ما «اسلامی بودن» آن است. شاید برخی از افراد و حتی مسئولان گمان کنند كه انقلاب اسلامی ایران پدیدهای اجتماعی مشابه سایر انقلابها است كه در بسیاری از کشورها با فراهم شدن شرایط و عوامل لازم به وجود آمده است و تفاوت چندانی با سایر انقلابها ندارد؛ یعنی همانگونه که مردم برخی از کشورها برای رهایی از یوغ استعمار، سالها مبارزه کردند، مردم ایران نیز برای نجات خود از زیر سلطه آمریکا و انگلیس و جلوگیری از چپاول منابع كشور خود توسط بیگانگان دست به قیام زدند.
اسلامیت؛ وجه تمایز انقلاب ایران با سایر انقلابها
تفاوت اساسی انقلاب كشور ما با سایر انقلابها، اسلامی بودن آن است، اسلامیّت، فصل مقوم انقلاب ایران است؛ غالب انقلابها با شعار استقلال و آزادی انجام شد، اما در ایران، استقلال و آزادی در کنار جمهوری اسلامی مطرح میشد.
برخی از علمای محترم، با دیدن فشارهای رژیم طاغوت بر مردم انقلابی، به پاریس رفتند تا امام(ره) را متقاعد کنند كه معتدلتر با رژیم برخورد كند و به کمتر از تغییر حکومت رضایت دهد؛ اما امام راحل(ره) در جواب آنها فرمودند که به ایران برگردید و برای جمهوری اسلامی تبلیغ کنید!
حتی بعد از پیروزی انقلاب، زمانی كه قرار شد رفراندوم برگزار شود، بسیاری از بزرگان و سیاستمداران نظرشان این بود که حکومت کشور، «جمهوری» یا «جمهوری دموکراتیک» باشد؛ اما امام(ره) فرمودند: «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد».
در این میان، مسأله اصلی «اسلام» است، فصل مقوم انقلاب ایران، اسلامی بودن آن است؛ لذا شناخت صحیح اسلام در همه ابعاد و در سطوح مختلف و نیز ترویج آن امری مهم است و بیشک اگر قرار باشد نهادی عهدهدار شناختن اسلام و تبلیغ آن شود، نهاد روحانیت است.
وظیفه سنگین حوزهها در مقابله با تهاجم فکری دشمنان
هنوز تمامی ابعاد اسلام برای بسیاری از مردم و حتی مسئولان شناخته شده نیست؛ لذا كسانی «جمهوری اسلامی» را به دو بخش تقسیم میکنند؛ بخش جمهوری که مربوط به سیاست و اداره کشور است و بخش اسلامیّت که امری فردی و متعلق به هر یك از افراد جامعه است؛ بر این اساس، وظیفه دولت تأمین نیازهای مادی مردم و مدیریت مسائل روزمره اجتماعی است و دین و آخرت مردم ربطی به دولت ندارد. این در حالی است که دین، وجه تمایز نظام جمهوری اسلامی از سایر نظامها و انقلابها است.
پس از مشخص شدن نقش اسلام در انقلاب كشور ما، روشن میشود كه وظیفه حوزه علمیه تبیین لوازم اسلامی بودن نظام در مقام شناخت و نظارت بر مراعات این لوازم در مرحله اجرا است؛ لوازمی كه در عرصههای مختلفی از قبیل اقتصاد، فرهنگ، آموزش و پرورش، تجارت، روابط بینالملل و نظایر آن به عنوان ابعاد گوناگون اسلام تجلی مییابد.
هیچ ضمانتی برای باورمندی نسل آینده نسبت به معارف اسلامی وجود ندارد، بسیاری از فرهنگها، آداب و سنن اجتماعی در جوامع مختلف رواج داشته، كه بعد از چند نسل متروک شده است. این خطر در باره مسائلی كه نیازمند استدلال و فهم عمیق است، بیشتر محتمل است و زمانی كه این حرکت نزولی شروع شود، تدریجاً به سمت صفر حرکت ادامه پیدا میکند.
تأسف بیشتر از این است که ریشه بعضی از احكام اسلامی به عنوان بحث علمی در برخی محافل حوزوی زده شود؛ مگر نشنیدهاید که گاهی گفته میشود در اسلام چیزی به نام حکومت نداریم؟!
امروز صدر تا ذیل باورهای اسلامی، در معرض تشکیک قرار گرفته و شیاطین هر روز راههای جدیدی را برای تخریب اعتقادات مردم ابداع میکنند؛ حال، مسئولیت مقابله با این جریان فكری بر عهده چه کسانی است؟ آیا انجام چنین كاری از دستگاههای اجرایی یا سپاه و ارتش ساخته است ؟! آیا کسانی غیر از روحانیت این تکلیف را بر عهده دارند؟!
بزرگترین مسئولیت در نظام اسلامی مقابله فكری با کسانی است که اعتقادات مسلمانان را تخریب میکنند. اگر اسلام نباشد، جمهوری اسلامی معنا ندارد و در نهایت تأسف، گاهی دیده میشود عدهای به عنوان تکلیف واجب شرعی، نظام اسلامی را تضعیف میکنند!
مسئولیت مقابله با تهاجم فكری به مبانی فكری و فرهنگی نظام اسلامی، اولاً و بالذات بر عهده حوزه است، حال باید دید حوزه علمیه و نهادهای وابسته به آن، چه ویژگیهایی باید داشته باشند تا بتوانند وظیفه خود را انجام دهند و حوزه چه شاخصههایی باید داشته باشد تا بتواند اسلام را در ابعاد گوناگون و سطوح مختلف، از مسائل خرد فردی، خانوادگی و تربیتی گرفته تا احكام كلان اجتماعی، اقتصادی و بینالمللی را بشناسد و آنها را در جامعه نهادینه کند.
ارکان حوزه علمیه تراز انقلاب اسلامی
خداوند روزی را نیاورد که حوزه علمیه، که وظیفه حفاظت از اسلام را بر عهده دارد، زمینه تضعیف آن را فراهم کند، برای تحقق حوزه علمیه در تراز انقلاب اسلامی، سه رکن مهم لازم است؛ رکن اول، شناخت كامل و صحیح اسلام در همه ابعاد و نیز تبلیغ آن در جامعه است؛ رکن دوم، تقوا به عنوان عامل انگیزهساز درونی است؛ زیرا دانستن، به تنهایی مشکلی را حل نمیکند؛ رکن سوم نیز درک شرایط اجتماعی و سیاسی و شناختن دشمنان و توطئههای آنها و در یک کلمه بصیرت اجتماعی است.
حوزه علمیه با كمك علم، تقوا و بصیرت میتواند وظیفه خود را به درستی بشناسد و به آن عمل کند و نزد خداوند برای عملکرد خود حجت داشته باشد؛ اما با تضعیف هر یک از این سه رکن، حوزه باید نزد خدا پاسخگو باشد؛ زیرا نه تنها به شهدا، بلکه به تمامی انبیا و اولیای الهی نیز خیانت شده است.
بدون مدیریت صحیح جامعه، نمیتوان نسل آینده را مسلمان معتقد نگه داشت و اگر نسل آینده منحرف شود، مسئولیت آن بر عهده حوزههای علمیه است.
مبادا دستاوردهایی که به برکت خون شهدا به دست آمده، از دست برود؛ حوزه علمیه باید خود را برای مقابله با انحرافاتی كه موجب تضعیف برخی از ابعاد اسلام شده، آماده کند.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی(دام ظله)
مراسم افتتاحیه سال تحصیلی حوزه علمیه معصومیه؛ قم؛ 12 / 6 / 1397 .